• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 564)
شنبه 14/5/1391 - 22:4 -0 تشکر 491319
گپی با بازیگر نقش بهروز در خداحافظ بچه

سریال «خداحافظ بچه» شبکه سه، این روزها توانسته رکورد جذب مخاطب سریالهای ماه رمضانی را بشکند و با فاصله زیادی از سایر سریالها، درصدر جدول نظرسنجی قرار بگیرد. ایمان صفا، بازیگر نقش بهروز، دوست دزد و خلافکارمرتضی در این سریال تعریف جالبی از یک دزد به تصویر کشیده. او همین چند وقت پیش در سریال «مهمانان ویژه» جواد رضویان هم در نقش سعید ظاهر شد و بازی‏اش در آن سریال هم خیلی مورد توجه قرار گرفت.

صفا با بازی در نقش حسین لطیفی «عملیات 125» بیشتر برای مخاطبان آشناست؛ پسر پایین شهری که به عنوان آتشنشان وارد گروه میشود و نقشاش از اولین تا آخرین فصل این سریال، بدون وقفه ادامه پیدا کردهاست. درباره ابعاد مختلف بازی‏ اش در «خداحافظ بچه»، ورودش به عرصه کمدی و بازی ‏اش در سریال جواد رضویان با او صحبت میکنیم. صفا علاوه بر توضیحات جالبی درباره این دو سریال، نکات قابل توجهی هم درباره فصل آخر و گروه ویژه «عملیات 125» در اختیارمان میگذارد.

 

 

***

از ماه پیش تا الان با دو نقش سعید «مهمانان ویژه» و بهروز «خداحافظ بچه» روی آنتن هستید. در اولی نقش پسرشهرستانی را داشتید و الان هم درنقش یک پسر پایین شهری خلافکار ظاهر شدید. اتفاقا در سریال «عملیات 125» هم نقش حسین لطیفی را داشتید که او هم پسر پایین شهری بود. خودتان فکر نمی کنید در سه کار جدیدتان برای تلویزیون، تا حدی شبیه به هم ظاهر شدید؟

بهروز بچه جنوب شهر است و حسین لطیفی هم بچه جنوب شهر است و سعید هم بچه شهرستان. درست است که یک مقدار شباهتهایی بینشان وجود دارد اما من فکرمیکنم همه باهم متفاوتند. حسین لطیفی یک جور بچه جنوب شهری است و بهروز یه جور دیگر. من فکر میکنم اگر حسین لطیفی هم محله ‏ای بهروز بود، حتما هر روز باهم دعوایشان میشد. شخصیتها باهم متفاوت است.

منظورم این نبود که با سه تا کاراکتر کاملا شبیه به هم در این سه سریال بازی کرده ‏اید! شاید بشود گفت که هر سه تا یک جور تعریف خاصی دارند.

آره. میدانیدچرا؟ چون چهره وحالات من طوری است که هیچ کارگردانی نقش بچه بالاشهری بهم نمیدهد. خب، تعارف که نداریم. قیافه من به بچه پولدارها نمی‏خورد. این هم تقصیر من نیست. من همه جور کاراکتری را دوست دارم اما باید توجه داشته باشیم که ما بازیگران اول انتخاب میشویم، بعد انتخاب میکنیم. یعنی این کارگردانها هستند که ما را برای یک کاراکتر انتخاب میکنند. انتخاب اولیه با ما نیست. اینطور نیست که فیلمنامه را به ما بدهند و بگویند هر نقشی دوست داری بردار!

از طرف دیگر، خب هر نقشی به هر بازیگری نمیخورد. واقعا اگر قرار بود در «مهمانان ویژه» نقش پارسا را بازی کنم به نظرتان باورپذیر میشد؟ قطعا اینطور نیست. خب هیچ کارگردانی هم نمی‏‎آید چنین نقشی را به من پیشنهاد کند. مگر کلا یک بازیگر در قاب دوربین غیر از بدن، میمیک صورت و بیان، چه کار دیگری میتواند بکند؟ من یک سری میمیک و حرکات بدن دارم و نوع بیانی که مختص خودم است. در کاراکترهای مختلف، فقط میتوانم یک کمی تغییرشان دهم.

نمی‏توانم آنها را بشکنم. بنابراین از یک جهاتی بازی ‏هایم شبیه به هم میشود اما از نظر شخصیت پردازی و نوع گویش، همه باهم فرق دارند. شما نگاه کنید. نوع گویش حسین لطیفی با بهروز کاملا متفاوت است. اگر همین الان یک قسمت از «عملیات 125» را همزمان با «خداحافظ بچه» ببینید، متوجه میشوید که چقدر باهم متفاوتند. نوع نگاهها، نوع گویش و میمیکهای صورتشان کاملا باهم فرق میکند. حالا همه اینها غلو شده‏ شان میشود سعید «مهمانان ویژه!»

 

 

تا اینجای سریال، بهروز شخصیت پررنگی داشت و تاحدی حضورش به صورت مستمر ادامه پیدا میکرد. آیا تا پایان سریال، این نقش پررنگ ادامه پیدا میکند؟

نه، فکرمیکنم همین امشب یا فرداشب، نقش بهروز برای مدتی تمام میشود. دوباره در جایی اواسط سریال سر و کله‏اش پیدا میشود، بعددیگر تا پایان سریال، نقش خاصی ندارد. به نظرم اصلا مهم نیست که بازیگر در سریالی نقش زیادی داشته باشد. حتی اگر در چهار قسمت سریال هم حضور داشته باشم، مهم این است که مردم آن چهار قسمت را دوست داشته باشند. من مطمئنم خیلی از مردم قصه که تمام شود، بپرسند پس آن بهروز چی شد؟! خدارو شکر مردم تا الان، هم سریال را خیلی دوست داشتند هم شخصیت بهروز را. با اینکه بهروز اصلا نقش زیادی ندارد اما آنقدر درست استفاده شده که به دل مردم نشسته است.

بهروز با اینکه به عنوان یک دزد به مخاطبان شناخته شده، اتفاقا اصلا تصویر بدی در ذهن آنها ندارد. جالب اینجاست که خودش هم اصلا آدم بدی نیست. در واقع به جای اینکه مثل بیشتر دزدها حقه باز باشد و چهره خشن و وحشتناکی داشته باشد یک جور شخصیت ساده و معمولی دارد. این کاراکتر چطور به اینجا رسید؟

از همان روز اولی که سیناپس فیلمنامه را خواندم و برای بازی در این نقش انتخاب شدم، درباره این کاراکتر با منوچهرهادی صحبت کردم. ازش خواهش کردم یک مقدار دستم را باز بگذارد تا راجع بهش اظهار نظرکنم. من بازیگرکمدی نیستم اما معمولا در تمام کارهایی که بازیکردم، یک لبخندی به لب مخاطب گذاشته‏ ام.

فکر می‏کردم اگر قرار باشد بهروز، یک دزد سیاه و بدجنس به نظر بیاید، ممکن است توی ذوق مخاطب بخورد. چند جلسه صحبت کردیم تا تصمیم گرفتیم کاراکتر را یک مقدار شیرین‏تر کنیم. سجاد ابوالحسنی هم لطف کرد و این شیرینی‏ها را به متن فیلمنامه اضافهکرد. سر هر پلان با منوچهر هادی صحبت میکردیم تا خدایی نکرده بیننده از دزد بودن این کاراکتر بدش نیاید. دست آخر فکر میکنم موفق شدیم دزد رئالی از آب درآوردیم. چون از این دست آدمها در جامعه ‏مان زیاد داریم. اتفاقا به خاطر شخصیت بهروز، دزدی او اصلا به چشماش نمی‏آید. خیلی شبیه به آدمهای معمولی جامعه است و تنها تفاوتش این است که دزد است. اگرنه بدجنس بازی و ویژگی‏هایی که همیشه از دزدها در سریالها و فیلمها سراغ داریم، در بهروز پیدا نمیکنیم.

گفتید که در طول مراحل کار، با منوچهرهادی مدام مشورت میکردید. با توجه به اینکه علیرضا افخمی، به عنوان مشاور پروژه همراه کار بود و شما هم قبلا تجربه چند مورد کار با او را داشتید، نظرات او چقدر در آمدن نقش موثر بود؟

خب علیرضا افخمی هم بهعنوان ناظر نویسندگان و هم مشاور صددرصد پروژه، درتمام مراحل همراه گروه است اما خب هیچوقت فرصت نمیشد که من بتوانم با او مشورت کنم. اما مطمئنا مشاورههایی که منوچهر هادی به من میداد قبلا با افخمی هماهنگ شدهبود. یعنی وقتی پیشنهاد میدادم هادی هم نظرخودش و هم نظر افخمی را باهم ترکیب میکرد و به من دستور میداد. با اینکه منوچهرهادی پسربسیار خوشذوقی است اما بدون مشاوره با او کاری نمیکرد.

شما امسال پشت سرهم تجربه دو کار مناسبتی در نوروز و رمضان را داشتید. چقدر فضای کاری مناسبتی‎‏ها با کارهای دیگر متفاوت است؟

من تجربه کار با منوچهر هادی و داوود هاشمی را بارها داشتم. با خود علیرضا افخمی در سه تا پروژه کارکردم. اما باورکنید کارهای مناسبتی ماه رمضان کاملا متفاوت با فضای بازی در بقیه سریالها بود. حتی جو پشت صحنهمان هم با بقیه فرق داشت. عالی بود. با وجود اینکه ساعت کاری میرود بالا اما اصلا خسته کننده نیست. واقعا بهمنوچهر هادی تبریک میگویم چون یکی از بهترین گروهها را دور هم جمعکرده. البته در گروه جواد رضویان هم هیچوقت خسته نشدم. همه سر جای خودشان بودند.

شما قبل از مهمانانویژه تجربه بازی در یک سریالکمدی را نداشتید. چطور شد یک مرتبه سر از کار جواد رضویان در آوردید؟

واقعا تجربه سریال طنز را نداشتم. یک روز دستیار جواد رضویان بهم زنگ زد و بعد هم فیلمنامه را برایم فرستاد. واقعا استرس داشتم برای «مهمانان ویژه». چون قرار بود وارد یک ژانر دیگر بشوم و ژانرکمدی هم مشکلات خاص خودش را دارد. آدم فضای کار را نمیشناسد. خیلی شک داشتم به اینکه اصلا می‏توانم وارد چنین ژانری شوم یا نه! این استرس حتی بهجایی رسیده بود که فکر میکردم اصلا نتوانم از پس این کاراکتر بربیایم. چون آنطورکه در فیلمنامه بود و جواد رضویان درباره نقش توضیح داده بود، سعید باید یک مقدار طنازی می‏داشت. من آنجا کنار یک سری از بازیگران با تجربه مثل رضا بابک، امیرحسین صدیق و ... قرار گرفته بودم؛ بازیگرانی که همگی در این ژانر تجربه داشتند. این مسئله باعث میشد بیشتر احساس ترس کنم. خیلی از جاها سعید و پارسا تنها بودند و بار طنازی آن سکانسها همه روی دوش سعید بود. مدام فکر میکردم آیا میتوانم این بار را حملکنم؟! اما خدا رو شکر مدیریت و آرامش جواد رضویان باعث شد، بالاخره بتوانم کار را تمام کنم. اینطوری که من واکنشهای مردم را دیدم، فکرکنم خوششان آمده باشد.

مسئله دیگری که در مورد مهمانان ویژه وجود داشت این بود که انگار قصه خانواده نادری، از وسط کار، اضافه شده و چندان با سایر بخشهای کار همخوانی نداشت.

اتفاقا اصلا اینطور نیست. ما از اول خانواده نادری را در فیلمنامه داشتیم. همان زمانی که من قرارداد بستم، داریوش اسدزاده هم همان موقع قرارداد بست. همه اینها از اول درکار وجود داشت.

شما در فصل سوم «عملیات 125» هم با نقش حسین لطیفی حضور دارید. از اول در جریان دو بخشی بودن کار بودید؟ یا اینکه با رفتن مسعود آبپرور قرار شد سریال در دو بخش جلوی دوربین برود؟

ازاول قرار بود دو قسمتی باشد. تعریفمان از ابتدا این بود که دو باکس 13 قسمتی در 26 قسمت داشته باشیم. قرار بود در 13 قسمت اول مثل «عملیات 125دو»، در ایستگاه باشیم و از قسمت 14 به بعد وارد بخش ویژه شویم. حتی به این مسئله هم فکرکرده بودیم که از بچههای قدیم، فقط نقشحسین لطیفی به این مرحله برسد و من بههمراه چهارتا بازیگر دیگر کار را ادامه دهم. مسعودآب‏پرور، 13 قسمت اولیه کار را در 16 قسمت گرفت. بعد از آن کار یک مدت خوابید و مسعود آب پرور به خاطر مشکلاتی از پروژه خارج شد. بعد از آن بلافاصله قرار شد بهروز افخمی وارد پروژه شود و کلا ماهیت گروه ویژه عوض شد.

الان این گروه ویژه چه تعریفی دارد؟

یک گروه 48 نفری ویژه تحقیق است. هرکجا که در سطح شهر تهران عملیات باشد اینها وظیفه دارند درباره‏اش تحقیقکنند. درواقع اینها میروند از عملیاتها فیلمبرداری میکنند اما وارد عملیات نمیشوند. آن فیلم را میآورند و وارسی میکنند و نقایص آتشنشانی را درمیآ‏ورند. از این 48 نفر امتحانی گرفته میشود و بعد از آن، 24 نفر خارج میشوند و از این 24 نفر هم نهایتا 12 نفر باقی میمانند که قرار میشود بروند انگلیس آموزش ببینند.

درمورد ادامه سریال هم فکری شده؟ یعنی ممکن است ما «عملیات 125چهار» را هم داشته باشیم؟

من فکرنمیکنم چنین مسئلهای اتفاق بیفتد. به احتمال زیاد دیگر «عملیات 125» بعد از فصل سوم ادامه پیدا نمیکند.

 

 

شما جزو بازیگرانی هستید که از شروع «عملیات 125» با این گروه همراهی کردید و بهقول خودتان در بخش ویژه هم با وجود اینکه بازیگران قبلی ازگروه خارج میشوند و چند بازیگر جدید به کار اضافه میشوند، بازهم شما حضور دارید. علت این حضور مداومتان چیست؟

درست است، از اولین لحظه «عملیات 125» در پروژه بودم و تا آخرین قسمتش هم هستم. در قسمت دوم که قرار بود شروع شود دوستان دوباره برای من نوشتند. به قسمت سه که رسیدیم دوباره یک سری از بازیگران مثل کاوهخداشناس و مجتبیرجبی و البته من ماندنی شدیم. بعد از این در باکس ویژه دیگر فقط قرار شد حسین لطیفی بماند و غیر از من همه بازیگران قدیمی خارج شدند. خب فکر میکنم این لطف آقای افخمی، داوود هاشمی و نویسندگان است. البته خود شخصیت حسینلطیفی هم به خاطر ویژگی‏هایی که دارد، بیننده یک مقدار بیشتر از سایرین دوستش دارد. این اصلا بهخاطر بازی من نیست. به خاطر نوشتن خوب دوستان نویسنده است. اگرنه درکنار مندوستان خیلیخوبی بودند که اتفاقا به مراتب تجربه بالاتری دارند اما به خاطر طنازی‏هایی که حسینلطیفی داشت یک مقدار بیشتر برایش نوشتند همین. وقتی هم که برای حسین لطیفی می‏نویسند داود هاشمی هم دستور میدهد که بیایم.

شما از زمان شروع «عملیات 125» با کارگردانهای بسیاری کارکردید. از بهروز افخمی گرفته تا راما قویدل، محمدرضا آهنج و مسعود آب پرور، با این تغییر مداوم کارگردانها مشکلی نداشتید؟

منوچهر هادی را فراموشکردید. چون هادی یک ماه اول شروع «عملیات 125» در کنار بهروز افخمی، کار را میگرفت. حتی چند سکانس را خود هادی بهصورت مجزا گرفت. تا اینکه سرش شلوغ شد و نتوانست ادامه دهد. هرکارگردانی شیوه کارگردانی و دکوپاژ خودش را دارد اما فقط یک حسین لطیفی وجود دارد. کاراکتری که ادامه پیدا میکند و خیلی نمیشود درونش تغییر ایجاد کرد. در «عملیات 125یک»، تیپ بازی کردم در قسمت دو شخصیت برایش تعریف کردیم و حالا در قسمت سوم داریم روی تیپ - شخصیت جلو میرویم. اما خیلی نمیشود تغییرش داد. چون یک شخصیت سریالی است که باید از اول تا آخر خودش را حفظ کند حالا شاید هر کارگردان جدیدی که به کار اضافه میشود یک مقدار آن رد پایی که از خودش میگذارد از نظر سلیقهای یک مقدار متفاوت باشد اما آنقدر نامحسوس است که مخاطب زیاد متوجه آن نمیشود.

کارکردن با کدامیک از کارگردانهای این مجموعه، برایتان بیشتر خوشایند بود؟

از نظر اخلافی همه دوستانی که من در این مجموعه با آنها همکاری کردم فوق العاده بودند. درکنار همهشان راحت بودم.

شما توسط خود بهروز افخمی برای بازی در نقش حسین لطیفی انتخاب شدید؟

دقیقا همینطور است. من یک تلهفیلم برای منوچهرهادی کارکردم به اسم «فرصتهای فردا». یک سال بعد هادی بهم زنگ زد برای فیلم «قرنطینه». کاراکتری داشتم که فقط در 5- 6 سکانس کار داشت. همان زمان بهروز افخمی فیلم «قرنطینه» را تدوین میکرد. من را در باکس تدوین دید و ازم خوشش آمد و برای «عملیات 125» دعوتم کرد.

الان چقدر از کار پیش رفته؟

الان 20 روز است که کار با بهروز افخمی کلید خورده و دارد جلو میرود.

همانطور که گفتید در فصل اول، بهروز افخمی به خاطر مشغلههای زیاد، بخشهایی از کار را به منوچهر هادی و راما قویدل سپرده بود. این مسئله در مورد گروه ویژه هم اتفاق می‏افتد؟ یعنی غیر از خود افخمی، کارگردانهای دیگری هم در این بخش همکاری دارند؟

نه فقط خود بهروز افخمی بالای سرکار است.

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.