• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1010)
سه شنبه 17/5/1391 - 9:45 -0 تشکر 495880
«««« سروده های مقام معظم رهبری»»»»

سیمای رهبری

سلام دوستان

انشالله بتوانم سروده های ناب مقام معظم رهبری را در این مبحث به نمایش بگذارم.

سه شنبه 17/5/1391 - 9:46 - 0 تشکر 495883

ما خیل بندگانیم ما را تو می‌شناسی
هر چند بی‌زبانیم، ما را تو می‌شناسی

ویرانه‌ئیم و در دل گنجی ز راز داریم
با آنكه بی‌نشانیم، ما را تو می‌شناسی

با هر كسی نگوئیم راز خموشی خویش
بیگانه با كسانیم ما را تو می‌شناسی

آئینه‌ایم و هر چند لب بسته‌ایم از خلق
بس رازها كه دانیم ما را تو می‌شناسی

از قیل و قال بستند، گوش و زبان ما را
فارغ از این و آنیم ما را تو می‌شناسی

از ظن خویش هر كس، از ما فسانه‌ها گفت
چون نای بی‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

در ما صفای طفلی، نفسرد از هیاهو
گلزار بی‌خزانیم ما را تو می‌شناسی

آئینه‌سان برابر گوئیم هر چه گوئیم
یكرو و یك زبانیم ما را تو می‌شناسی

خطّ نگه نویسد حال درون ما را
در چشم خود نهانیم ما را تو می‌شناسی

لب بسته چون حكیمان، سر خوش چو كودكانیم
هم پیر و هم جوانیم ما را تو می‌شناسی

با دُرد و صاف گیتی، گه سرخوش است گه غم
ما دُرد غم كشانیم ما را تو می‌شناسی

از وادی خموشی راهی به نیكروزی است
ما روز به، از آنیم ما را تو می‌شناسی

كس راز غیر، از ما نشنید بس «امینیم»
بهر كسان امانیم ما را تو می‌شناسی

سه شنبه 17/5/1391 - 9:47 - 0 تشکر 495884




هو العزیز

دلم قرار نمى گیرد از فغان بى تو
سپند وار زكف داده ام عنان بى تو
ز تلخ كامى دوران نشد دلم فارغ
زجام عشق لبى تر نكرد، جان بى تو
چو آسمان مه آلوده ام ز تنگ دلى
پر است سینه ام از اندوه گران بى تو
نسیم صبح نمى آورد ترانه شوق
سر بهار ندارند بلبلان بى تو
لب از حكایت شب هاى تار مى بندم
اگر امان دهدم چشم خون فشان بى تو
چو شمع كُشته ندارم شراره اى به زبان
نمى زند سخنم آتشى به جان بى تو
ز بى دلى و خموشى چو نقش تصویرم
نمى گشایدم از بى خودى زبان بى تو
عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم
چو یادم آید از آن شكرین دهان بى تو
گزارش غم دل را مگر كنم چون امین
جدا از خلق به محراب جمكران بى تو



سه شنبه 17/5/1391 - 9:47 - 0 تشکر 495885




سرخوش زسبـوی غم پنهــانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

در بزم وصال تو نگـویـم زكم و بیـش
چون آینه خو كرده به حیرانی خویشم

لـب بـاز نكـردم به خروشـی و فغـانی
مـن محـرم راز
دل طـوفــانـی
خویشم

یك چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمری است پشیمان زپشیمانی خویشم

از شوق شكرخند لبـش جان نسپـردم

شرمنـده جانـان ز گران جانـی خویشم

بشكسته ‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

هر چند « امین » ، بستۀ دنیا نیـم اما
دلـبـسـتـۀ
یــاران خــراسـانـی
خویشم



سه شنبه 17/5/1391 - 9:48 - 0 تشکر 495886




عمریست که در بندم و زندانی خویشم
دلبسته راز دل توفانی خویشم

چون زلف شکن در شکن یار

در پیچ و خم غصه پنهانی خویشم


از بخت بدم نیست دگر سوز و گدازی

من سردتر از بخت زمستانی خویشم


مجروحم و دلخسته به پرواز شب تار

در حیرت کوچ از دل ظلمانی خویشم


آرام دل و مطمئنم از سفر خویش

تا در ره آن یار جمارانی خویشم



سه شنبه 17/5/1391 - 9:49 - 0 تشکر 495887




تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی

تو طبیب همه بودی ز چه بیمار شدی




تو که فارغ شده بودی ز همه *** و مکان
دار منصور شکستی همه تن دار شدی




عشق معشوق و غم دوست زند بر تو شرر

ای که در قول و عمل شهره بازار شدی





مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی

ای که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی





خرقه پیر خراباتی ما سیره توست

امت از گفته دربارتو هشیار شدی





واعظ شهر همه عمر نبرد مستی و لاف

دم عیسای مسیح از تو پدیدار شدی





یاری از ما بنما ای شده آسوده ز غم

که بریدی ز همه خلق و به حق یارشدی



سه شنبه 17/5/1391 - 9:50 - 0 تشکر 495888

می فروشی گفت کالایم می است
رونق بازار من ساز و نی است

من خمینی دوست دارم چون که او
هم خم است و هم می است و هم نی است

سه شنبه 17/5/1391 - 9:50 - 0 تشکر 495889

ز آه سینه سوزان ترانه می‌سازم
چو نی ز مایه جان این فسانه می‌سازم

به غم‌گساری یاران، چو شمع می‌سوزم
برای اشك دمادم بهانه می‌سازم

پر نسیم به خوناب اشك می‌شویم
پیامی از دل خونین روانه می‌سازم

نمی‌كَـنم دل از این عرصه شقایق فام
كنار لاله‌رخان آشیانه می‌سازم

در آستان به خون خفتگان وادی عشق
برون ز عالم اسباب، خانه می‌سازم

چو شمع بر سر هر كشته می‌گذارم جان
ز یك شراره هزاران زبانه می‌سازم

ز پاره‌های دل من شلمچه رنگین است
سخن چو بلبل از آن عاشقانه می‌سازم

سر و دل و جان را به خاك می‌فكنم
برای قبر تو چندین نشانه می‌سازم

سه شنبه 17/5/1391 - 9:51 - 0 تشکر 495890

دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو
سهندوار از کف داده ام عنان بی تو

گزارش غم دل را مکرر کنم چو امین
جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو

سه شنبه 17/5/1391 - 9:52 - 0 تشکر 495891

دل را زبی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوا ی از قفس تن پریدن است

از بیم مرگ نیست كه سر داده ام فغان
بانگ جرس ز شوق به منزل رسیدن است

دستم نمی رسد كه دل از سینه بركنم
باری علاج شكر گریبان دریدن است


شامم سیه تر است ز گیسوی سركشت
خورشید من برآی كه وقت دمیدن است

سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پركشیدن است

بگرفت آب و رنگ ز فیض حضور تو
هر گل دراین چمن كه سزاوار دیدن است

با اهل درد شرح غم خود نمی كنم
تقدیر قصه ی دل من ناشنیدن است

آن را كه لب به دام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.