طلاقهای ناجوانمردانه
نخست درباره مشكله اول امروز ما ، یعنی طلاقهای ناجوانمردانه بحث
میكنیم :
اسلام با طلاق سخت مخالف است ، اسلام میخواهد تا حدود امكان طلاق صورت
نگیرد ، اسلام طلاق را بعنوان یك چاره جوئی در مواردی كه چاره منحصر به
جدائی است تجویز كرده است . اسلام مردانی را كه مرتب زن میگیرند و طلاق
میدهند و به اصطلاح " مطلاق " میباشند دشمن خدا میداند در كافی مینویسد
" رسول خدا بمردی رسید و از او پرسید : با زنت چه كردی ؟
گفت - او را طلاق دادم .
فرمود - آیا كار بدی از او دیدی ؟
گفت - نه ، كار بدی هم از او ندیدم .
قضیه گذشت و آن مرد بار دیگر ازدواج كرد . پیغمبر از او پرسید - زن
دیگر گرفتی ؟
گفت - بلی .
پس از چندی كه باز به او رسید پرسید :
- با این زن چه كردی ؟
گفت - طلاقش دادم .
فرمود - كار بدی از او دیدی ؟
گفت - نه كار بدی هم از او ندیدم .
این قضیه نیز گذشت و آن مرد نوبت سوم ازدواج كرد . پیغمبر اكرم از او
پرسید باز زن گرفتی ؟
گفت - بلی یا رسول الله .
مدتی گذشت و پیغمبر اكرم باو رسید و پرسید :
- با این زن چه كردی ؟
- این را هم طلاق دادم .
- بدی از او دیدی ؟
- نه بدی از او ندیدم .
رسول اكرم فرمود : خداوند دشمن میدارد و لعنت میكند مردی را كه دلش
میخواهد مرتب زن عوض كند و زنی را كه دلش میخواهد مرتب شوهر عوض كند
.
به پیغمبر اكرم خبر دادند كه ابوایوب انصاری تصمیم گرفته زن خود ام
ایوب را طلاق دهد ، پیغمبر كه ام ایوب را میشناخت و میدانست طلاق ابو
ایوب بر اساس یك دلیل صحیحی نیست فرمود: "« ان طلاق ام ایوب لحوب »
" یعنی طلاق ام ایوب گناه بزرگ است .
ایضا پیغمبر اكرم فرمود جبرئیل آن قدر بمن درباره زن سفارش و توصیه
كرد كه گمان كردم طلاق زن جز در وقتی كه مرتكب فحشاء قطعی شده باشد سزاوار نیست .
امام صادق از پیغمبر اكرم نقل كرده كه فرمود : " چیزی در نزد خدا
محبوبتر از خانهای كه در آن پیوند ازدواجی صورت گیرد وجود ندارد و چیزی
در نزد خدا مبغوضتر از خانهای كه در آن خانه پیوندی با طلاق بگسلد وجود
ندارد " امام صادق آنگاه فرمود اینكه در قرآن نام طلاق مكرر آمده و
جزئیات كار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده ،
از آن است كه خداوند جدائی را دشمن میدارد .
طبرسی در مكارم الاخلاق از رسول خدا نقل كرده است كه فرمود "
ازدواج كنید ولی طلاق ندهید ، زیرا عرش الهی از طلاق بلرزه در میآید " .
امام صادق فرمود هیچ چیز حلالی مانند طلاق مبغوض و منفور پیشگاه الهی
نیست . خداوند مردمان بسیار طلاق دهنده را دشمن میدارد .
اختصاص به روایات شیعه ندارد . اهل تسنن نیز نظیر اینها را روایت
كردهاند . در سنن ابو داود از پیغمبر اكرم نقل میكند " « ما احل الله
شیئا ابغض الیه من الطلاق » " یعنی خداوند چیزی را حلال نكرده كه در عین
حال آنرا دشمن داشته باشد مانند طلاق
آنچه در سیرت پیشوایان دین مشاهده میشود اینست که تا حدود امكان از
طلاق پرهیز داشتهاند و لهذا طلاق از طرف آنها بسیار بندرت صورت گرفته
است و هر وقت صورت گرفته دلیل معقول و منطقی داشته است . مثلا امام
باقر زنی اختیار میكند و آن زن خیلی مورد علاقه ایشان واقع میشود . در
جریانی امام متوجه میشود كه این زن " ناصبیه " است . یعنی با علی بن
ابیطالب علیهالسلام دشمنی میورزد و بغض آنحضرت را در دل میپروراند .
امام او را طلاق داد .
از امام پرسیدند تو كه او را دوست داشتی چرا طلاقش دادی ؟ فرمود :
نخواستم قطعه آتشی از آتشهای جهنم در كنارم باشد .