بر اساس معارف دینی، دینداری و بندگی خداوند در عصر غیبت امام عصر(عج)، در سایه انتظار قائم(عج) امکانپذیر است. به همین جهت منتظر واقعی باید به وظایف خود آگاه باشد تا بتواند جامعه را آماده پذیرش حکومت عدل مهدوی نماید.
از جمله چیزهایی که میتواند یک خطر بزرگ باشد، کارهای عامیانه و جاهلانه و دور از معرفت و غیر متکی به سند و مدرک در مسئله مربوط به امام زمان(عج) است، که همین زمینه را برای مدعیان دروغین فراهم میکند. کارهای غیرعالمانه، غیرمستند، غیر متکی به منابع و مدارک معتبر، صرف تخیلات و توهمات؛ اینجور کاری مردم را از حالت انتظار حقیقی دور میکند، زمینه را برای مدعیان دروغگو و دجال فراهم میکند؛ از این بایستی به شدت پرهیز کرد.
اشاره
یکی از شیوههای ارائه معارف دینی، ادعیه مأثور از معصومین((ع)) میباشد. از آنجا که آن بزرگواران حافظان اسرار الهی و خزانهداران علم خداوند هستند، میتوانند از طریق دعاها ابواب الهی و حکمت را به روی انسان بگشایند و او را از لغزش در ورطههای مهلک اعتقادی برهانند. این نوشتار به بررسی ویژگیهای منتظر در دعایی که نایب اول امام عصر(عج)، در خصوص زمان غیبت تعلیم دادهاند پرداخته است. در شماره پیشین دو ویژگی معرفت امام و مرگ جاهلیت در اثر عدم معرفت به امام زمان(عج) بیان گردید.
یگانه راه هدایت
«فَقَوِّ قلوبَنا علی الایمان به حتی تَسْلُکَ بِنا علی یدیه منهاجَ الهُدی و المحجةَ العُظمی و الطریقةَ الوُسْطی؛ بارالها! دلهای ما را بر ایمان به او نیرومند ساز تا ما را به وسیله او در راه هدایت قرار دهی و فرا راه حقیقت و طریق مستقیم برسانی»؛ «فإنه الهادی المهدی و القائم المهتدی؛ زیرا اوست هدایت کننده و هدایت شده و قیام کننده برای رهبری مردم».
بر حسب روایات بسیار در عصر غیبت حضرت مهدی(عج) به واسطه فتنههای زیاد و آزمایشهای شدیدی که پیش میآید، حفظ دین سخت و دشوار میشود و فقط کسانی که در شداید شکیبا و در کسب معرفت و ولایت متمسک به حبلالله باشند، از بوته امتحان نجات خواهند یافت.گمراهیها و انحرافات از حق فراوان میشود، به اسم اسلام بدعتها میسازند، شبههها منتشر میکنند و چنان میشود که بنابر روایات: «یصبح الرجل فیها مؤمنا و یمسی کافرا و یمسی مؤمنا و یُصبح کافرا یَبیع اقوامٌ دینَهم بعَرْضٍ من الدنیا قلیل؛ انسان اول صبح مؤمن میباشد، در حالیکه آخر روز ایمانش را از دست میدهد و اول شب مؤمن است و پایان شب ایمانش از او گرفته میشود. اقوامی از مردم، دین خود را به چیزی اندک از متاع دنیا میفروشند».
تنها راه نجات و حفظ عقیده صحیح، این است که برای به دست آوردن معارف حقیقی دین از امام عصر(عج) استعانت بجوییم و از چشمه زلال علم الهی او سیراب شویم؛ زیرا او هم هادی (هدایت کننده) و هم مهدی (هدایت شده) و در تاریکیهای جهل و گمراهی، چراغ روشنگر صراط مستقیم است.حضرت زینالعابدین(ع) در صلوات شعبانیه، صفات پیامبر(ص) و اهلبیت گرامی ایشان را چنین بیان فرموده است: «اللهم صل علی محمد و آل محمد الکهف الحصین و غیاث المضطر المستکین و ملجأ الهاربین و منجی الخائفین و عصمة المعتصمین؛ خدایا! بر محمد و آل محمد درود بفرست که ایشان غار محکم و نفوذناپذیر و فریادرس بیچارگان و پناهگاه فرار کنندگان و نجات دهنده افراد ناامن و حفظ کننده افرادی هستند که به دامان ایشان چنگ میزنند».
بنابر روایات انسان اول صبح مؤمن میباشد، در حالیکه آخر روز ایمانش را از دست میدهد و اول شب مؤمن است و پایان شب ایمانش از او گرفته میشود. اقوامی از مردم، دین خود را به چیزی اندک از متاع دنیا میفروشند». |
طبق معرفی امام سجاد(ع) حجت حق، کهف حصین (غار محکم و نفوذ ناپذیر) است؛ جایی که پناه آورندگان را از خطرات مصون میدارد. امام(ع) نیز از هر کسی که به ایشان پناه آورد، محافظت مینمایند و در سایه ایشان، افراد میتوانند از شر خطرات آسوده باشند. مرحوم علامه مجلسی(ره) درباره لزوم تمسک به خاندان عصمت و طهارت((ع)) برای تحصیل معرفت و وجوب اجتناب از بافتههای پوچ و گمراه کننده میگوید:
«به حقیقت که اهلبیت عصمت و طهارت، اخبار و روایاتشان را میان ما نهادهاند؛ پس بر ما روا نیست در این دوران، مگر تمسک به اخبار آن بزرگواران و تفکر و اندیشه در آثارشان، اما بیشتر مردم عصر ما آثار و بیانات اهلبیت پیامبرشان را ترک نمودند و به آرا و نظریات خود مستبد شدند و فقط به افکار فاسد و انظار و آرای بیارزش خود اعتماد ورزیدند و اخبار صد در صد واضح و صحیح ائمه((ع)) را با گرایشهای خود تأویل نمودند، در حالیکه افکارشان چیزی جز همانند بافتههای عنکبوت (سست و بیپایه) نیست».
یکی از ویژگیهای حضرت، مشی اعتدال و میانه روی ایشان است تا آنجا که این موضوع همانند معیاری ارزنده و مهم تلقی شده که همگان موظف به انطباق خویش با آن میباشند؛ چنانکه در دعا از خدا چنین درخواست مینماییم: «... و الطریقة الوسطی».این جمله به خوبی راه و رسم امام عصر(عج) را نشان میدهد که حضرت چگونه با ضد ارزشهایی از ردیف اسراف و تبذیرها، تندرویها و کندرویهای بیمورد، گشاده دستیهای بیهوده و اساساً تمامی نمادهای مخالف اعتدال و میانهروی روبهرو میشود و آنها را در هم میکوبد.
در مقابل، بساط و بنیان عدل و اعتدال در تمامی عرصهها را گسترانیده و بنا مینهد؛یعنی بار دیگر همان ویژگی ((وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمّةً وَسَطًا)) را که قرآن روی آن تأکید اکید به عمل آورده بود، حیاتی تازه میبخشد و از نو زنده میکند. حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز بر این واقعیت به شدت پای میفشارد، آنجا که میفرماید: «نحن النُمْرَقَةُ الوُسْطی بها یَلحَقُ التالی و إلیها یرجِعُ الغالی؛ ما راه و جایگاه میانه و حد وسط هستیم که دنبال افتادگان باید به ما ملحق شوند و پیش افتادگان باید به سوی ما بازگردند». روشن است که تنها چنین تشیع و پیروی است که میتواند ما را به مقصد برساند.
در هر حال، با توجه به اینکه امام عصر(عج) در زمان ظهور با برنامههای خویش ما را به این راه میانه خواهند کشید، چه بهتر که ما پیش از آن با الهام از آیات و روایات و سیرة پیشوایان دین، خود و جامعه را آماده چنین اصلاح ساختاری ـ هم در فکر و هم در عمل ـ بنماییم و بکوشیم تا همواره مشی اعتدال بر وجود و زندگی ما حاکم گردد. نباید اجازه بدهیم که افراط و تفریط بر افکار و اعمال ما سایه بیندازد، به طوری که از میانهروی باز بمانیم و در نتیجه فرصت کوتاه عمر را در آزمایش اندیشههای چپ و راست و گرایشهای فکری و عملی به این سوی و آن سوی تباه کنیم.
صبر و شکیبایی منتظر
«فَصْبِرْنِی علی ذلک؛ پس مرا صبر و شکیبایی عطا فرما».بر حسب روایات، حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه طاهرین((ع)) از کسانی که در این عصر ثابت قدم و صابر میمانند، مدح و تقدیر فراوان نموده، ایمان آنها را ستوده و به پاداشهای بزرگ و درجات بلند وعده دادهاند.انتظار بدون عنصر پایداری و شکیبایی و صبر در برابر مشکلات، پوستهای بدون مغز و قالبی بیمحتواست و در حقیقت انتظار نیست. روح و جوهر اصلی انتظار، مقاومت و صبر است.
کسی که منتظر تحقق یافتن هدف آرمانی است، باید تا فرا رسیدن زمان پیدایی هدف و شکل گرفتن آرمان، پایداری و شکیبایی کند، تاب و توان از دست ندهد و
هر ناملایمتی را در آن راه با بردباری بپذیرد.در احادیث بسیاری از انتظار در پرتو صبر و انتظار فرج با صبر، سخن گفتهاند. در سخنی از امام رضا(ع) آمده است:«ما أحسن الصبر و إنتظار الفرج؛ چه نیکو است شکیبایی و انتظار فرج».رسول اکرم(ص) نیز در حدیثی از غیبت امام دوازدهم(عج) خبر داده و فرموده است: «طوبی للصابرین فی غیبته؛ خوشا به حال صبر کنندگان در غیبت او».
صبر و پایداری مردم در آخرالزمان ستایش شده و همین خصلت مهم، مایه امتیاز آنان از مسلمانان صدر اسلام به شمار آمده است. امام صادق(ع) به نقل از پیامبر(ص) فرموده است: «سیأتی قومٌ مِن بعدِکم، الرجلُ الواحدُ منهم له اجرُ خمسین منکم... إنّکم لو تَحَمَّلوا لما حُمِّلُوا لمتَصْبِروا صبرَهم؛ پس از شما کسانی بیایند که یک نفر ایشان پاداش پنجاه نفر از شما را داشته باشد...؛ اگر آنچه که به ایشان (از حوادث روزگار) میرسد، به شما برسد، صبر آنان را نخواهید داشت».
حفظ دین در زمان غیبت
در فراز دیگری از دعا میخوانیم: «اللّهم فثبتنی علی دینک و استعملنی بطاعتک؛ خدایا! مرا نسبت به دینت ثابت قدم بدار و مرا به طاعتت مشغول بدار».بنابر آنچه بیان شد، دینداری فقط در سایه معرفت امام(ع) محقق میشود؛ یعنی اگر کسی نسبت به امام زمانش شناخت داشته باشد، در واقع خداشناس و پیغمبر شناس است و در مقابل اگر کسی امام شناس نباشد، در حقیقت توحید و نبوت را نپذیرفته و چنین کسی از نظر کتاب و سنت، «بی دین» شناخته میشود.
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «انتظروا الفرجَ و لا تَیْأَسُوا مِن رَوْح الله فإنَّ أحَبَّ الأعمال إلی اللهِ عزّوجلّ انتظارُ الفرجِ و مادام علیه العبدُ المؤمن؛ «منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنیترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل، انتظار فرج است تا وقتی که مؤمن این حالت خود را حفظ کند». |
نحوه بندگی خدا باید از ناحیه خودش ارائه شود؛ بنابراین ما نمیتوانیم هرگونه که دلمان بخواهد، او را عبادت کنیم. فلسفه نبوت و امامت نیز همین است که بشر راه بندگی خدا را به طور صحیح یاد بگیرد و با تشخیص خود در این مسیر گام برندارد.خداوند متعال راه بندگی خود را معین فرموده و این راه، منحصر در شناخت برگزیدگان خدا و تسلیم به مقام و منصبی است که از جانب پروردگار به ایشان عطا شده است.
عبادت هیچ کس جز از این طریق مقبول درگاه الهی واقع نمیشود؛ بنابراین اگر کسی به گمان خود به معرفت خدا و ربوبیت او گردن نهد و خود را در پیشگاه مقدسش تسلیم نماید، اما نسبت به پذیرفتن راهی که خداوند برای بندگی خود قرار داده، حالت انکار و یا حتی تردید و شک داشته باشد و از راههای پیشنهادی بشری طی طریق نماید، در حقیقت بنده خدا نیست و از هوای نفس و میل و تشخیص خود پیروی میکند.
اتفاقی که در جریان خلقت حضرت آدم(ع) پیش آمد، درس عبرتی است برای همه کسانی که خیال میکنند با میل و تشخیص خود میتوان خدا را بندگی کرد. شیطان در ظاهر منکر خدایی خدا و ربوبیت او نبود و آنگاه که خدا را میخواند، میگفت: «یا رب»؛ اما چون نمیخواست تسلیم خلیفه خدا ـ حضرت آدم(ع) ـ گردد، استکبار ورزید و مسیر دیگری را غیر از آنچه خداوند مقرر کرده بود، برای بندگی خدا پیشنهاد کرد.
در حالی که روح و حقیقت بندگی خدا این است که امر او اطاعت شود و اگر چنین نباشد، هر چه شیطان یا انسان تلاش کند و زحمت بکشد، تلاش و زحمت او عبادت خدا نیست؛ بلکه سرکشی و عصیان نسبت به خداوند متعال است. از اینروست که میخوانیم: «خدایا! شناخت حجتت را به من ارزانی بدار تا از دینم گمراه نشوم».
در سخنی از امام صادق(ع) آمده است: «کسی که گمان میکند بدون معرفت نسبت به پیامبر(ص)، حلال را حلال و حرام را حرام دانسته، در حقیقت هیچ حلال خدا را حلال و هیچ حرام خدا را حرام ندانسته است و کسی که اعمال نماز، زکات، حج و عمره را انجام دهد و همه اینها را بدون معرفت نسبت به کسی که خداوند اطاعت از او را واجب کرده، به جا آورد؛ در حقیقت هیچ یک از این اعمال را انجام نداده است؛نه نماز خوانده، نه روزه گرفته، نه زکات داده، نه حج و عمره به جا آورده و نه کسب طهارت نموده است و حلال و حرام الهی را هم رعایت نکرده است. چنین کسی نماز ندارد؛ هر چند که رکوع و سجود کند، زکات نمیپردازد و حج هم انجام نمیدهد.
همه اینها نیست، مگر به واسطه و همراه با معرفت کسی که خدای عزّوجلّ بر مردم به خاطر (وجوب) اطاعت از او، منت نهاده و دستور پیروی از او را داده است. بنابراین کسی که معرفت او را داشته باشد و آنچه او میگوید، بپذیرد؛ در واقع اطاعت خدا را کرده است».بنابراین برای دینداری دو شرط لازم است: یکی شناخت و معرفت آنها و دیگری پذیرفتن آنچه از طریق ایشان اظهار میشود. امام صادق(ع) در حدیث جامعی، در خصوص برخی از مقامات اهلبیت عصمت و طهارت((ع)) فرموده است: «بعبادتِنا عُبِدَ اللهُ و لولا نحن ما عُبِدَ اللهُ؛ به وسیله عبادت ما، خدا پرستش میشود و اگر ما نبودیم، خدا عبادت نمیشد».
اگر کسی بخواهد به هدف بندگی و معرفت خداوند برسد، باید از دری که خدا قرار داده، وارد شود و گرنه به هدف خود نمیرسد و این، نقش محوری معرفت امام زمان را در تحق ایمان میرساند. آنچه انسان را از بیدینی به نور ایمان و هدایت الهی میرساند، فقط شناخت امام زمان وی میباشد. بنابراین اگر گفته شود که «دین» همان معرفت امام(ع) است، سخنی مبالغهآمیز و از روی مسامحه نخواهد بود؛ پس آنچه در این دعا مورد درخواست انسان است، بیش از هر چیز معرفت صحیح نسبت به وجود مقدس امام عصر(عج) و ثبات و پایداری در آن میباشد که اگر این حاصل شود، بقیه چیزها هم حاصل میشود.
مهمترین خطری که در زمان غیبت امام عصر(عج) ما را تهدید میکند، خطر از دست رفتن اعتقادات صحیح و بیدین شدن است. به همین جهت بیشترین توصیهها و تأکیدها در خصوص زمان غیبت، بر مراقبت از دین شده است. |
مهمترین خطری که در زمان غیبت امام عصر(عج) ما را تهدید میکند، خطر از دست رفتن اعتقادات صحیح و بیدین شدن است. به همین جهت بیشترین توصیهها و تأکیدها در خصوص زمان غیبت، بر مراقبت از دین شده است. امام کاظم(ع) فرموده است: «اذا فُقِدَ الخامسُ مِن وُلْدِ السابعِ، فاللهَ، اللهَ فی أدیانِکم لایُزِیلُکم عنها أحدٌ؛ وقتی پنجمین فرزند از فرزندان امام هفتم غایت گردید، در مورد دین خود بسیار مراقب باشید و خدا را در حفظ آن فراموش نکنید تا مبادا کسی شما را از دینتان جدا کند».
حفظ دین در زمان غیبت کار سادهای نیست. اگر کسی بخواهد در این امر جدی باشد، باید در برابر تفکرات انحرافی به ویژه تبلیغات ضد شیعی، مقاومت کند و دچار شک و تردید نگردد. غفلت از این مسئله مساوی با از دست رفتن دین است. از اینرو در احادیث نگهداشتن دین در زمان غیبت، به نگهداشتن شاخه پر از خار در دست تشبیه شده که بیانگر سختی دینداری در این زمان است.حال اگر کسی با همه سختیها و دشواریهای زمان غیبت و به لطف خدا و دستگیری اهلبیت((ع))، بر معرفت امام(ع) و قبول ولایت ایشان ثابت قدم شد و از مسیر ایمان خارج نگردید، ایمانش بسیار ارزشمند خواهد بود و نسبت به کسانی که زمان حضور ائمه((ع)) را درک کردهاند، برتری و فضیلت دارد.
رابطه محبت امام عصر(عج) با طاعت
«و لَیِّن قلبی لولی أمرک؛ و قلبم را بر طاعت ولی امرت متمایز ساز».واژه «لینت» به معنای نرمی، خوشخویی و ملاطفت آمده است. در واقع از خداوند میخواهیم که محبت و دوستی ولی خود را به ما القا نماید تا در مقابل فرامین آن بزرگوار اثرپذیری و آمادگی قبول داشته باشیم.خداوند میفرماید: ((قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبّونَ اللّهَ فَاتّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ))؛ «اگر خداوند را دوست میدارید، از من تبعیت و اطاعت نمایید تا خداوند شما را دوست بدارد».
در تفسیر این آیه شریفه آمده است، راوی میگوید به خدمت امام باقر(ع) شرفیاب شدم و عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت! بعضی اوقات در هنگام خلوت، شیطان ما را وسوسه میکند و نفس ما آلوده میشود، اما همین که متذکر به وجود مقدس شما میشویم و به دوستی شما توجه مینماییم، از خود بیخبر شده و آرامش خاطری به ما دست میدهد. امام فرمود: «دین جز دوستی و محبت ما نیست».
در روایت دیگری از امام صادق(ع) نیز آمده است: «و هل الإیمان إلاّ الحب و البغض؟؛ آیا ایمان چیزی جز حبّ و بغض میباشد؟».ایمان هر کس به اندازه «حب فی الله» و «بغض فی الله» در اوست؛ بنابراین حب و بغض در راه خدا، محور ایمان میباشد. بنده با ایمان در برابر رضا و سخط الهی از پیش خود رضا و سخطی ندارد، آنچه را که خدایش میپسندد، دوست دارد و از آنچه که خدا کراهت دارد، متنفر است.
هر اندازه حب و بغض انسان منطبق بر محبوبها و مبغوضهای پروردگار باشد، به همان اندازه از ایمان بهرهمند شده است. «حب فی الله»، یعنی همه دوستیها به خاطر خدا باشد و هر کس و یا هر چیزی را که محبوب خداست، دوست داشته باشد و از آنچه که مبغوض خداست، بدش بیاید.حال که چنین است، باید دید چه چیز و چه کسانی محبوب خدا و یا مبغوض او هستند تا انسان محور حب و بغض الهی را بشناسد و بتواند ایمان خود را به آن وسیله محک بزند.
فردی از پیامبر اکرم(ص) سؤال کرد: دوست خدا کیست تا با او دوستی کنم و دشمن او کیست تا با او دشمنی کنم؟ حضرت در پاسخ به امیرالمؤمنین(ع) اشاره کرد و فرمود: «وَلِیُّ هذا وَلِیُّ اللهِ فوالِه، و عَدُوُّ هذا عدوّ اللهِ، فعادِه؛ دوست امیرالمؤمنین(ع) دوست خداست، پس با او دوستی کن و دشمن ایشان دشمن خداست، پس با او دشمن باش».
از آنجا که طولانی شدن دوران غیبت و عدم دیدار او این امکان را دارد که عدهای وجود حضرت را منکر شوند، منتظر در این فراز از دعا از خدا استمداد میطلبد و درخواست میکند که به واسطه طول زمان غیبت، یقین و ایمانش نسبت به امام زمان(عج) سلب نگردد و سبب مأیوس شدن او از فرج الهی نشود. |
مطابق روایات شیعه و سنی، پیامبر اکرم(ص) حبیب خداست و به دنبال ایشان اهلبیت آن حضرت((ع)) در این ویژگی از ایشان جدا نیستند؛ زیرا همه آنان نور واحدند. پس میتوان گفت تنها محبوبهای خدا، پیامبر(ص) و اهلبیت او((ع)) هستند و مخلوقات دیگر در راه محبت به ایشان خلق شدهاند.
پس محور «حب فی الله و بغض فی الله»، حب و بغض در راه اهلبیت میباشد و این، همان چیزی است که به عنوان اجر رسالت پیامبر(ص) در قرآن کریم معرفی شده است: ((قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْرًا إِلاّ الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبی))؛ «بگو (ای پیامبر) به خاطر انجام رسالتم از شما خواستار مزدی نیستم، مگر مودت در راه نزدیکانم».
حال که روشن شد دین چیزی جز معرفت اهلبیت((ع)) و قبول ولایت ایشان نیست و تجلی این امر هم در شدت محبت به ایشان است، باید به این مسئله نیز توجه کنیم که از جمله آثار ولایت و محبت اهلبیت((ع))، اطاعت از دستورات ایشان و تبعیت از آنان است؛ به طوری که هر چه محبت بیشتر باشد، تبعیت و پیروی از ایشان بیشتر و کاملتر است.
خدا به پیامبرش دستور میدهد: ((قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبّونَ اللّهَ فَاتّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ))؛ «بگو (ای پیامبر) اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد».بنابراین اگر کسی میخواهد مورد توجه و عنایت الهی قرار گیرد، باید از پیامبر(ص) و ائمه((ع)) تبعیت کند. با این دیدگاه، محبت میتواند زمینهساز اطاعت بوده و سختیهای مسیر بندگی را هموار سازد.
یأس از فرج
«و لا تَسْلُبْنا الیقینَ لطول الأمد فی غیبته... و لا تُنْسِنا ذکرَه و انتظارَه و الایمانَ به... حتی لا یُقَنِّطَنا طولُ غیبتِه من قیامِه؛ خدایا! یقین ما را به واسطة طول مدت غیبت او سلب مگردان و یاد او و انتظار ظهورش و ایمان به او را از یاد ما مبر تا طولانی شدن غیبتش ما را از ظهورش ناامید نسازد». ایمان داشتن به حضرت مهدی(عج) نوعی ایمان به غیب است.
از آنجا که طولانی شدن دوران غیبت و عدم دیدار او این امکان را دارد که عدهای وجود حضرت را منکر شوند، منتظر در این فراز از دعا از خدا استمداد میطلبد و درخواست میکند که به واسطه طول زمان غیبت، یقین و ایمانش نسبت به امام زمان(عج) سلب نگردد و سبب مأیوس شدن او از فرج الهی نشود.غیبت امام(عج)، امتحان بزرگی است تا شیعیان با همه سختیهایی که در این دوران تحمل میکنند، از فرج الهی ناامید نشوند؛ زیرا وعدة خدا تخلف ناپذیر است. اما متأسفانه بسیاری از شیعیان صبر خود را در مصیبتهای زمان غیبت از دست میدهند، دچار انحراف اعتقادی میشوند، به حالت یأس و نومیدی نسبت به ظهور امام زمان (عج) میرسند و حالت انتظار فرج از بین میرود.
ظهور حضرت هنگامی واقع میشود که به حسب ظاهر، انتظار وقوع آن نمیرود و انسانها عموماً آمادگی و انتظارش را ندارند، جز افراد اندکی که در حال انتظار بوده و در هیچ شرایطی از ظهور مولای خود ناامید نمیشوند. |
امام صادق(ع) در حدیثی درباره سختی دوران غیبت که بسیاری در آن ناامید میشوند، فرموده است: «إن هذا الأمرَ لایأتیکم الا بعد إیاسٍ ولا والله حتی تُمَیَّزُوا؛ این امر (فرج امام(عج)) برای شما محقق نمیشود، مگر بعد از ناامیدی. نه، به خدا قسم محقق نمیشود تا اینکه (خوب و بد شما) از هم جدا شوند».ولی در همین حال، عده کمی از مؤمنان هستند که بر دین و اعتقادات صحیح باقی میمانند، به وظایف خود در زمان غیبت عمل میکنند و با وجود اینکه شرایط و زمینههای یأسآور و ناامیدکننده را میبینند، بیشترین امید را به تحقق فرج الهی دارند و در تمام لحظات زندگی، خود را برای ظهور ایشان آماده میسازند تا مصداق کلام امیرمؤمنان(ع) قرار گیرند که فرمود:
«انتظروا الفرجَ و لا تَیْأَسُوا مِن رَوْح الله فإنَّ أحَبَّ الأعمال إلی اللهِ عزّوجلّ انتظارُ الفرجِ و مادام علیه العبدُ المؤمن؛«منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنیترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل، انتظار فرج است تا وقتی که مؤمن این حالت خود را حفظ کند».مطابق آنچه از ائمه اطهار((ع)) نقل شده است، ظهور امام زمان(عج) به صورت دفعی و ناگهانی واقع خواهد شد. حضرت ولی عصر(عج) در توقیع مبارک خود، به جناب شیخ مفید فرموده است: «فإن أمرنا بغتة فجأة؛ خداوند کار ما را به طور ناگهانی بر میانگیزد».
پس ظهور حضرت هنگامی واقع میشود که به حسب ظاهر، انتظار وقوع آن نمیرود و انسانها عموماً آمادگی و انتظارش را ندارند، جز افراد اندکی که در حال انتظار بوده و در هیچ شرایطی از ظهور مولای خود ناامید نمیشوند. بنابراین وظیفه منتظر واقعی این است که شعله امید و شوق انتظار را در دلش پر فروغ نگه دارد تا طولانی بودن زمان غیبت، موجب بروز آفت یأس در او نشود؛ از اینرو باید همواره از خداوند درخواست کند که: «اللهم لاتسلبنا الیقین لطول الامد فی غیبته...».بنابراین بر اساس معارف دینی، دینداری و بندگی خداوند در عصر غیبت امام عصر(عج)، در سایه انتظار قائم(عج) امکانپذیر است. به همین جهت منتظر واقعی باید به وظایف خود آگاه باشد تا بتواند جامعه را آماده پذیرش حکومت عدل مهدوی نماید.
مهناز فرحمند
منبع: ماهنامه نامه جامعه شماره 93