الف. آنچه تنها به شخص اهمال كار بستگى دارد
1. احساس خودكم بینى :
این احساس بر اثر سه برخورد اجتماعى حاصل مى شود.
1. كسى كه از خود توقع دارد كه كارى كه به انجام مى رساند، از همه بهتر و كامل تر باشد همیشه رفتار او همراه با ترس، اضطراب و تشویش ناخواسته است.
2. به طور طبیعى همه خواهان جلب محبت دیگران هستند، ولى چون نمى توانند به اوج آن دست یابند، بنابراین، رنجیده خاطر شده و در نهایت نسبت به آنان خصومت مىورزند.
3. هركس دوست دارد بر ضعف شخصیت خود غالب آید، اما درصد كمى از انسان ها بر آن فایق مى آیند. درنتیجه، به اضطراب و نا امیدى مبتلا مى گردند.
به نظر مى رسد، بهترین درمان براى رهایى از این حالت این است كه انسان كارى كند كه به حیطه ولایت خداوندى وارد شود تا به آرامشى جدى دست یابد. ولایت به معناى سرپرستى است; بر مبناى تحقیقى درون دینى، تعلّق تدبیر خداوند بر موجودات ذى شعور (مانند انسان) همان ولایت است. تا آنجا كه دانسته شده خداوند متعال بر بندگان سه گونه ولایت دارد: ولایت عام، ولایت خاص، و ولایت اخص. ولایت عام آن گونه تدبیرى است كه بر همگان، خواه مؤمن ویا بى ایمان، یكسان اعمال مى گردد. اما هر كه از ولایت عام خداوند بهره برد و از این نعمت سپاسگزارى كند، خود را در معرض لطف ویژه او، یعنى ولایت خاص، قرار مى دهد. ولایت اخص، گونه اى برتر با شكرى بى حد و حصر است كه اختصاص به معصومان(علیهم السلام)دارد. در قرآن آمده است: « الا ان اولیاء الله لا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون » (یونس: 62). این جاست كه با قدرت و قوایى بى حد و حصر و با شتابى غیرقابل تصور به جلو حركت مى كند.
2. دم بینى :
برخى انسان ها زمان كوتاهى از عمر خویش را مى بینند. گویا همه چیز امروز است و فردایى وجود ندارد، گو این كه دم غنیمت باید شمرد. لیكن برنامه براى آینده نداشتن و تنها به امروز نظركردن، برنامه ریزى را به مخاطره مى اندازد. بسیارى از كسانى كه به مادى گرایى تمایل دارند داراى چنین بینشى هستند. چنانچه یاران موسى(علیه السلام)وقتى از شرّ فرعونیان نجات یافتند، هنگامى كه عبورشان به گروهى افتاد كه در برابر بت ها به سجده افتاده بودند، بى محابا گفتند: « اجعل لنا الهاً كما لهم آلهه » (اعراف: 138); اى موسى همان گونه كه آن ها داراى بت هستند، براى ما هم الهه اى را قرار بده تا در برابر آن ها كرنش كنیم. همین اندیشه بیمارگونه بالاخره آنان را به گوساله پرستى سوق داد. این گونه افراد در امر دنیا هم موفق و پیروز نخواهند بود; چرا كه تنها مزد امروز را مى خواهند و به آینده بى توجهند.
3. توقع بیش از حد از خود :
اگر شما در رفتار خویش توقع بیش از توان خود را داشته باشید، به ناچار نمى توانید به موقع به وعده خود وفا كنید. متأسفانه كامل گراها، ستارگان را هدف قرار مى دهند ولى جز هوا نصیبشان نمى شود. هرچند دقت در انجام كار براى خوب انجام گرفتن لازم است، اما تندروى در این خواسته نوعى آرمان گرایى است كه منجر به شكست مى شود. گفتارى از مولى على(علیه السلام)گویاى همین واقعیت است: «به راستى كه زیان كارترین مردم در معامله و ناامیدترینشان در تلاش و كوشش كسى است كه تن خویش را در راه به دست آوردن آرزوهاى خود فرسوده كند...»
بى شك توقع بیش از حد از دیگران نیز منجر به شكست و رو در رویى خواهد شد. امام على(علیه السلام) در بیان دیگرى مى فرمایند: «من كلفك ما لاتطیق فقد افتاك فى عصیانه»; هر كه تو را به آنچه در توان و طاقت تونیست وادار كند، در حقیقت تو را درگیر با خود كرده است.
4. پایین بودن سطح تحمل 36 :
كودك هرگاه از چیزى بدش آید، به وسیله جیغ كشیدن و فریاد زدن ناخوشنودى خویش را ابراز مى دارد. به تدریج هرچه زمان مى گذرد و او بزرگ تر مى شود، بر اثر تجارب افزوده شده، قدرت تحمل پذیرى او بالا مى رود. برخى در برابر ناملایمات شكیبا و صبورند ولى بعضى ها خیلى زود از كوره در مى روند.
به اعتقاد ما میزان تحمل پذیرى افراد به سرشت، خُلق و خوى، میزان تأثر آن ها، ساختار فیزیولوژى و قدرت اراده آنان بستگى دارد. باید گفت: به طور كلى كسانى كه به زندگى خوش بین ترند، ناملایمات زندگى را آسان تر گرفته و كار براى آنان رنج آور نخواهد بود.
5. كمال گرایى وسواس گونه :
گرچه كمال جویى در نهاد همه انسان ها نهفته شده است و دقت براى خوب انجام گرفتن لازم است، اما كمال گرایى وسواس گونه راه مناسبى براى بالا بردن كیفیت نیست; چرا كه همیشه برآیند وسواس جز اضطراب و عقب نشینى در انجام كار چیز دیگرى نخواهد بود.
حضرت نبى اكرم(صلى الله علیه وآله)در بیانى مى فرمایند: «... یا اباذر ایاك و التسویف بأملك فانك بیومك و لست بما بعده فان یكن غد لك لم تندم على ما فرطت فى الیوم»; اى اباذر، تو را از امروز و فردا كردن به خاطر آرزوى درازت بر حذر مى دارم. چرا كه تو براى امروزت هستى و نه براى روزهاى آینده. بله، اگر [قدر امروزت را دانستى] و براى تو فردایى بود، براى آنچه در آن روز گذشته به دست آورده اى، هرگز پشیمان نخواهى شد.
6. لذت جویى و راحت طلبى 40 :
بسیارى از اهمال كارى ها نتیجه لذت جویى آنى و بى تابى در رسیدن به خوشى زودگذر است; براى مثال، كسى كه به برنامه هاى جدى درسى خود بى اعتناست و بیش تر وقت خود را، حتى در ایام امتحانات به بازى، شب نشینى، تفریح و... مى پردازد و یا داوطلب دوره دكترى كه به بهانه امتحانات سخت براى ورود به آن، از این فكر صرف نظر كرده و راه پیشرفت را بر خود مسدود مى كند و... .
آفات لذت گرایى آنى و راه هاى درمان آن
براى این كوته بینى، آفاتى را مى توان مورد توجه و دقت قرار داد; نظیر این كه:
1. اگر شما در رفتار خود همیشه به لذت زودگذر بیندیشید و راحتى را بر همه چیز مقدم بدارید، نمى توانید با دیگران ارتباط بر قرار كنید. توجه به این نكته لازم است كه در پَس ارتباطات اجتماعى، راحتى هاى فراوانى نهفته است كه شما از ترس یك ناراحتى خیالى و موقت ذهنى، از مزایاى آن صرف نظر كرده اید. دراحادیث اهل بیت(علیهم السلام)به روشنى این مطلب گوشزد شده است. این جا به چند نمونه از آن ها اشاره اى خواهیم داشت: امیرالمؤمنین(علیه السلام) در گفتارى از آثار لذت ها پرده بردارى مى كنند: «كم من شهوة ساعه اورثت حزنا طویلا»; چه بسا ساعتى كامروایى، اندوهى طولانى را به بارآورد و غم و غصه اى فراوان را در پى داشته باشد. و در بیانى دیگر، درباره كسانى كه توجه به خطرات لذت هاى انحرافى داشته ولى با این همه آن را طلب مى كنند، مى فرمایند: «عجبت لمن عرف سوء عواقب اللذات كیف لا یعف!»; در تعجبم از آن كس كه به نتایج بد لذت ها شناخت دارد ولى از آن دست نكشیده و عفت به خرج نمى دهد!
2. شما با تلقین به خود، به بارورى این اندیشه كه، تحمل دیگران كار دشوارى است، كمك كرده اید. چرا به خود نمى گویید، من با وجود مشكلاتى كه وجود دارد، سعى مى كنم با دیگران رابطه برقرار كنم؟ براى من هیچ چیز تحمل ناپذیر نیست.
3. روى آوردن به لذت جویى دراز مدت. رفتار شما، به عنوان كسى كه به لذت هاى آنى، یعنى زندگى لحظه اى، نمى اندیشد و به خوشى هاى آینده نظر دارد، كاملا منطقى خواهد بود. براى دستیابى به لذت هاى ماندنى شكى نیست كه باید انتخاب بهترى داشت. كسى كه آرزوى رسیدن به مرحله فارغ التحصیلى را دارد، باید بتواند از تفریحات زودگذر صرف نظر كند تا وقت مناسبى براى مطالعه امتحانات خود پیدا كند. كسى كه با وجود مشكلات موجود، اوقاتش را صرف كار آموزى هاى لازم مى كند تا كار مشخصى را به عهده گیرد، در حقیقت مشكلات آنى را به خاطر آینده تحمل كرده است. در دستورات اولیاى دین هم مردم به ترك لذات ناپایدار براى رسیدن به لذات پایدار و ماندنى تشویق شده اند. از امام على(علیه السلام)نقل شده است: «اسعد الناس من ترك لذة فانیه للذة باقیه»; خوشبخت ترین مردم كسى است كه لذت ناپایدار (دنیا) را به خاطر لذت پایدار (آخرت) واگذارد.
7. فقدان قاطعیت :
امروز روز تعطیلى اوست، تازه از خواب بیدار شده، اتاقش كثیف و همه چیز نامرتب است. او از آن وضع نفرت دارد، از خودش هم بدش مى آید ولى نمى داند چه كند و از كجا شروع كند. این توصیف كسى است كه دچار اهمال كارى شده، و در نتیجه او را مهمل مى نامند. كسى كه از كار كردن مى ترسد، در نتیجه باید كارش را مضاعف انجام دهد و خود را بى محابا در معركه اشتغال به آن كار بیندازد. بیانى از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل شده كه خود حاوى تحلیل روانى بلندى است. آن حضرت مى فرمایند: «اذا هبت امرا فقع فیه، فان شدّه توقیه اعظم مما تخاف منه»; چون از كارى ترسیدى وارد آن كار شو، [زیر] كه خود را سخت پاییدن دشوارتر باشد از وارد نشدن در كار.
8. اضطراب :
ناراحتى هاى ناشى از اضطراب، مانند تند بادى سهمگین بر وجود انسان مىوزد، به گونه اى كه هر وزش آن خود عاملى براى به تعویق انداختن كارهاى دیگر است. آثار ترس به صورت هیجان، شرم، احساس گناه و افسردگى بروز مى كند. با روش درمانى عقلانى ـ هیجانى با این آسیب هاى روانى مى توان مبارزه كرد. در ادامه، درباره این روش درمانى سخن خواهیم گفت.
اما درمان اضطراب از دیدگاه آیات قرآن كریم، به یاد خداوند بودن است: « الا بذكر الله تطمئن القلوب » (رعد: 28). و به گفته عرفاى اسلامى، با استفاده از آیات الهى، نماز ذكر اكبر است: «و لذكر الله اكبر» (عنكبوت:45). چنان كه تسبیحات حضرت فاطمه كبرى(علیها السلام)«ذكر عظیم» دانسته شده است. ناگفته نماند كه ذكر زبانى در مرتبه اى دون ذكر قلبى و جوارحى قرار دارد. در آخر توجه به این نكته ضرورى است كه كمال نهایى و سعادت حقیقى انسان در گرو رضایت و قرب الهى است و بس، نه این كه همچون برخى اومانیست چشم به دهان دیگر انسان ها دوخته و سر به آستان انسان هاى دیگر بساییم.