(چارلز.اى. باترورث )
در غــرب از زمان توماس آكویناس (قرن سیزدهم) تا اصحاب دائره المعارف (قرن شانزدهم) و بالاخره تا قرون هفدهم تا نوزدهم گرایش هایى به فلسفه اسلامى وجود داشته است. این تمایلات امروزه شكل جهانى به خود گرفته است. متاسفانه به ابعاد سیاسى فلاسفه اسلامى كم تر پرداخته شده است. برخى معتقدند ارزش ها و تفكرات غربى هیچ گونه جایگاهى در كشورهاى اسلامى ندارد. این گونه سوال ها ما را به ریشه هاى تفكر بشر متوجه مى سازد. خداوند جهانیان نمى تواند وحى خود را به زبان و رسوم و سرزمین خاصى محدود سازد. این گونه سوال ها موضوع مقاله هاى كنفرانسى را تشكیل داد كه در پاییز سال 1988 برگزار شد.
اندیشه سه دسته فلاسفه اسلامى مورد بحث واقع گشت: دسته اول مربوط به سنت فلسفه اسلامى دوره میانه است و شامل ابویوسف یعقوب كندى, ابوبكر رازى, ابونصر محمد فارابى و ابن سینا مى شود. دسته دوم از ابن سینا متاثرند ولى عمدتا اندیشه اشراقى دارند, همانند شهاب الدین سهروردى, ابویعقوب سجستانى و قطب الدین شیرازى و محى الدین ابن عربى. دسته سوم شامل مرزهاى غربى جهان اسلام همانند ابن باجه, ابن طفیل و ابن رشد مى شود. فارابى كسى بود كه براى نخستین بار فلسفه سیاسى را در فرهنگ اسلامى وارد ساخت و متفكرانى همانند ابن سینا, ابن باجه, ابن طفیل و ابن رشد از او متاثر شدند.
مریام گالستون در مقاله سوم به خوبى سعادت بشر از دیدگاه فارابى را بااستفاده از كلیه منابع موجود بررسى كرده است. جیمز موریس نیز بدین شیوه افكار ابن سینا را توضیح مى دهد. استفن هاروى در مقاله چهارم سعى مى كند ارتباط زندگى دنیایى ابن باجه و رساله غیردنیایى او (تدبیرالمتوحدین) را تبیین نماید. او با ارجاع تفكرات ابن باجه به فارابى, خواننده را به تعارض فوق راهنمایى مى كند. هیلل فراكین در مقله ششم روش فهم حى بن یقظان ابن طفیل را به عنوان داستانى فلسفى تبیین مى نماید. میشل بلاستین روش خطادى كتاب ابن رشد (نقد خطابه ارسطو) را توضیح مى دهد. اگر تعلیمات صحیحى پشت خطابه وجود نداشته باشد, دروغ جایگزین آن مى شود. وى نشان مى دهد كه چگونه ابن رشد در خطابه فراسوى ارسطو رفته است. این كتاب ها تفاسیرى جدید از اندیشه سیاسى فلاسفه اسلامى به دست مى دهد.
چارلز.اى .باترورث و پاول .اى .واكر سعى مى كنند رهیافت سیاسى كندى و رازى را بررسى نمایند و نشان دهند به چه دلایلى آن ها فیلسوف سیاسى نامیده شده اند. كندى علاقه مند به سازوكار تصمیم انسان در مقابل تفكراتaided وuaided مى باشد. و اگر به موضوع پیش گویى در اندیشه رازى علاقه مند است. مباحثات ابوبكر رازى و ابوحاتم رازى مشخص مى كند كه چرا ابوبكر رازى یك فیلسوف سیاسى تمام عیار نامیده شده است. در مقاله آخر كتاب به متفكرین شرق مى پردازد. حسین ضیایى بحث خود را بر سهروردى متمركز مى كند. به اعتقاد او در این بحث ما به هانرى كربن مدیون هستیم. كربن مجموعه آثار سهروردى را تصحیح نموده است. ضیایى علاوه بر آن توانسته است اندیشه سهروردى را استخراج نماید. جان وال بریج كلیه كتاب هاى قطب الدین شیرازى را بررسى كرده, و عكس العمل وى در مقابل سه گرایش فارابى, خواجه نظام الملك و خواجه نصیرطوسى را نشان داده است. پروفسور محسن مهدى, فردى شاخص در فلسفه اسلامى است و در اروپا و خاورمیانه و آمریكا از این جهت معروف مى باشد.
وى رهیافت منظمى در تحقیقات خود دارد. او هم چنین رساله هاى مختلفى را در این موضوع راهنمایى كرده است. او در 21 ژوئن 1926 در كربلاى عراق زاده شد. پس از گذران تحصیلات متوسطه راهى دانشگاه آمریكایى بیروت شد و در آن جا به تحصیل فلسفه پرداخت. سپس براى تحصیل در رشته اقتصاد به دانشگاه شیكاگو رفت و از محضر اساتیدى هم چون نابیا اكبوت و لئواستراوس كسب فیض كرد. وى در سال 1954 تحصیلات دوره دكترا را در دانشگاه شیكاگو به پایان رساند. رساله دكتراى او درباره فلسفه تاریخ از دیدگاه, ابن خلدون بود. وى سپس به بغداد بازگشت و در عین حال با دانشگاه شیكاگو همكارى نمود. وى در سال 1969 دعوت دانشگاه هاروارد را پذیرفت.