• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 310)
يکشنبه 15/5/1391 - 13:13 -0 تشکر 492311
اخبار شعر و ادبیات

«شازده کوچولو» چگونه به ایران آمد؟

فارس نوشت:

محمد قاضی در میان اهالی ادبیات چهره شناخته شده‌ای است و نیاز به توضیح ندارد.

نزدیک به 15 سال است که دیگر قاضی در میان ما نیست، اما ترجمه‌های وی همچنان منتشر می‌شوند. وی در طول 50 سال فعالیت ترجمه نزدیک به 70 اثر را به فارسی برگرداند. در میان آثار وی «شازده کوچولو» چیز دیگری است؛ زیرا قاضی برای اولین بار ایرانیان را با آنتوان دو سنت اگزوپری آشنا کرد. در ادامه خاطره محمد قاضی از انتشار این کتاب که به زبان خودش نقل شده آورده می‌شود.

داستان آشنا شدن من با کتاب «شازده کوچولو» داستان شیرینی است. آن هنگام که در اداره حقوقی وزارت دارایی به خدمت مشغول بودم، یکی از دوستان با ذوق و با سواد که تحصیلاتش را در فرانسه انجام داده بود و زبان فرانسه را خوب می‌دانست، روزی در اداره به من گفت کتابی از فرانسه برایش رسیده است که بسیار شیرین و جذاب است و از خواندن آن کلی لذت برده است، به حدی که علاقه‌مند شده است و خیال دارد آن را به فارسی ترجمه کند.

من خواهش کردم که اگر ممکن است آن را چند روزی به من امانت بدهد تا من نیز آن کتاب مورد پسند وی را بخوانم و سپس به او برگردانم. او با لطف و محبتی که به من داشت پذیرفت و روز بعد کتاب را آورد و برای مدت یک هفته به من سپرد که پس از آن حتما کتاب را به او برگردانم. تشکر کردم. وقتی به عنوان پشت جلد کتاب نگریستم، دیدم نام کتاب «شازده کوچولو» و اثر نویسنده‌ای به نام آنتوان دو سنت اگزوپری است. بار اول بود که با چنین کتابی برخورد می‌کردم. قول دادم که در ظرف همان یک هفته آن را بخوانم و سپس به او پس بدهم.

آن وقت، که سال 1333 بود، منزل من در خیابان امیریه، در چهارراه معزالسلطان واقع بود. از اداره که به خانه برمی‌گشتم، در میدان توپخانه، سوار اتوبوس می‌شدم و یکراست می‌رفتم در آن چهارراه پیاده می‌شدم و به خانه‌ام که در سیصد قدمی آنجا بود می‌رسیدم.

آن روز با کتاب دریافتی پس از تعطیل اداره، طبق معمول به توپخانه رفتم و سوار اتوبوس شدم و در همان جا، که در کنار پنجره نشسته بودم، کتاب را گشودم و شروع به خواندن کردم. چند صفحه‌ای که پیش رفتم به راستی آن قدر کتاب را جالب توجه و شیرین و دلنشین یافتم که اصلا متوجه نشدم کی اتوبوس از مسافر پر شد و کی به راه افتاد؛ و فقط وقتی به خود آمدم که به انتهای خط، یعنی به ایستگاه راه‌آهن رسیده بود و شاگرد شوفر خطاب به من که تنها مسافر مانده در اتوبوس بودم گفت: آقا اینجا ته خط است، چرا پیاده نمی‌شوید؟

سرم را از روی کتاب برداشتم و اعتراض کردم که: ای آقا، من می‌خواستم در چهارراه معزالسلطان پیاده شوم، چرا حالا به من می‌گویید؟ گفت: آنجا هم اعلام کردیم که چهارراه معزالسلطان است دو، سه نفری پیاده شدند ولی شما پیاده نشدید. لابد در آنجا هم مثل حالا سرتان با کتاب گرم بود و نفهمیدید.

دیدم حق با او است، ناچار پیاده شدم و بیش از یک کیلومتر راه را پیاده رفتم. باری، کتاب شازده‌کوچولو را چندان زیبا و جالب توجه یافتم که دو روزه قرائت آن به پایان آوردم و تصمیم گرفتم که با توجه آن بپردازم. البته، دوست بنده نیز اظهار علاقه به ترجمه آن کرده بود، ولی چون تا به آن دم نه کتابی ترجمه کرده و نه چیزی با نام او به چاپ رسیده بود که مردم او را بشناسند و با نامش آشنا باشند، من حرفش را جدی نگرفتم و شروع به ترجمه کتاب کردم.

هفته موعود به پایان رسید و او کتابش را از من خواست. من، به عذر این که گرفتاری‌های خانوادگی مجال نداده است کتاب را به پایان برسانم و اکنون به نیمه‌های آن رسیده‌ام، خواهش کردم که یک هفته دیگر هم به من مهلت بدهد. او اعتراض کرد و جدا کتابش را خواست؛ ولی، چون من اصرار ورزیدم، پذیرفت و تاکید کرد که دیگر مهلت تمدید نخواهد شد و باید حتما در آخر هفته کتابش را به او پس بدهم. من، بی‌آن که بگویم به ترجمه آن مشغولم، قول دادم که حتما تا آخر هفته کتاب را پس خواهم داد و دیگر همه وقت خود را صرف ترجمه آن کردم تا در پایان دوازده روز دیگر کارم به پایان رسید. آن وقت کتاب را بردم و پس دادم دوستم با این که از خلف وعده من کمی دلگیر شده بود خوشحال کردم. ولی وقتی گفتم که آن را ترجمه هم کرده‌ام سخت مکدر شد و گفت: من خودم می‌خواستم این کار را بکنم، شما به چه اجازه‌ای و به چه حقی چنین کاری کرده‌اید؟ من که کتاب را برای ترجمه به شما نداده بودم.

گفتم:‌ شما که تا به حال به کار ترجمه دست نزده‌اید، و من به همین جهت حرفتان را جدی نگرفته بودم. به هر حال، اگر از یک کتاب دو ترجمه در دست باشد مهم نیست و عیبی نخواهد داشت. اگر هم موافق باشید من حاضرم ترجمه کتاب را به نام هر دو مان اعلام کنم و ضمنا ترجمه خودم را هم به شما بدهم که، اگر با هر جای آن موافق نباشید، به سلیقه خودتان آنجا را عوض کنید و سپس بدهید تا کتاب به نام هر دومان چاپ شود.

گفت: خیر، من می‌خواستم فقط به نام خودم آن را ترجمه کنم و دیگر شازده کوچولو برای من مرده است. خندیدم و گفتم: اگر برای شما مرده است، من او را برای همه فارسی زبانان زنده کرده‌ام.

يکشنبه 15/5/1391 - 13:21 - 0 تشکر 492319

پاسخ به یک ابهام درباره باباطاهر




ایسنا نوشت:



باباطاهر عریان، شاعر قرن پنجم هجری قمری به‌دلیل لهجه و گویش لری‌ای که در بیشتر اشعارش داشت و آرامگاه او که در همدان است، این پرسش را به ذهن می‌آورد که بالاخره او اهل همدان است یا لرستان. گرچه به‌جز اصلیتش، وجود یک مقبره به نام باباطاهر در خرم‌آباد، اشتباه‌هایی را درباره‌ محل‌ اصلی دفن این شاعر ایرانی پیش می‌آورد. در شهر خرم‌آباد مقبره‌ای به نام باباطاهر وجود دارد که در فهرست آثار ملی هم ثبت شده است؛ اما متعلق به باباطاهر عریان شاعر نیست.



در این‌باره، عطا حسن‌پور، یکی از باستان‌شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی استان لرستان توضیح داد: «در لرستان لقب «بابا» برای کسانی به کار می‌رود که اهل حق هستند و احتمالا مقبره‌ای که به نام باباطاهر در خرم‌آباد است، به یکی از همین افراد تعلق دارد؛ اما قطعا این فرد باباطاهر عریان همدانی نیست، زیرا قدمت آرامگاه موجود در خرم‌آباد به دوران صفوی می‌رسد.»



او گفت: «همدان در گذشته از نظر جغرافیایی در حوزه‌ لرستان فرهنگی قرار می‌گرفت و زبان مردم آن‌جا لری بود. به همین دلیل، شاید نسبت به همدانی بودن یا لر بودن باباطاهر عریان ابهام‌هایی وجود داشته باشد.»


در این‌باره همچنین مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان همدان بیان کرد: «آنچه همیشه درباره‌ باباطاهر مطرح می‌شود اصلیت اوست،‌ یعنی این‌که محل تولدش کجاست و خانواده‌اش چه کسانی بودند.»



اسدالله بیات ادامه داد:‌ «براساس منابع تاریخی، طغرل‌بیگ سلجوقی در سال 447 هجری قمری وقتی به همدان آمد، به دیدن باباطاهر رفت و این نشان می‌دهد که او در این شهر بوده و در همین شهر هم فوت کرده است؛ اما آنچه اطلاع دقیقی از آن در دست نیست، محل تولد باباطاهر است. شاید او اصالتا اهل همدان بوده و یا از جای دیگری به همدان آمده است.»


وی همچنین اظهار کرد: «شعرهای باباطاهر به لهجه‌ «فهله» سروده شده است و در اصطلاح عامیانه آن را لری برداشت می‌کنند. به همین دلیل، حتا عده‌ای می‌گویند باباطاهر اهل لرستان بوده است.»



بیات درباره‌ آرامگاه باباطاهر نیز توضیح داد: «در قرن هشتم هجری قمری یک آرامگاه هشت‌ضلعی روی مقبره‌ باباطاهر بود که براثر گذشت زمان تخریب شد. بین سال‌های 1329 تا 1331 هجری شمسی بنای جدیدی به جای بنای قدیمی از آجر ساخته شد. پس از آن، در سال 1342 کارشناسان وقت اعتقاد داشتند این بنا درخور شخصیت باباطاهر نیست. به همین دلیل، ساخت بنای جدید را که تلفیقی از معماری قرن‌های هفتم و هشتم هجری قمری است، آغاز کردند که در سال 1349 هجری شمسی به پایان رسید.»


يکشنبه 15/5/1391 - 13:30 - 0 تشکر 492322

قائم‌مقام شعر چه کار می‌کند؟



خبرگزاری ایسنا


خبرگزاری ایسنا 1 روز و 15 دقیقه قبل

دو سال از ایجاد سمتی با عنوان قائم‌مقامی شعر و ادب می‌گذرد؛ اما با مروری بر کارنامه‌ی قائم‌مقام شعر، به نظر می‌رسد این موضوع در گسترش شعر و توجه به این مقوله تأثیری نداشته است.

یحیی طالبیان تیرماه سال 1389 در حالی‌که سمت حوزه‌ی ریاستی وزارت ارشاد را برعهده داشت، به عنوان قائم‌مقام وزیر ارشاد در امور شعر و ادب معرفی شد. قائم‌مقام شعر و ادب در نخستین وعده‌هایش از اهتمام بیش‌تر به شعر در ایران خبر داده بود؛ در حالی‌که اکنون بعد از گذشت دو سال، اظهارنظر‌هایی در مناسبت‌ها یا سخنرانی در برخی برنامه‌های ادبی، فعالیت قائم‌مقام شعر در این عرضه بوده است. در مروری بر اقدام‌های انجام‌شده از سوی این سمت که در ارتباط با شعر راه‌اندازی شده است، همچنین می‌توان از مشارکت قائم‌مقام شعر در جشنواره‌ی «شعر فجر» یا همایش «شاعران ایران و جهان» یاد کرد.

البته هیچ‌یک ‌از این جشنواره‌های حوزه‌ی شعر که از سوی دولت برگزار می‌شود، در دوره‌ی فعالیت قائم‌مقامی شعر و ادب راه‌اندازی نشده و از قبل، کار و فعالیت‌شان را دنبال می‌کردند و عملا اهل شعر شاهد راه‌اندازی جشنواره یا برنامه خاصی از طرف این بخش برای توجه و اهتمام بیش‌تر به شعر نبوده‌اند.

این مقام مسؤول در دوره‌ی مسؤولیت قائم‌مقامی شعر به عنوان رییس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز معرفی شد. شاید به این اعتبار که گمان می‌‌شد سمت قائم‌مقامی شعر، امری تشریفاتی و نمادین برای توجه به شعر است؛ در حالی‌که به هر حال، هر سمت و نهادی طبیعتا باید دارای شرح وظایفی باشد، که این موضوع درباره قائم‌مقامی شعر معلوم نشده است.

طالبیان هرچند در نخستین اظهارنظرش درباره‌ی قائم‌مقامی شعر و اقدام‌هایی که خواهد داشت، از برنامه‌ی خاصی سخن به میان نیاورد؛ اما بررسی عمل به وعده‌‌های کلی‌اش هم جای بحث و بررسی دارد. او گفته بود که در رویکرد جدید تلاش می‌کنیم با مقوله‌ی شعر و ادب، آن‌چنان که در شأن آن است، برخورد کنیم و همچنین سعی می‌کنیم که از ذخایر فرهنگی خود به نحو مطلوب استفاده و پیام‌های معنوی این ذخایر را با شکل و ابزارهای جدید هم در داخل کشور عرضه کنیم و هم تشنگان دیگر نقاط جهان را از آن‌ها سیراب کنیم. اما آیا صرف ارائه‌ی سخنرانی و صدور پیام تبریک و تسلیت به مناسبت‌هایی می‌تواند مصداق تحقق این وعده‌ها باشد؟

قائم‌مقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور شعر و ادب سال گذشته نیز درباره‌ی نقش این قائم‌مقامی در گسترش شعر به ایسنا گفته بود: من معتقدم این منصب ایجاد شده که نقشی به لحاظ ارزش‌گذاری معنوی در گسترش شعر داشته باشد. من نزدیک به 30 سال است که تجربه‌ی پژوهشی و اجرایی دارم و اگر می‌خواستم شعر را به صورت یک سازمان جداگانه‌ پی‌گیری کنم، می‌شد؛ اما هزینه‌هایش زیاد بود.

او در ادامه عنوان کرده بود: فعالیت‌های شعری در ایران چون با گوشت و خون مردم پیوسته است، بیش از آن‌که دولتی باشد، مردمی، گسترده و حسی است و اگر بخواهیم مجموعه‌ی فعالیت‌هایی را که در حوزه‌ی شعر در ایران انجام می‌شود، در کنار هم بچینیم، ممکن نیست و نمی‌توانیم همه‌ی این فعالیت‌ها را تحت یک عنوان جمع کنیم.

يکشنبه 15/5/1391 - 13:52 - 0 تشکر 492337

مدیر انتشارات راشدین از چاپ دیوان شعر حضرت علی (ع) بر اساس یکی از ۶۰ نسخه این شعرها در جهان و برای اولین بار به زبان فارسی خبر داد.

به گزارش افکارنیوز، راهب عارفی محقق، مترجم و مدیر انتشارات «راشدین» در این باره به مهر گفت: این دیوان همانند نهج البلاغه بعد از شهادت حضرت علی (ع) گردآوری شد و تاریخ انجام این کار حوالی سال ۳۰۰ هجری قمری بوده و تنها ۶۰ نسخه از آن وجود دارد.

وی افزود: ما در انتشارات راشدین این کتاب را که در واقع شعرهای پراکنده حضرت علی (ع) است و توسط یک محقق سوری به نام سالم شمس‌الدین تصحیح شده بود، سال گذشته از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران تهیه کردیم.

این مترجم زبان و ادبیات عرب اضافه کرد: بنده حدود ۸ ماه مشغول ترجمه این دیوان به زبان فارسی بودم. شعرهای حضرت علی (ع) پیش از این در لبنان و سوریه منتشر شده بود، اما این برای نخستین بار است به زبان فارسی ترجمه می‌شود.

به گفته مدیر انتشارات راشدین، دیوان شعر حضرت علی (ع) که شعرهایش پراکنده و در موضوعات مختلف اعم از خداشناسی و عرفان است، چندی پیش مجوز نشرش را دریافت کرد و اخیراً در حجمی حدوداً ۲۰۰ صفحه منتشر و راهی بازار شده است.

عارفی همچنین از تصمیم انتشارات متبوعش برای چاپ گزیده‌ای کوتاه از نهج البلاغه و نیز صحیفه سجادیه در آینده نزدیک خبر داد و هدف از آن را دسترسی آسان مردم به برخی از مهمترین خطبه‌ها و فرازهای ائمه (ع) عنوان کرد.

وی در ادامه گفت: وصیتنامه حضرت علی که در واقع یکی از خطبه‌های نهج البلاغه و سخنان ایشان به امام حسن (ع) است، آماده چاپ شده و امیدواریم به زودی راهی بازار شود.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.