3. همگرایی بین ادیان آسمانی
"واعلم ان الرعیة طبقات لا یصلح بعضها الا ببعض... منها اهل الجزیه و الخراج من اهل الذمه و مسلمة الناس. یا مالك و ان عقدت بینك و بین عدوك عقده او البسته منك ذمه فخذ عهدك بالوفأ و ارع ذمتك بالامانه فتعصبوا... والوفأ بالذمام."
در بررسی فرصتهای همگرایی ادیان توحیدی اصل همگرایی بهعنوان یك ضرورت تلقی شده است و تصور نمیرود كسی با آن مخالفت داشته باشد. هرگونه چالش درست نمودن ضرورت همگرایی بین ادیان آسمانی میتواند به نفی یك یا همه این ادیان و نهایتاً به انصراف از بررسی بین الادیان منتهی شود و درواقع نوعی پاك كردن صورت مسأله تلقی گردد.
لكن همگرایی ادیان در عرصه سیاست چه در حوزه اندیشه سیاسی و چه در اتخاذ خط مشیهای اصولی برای تحقق بخشیدن به اصل مورد قبول همگرایی نیاز به یك سلسله زمینهها و عوامل تمهیدی دارد كه ما از آنها به پیشفرصتهای همگرایی یاد میكنیم.
همه این پیشفرصتها در یك سطح نیستند بهویژه پیشفرصتهای مربوط به همگرایی نظری در حوزه اندیشه سیاسی در مقایسه با پیشفرصتهای حوزه عمل و ترسیم خطمشیهای اصولی. قرائتهای مختلف در اصول و تعالیم ادیان مورد بحث مشكلاتی را در رسیدن به اندیشه مشترك ایجاد میكند كه بهلحاظ ماهیت نظری بودن آن بحثهای ماورأالسیاسه را بدنبال دارد و باید در گفتگوهای كلامی و چالشهای ممتد به سمت همگرایی نه الگوسازی پیش برود.
بهعنوان مثال میتوان از سكولاریزم نام برد.