• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 293)
جمعه 20/5/1391 - 22:30 -0 تشکر 502777
انگیزش شخصیت ایمن از دیدگاه اسلام

محمد دولتخواه

انگیزه و انگیزش از مفاهیم كلیدى و كاربردى روان‏شناسى شخصیت است.تبیین این مفاهیم چون مرتبط با موجودى است‏به نام انسان كه تمام تلاش‏ها اعم از علمى و عملى براى تامین منافع و مصالح اوست، كار را تا حد زیادى پیچیده و دشوار مى‏نماید چه، انسان‏ها در درجات مختلفى از سقوط و صعود، سلامت و بیمارى واقع شده‏اند. بنابراین اولین سؤالى كه مطرح است این است كه انگیزه و انگیزش كدام یك از انسان‏ها مد نظر است.


جمعه 20/5/1391 - 22:32 - 0 تشکر 502782

مفهوم ایمنى


ایمنى همان احساس رهایى از ترس و اضطراب و احساس اطمینان و اعتماد به توانایى‏ها و تامین نیازهاى فعلى و آتى است.  به عبارت دیگر شخص در درون خود احساس اطمینان و احساس ارزشمندى دارد. از دیدگاه متون دینى، احساس امنیت آن حالت اطمینان روان و نداشتن خوف و ترس است ، اصل این است كه كلمه امن در آرامش قلب به كار برده شود.  از این‏روست كه اصل و ریشه كلمه ایمان همان امنیت، آرامش و نداشتن خوف، وحشت و اضطراب است

جمعه 20/5/1391 - 22:34 - 0 تشکر 502788

شخصیت ایمن از منظر روان‏شناسان انسانگرا



آلپورت ( G. W. Allpo rt, 1897-1967 معتقد است كه داشتن هدف‏هاى درازمدت و تلاش براى آینده، كانون وجود آدمى را تشكیل مى‏دهد.انسان سالم و ایمن همواره به بارورى، تجربه‏هاى تازه و كشف مسائل‏جدید نیازمند است.شخص ایمن و سالم آن‏قدر احساس ایمنى مى‏كند كه حاضر به آزمایش تجربه‏هاى گوناگون مى‏شود تا اعتبار آن‏ها را در آزمایشگاه زندگى روزمره‏اش بیابد.آلپورت در این زمینه، جمله‏اى معروف دارد: «رستگارى تنها از آن كسى است كه پیوسته در پى هدف‏هایى باشد كه سرانجام، به طور كامل به دست نمى‏آیند.»


راجرز ( G. Ragers ) انگیزه اصلى وجود آدمى را همان صیانت، فعلیت و اعتلاى تمامى جنبه‏هاى شخصیت مى‏داند و آن را علاقه به فعلیت‏بخشیدن یا علاقه به تحقق توانایى‏هاى بالقوه نامیده است.راجرز از این علاقه چنین یاد مى‏كند: «در بشر، میلى ذاتى براى آفرینندگى وجود دارد.مهم‏ترین آفریننده هر انسان، خود اوست.»


از دیدگاه فروم ( E. Fromm 1900-1980 ) ،انگیزش شخصیت ایمن و سالم عبارت از «ارضاى نیازهاى روانى‏» است، اما نه به هر طریقى; شخص ایمن و سالم نیازهاى روانى‏اش را از راه‏هاى صحیح و سازنده تامین مى‏كند.


مزلو ( A.Maslow 1908-1970 ) انگیزش اصلى و اساسى شخص ایمن و سالم را «خودشكوفایى‏»  مى‏داند.در نظر وى، انسان ایمن به حد كافى نیازهاى اساسى خود را تامین كرده است; به‏گونه‏اى كه انگیزش اصلى او گرایش به خودشكوفایى است.خودشكوفایى به منزله شكوفایى مداوم توانایى‏ها، استعدادها و ظرفیت‏هاست ودر همه‏اوقات، در طول زندگى ادامه مى‏یابد.

جمعه 20/5/1391 - 22:35 - 0 تشکر 502793

شخصیت ایمن از نظر اسلام



دیدگاه‏هاى روان‏شناسان مذكور - فى الجمله - مورد تایید اسلام است، اما اسلام افق‏هاى والاترى در این زمینه مطرح مى‏كند و مساله را بسیار عمیق‏تر و ریشه‏دارتر معرفى مى‏كند.اسلام معتقد است كه عشق به كمال مطلق، انگیزش اصیل و اساسى انسان است.در این‏جا، لازم است ابتدا واژه‏هاى «كمال‏» ، «مطلق‏» و «كمال مطلق‏» تعریف شود:


«كمال‏» هر چیزعبارت از رسیدن آن چیز به فعلیت و وضعیتى است كه با آن سازگار است.به تعبیر دیگر، هر وجودى زمینه‏ها و استعدادهاى وصول به فضیلت‏هایى را دارد كه متناسب با آن شى‏ء وسازگار با سرشت واستعدادهاى درونى اوست.


«مطلق‏» در لغت، به معناى رهایى شتر از عقال و قید و بند براى آزاد بودن در چریدن یا یافتن آب و نیز به معناى رهایى و آزادى اسیر آمده است و «اطلاق‏» به معناى عدم قید و رهابودن از هر بستگى است.


«كمال مطلق‏» به معناى كمالى است‏بى‏قید، بى حد و بى‏نهایت.مقصود از این اصطلاح در ادبیات و فرهنگ اسلامى، وجود خداوند متعال است; یعنى ذات مستجمع جمیع كمالات و صفات جلال و جمال به نحو على الاطلاق.


توضیح آن‏كه هر موجودى كمالى مخصوص به خود دارد.موجود هر چه پیچیده‏تر بوده و استعدادهاى متنوع‏ترى داشته باشد، كمال لایق او هم دقیق‏تر است.از این‏رو، كمال انسان - از این حیث كه داراى قوا و استعدادها و تمایلات بس گوناگون و پیچیده‏اى است - خود بسى دقیق مى‏باشد.عارف سترگ، امام خمینى‏رحمه الله، معتقد است كه عشق به‏كمال در نهاد هر انسانى وجود دارد.بنابراین، چنین عشقى فطرى است.عشق به كمال آن‏چنان در رفتار و زندگى انسان‏ها مشهود است كه هیچ كس نمى‏تواند آن را انكار نماید.«قلب در هیچ مرتبه از مراتب و در هیچ حدى از حدود، رحل اقامت نیندازد. این كمال‏جویى پیوسته روزافزون است.آن كس كه كمال را در سلطنت و قدرت دید، به هر قدرت و سلطنتى كه رسید، دل را در گرو سلطنتى بالاتر مى‏بیند و آن كه فریفته و شیفته جمال زیبا و رخسار دل‏فریبى شد، اگر از جمیل‏تر و دلبرى دلرباتر نشانى جست، دل سپرده او گشت.این مجمل، تو خود مفصلش را بخوان.پس همگان با یك دل و یك زبان گویاى این حقیقتند كه ما عاشق كمال مطلق هستیم.»


از منظر امام ‏رحمه الله، انسان هر كمال و محبوبى را كه براى فرونشاندن عطش فطرت عشق به كمال، به سوى آن شتابان مى‏رود، همچنان در خوداشتیاق به موجودى برتر و بالاتر را مى‏یابد و در هر مرتبه‏اى كه پاى مى‏نهد، راهى گشاده‏تر در برابر خود مى‏بیند.این افزون‏خواهى و نارضایتى از كمالات نارس و ناقص، خود دلیلى آشكار بر این است كه او جویاى كمال مطلق است و عشق او جز در پاى معشوق حقیقى و كامل آرام نمى‏گیرد.


از همین‏جا، مى‏توان نتیجه گرفت كه بروز و ظهور استعدادها و ظرفیت‏هاى‏بالقوه انسان‏باحركت در مسیررسیدن به كمال مطلق حاصل مى‏شود و ظهور هر یك از استعدادها خود كمالى نسبى و بین‏راه است و هر كدام انسان را گامى به مطلوب نهایى نزدیك مى‏كند.


شهید مطهرى رحمه الله در این باره مى‏نویسد: «این كه انسان دنبال چیزى مى‏رود و بعد كه واجدش شد، شوقش از بین مى‏رود، بلكه حالت تنفر و دل‏زدگى پیدا مى‏كند، دلیلش آن است كه آنچه انسان در عمق دلش مى‏خواسته این نبوده و خیال مى‏كرده این است.به عبارت دیگر، انسان كمال مطلق را مى‏خواهد، انسان از محدودیت - كه نقص و عدم است - تنفر دارد; چون به هر كمالى كه مى‏رسد، اول همان بارقه كمال نامحدود او را به سوى این كمال محدود مى‏كشاند، خیال مى‏كند مطلوب و گم‏شده‏اش این است.وقتى كه مى‏رسد، آن را كم‏تر از آنچه مى‏خواست، مى‏بیند; باز دنبال چیز دیگرى مى‏رود; چون خواسته‏اش از اول كامل‏تر از آن چیزى است كه دنبال آن مى‏رفته و اگر انسان به كمال مطلق خودش - یعنى به آن‏كه در نهادش قرار داده شده است - برسد، در آن‏جا آرام مى‏گیرد، دیگر دل‏زدگى و تنفر هم پیدا نمى‏كند; چون آن‏جا دیگر محدودیت و نقص نیست.»


بنابراین، فراتر و برتر از همه دل‏بستگى‏ها، میل نهایى ویژه در ژرفاى وجود انسان نسبت‏به خدا و در سوى اوست كه متاسفانه براى بسیارى از روان‏شناسان ناشناخته مانده است.این میل نه از گونه احساس و نه از گونه عواطف، بلكه از این هر دو لطیف‏تر و پنهان‏تر است و از آن‏جا كه كمال نهایى انسان به آن وابسته است، شكوفا كردن آن نیز اختیارى و به دست‏خود انسان میسور است.این انگیزه همان انگیزه كمال مطلق‏طلبى است كه به خاطر ویژگى و امتیاز خاصش نسبت‏به سایر انگیزه‏هاى انسان، از آن به عنوان «فراانگیزه‏» یاد مى‏شود.

جمعه 20/5/1391 - 22:37 - 0 تشکر 502794

تفاوت انسان ایمن و غیرایمن



اما آنچه ذكرش در این‏جا حایز اهمیت است پرداختن به این سؤال است كه اگر انگیزه كمال مطلق‏جویى در نهاد همه انسان‏ها وجود دارد، چه فرقى است‏بین انسان ایمن و سالم با شخص ناایمن و فاقد سلامت؟


به این سؤال چند جواب مى‏توان داد:


1.درست است كه این انگیزه در تمام انسان‏ها وجود دارد، اما درجه فعلیت و توجه به آن متفاوت است و به صورت‏هاى گوناگون بروز و ظهور مى‏كند:


اول: به صورت یك نیروى محرك ناآگاهانه كه در عمق جان انسان جاى دارد، هر چند خود انسان از وجود آن غافل است و نسبت‏به آن معرفت و توجه بالفعل ندارد و به تبع آن، نمى‏تواند بهره چندانى از آن - در شكوفا نمودن استعدادهایش - ببرد.


دوم: انگیزه و علاقه‏اى كه به شكل آگاهانه براى افراد متعارف حاصل مى‏شود و همه مؤمنان كم و بیش از آن برخوردارند.این نیرویى است كه اصالتا به بهره‏مند شدن صحیح از نعمت‏ها و دفع ناملایمات و بالعرض به خداوند تعلق مى‏گیرد.


سوم: مرتبه كامل این انگیزه براى اولیاى خدا و كسانى است كه مرتبه معرفتشان درباره خداوند كامل شده است.اینان به معدن عظمت الهى متصلند  و دایم در شور و نشاطند; چون به بى‏نهایت و كامل مطلق وصل شده‏اند و از این‏رو چیزى كم ندارند  و هر چه بخواهند مى‏شود.  سرور و آرامش و بهجتى كه آنان دارند، احدى از انسان‏ها ندارد.


اگر بخواهیم این سه طیف از انسان‏ها را از لحاظ ایمنى و سلامتى مورد بررسى قرار دهیم باید بگوییم: دسته دوم و سوم در محدوده سلامت و ایمنى واقع شده‏اند، با این تفاوت كه دسته سوم به نهایت ایمنى رسیده‏اند و - به اصطلاح - انسان‏هایى كامل هستند و دسته دوم به طور نسبى، سالم و داراى درجاتى از ایمنى مى‏باشند.اما دسته اول به دلیل وجود غفلت و عدم شناخت و توجه به ابعاد ظرفیت‏ها و استعدادهاى وجودى خود، در زمره افراد غیرسالم و ناایمن به حساب مى‏آیند; چون قدم اول ورود به حیطه سلامت و امنیت، نبود غفلت و درك استعدادهاى بالقوه خویش است، در حالى كه غافل، از درك و شناخت ظرفیت وجودى خود عاجز است و به تبع آن، دست‏رسى به ابزار و روش تحقق استعدادهاى خود را نیز ندارد.چنین انسانى در اضطراب و احساس ناایمنى به سر مى‏برد.


2.دومین جواب این است كه انسان‏هاى سالم و ایمن در تشخیص مصادیق كمال و كمال‏هاى نسبى و كمال نهایى دچار اشتباه نمى‏شوند، اما افراد ناایمن به دلیل وجود غفلت و عدم ارضاى نیازهاى اصیل و ناتوانى در بارور نمودن استعدادهاى خویش - كه خود كمال‏هاى متوسط و بین راه است - و در تشخیص مصادیق كمال، دچار لغزش و اشتباه مى‏شوند; تصور مى‏كنند هر لذتى كمال است‏یا هر علمى، كمال نهایى است‏یا هر جمیلى بالاترین جمال را داراست، به خصوص این‏كه این‏گونه افراد گاهى در كمال‏هاى نسبى و واسطه‏اى متوقف مى‏شوند; مثلا، تمام توجهشان به ریاست و مقام است; نه به غیر از آن به چیزى دل مى‏بندند و نه مى‏دانند قدرت و ریاستى با یفیت‏بالاتر هم وجود دارد.در اثر غفلت و جهل، نمى‏توانند درك كنند كه دارایى مطلق، قدرت مطلق و لذت مطلق  یعنى چه، چنین افرادى در اثر حجاب و زنگار، عقلشان از شناخت تفصیلى كمالات ناتوان است و از آن‏جا كه حركت‏به سوى كمالات مافوق، اكتسابى است و در پرتو تلاش آگاهانه واختیارى حاصل مى‏شود، شخص ناایمن ابزار لازم و توان كافى براى رسیدن به كمالات بالاتر را ندارد.


خلاصه این‏كه «فطرت عشق به كمال مطلق در همه افراد بشر موجود است، اگرچه در تشخیص كمال و این‏كه محبوب و كمال حقیقى چیست‏با یكدیگر اختلاف دارند.انسانى ثروت را كمال حقیقى و دیگرى قدرت و شهرت را محبوب حقیقى خود مى‏پندارد و افراد دیگر علم و جمال را.همگى این‏ها خطاى در تطبیق مى‏كنند و به دنبال كمال موهوم مى‏روند و آن را كمال حقیقى مى‏پندارند.»

جمعه 20/5/1391 - 22:38 - 0 تشکر 502795

خلاصه و نتیجه


از نظر اسلام، انسان جز یك كشش فطرى ویژه بیش‏تر ندارد كه همان انگیزه خداجویى یا كمال مطلق‏جویى است.بر اساس این نگرش، گونه‏هاى مختلف انگیزه‏هاى والاى بشرى از قبیل دوست داشتن، عدالت، حق، صدق، كرامت، زیبایى، جاودانگى و نفرت از ظلم، باطل، ناقص و زشتى همه در راستاى انگیزه خداجویى دیده مى‏شود.از این‏رو، این انگیزه، اصیل‏ترین، والاترین و شامل‏ترین انگیزه انسانى است كه هیچ انگیزه دیگرى با آن برابرى نمى‏كند.بنابراین، اگر براى انگیزه‏هاى والاى بشرى، سلسله مراتبى در نظر گرفته شود انگیزه كمال مطلق‏جویى در بالاترین مرتبه جاى مى‏گیرد.البته خود این انگیزه داراى مراتبى است و هر چه مرتبه‏اش بالاتر باشد، درجه بیش‏ترى از شدت، پاكیزگى، صفا و كمال را داراست.این انگیزه در مدارى نه تسلسلى و تكرارى، بلكه بر حسب استعدادها، شایستگى‏ها و تلاش ارادى انسان با حركت تصاعدى به سوى هدف نهایى نزدیك‏تر مى‏گردد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.