تشخیص و تطبیق نشانههای ظهور در سالهای اخیر، ادعاهای دروغین در حوزة مهدویت بسیار گسترش یافته است و هر از چند گاه از یكی از كشورهای اسلامی، اعم از ایران، عراق، بحرین، مصر، عربستان و... كسی برمیخیزد و با این ادعا كه سیّد حسنی، سیّد خراسانی، یمانی، نمایندة مخصوص امام زمان(ع) یا حتی خود مهدی موعود است، جمعی بیاطلاع را با خود همراه و آتش فتنهای جدید را برپا میكند.
در چنین فضایی به طور طبیعی برای بسیاری این پرسش مطرح میشود كه چگونه میتوانیم مهدی موعود(ع) را از مدعیان دروغین بازشناسیم؟ آیا راهی برای جلوگیری از تشخیصها و تطبیقهای نادرست وجود دارد؟ آیا اساساً ظهور امام مهدی(ع) و رویدادهای پیش از آن به حدی روشن است كه مردم در مورد آن دچار هیچ گونه تردید و سردرگمی نشوند؟
برای یافتن پاسخ پرسشهای یاد شده توجه به چند نكته ضروری است:
1. روشن بودن امر ظهور
در روایات متعددی بر این نكته تأكید شده است كه امر ظهور امام مهدی(ع) از آفتاب نیز درخشانتر است. به همین دلیل، این امر بر هیچ كس مشتبه نخواهد شد و هیچ كس در حقّانیت آن تردید نخواهد كرد.
در این زمینه از امام محمّد باقر(ع) چنین نقل شده است:
تا آسمان و زمین ساكن است، شما نیز ساكن و بیجنبش باشید ـ یعنی علیه هیچكس خروج نكنید ـ كه كار شما پوشیدگی ندارد. بدانید كه آن نشانهای از جانب خدای عزّوجلّ است نه از جانب مردم، بدانید كه آن از آفتاب روشنتر است و بر نیكوكار و زشتكار پنهان نخواهد ماند. آیا صبح را میشناسید؛ امر شما همانند صبح است كه پنهان ماندن در آن راه ندارد.1
ابتدای روایت، هشدار به كسانی است كه با پیشافتادن بر امامان معصوم(ع) و با امید تشكیل دولت اهلبیت(ع) دست به قیامهای نابههنگام و حساب نشده میزدند و سرانجام خود و گروهی از شیعیان ناآگاه را به هلاكت میانداختند.
در روایت دیگری، میمون البان از آن حضرت چنین نقل میكند:
من در خیمه امام باقر(ع) نشسته بودم كه امام یك طرف خیمه را بالا زد و فرمود: امر ما از این آفتاب روشنتر است، سپس فرمود: نداكنندهای از آسمان ندا میكند كه امام، فلان پسر فلان است و نام او را میبرد و ابلیس ـ لعنت خدا بر او باد ـ نیز از زمین ندا كند؛ همچنانكه در شب عقبه بر رسول خدا(ص) ندا كرد.2
در همین زمینه مفضل بن عمر از امام صادق(ع) چنین روایت میكند:
از ابی عبدالله [امام صادق](ع) شنیدم كه میفرمود: «فریاد نكنید. به خدا سوگند امام شما سالیانی از روزگارتان غیبت كند و حتماً مورد آزمایش واقع شوید تا آنجا كه بگویند: او مرده یا هلاك شده و به كدام وادی سلوك كرده است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید همچنانكه كشتی در امواج دریا واژگون شود، و تنها كسی نجات یابد كه خدای تعالی از او میثاق گرفته، در قلبش ایمان نقش كرده و او را به روحی از جانب خود مؤیّد كرده باشد. دوازده پرچم مُشتبه برافراشته شود كه هیچ یك از دیگری بازشناخته نشود».
راوی گوید:
من گریستم، آنگاه فرمود: «ای اباعبدالله! چرا گریه میكنی؟» گفتم: چگونه نگریم در حالی كه شما میگویید: دوازده پرچم مشتبه كه هیچ یك از دیگری بازشناخته نشود، پس ما چه كنیم؟ راوی گوید: امام به پرتو آفتاب كه به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: «ای اباعبدالله! آیا این آفتاب را میبینی؟» گفتم: آری، فرمود: «به خدا سوگند امر ما از این آفتاب روشنتر است».3
با توجه به روایات یاد شده، میتوان گفت پدیدة ظهور و مقدمات آن، چنان واضح و روشن است كه به هنگام وقوعش، همة مردم از آن آگاه میشوند و به حقانیت آن پی میبرند. اینگونه نیست كه تنها جمعی محدود از شیعیان از آن باخبر شوند و به همراهی با آن برخیزند.
بنابراین، اینكه میبینیم كسی در گوشهای از كشور عراق یا ایران، خود را به عنوان یكی از شخصیتهای مطرح در عصر ظهور معرفی میكند و عدة ناچیزی از مردمان ناآگاه یا فریبخورده نیز با او همراهی میكنند، اصلاً با واقعیتهای ظهور كه پدیدهای جهانی و قابل درك برای همگان است، همخوانی ندارد.
2. نبود ابهام در شخصیت و نشانههای مهدی موعود(ع)
در روایات فراوانی كه از پیامبر اعظم(ص) و امامان معصوم(ع) وارد شده، همة ویژگیها و نشانههای منجی موعود اسلام مشخص شده است و هیچ ابهامی در مورد شخصیت او و چگونگی ظهورش وجود ندارد. بنابراین، میتوان گفت اگر كسی به درستی به مطالعة معارف مهدوی بپردازد و روایات نشانههای ظهور را با دقت و تأمل بررسی كند، هرگز دچار تشخیصها و تطبیقهای نادرست نمیشود و فریب مدعیان دروغین را نمیخورد. اینكه در گذشته و امروز كسانی به طرح ادعاهای دروغین پرداخته و كسانی هم با آنها همراهی كردهاند، دلیلی جز نادانی و سادهلوحی پیروان و شهرتطلبی و دنیاخواهی مدعیان نداشته است.
افزون بر این، باید توجه داشت كه نشانههای ظهور ـ چنانكه در روایات هم، آمده است ـ مانند دانههای تسبیح به هم پیوستهاند و در ارتباط با هم معنا و مفهوم مییابند.4 به بیان دیگر نشانههای ظهور به ترتیبی خاص، در فاصلة زمانی معین و با شرایطی مشخص رخ میدهند و این گونه نیست كه رویدادی مانند خروج خراسانی یا یمانی رخ دهد، بیآنكه مقدمات آنها كه در روایات به آنها اشاره شده است، فراهم شده باشد یا دیگر رویدادها و نشانههای مرتبط با آنها رخ داده باشد.
3. لزوم مراجعه به فقیهان و عالمان حوزة مهدویت
افزون بر آنچه گفته شد، راه دیگری نیز برای
در امان ماندن از تشخیصها و تطبیقهای نادرست و مواجه نشدن با خطر پیروی از مدعیان دروغین وجود دارد و آن مراجعه به فقیهان، عالمان و صاحبنظران حوزة مباحث مهدوی است.
تجربة تاریخی نشان میدهد كه هرگاه اشخاص به دلیل غرور و خودپسندی و باور بیش از حد به خود از فقیهان و عالمان فاصله گرفتهاند، به طرح ادعاهای واهی و بیاساس پرداخته و خود و جماعتی را به هلاكت انداختهاند. بنابراین، به محض مواجهه با فردی كه خود را از یاران امام زمان(ع) و از زمینهسازان ظهور آن حضرت معرفی میكند، پیش از هرگونه تطبیق و تصدیق، باید به سراغ فقیه و عالمی سرشناس رفت و موضوع را با او در میان گذاشت تا دچار گمراهی و سرگردانی نشویم.
4. ضرورت مطالعه در سرگذشت مدعیان مهدویت
مطالعة سرگذشت كسانی كه از صدر اسلام تا عصر حاضر ادعای بابیت، وكالت، سفارت و مهدویت كردهاند و آشنایی با عوامل، زمینهها و انگیزههای طرح چنین ادعاهایی میتواند ما را از بسیاری از تشخیصها و تطبیقهای نادرست و درافتادن در دام مدعیان دروغین در امان نگه دارد.
نویسندة كتاب امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور مدعیان مهدویت در طول تاریخ را اینگونه تقسیم میكند:
1. كسانی كه دیگران روی انگیزههای خاصی، آنان را «مهدی» نجاتبخش خواندند.
2. كسانی كه به انگیزه جاهطلبی و قدرتخواهی چنین ادعای دروغینی نمودند.
3. كسانی كه طبق نقشة استعمار و به اشاره بیدادگران، به چنین دجالگری و فریب، دست یازیدند و بیشرمانه خود را مهدی نجاتبخش، معرفی كردند.5
بیتردید، مطالعه در احوال هر یك از این گروهها، در عصر حاضر كه ادعاهای دروغین بیش از هر عصر دیگری به چشم میخورد، نقش بسیار مهمی در تشخیص مهدی موعود راستین از مدعیان دروغین مهدویت دارد.6
با توجه به نكات یاد شده در مییابیم كه شناسایی مدعیان دروغین و در امان ماندن از تشخیصها و تطبیقهای نادرست در حوزه مهدویت چندان كار دشواری نیست و اگر كسی از صمیم قلب در پی هدایت و یافتن راه درست باشد، هرگز در دام شیادانی كه از باور راستین مردم برای رسیدن به مقاصد دنیوی خویش، سوءاستفاده میكنند، نخواهد افتاد.
پینوشتها:
1. محمد بن ابراهیم نعمانی، كتاب غیبت نعمانی، ترجمه: محمّد جواد غفاری، باب 11، ص 286، ح 17؛ بحارالأنوار، ج 52، صص 139 و 140، ح 49.
2. شیخ صدوق، كمال الدین و تمام النعمة، ترجمه: منصور پهلوان، ج 2، ص 555.
3. همان، صص 23 و 24.
4. در یكی از این روایات از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است، «نشانههای ظهور چون دانههای یك تسبیح (گردنبند) است كه رشتة اتصالش بگسلد و دانههای آن یكی به دنبال دیگری فرو ریزد.» (نورالدین علی بن ابی بكر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد؛ ج7، ص 321)؛ همچنین ر.ك: سیّد علی بن موسی ابن طاووس، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، ص 114.
5. امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور، صص 566 و 567.
6. برای آشنایی بیشتر با منابع مطالعاتی این موضوع ر.ك: علی اكبر مهدیپور، كتابنامه حضرت مهدی(ع)، ج 2، صص 637 و 638.