به بهانه طرح پرسش جناب آقای دكتر احمدینژاد رییسجمهور محترم، در شب نیمه شعبان 1389 مبنی بر اینكه درصورت ظهور حضرت صاحبالزمان«عج» شما چه كلام، سوال و خواستهای طرح خواهید نمود؟ ¬
در آرزوی كلامی با امام «عج»در عصر ظهور:
سلام به طلوع خورشیدی كه آمده است تا جهانی را با نور خود از تاریكی و جهل برهاند و خداحافظ، غروب دلگیر و غم انگیز جمعههای دور ما.
اماما در آرزوی رویت هلال روی تو، هر غروب جمعه به بامها میرفتیم، ولی ما جز هلال عمر خود چیزی رویت نمیكردیم. میترسیدم كه دیر بیایی و من دیگر عاشق تو نمانده باشم و تاریكیها تمامی نور من را نیز فراگرفته باشد.
خوب شد كه آمدی، جهان را ببین! شیطان به عهد خود وفادار ماند و ما انسانها را به گمراهی كشاند و تنها بر قلیلی از ما فائق نیامده است و میدانم كه ما چون شیطان به عهد خود با تو وفادار نبودیم كه اگر اینگونه بود تو سالها پیش برای روشنی جهان طلوع كرده بودی.
ما نیامده بودیم كه زمین گیر شویم، اما جاذبه زمین ما را سخت زمین گیر كرد، حتی نیوتن هم قانون جاذبه زمین را نوشت و بر همه عیان شد كه زمین سخت دارای جاذبه است. اما ما اساساً اهل این چیزها نبودیم، شیطان سیب هوس را تعارف كرد و آدم گفت اهلش نیستم و حالا چه اهل شدهای ای آدم. این همان سیب است كه برسر نیوتن خورد و او را با قانون جاذبه آشنا كرد.
خوش آمدی ای مصداق جا الحق و ای موجب زهق الباطل كه تنها با آمدن توست كه باطل نابود میشود.
تو خورشیدی و ما در فراق تو با ماه نجوا كردیم؛ ما با ماه تا صبح به انتظار تو نشستیم، ای طلوع جاودانهما؛ تجربه مهتاب بود كه ما را به دیدار آفتاب رساند كه اقتدا به خامنهای همان انتظار فرج بود. این ماه شب چهارده جادههای هدایت را روشن نمود تا درتاریكی گم نشویم كه اگر ما قمر نداشتیم، اوضاع ما نیز قمر در عقرب بود؛ در نبود خورشید ما عاشق ماهی شدیم كه امتدادش به خورشید میرسید؛ كه بی عشق قمر عاشق خورشید شدن محال است. اگراین سید خراسانینبود میکشت غم مهدی ما را. در غیاب تو نصر الله بوسه زد بر دستان ماه و حال با آمدنت ما به نصرالله رسیدیم.
خوش آمدی ای آرام جانما
میدانم كه با آمدن تو تازه كار شروع میشود، اما چه باك، ما در انتظار طلوع تو با ماه زخمها خوردهایم، حالا با تو استوار تر از كوهیم ،كه چون كوهها جابجا شود ما جابجا نخواهیم شد.
خوش آمدی، ای قرار بیقرارانِ عدالت در جهان آقای من، زبانم یارای صحبت ندارد؛ بغض سالهای سخت انتظار گلویم را میفشارد تو خود شاهدی و میدانی انسانها چه بلاهایی برسر خود آوردند و زمین با همهی وجود خود «ظهرالفساد فی البر و البحربما كسبت ایدی الناس» را احساس میكرد. گفتند انسان گرگ انسان است و نخوری خورده میشوی و با این شعار دریدند شكمهای مظلومان را؛ اما به امید تو است كه هنوز جهان پابرجاست.
ما به امید نماز شكر ظهور تو بود كه تا كنون قامت استوار داشتیم. ما به امید انقلابت انقلاب كردیم، جوانان ما برای حفظ سنگرت ایران، هشت سال جنگیدند. شیطان بارها به ما شبیخون زد و این اواخر با رنگ سبز علوی. اما ما با وجود حضرت ماه خوب بلدیم سره را از ناسره بشناسیم.
مولای من، ای سبزترین بهار هستی...!
این همه لشگر به عشق خورشید با ماه آمدند تا به نور برسند كه خورشید و ماه در كنارهم دیدن دارد.
ای خورشید، برجهان بتاب تا معنی «انی جاعل فی الارض خلیفة» بر همه عالم آشكار شود.
اماما با دَم مسیحاییات دعا كن تا آخرین نفس در ركاب تو باشیم و در ركاب تو چون سرو ایستاده بمیریم.
منبع:http://kowsar.masoumeh.com