• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 966)
جمعه 20/5/1391 - 19:13 -0 تشکر 502577
اشعارمذهبی

بقعه بقیع

غفورزاده كاشانى «شفق‏»

جلوه جنت‏به چشم خاكیان دارد بقیع

جلوه جنت‏به چشم خاكیان دارد بقیع یا صفاى خلوت افلاكیان دارد بقیع

گر حصار كعبه را جبریل دربانى كند صد چو موسى و مسیحا پاسبان دارد بقیع

گر چه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است الفتى با مهر و ماه آسمان دارد بقیع

گرچه محصولش بظاهر یك نیستان ناله است یك چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع

گرچه مى‏تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائك سایبان دارد بقیع

میتوان گفت ازگلاب گریه اهل نظر بى نهایت چشمه اشك روان دارد بقیع

بشكند بار امانت گرچه پشت كوه را قدرت حمل چنین بار گران دارد بقیع

تا سروكارش بود با عترت پاك رسول كى عنایت‏با كم و كیف جهان دارد بقیع

این مبارك بقعه را حاجت‏بنور ماه نیست در دل هر ذره خورشیدى نهان دارد بقیع

اینكه ریزد از در و دیوار او گرد ملال هر وجب خاكش هزاران داستان دارد بقیع

چون شد ابراهیم قربان حسین فاطمه پاس حفظ این امانت را بجان دارد بقیع

فاطمه بنت اسد عباس عم، ام البنین اینهمه همسایه عرش آستان دارد بقیع

در پناه مجتبى در ظل زین العابدین ارتباط معنوى با قدسیان دارد بقیع

باقر علم نبى و صادق آل رسول خفته‏اند آنجا كه عمر جاودان دارد بقیع

×××

قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهراى جوان دارد بقیع

كس نمیداند چرا یا قرة عین الرسول منظره فصل غم انگیر خزان دارد بقیع

آخر اینجا قصه گوى رنج‏بى پایان تست غصه و غم كاروان در كاروان دارد بقیع

خفته بین منبر و محرابى اما بازهم از تو اى انسیه حورا نشان دارد بقیع

راز مخفى بودن قبر ترا با ما نگفت تا بكى مهر خموشى بر دهان دارد بقیع؟

شب كه تنها میشود با خلوت روحانى‏اش اى مدینه انتظار میهمان دارد بقیع

شب كه تاریك است و در بر روى مردم بسته‏اند زائرى چون مهدى صاحب زمان دارد بقیع

كاش باشد قبضه خاكم در آن وادى «شفق‏» چون ز فیض فاطمه خط امان دارد بقیع

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
جمعه 20/5/1391 - 19:13 - 0 تشکر 502579

فهرست غم


جواد محدثى



باز هم موسم پرپر شدن گل آمد


باز هم فصل فراق گل و بلبل آمد


آسمان دل ما ابرى و بارانى شد


دیده را موسم اشك و گهرافشانى شد


دل بى‏سوز و گداز از غم زهرا دل نیست


دل اگر نشكند از ماتم او، جز گل نیست


خون و اشك از دل و از دیده ما مى‏جوشد


فاطمه صورت خود را ز على مى‏پوشد


عمر كوتاه تو، اى فاطمه فهرست غم است


قبر پنهان تو روشنگر اوج ستم است


رفتى، اما ز تو منظومه غم بر جا ماند


با دل خسته و بشكسته على تنها ماند


اثر دست‏ستم از رخ نیلى نرود


هرگز از یاد على، ضربت‏سیلى نرود


با على راز نگفتى تو زبازوى كبود


باپدرگوى كه بعد از تو چه بود و چه نبود


شهر اگر شهر تو، پس حمله به آن خانه چرا


مرگ جانسوز چرا؟ دفن غریبانه چرا؟


داغ ما آتش و میخ در و سینه است هنوز


مدفن گمشده در شهر مدینه است هنوز


باغ، تاراج شده، عطر اقاقى مانده است


سنت دفن شبانه ز تو باقى مانده است

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
جمعه 20/5/1391 - 19:13 - 0 تشکر 502581

كوثر عشق              

در مدح و منقبت حضرت زهرا(س)


 فاطـــمه ای پاك بانوی بــهـشت                  بر مـشام آیـد ز تـو بوی بــهـشت


تـــو خـــدای خویش را آئینه‌ای         مـصــطفی را مــحــرم دیـرینه‌ای


فاطمه‌ ای شاهــكـار ذوالــجلال        كوثر عشقیّ و خـورشید كمــــال


دست تو این چرخ گردون را مدار        هر دو عالم از تو دارد افـــتــخار


عــصمت تو در زلال جان ماست         كوثر تو زمزم ایـــمـان مـــاست


            ای ولای تو به مـــا آب حــیات            مــی‌كند حُبّ تو تضمین نــجات


دل ز تصــویرت حـكایت می‌كند         سوی تـو ما را هــدایت می‌كــند


در ره عــشق تــو ای روح روان         طایر جان پر زند تا كـــهــكشان


راز گــفتن با تو شوق جـــبرئیل         تشنة بحر سخایت ســلســــبیل


پای تا سر عـــصمت و تقوا توئی       آنــكه زن با او شود معنا تــوئی


بــا ورود تــو پیــمبـر در قـیام            نی پیمبـر بل رســولان كـــرام


ای كــلید بــاب رضوان دست تو        هستی عــالــم همه از هست تو


با تو باشد حــقّ و بــا داور توئی       فــــاطـمه ای روح پیغمبر توئی


لیله القدر علی و احـــــــمدی          تو بـــهار عشق حیّ سرمـــدی


مـــثل ذاتِ كــبریا تنها تــوئی           مادر دو مریـــــم و عیسی توئی


زهره الزّهــــرا ســرور سینه‌ای       تو فــــروغ یـــازده آئــینه‌ای


خاك پایت سرمـة چشم مـــلك       خم به تعظیمت شده پشت فـلك


ما ز جـام عشق تو مُل می‌زنیــم    خار هستیم و دم از گل مـی‌زنیم


روز محشر هست ما را زمـــزمه      فــاطمه یا فــاطمه یا فــاطمه

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
يکشنبه 22/5/1391 - 3:54 - 0 تشکر 505937

 آن روزها

هر وقت پرده خوان

از نقل شاهنامه و سهراب می گفت

به كربلا كه می رسید

نقل علی اكبر می خواند و می گریست

حتی گاهی قوّال با شمشیر

می زد به پهلوی خود

حالا به جای قاسم و عباس

دارند روضة سهراب می خوانند

به جای رقیه

دارند روضة ندا را فریاد می كنند...

این نقل

نقل پرده دران است

بزن به طبل لجاجت طبّال

كه میر بی بی سی

امشب به كربلا وارد می شود

از در پشتی

بزن به طبل لجاجت طبّال

كه شیخنا می رسد به كربلای مجازی

از راه اینترنت

از راه اعتمادالسلطنه

عمّه ببین به كربلا

این همه موبایل های دوربین دار آمده

عمه ببین كه علم ها خونی است

و میكروفون ها خونی

و صداها خونی

شاید به اشتباه

دو حسین آمده اند اینجا

جوانان بنی هاشم بیایید

راه این پیران فتنه را سد كنید

مسلم این اتفاق ها را دید و گریست

من مسلمم

و راه برگشت دارم

من مسلمم

این نامه را از خانه هانی می نویسم

مرام من كشتن نیست

ما سهراب كش نیستیم

"مستی بیاید قی كند

مستی جهان را طی كند "1

***

امشب دوباره مست حسینم

رباب ایرانی را برمی دارم و می گریم

و می زنم به سیم آخر

با گریه بر علی اكبر

كه بی تابم مانند او

و گریه می كنم سپید سپید

به غربت كسی كه شما نشناختیدش

و سرم می سوزد از این همه بدرقصی ها

چون بیمار كربلا

هنوز تاول بسیجی ها دارد می تركد

و شما اصحاب نمك و كورچشمی

چقدر زود حرمله شدید

در دو كربلا

دو دسته عزادار می بینم

كه هر كدام

دیگری را

یزید می داند

از میكروفون ها خون فوّاره می زند

امشب شهادت نامه ای امضا نمی شود

تنها خبرگزاری ها گفتند:

امشب بناست اتّفاق بدی بیفتد!

و افتاد

موبایل ها در تاریكی شب

ویبره می گریند

بلوتوث بلوتوث نوحه می خوانند

و می ریزند

به دریای سایت آل صهیون

از كمپ موج نو

اولین نفر به میدان رفت

شیخ متغیّر پیشانی اش را پوسید و گریست

بناست قورمه قورمه كنند

شاید كه انتخابات باطل شود

و از جناح روبرو

از اصحاب انتخابات علیه السلام!

بناست قیمه قیمه كنند

در كربلا دو حسین آمده است

اصحاب قورمه اند و قیمه!

اصحاب شیشه و بشكن بشكنه امشب

اصحاب قمه و قلیان

و بی شمار یزید

از این همه یزید

یكی منم

یكی هر آن كه غیر شما باشد

دعوا سر حسین اصلی ست

اگر حسین من تویی سرت كو؟

حسین من سر نداشت

حسین من پشت سرش سایت های سبز نداشت

اینجا حسین های زیادی می بینم

حسین من حسین ناز بود

حسین جاز نبود

حسین من

حسین بالاترین نبود

حسین من

حسین ساركوزی نبود

به كربلا رسیده اند جماعت

و دعوا سر حسین اصلی ست

و تشنگان دارند آب می شوند و

خلیفه ها دارند آب می فروشند و

سایت ها دارند ماهی شان را می گیرند

از مزرعه خدا

در ظهر كربلا

و شیعیان حسین(ع)

این بار

به جان حسین افتاده اند

اگر حسین من تویی رأیم كو؟

كه ما رأیت الا رأیی...

این را كسی می گوید

كه فكر می كند ابوالفضل

برادر عبّاس است

و فكر می كند كه رای او بالاترین است

و فكر می كند كه مردم ده

گوساله اند

كسی كه جای زنجیر زدن

زنجیر انداخته است این همه سال

و تازه از فرنگ رسیده است

آقای لیوایز و توییتر و باراك

آقای آدامس خروس و مك دونالد

تو ایرانی نیستی

یكی از شعبه های تیری هستی كه خورد

به گلوی اصغر شش ماهه

دخترانی كه گوشواره تان را به رخ می كشید

مردان انگشتر مطلّا...

دیگر اینجا سایت اللهی شدید

"بیش از این بابا دلم را خون نكن "2

نگاه كن چه میر و مرگی راه انداخته اند

مهلا مهلا...

***

بعد از آن همه جنگ

به كربلا رسیده ایم

عمه ببین به كربلا این همه لشكر آمده

با موبایل های چند جیبی

به عخش اختشاش

با همان آش و

همان كاسه

رییس سایت چلپاسه

دعوت به شام كریسمس می شود

در كاخ سفید

مبارك است اسرائیل

مبارك است جاسوسی گراز یك چشم...

مبارك است گره خوردن عاشورا و یلدا با كریسمس

مبارك است

"زیركی ظنّ است و حیرانی خبر "3

اصحاب او حیران الله بودند

و شما زیركان دنیایید

امّا همیشه مختاری هست

مختار این بار زودتر

به انتقام خون حسین آمد

در كاروان ما

مختارها كم نیستند

مختارهای مختار و بی اختیار

اما در كربلای ما

همیشه اتفاق ها

از جنس "ما رایت الا جمیلا " ست

از جنس ما رمیت ...

***

در محاصره این همه موبایل

كه زنگ می زنند كنار فرات

در محاصره این همه فتوشاپ و گوگل

كه رفته اند تا گودال قتلگاه

و پیش از این بازی ها

می خواستند سر حسین مرا

بر نیزه ها ببرند

از جانب فرات و از در مخفی

همین سپاه اشقیا

شما نبودید

داشتید علیه هم شعار می دادید

در دانشگاه

روزی كه دانشگاه

دانشكاه شد

حالا رسیده ایم به كربلا

و خیمه ها را قاطی می بینم

پرچم ها را خونی

و خبرگزاری ها

خیمه هایشان را علم كرده اند بر تل زینبیه

اینان كه رنگ خیمه شان سبز است

اصحاب آشنایی زدایی و تأویل اند

"باز این چه شورش است كه در خلق عالم است "4

مواظب باش

وگرنه حرمله خواهی شد

ساعتی بنشین كه باران بگذرد

حالا

چندی ست سپاه اشقیا سبزند

سپاه اتقیا قرمز

چندی ست شنود گذاشته اند

در حلق پاره پارة اصغر

مصاحبه سی ان ان

با نائب حسین عصر!

مصاحبه بی بی سی

با بی بی الفلان

زن پریزیدنت ثمّ الثانی!

تقدیر كاخ سفید از زحمتكشان بازی عاشورا

و این سریال ادامه دارد

و گریة من

از پی كاروان اسیرانی

كه بی صدا می گریند

من فكر می كنم

كه كربلا

باید جای دیگری باشد

و این حسین ها

نالوطیان همین شمرانند!

***

شما فروختید شام غریبان را به شب یلدا

سر حسین را به هندوانه ای

تمام هندوانه هاتان توزرد بود امسال

كه سرخ

سر حسین شهید بود

شما اصحاب تخمه اید

و سیب سرخ

سر بریدة مولا بود

انار دانه دانه

اشك زینب كبری بود

بروید سوار شتر شب شوید و

فیلترتان را بردارید و بروید...

**

شام غریبان حسین امشب است...

ما آب و آتش را با هم جمع می كنیم

دارند سیب سرخ سر حسین علی را می آورند

شما با محراب و منبر بازی كردید

چنگ بزن به شب یلدا

یا شیخنا المتغییر

كه رستگار شوی

شام غریبان روضه غیب هویت است

بسیجی آمده است كشته شود

سهراب را پدران فتنه كشتند

نه بسیجی ها

سهراب به دست سیاوش كشته نشد

سهراب را مثل همان سهراب

پدران فتنه گر كشتند

شما كه می خواستید

یك شبه هفت خوان را طی كنید، كشتید

**

نشسته ام در كنار خرابه

با گریه بر حسین دلم باز می شود

و نوحه می خوانم در دستگاه شور و ماهور

چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد

ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم

می گریم و شادم چون مولانا

و متّصلم چون او

به غم حسین

شما دنبال دیسكوتان باشید

المخملباف یكفی بالپاپیون

شما دنبال دین پاپتان باشید

دنبال جاز پاپ

سواران شتر شب مشروطه

برادران صفدر تقی زاده

كه دینداران اندك شده اند

قل الدیانون

بسی رنج بردیم در این سی سال انقلاب

عجب زنده كردند این دو

انگلیس را

در این سه چار ماه

شترانشان حامله اند

بناست خوك بزایند

خوكهای بریطانیای دسته دار

مرحبا به شیخنا المتغیِر

مرحبا به میر

برگریزان پاییز است و

و سرریزان خون حسین

حسین من در مهر وارد شد

اما شما نامهربان بودید

شما به من سنگ زدید

شما به كربلا سنگ زدید

در سایت بالاترین چلپاسه

كه كربلا ایرانی نیست

كه محمّد(ص) ایرانی نیست

كه خدا و پیغمبر ما بابك است و كورش و كمبوجیه

با این حساب

عمامه سیاه سیّد یزدی،

پر!

با این حساب

عبای شیخناالمتغیر،

پر!

"ای خون اصیلت ز شتكها به غدیران

افشانده شرفها به بلندای امیران

از كرببلا آمده جاری شده وانگاه

آمیخته با خون سیاووش در ایران... "5

سوگ سیاووشان است

من از جناح راست نیستم

و از جناح چپ هم

من از جناح ذوالجناحم

امام گفت :

چراغ را خاموش كنید

شتر شب را سوار شدید

اینها شترهایشان معجزه كرد

و با شترهاشان به استودیوی شب بی بی سی وارد شدند

اگر دین ندارید آزاده باشید

كه روز واقعه است

به روز واقعه تابوت ما ز سرو كنید

در روز واقعه تابوت خلق را

به رنگ سبز كردند

زردها بی خود قرمز نشدند

سبزها بی خود قرمز نشدند

**

نشسته ام در خیمه امام و كوثری می خواند

آه از آن لحظه ای كه با تن چاك چاك...

نشسته ام در خیمه غریبی این دل

و بچه ها دم گرفته اند:

سر حسین مظلوم از تن جداست امشب

سر حسین مرا بر اس ام اس می برند

و روضه خوان می خواند:

شام غریبان حسین امشب است...



1- از مولاناست

2- از عمان سامانی است

3- از مولاناست

4- از محتشم كاشانی است.

5- از حسین منزوی است.

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
يکشنبه 22/5/1391 - 17:16 - 0 تشکر 506614

جاده ی وصل علی و فاطمه هموار بود


لحظه ی پرواز روح حیدر کرّار بود



رنگ خون شد دستمال زرد بر پیشانی اش


یعنی اینکه جوشش زخم سرش بسیار بود



گوشه ی خانه به سر قرآن گرفته زینبش


بر لبش امّن یجیب و ذکر استغفار بود



چند باری از سر شب تا سحر از حال رفت


بس که او آماده ی رفتن به سوی یار بود



بعد زهرا روز خوش هرگز ندید آقای ما


در گلویش استخوان و بین چشمش خار بود!



یک نگاهش بر حسین و زینب و عبّاس بود


یک نگاه دیگرش هم بر در و دیوار بود



غصّه ی خانه نشینی و غم سی ساله اش


پیش چشمش می گذشت و غرق این افکار بود



ماجرای کوچه و روی کبود فاطمه


مثل یک دیوار خانه بر سرش آوار بود



زیر لب می گفت آن چیزی که جانم را گرفت


ضربه ی تیغ عدو نه ... ضربه ی مسمار بود



 آمد استقبال او با شاخه ی گل، فاطمه


روی دستش محسن شش ماهه ی خونبار بود



خوب شد رفت و دگر با چشم پر خونش ندید


زینب بی معجر او راهی بازار بود

کوله بارت را ببند

شاید ابن چند سحر فرصت آخر باشد

که به مقصد برسیم

بشناسیم خدا را

و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم...

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.