امام مهدى(عج) پیامآور عدالت
در دوران ظهور، اصل عدالت در همه مسائل كلى و فرعى هستى جریان مىیابد، بهگونهاى كه هیچ ستمى به احدى روا نمىشود، چنانكه امام رضا7 مىفرماید:
خدا به وسیله وى زمین را از هرگونه ستمى پاك مىگرداند و آنگاه كه ظهور كند، قانون عادلانه را در بین مردم رواج مىدهد؛ در نتیجه، هیچ كس به كس دیگر ظلم روا نمىدارد.
(كمال الدین، ج 2، ص 372)
امام كاظم7 درباره آیه كریمه »یُحیىِ الْاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها؛ زمین را پس از مردن زنده مىكند« (روم: 24) فرمود:
این زنده كردن زمین با باران نیست، بلكه خداوند مردانى را برمىانگیزد تا عدالت را زنده كنند، پس زمین در پرتو عدل زنده مىشود و بىگمان، اجراى حد خدا در زمین، مفیدتر از چهل روز بارندگى است.
(مكیال المكارم، ج 1، ص 81)
آنگاه كه روزگار حاكمیت آن امام موعود فرا رسد، طعم شیرین عدالت به همه جهانیان چشانده مىشود. امام باقر7 در اینباره مىفرماید:
پس از ظهور مهدى(عج) هیچ حقى از كسى بر عهده دیگرى نمىماند، مگر آنكه آن حضرت آن را مىستاند و به صاحب حق مىدهد.
(تفسیر عیاشى، ج 1، ص 62)
امنیت، یكى از شاخصههاى حكومت مهدوى
یكى از ویژگىهاى حكومت حضرت مهدى(عج)، برقرارى صلح و امنیت است، همانگونه كه امام حسن مجتبى7 در حدیثى مىفرماید:
»در دوران سلطنت و دوران فرمانروایى او، درندگان با یكدیگر آشتى مىكنند«.
(طبرسى، احتجاج، ج 2، ص 291)
افزون بر روایتها، در بسیارى از كتابهاى آسمانى هم بر این امر تصریح شده است، براى مثال در كتاب اشعیاى نبى آمده است:
مسكینان را به عدالت داورى خواهد كرد، براى مظلومان زمین به راستى حكم خواهد كرد، گرگ با بره سكونت خواهد كرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله پروارى و شیر با هم و طفل كوچك، آنها را خواهد راند. در تمام كوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهند كرد، زیرا جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد.
(»عهد عتیق« اشعیاى نبى، فصل 11، بند 1 - 10)
نبى مكرم اسلام در بیانى كوتاه، امنیت و آرامش را اینگونه نشان مىدهد:
»زنى بر هودجى نشسته، از حجاز تا عراق در كمال آسایش طى طریق مىكند و از چیزى نمىهراسد«.
(كنزالعمال، ج 14، ص 572)
و امام باقر7 در فرازى دیگر مىفرماید: »حتى لا یُرى اَثَرٌ مِنَ الظلم؛ تا جایى كه دیگر نشانى از ظلم دیده نمىشود«.
(طبرسى، تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 88)
امام صادق7 نیز گستره عدل مهدوى را در جملهاى بسیار زیبا اینگونه بیان مىكند: »به خدا سوگند! عدالت او در داخل خانههایشان به آنها مىرسد، همانگونه كه سرما و گرما به داخل خانههایشان نفوذ مىكند«.
(نعمانى، الغیبة، ص 297)
اینها اندكى از بسیار و قطرهاى از دریاى روایتهاى وارد شده از امامان نور است درباره گستره عدلِ تنها بازمانده حجج الهى و تنها ذخیره پروردگار براى نمایش عدل و داد بر فراز پهن دشت جهان.
عدالت فراگیر مهدوى
با ظهور مهدى(عج) عدالت و امنیت، فرجامى خوش مىیابد. امام على7 درباره عدالت گسترى و ایمنى عصر ظهور و سرشارى آن دوره از این بركتها، مىفرماید:
اگر به تحقیق قائم ما قیام كند، به واسطه ولایت و عدالت او، آسمان آنچنان كه باید ببارد مىبارد و زمین نیز رستنىهایش را بیرون مىدهد و كینه از دلهاى بندگان زدوده مىشود و میان دد و دام آشتى برقرار مىشود، به گونهاى كه یك زن میان عراق و شام پیاده خواهد رفت و آسیبى نخواهد دید و هر جا قدم مىگذارد، همه سبزه و رستنى است.
(تحف العقول، ص 110)
از این دسته روایاتها برمىآید كه در حكومت مهدى(عج)، عدالت فراگیر است و همه بهرههاى آسمان و زمین بدون تبعیض نصیب همگان خواهد شد، همانگونه كه امام حسین7 در فرازى مهم مىفرماید: »هنگامى كه قائم قیام مىكند، عدل گسترده مىشود و این گستردگى عدالت، نیكوكار و فاجر را دربرمىگیرد«.
(بحارالانوار، ج 27، روایت 24، ص 90)
از دیگر نشانههاى بىنظیر حكومت مهدوى، تقسیم درست و برابر بیتالمال و اموال مشترك عمومى است، چنانكه امام باقر7 فرموده است:
وقتى قائم اهل بیت قیام كند، [بیت المال] را با مساوات تقسیم مىكند و نسبت به شهروندان عدل مىورزد. پس هر كس او را اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده است و سركشى نسبت به او، همانند سركشى و گناه نسبت به خداست.
(همان، ج 52، روایت 103، ص 350)
بدیهى است كه عدالت گسترى حضرت مهدى(عج) خود، زمینهساز تقویت و پایندگى مشروعیت حكومت ایشان خواهد بود و دلهاى بیشتر مردم را جذب خواهد كرد. پیامبر گرامى اسلام در اینباره روایت مىكند:
»وى زمین را از عدل و قسط پر مىكند، همانگونه كه از ستم و جفاكارى پر شده بود. هم، ساكنان آسمان و هم، ساكنان زمین از او خشودند«.
(همان، ج 1، ح 11، ص 591)
عدالت و امنیت، همواره از آرزوهاى دیرینه ساكنان زمین و سرلوحه دعوت انبیا و اولیاى الهى بوده است كه سرانجام، امام عصر(عج) این نهضت را به اذن خداوند با خوشى به پایان خواهند برد و فرد فرد آدمیان بدون هیچگونه تبعیض و گزینشى، طعم شیرین عدالت و امنیت مهدوى را خواهند چشید. آسمانها و زمین نیز با پیشه كردن عدالت، همه نعمتهاى خود را در اختیار بشر قرار مىدهند و ترس و ناامنى و بىعدالتى، جاى خود را به آرامش و عدل خواهد داد. عدالت مهدوى حكم مىكند كه ملاك گزینش كارگزاران نیز شایستگى و كاردانى آنها باشد.
فقرزدایى در حكومت مهدوى
اسلام با پذیرش كامل »معیار نیاز« كه مبتنى بر حق زندگى براى همگان است، تداوم فقر را تحمل نمىكند و با آن به شدت مبارزه مىكند. یكى از نگرانىهاى بزرگ اولیاى الهى، پیامبر گرامى اسلام و امیرمؤمنان على7، در تمامى لحظههاى زندگىشان این بود كه فقر و نابرابرى را از چهره افراد جامعه بزدایند و از راه كسب و كار آبرومندانه و به كارگیرى سیاستهاى صحیح اقتصادى، درآمدى كافى و حلال براى مردم فراهم شود.
حكومت حق، شرایطى را ایجاد مىكند كه در آن، مردم كمترین امكانات اساسى زندگى را داشته باشند و براى همه كسانى كه جویاى كارند، امكان كار فراهم باشد و افرادى هم كه درآمد كافى ندارند یا به هر علتى نمىتوانند كار كنند، درآمدى به اندازه نیازشان دریافت كنند.
امام على7 در دوران حكومت كوتاه خود، دست كم در كوفه جزئىترین امكانات اساسى را براى عموم مردم تأمین كرد، چنان كه خود مىفرمود:
»كسى در كوفه نیست كه در رفاه به سر نبرد، حتى پایینترین افراد نان گندم مىخورد، سرپناه دارد و از آب گوارا مىنوشد«.
(همان، ج 40، ص 327)
امام زمان(عج) نیز پس از امامان معصوم: در زدودن فقر مىكوشد و نه تنها فقر را كاهش مىدهد، بلكه به حذف كامل آن توفیق مىیابد. از یك سو سرمایههاى مادى فزونى مىیابد و رشد اقتصادىِ پایدار پدید مىآید و از دگر سو این امكانات، عادلانه توزیع مىشود و فشار و ستم سودجویان زیادهخواه از بین مىرود. سرانجام، مردم نیز سرشار از روحى الهى و آراسته به اخلاق و معرفت و تقوا مىشوند، چنانكه دامنه حرص و آز كه سرچشمه گناهانى چون تكاثر و بخل و احتكار و تنازع است، برچیده مىشود.
از پیامبر اكرم6 روایت است: »در زمان مهدى(عج) مال خرمن مىشود، هر كس نزد مهدى آید و گوید به من مالى ده! مهدى بىدرنگ بگوید بگیر«.
(بحارالانوار، ج 51، ص 88)
و اینكه خود مردم هم نیازهاى یكدیگر را با جان و دل برآورده مىكنند. از امام باقر7 در اینباره سخنى هست كه:
هنگامى كه قائم7 قیام كند، رفاقت و دوستى خالصانه (در میان مردم) رایج مىشود. اگر مردى دست در جیب برادرش فرو بَرَد و به اندازه نیازش بردارد، برادرش او را منع نمىكند.
(همان، ج 52، ص 372)
عزل و طرد كارگزاران ناصالح
منش رفتارى امیرالمؤمنین على7 با كارگزاران خود، از نمونههاى عالى تأكید عملى امامان معصوم بر لزوم عدالتگسترى كارگزار است. برخوردهاى آموزنده حضرت با برخى از كارگزاران خطاكار حتى در خطاهاى كوچك، از نمونههاى شایان ذكر در سیره ایشان است، براى مثال مىتوان به نامه توبیخآمیز آن حضرت به عثمان بن حنیف، والى بصره به خاطر شركت در مجلس میهمانى یكى از اشراف بصره اشاره كرد.
(نك: نهجالبلاغه، نامه 53)
اینگونه دقت و بررسى در عملكرد كارگزاران، از عدالت و سلامت فكرى و عملى حكومت حكایت دارد.
درباره كارگزاران حكومت حضرت حجت7 پس از ظهور نیز اوصافى در برخى روایتها آمده است كه هم نشان از عدالت و تقواى كمنظیر آنان دارد و هم از صلاحیت و تلاش و استقامت آنان سخن مىگوید.
امام سجاد7 درباره یاوران و كارگزاران حضرت حجت مىفرماید:
هنگامى كه قائم ما قیام كند، خداوند از دلهاى شیعیان ما دفع آفت كند و دلهایشان را چون پارههاى آهن كند و قوّت یك تن از آنان را همچون قوّت چهل مرد سازد و آنان حاكمان الهى بر روى زمین باشند.
(بحارالانوار، ج 52، ص 317)
امام صادق7 نیز در توصیف آنان فرموده است:
همانا یكى از آنان، قوّت چهل مرد دارد و قلبش از پارههاى آهن محكمتر است. اگر بر كوههاى آهن عبور كنند، آنها را (مىتوانند از جاى كنند) و شمشیرها را رها نسازد، جز با رضاى الهى.
(همان، ص 327)
عدالت گرایى در عزل و نصب كارگزاران مهدوى در عصر غیبت صغرا را، از بررسى نوع برخورد آن حضرت با برخى از مسئولان حكومتى كه كجروى را پیشه كارهایشان ساختند، مىتوان دریافت. براى نمونه، این روایت كاملاً گویاى این مطلب است:
ابوجعفر محمد بن على شلمغانى، معروف به ابن ابى الغراقى به عنوان دستیار سومین سفیر ناحیه مقدسه - حسین بنروح نوبختى - مشغول فعالیت بود. ایشان به ویژه در دوره اختفا و استتار حسین بنروح، نقش اصلى را به عنوان جانشین وى ایفا مىكرد و شیعیان به او مراجعه مىكردند. ولى شلمغانى با وجود این سابقه مهم و نیز جایگاه علمىاش، راه انحراف در پیش گرفت و این امر نه تنها به عزل و طرد وى انجامید، بلكه سرانجام به صدور لعن او از سوى ناحیه مقدسه منجر شد.
(الغیبة، صص 183، 239، 248 و 251)
عدالت اقتصادى در حكومت مهدوى
اجراى عدالت اقتصادى به عوامل گوناگونى بستگى دارد كه از مهمترین آنها، عدالت در بخش تولید و توزیع است. از نشانههاى اینگونه عدالت در دولت مهدى(عج)، این است كه امكانات تولید به طور یكسان در اختیار همگان است و هر فرد مىتواند از نعمتها و موقعیتهاى طبیعى براى تولید مفید بهره بگیرد.
بدین ترتیب، افراد بسیارى به حرفه سالم روى مىآورند و هر كس به اندازه همت و توان خود فرصت رشد و پیشرفت مىیابد. البته این همه به منظور رفع نیازهاى واقعى جامعه است، یعنى تولید در مسیر خواستها و نیازهاى اجتماع. بنابراین، هم تولید كنندگان بهرهمند مىشوند و هم عموم جامعه به رشد و رفاه اقتصادى مىرسند.
در عین حال، از عوامل مهم ظلمهاى اقتصادى، بىعدالتى در زمینه توزیع است. تقسیم ثروت ملى به صورت نابرابر و غیرمنطقى، شكاف طبقاتى گستردهاى را میان درآمدها ایجاد مىكند. از اینرو، تأثیر عدالت مهدوى بر عرصه اقتصادى، تقسیم اموال عمومى به شكل مساوى در میان مردم است. پیامبر اكرم6 مىفرماید:
به مهدى بشارتتان مىدهم، او در میان امت من برانگیخته مىشود و ساكنان آسمان و زمین از او خشنود خواهند بود. او اموال را به درستى تقسیم مىكند. مردى پرسید: مقصود چیست؟ فرمود: [بیتالمال] به شكل مساوى میان مردم تقسیم مىكند.
(بحارالانوار، ج 51، ص 81)
امام باقر7 در روایتى فرموده است: »آن حضرت (اموال را) برابر تقسیم مىكند و میان همه مردم با نیكوكار و بدكار به عدالت رفتار مىكند«.
(همان، ص 29)
از پىآمدهاى عدالت اقتصادى در جامعه مهدوى، بهرهمندى همه افراد جامعه از یك زندگى مادى مطلوب و آبرومندانه است، به گونهاى كه افراد نیازى به درخواست مال از دیگران نداشتهباشند.
زندگى در این سطح از رفاه، همراه با رشد عقلانى و پاكى درون و ریشهكنى صفات رذیلهاى چون حرص و طمع از دل و جان انسانها، همان حیات طیب است كه خداوند مىخواهد. زندگىاى كه در ساحت آن، رشد و تعالى معنوى مردم بهتر و سریعتر باشد. امام صادق7 درباره برخوردارى مردم از این سطحِ زندگى مىفرماید:
هنگام قیام قائم ما، زمین با نور خدایى روشن شود و شما به جست و جوى اشخاصى برمىآیید كه مال یا زكات بگیرند و كسى را نمىیابید كه از شما بپذیرد و مردمان همه به فضل الهى بىنیازگردند.
(همان، ج 52، ص 337)
عدالت قضایى در حكومت مهدوى
در تمامى جوامع بشرى، امر قضاوت جایگاهى ویژه دارد. شاهرگ حیات این دستگاه، اجراى عدالت در آن است. دادگسترى نیز تنها براى گسترش عدل و داد تأسیس شده است.
در عصر حاكمیت مهدى(عج)، عدالت در همه زوایاى زندگى اجتماعى جریان مىیابد. این عدالت به دستگاههاى قضایى هم نفوذ مىكند و جریان دادرسى را بر اساس حق و عدل تنظیم خواهد كرد. از برخى روایتها چنین برمىآید كه امام مهدى(عج) در قضاوت، مانند جد بزرگوارش امیرالمؤمنین على7 عمل مىكند و براى گرفتن بىكم و كاست حقوق مردم اصرار دارد؛ حتى اگر حق كسى زیر دندان دیگرى باشد، از زیر دندان آن غاصب بیرون مىكشد و به صاحب حق بازمىگرداند.
(منتخب الاثر، ج 2، ص 332)
در زمان حكومت آن دادگستر جهان، چنان عدالت مهدوى همگانى مىشود كه مردگان آرزو مىكنند كه به زندگى بازگردند و از بركات عدالت او بهرهمند شوند.
(همان، ص 65)
امام صادق7 درباره عدالت قضایى در دولت مهدوى مىفرماید:
دنیا به پایان نخواهد رسید تا آنكه مردى از خاندان من ظهور كند. وى به شیوه داوود7 حكم خواهد كرد بینه نخواهد خواست و به هر كس حقش را اعطا خواهد كرد.
(بحارالانوار، ج 52، ص 338)
رهآورد چنین داورى عادلانه این است كه حتى اگر مظلومى نتواند براى اثبات حق خود به شاهد و گواهى دست یابد، به سبب این گونه قضاوت به حق خود خواهد رسید.
در انتظار عدالت مهدوى
حضرت مهدى(عج) كارگزاران ناشایست قضایى را بركنار مىكند و آنان را كه سیرت پسندیده دارند، به كار مىگمارد. شیوه مدیریتى ایشان در بركنارى عمال ادارى، همانند سیره امام على7 است. در جامعه مهدوى هیچگونه نیرنگ بازى وجود ندارد و سیره كارگزاران او بر مدار عدل و قوانین عادلانه خواهد بود.
امام مهدى(عج) پس از ظهورش خود، عادلانه حكم مىكند و جامعه حكومتى خود را با فرهنگ عدالت پایهریزى خواهد كرد. در این جامعه، عدالت، معیار و ملاك سنجش همه چیز است و همگان باید خود را با معیار عدالت مهدوى بسنجند و راه صحیح عدل و سعادت را انتخاب كنند تا ظلم و تبعیض به كلى از جامعه برچیده شود.
عدل موعود، در دعاى امام رضا7 براى صاحب الامر، به گونهاى بسیار زیبا تصویر شدهاست:
خدایا با قیام او ظلم و ستم را نابود ساز و بمیران و عدالت را ظاهر ساز و بر فراز آور، با قیام او دین محض الهى را جلوهگر كن كه از هر كژى و بدعتى بركنار و پاكیزه است. خدایا با نور عدالت او ظلمتهاى تو در توى ستمگران را برملا كن و آتش كفر با حلاوت عدالت او خاموشگردان.
(الطوسى، مصباح المجتهد، ص 409)
به راستى كه نام زیباى اباصالح، حلاوتبخش كام دلهاست و شمیم عدل را در رواق جانها مىافشاند. امروز نگاهمان را فرش راهشان ساختهایم تا مگر آن عدالتگستر منتظر از راه برسد و قسط و عدل را تحفه جهانیان منتظر سازد و ما همچنان در انتظار طلوعى نشستهایم كه در آن، جهان را زیر پر و بال عدالت و رحمت خویش خواهد گرفت. ان شاء اللَّه.
نویسنده: سید حسین اسحاقی