محقق كركی:
نورالدین علی بن عبدالعالی كركی، معروف به محقق كركی، محقق ثانی و شیخ علایی، در لبنان به دنیا آمد، در ایران زیست و پس از مرگش، در عراق به خاك سپرده شد. وی، هم عصر شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی بود، و از سوی شاه طهماسب به عنوان اولین شیخ الاسلام، منصوب و اختیارات وسیعی به او واگذار گردید. محقق كركی، صاحب كتاب فقهی معروف «جامع المقاصد» است. به علاوه، قریب بیست جلد كتاب دیگر به رشته تحریر در آورده و حدود ده تن از شاگردانش، از علمای بزرگ دوره صفویه هستند. محقق ثانی در تألیفات خود، آرا و نظریاتی را درباره خراج، حكومت و نماز عبادی سیاسی جمعه ابراز كرده است.
محقق كركی بر این نظر بود كه ائمه معصومین علیهمالسلام ، تصرف و تملك خراج را به دیگران اجازه دادهاند، و پیروان خود را مجاز كردهاند به حُكّام جور، خراج بپردازند. همچنین، مردم اجازه دارند از محلّ درآمدهای ناشی از خراجی كه به شاهان میپردازند، از سلاطین مواجب، ارزاق و هدایا دریافت نمایند؛ حتی اگر خراج از سوی حاكمی جائر و ظالم جمع آوری شده باشد. به نظر میرسد كركی با ابراز چنین عقیدهای، از یك سو، به تأیید تلویحی حكومت شاهان صفوی و از سوی دیگر، به رد ضمنی مشروعیت آنان پرداخته است. در واقع، او تنها برای اجرای حدود شرعی، همكاری با سلاطین صفوی را اجازه داد و خود نیز به همین دلیل، عنوان شیخ الاسلامی شاه طهماسب را پذیرفت.
به دیگر بیان، به ظاهر و بر حسب ضرورت، و به دلیل خطری كه از سوی امپراتوری عثمانی متعصب سنی، حیات شیعه در ایران را تهدید میكرد، همكاری متقابلی بین محقق ثانی و شاه صفوی آغاز شد، به صورتی كه شاه طهماسب، محقق را به شیخ الاسلامی برگزید و در فرمانی به او نوشت:
«شما به پادشاهی مستحقترید، چون شما نایب امامید و من فقط یكی از عاملان شمایم كه اوامر شما را اجرا میكنم.»
افزون بر آن، شاه به همگان دستور داد كه نواهی و اوامر شیخ را بدون كم و كاست به انجام رسانند، اما عدهای از علما، مخالف مشروعیت سلاطین ـ چه عادل و چه ظالم ـ و به همین دلیل، مخالف همكاری با آنان بودند، ولی بر اثر نفوذ فراوان و قدرت وافر معنوی كركی، آرای او، بر نظرات همه مخالفان غالب گشت.
محقق ثانی در باب نماز جمعه نیز نظری بر خلاف دیگران داشت. به اعتقاد او، اگرچه وجود امام معصوم علیهالسلام و یا نایب خاص وی برای اقامه نماز جمعه شرط است، ولی این شرط در عصر غیبت منتفی است و تنها وجود نایب عام برای اقامه نماز جمعه در عصر غیبت كافی میباشد. بنابراین، كركی، اقامه نماز جمعه را در عصر غیبت واجب تخییری میدانست.بحثی كه كركی درباره نماز جمعه مطرح ساخت، به عنوان رسالهای در باب ولایت فقیه درآمد، زیرا نایب عامی كه اقامه نماز جمعه، با وجود او واجب است، همان ولی فقیه خواهد بود. گذشته از آن، اقامه نماز جمعه در عصر صفوی، با ذكر نام سلاطین صفوی همراه و این لااقل به معنای مشروع دانستن سلطنت شاهان صفوی از سوی علما بود8، البته بعید نیست كه این مشروعیت، بر حسب ضرورتهای زمانه و بر پایه قاعده دفع افسد به فاسد و یا انتخاب بد از بدتر صورت گرفته باشد و شاید تنها نام بردن از سلاطین صفویه را نتوان به معنای پذیرش آنها و یا مشروعیتشان دانست.
شیخ ابراهیم قطیفی: ابراهیم بن سلمان بحرینی، معروف به شیخ ابراهیم قطیفی، در قطیف بحرین زاده شد و در نجف اشرف وفات یافت. وی از علمای بزرگ شیعه در قرن نهم و اوایل قرن دهم شمسی است كه در علم و تقوا و بیاعتنایی به مال و مقام دنیا، شهره عام و خاص بود. او در زمان شاه طهماسب میزیست و از شاگردان محقق كركی بود، اما با آرای استادش در باب وجوب اقامه نماز جمعه و پرداخت خراج به سلطان در عصر غیبت و نیز همكاری با سلاطین صفوی مخالفت داشت.
قطیفی شرعی بودن پرداخت خراج به پادشاه را در عصر غیبت، رد میكرد. به عقیده او، دادن خراج به شاه، حتی اگر شاه آن را در خزانه بیت المال جمع آوری كند و در امور مردم صرف نماید، حرام است. وی همچنین پذیرش هدایا، جوایز و اموالی را كه از قِبَل خراج پرداختی به شاه، از سوی سلطان به مسلمانان داده میشد، حرام كرد. قطیفی به آنچه در این زمینه میگفت، عمل هم میكرد. به عنوان نمونه، وی هدیه شاه طهماسب را به استناد آیه «به ستمكاران اعتماد و اتكا نكنید كه دچار عذاب الهی میشوید»، نپذیرفت.
نكته دیگر در آرای سیاسی قطیفی، مخالفت وی درباره همكاری با سلاطین است. وی همانند مقدس اردبیلی، سلطنت را نامشروع میدانست و هر گونه همكاری با سلطان - چه عادل و چه ظالم - را به این دلیل كه آنها غاصب حق حكومت فقها هستند، مذمت میكرد. ایشان در توجیه و تبیین مخالفت خویش، به روایات متعددی از جمله این روایت استناد میكرد :امام صادق علیهالسلام به علی بن ابی حمزه كه دوست وی در دستگاه بنی امیه است، فرمودند: اگر بنی امیه افرادی را به عنوان كاتب و جنگجو و جزء آنها نمییافتند، نمیتوانستند حق ما را از ما بگیرند.
آرای قطیفی در مورد نماز جمعه نیز مخالف آرای محقق كركی بود. در واقع، قطیفی جزء آن دسته از علما به شمار میرفت كه اقامه نماز جمعه را در عصر غیبت حرام میدانند و «رساله فی حرمة صلاة الجمعة فی زمن الغیبة مطلق» را در رد نظریه وجوب اقامه نماز جمعه در عصر غیبت و بویژه در رد كتاب «صلاة الجمعة» محقق كركی نوشت. با این وصف، آرای سیاسی قطیفی، به جای این كه در مقابل آرای سیاسی محقق كركی مقاومت كند، به تثبیت و تحكیم آرای سیاسی استادش مدد رساند؛ به آن دلیل كه، جایگاه علمی و اعتبار اجتماعی كركی چنان بالا بود كه آرای سیاسی قطیفی، یارای رقابت با آن را نداشتهاند.
شهید ثانی: زین الدین فرزند علی بن احمد، معروف به شهید ثانی،هیچگاه به ایران نیامد و به حكومت صفویان روی نیاورد، ولی نظریات فقهی و سیاسی وی به تثبیت حكومت شیعی صفوی انجامید. او در سال 884 ش./ 911 ق. در جبل عامل لبنان چشم به جهان گشود و در 937 ش./ 966 ق. به حكم سلطان عثمانی (سلطان سلیمان قانونی) در مكه دستگیر و به اتهام بدعت گذاری در دین، به دار آویخته شد. او در فلسفه، شعر و ریاضیات، سر آمد روزگار بود و به فقه پنج مذهب جعفری، مالكی، حنبلی، حنفی و شافعی تسلط داشت. به عقیده مرحوم علامه خوانساری، شهید ثانی «حتی در تخلق به اخلاق الله چیزی نمانده بود كه به پایه معصومان رسد.» با این وصف، برای امرار معاش، به جمع آوری هیزم بیابان و فروش آن میپرداخت.
شهید ثانی در شرح «اللمعة الدمشقیه» به تشریح مبسوط نظریات فقهی سیاسی خویش پرداخته است كه به عنوان نمونه، به دو مورد از آن اشاره میكنیم :
الف) شهید ثانی همانند شهید اول19 ، قضاوت در زمان غیبت را از وظایف فقیه جامع الشرایط میدانست. به عقیده آنها، بر فقها جایز است در عصر غیبت، حدود شرعی را در صورتی كه متضمن ضرری نباشد و به شرط داشتن شرایط افتا؛ یعنی ایمان، عدالت و علم به احكام شریعت، به اجرا درآورند. همچنین، به عقیده شهید ثانی، پذیرش قضاوت و اجرای حدود شرعی از سوی فقیه، مشروط به این كه او را به انجام كار حرام وادار نكنند و [او نیز] قدرت امر به معروف و نهی از منكر داشته باشد، واجب است. در این صورت، بر مردم نیز واجب است كه به او رجوع كنند و رأی او را پذیرفته و فتوای او را بر خود لازم و واجب شمرند. این نظریه، علما را به پذیرش قضاوت از سوی دولت صفوی ترغیب كرد.
ب) شهید ثانی اولین فقیهی بود كه اقامه نماز جمعه را در عصر غیبت، نه حرام و نه واجب تخییری، بلكه واجب عینی دانست، اگر چه این نظریه، به نظریات علمای سنی مذهب21 و اخباریون22 شبیه بود، ولی او بر اساس استنباط شخصی از ادله فقهی، به این برداشت رسید. اما نمیتوان تاسیس حكومت صفوی و مهمتر از آن، اهمیت پیدایش یك حكومت شیعی مستقل در ایران را در ارائه چنین نظری از سوی شهید ثانی نادیده گرفت. این نظریه فقهی سیاسی موجب اقامه گستردهتر نماز جمعه، افزایش بیشتر نفوذ اجتماعی علما، نظارت افزونتر فقها بر مسائل محرومان و ممانعت از تعدی به حقوق آنها گردید