• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 993)
پنج شنبه 12/5/1391 - 23:43 -0 تشکر 489216
ضرورت طرح مباحث مهدویت

ضرورت طرح مباحث مهدویت
خلاصه:
چرا در باره ی امام زمان (عج) مطالعه کنیم؟
غفلت و بی خبری از موضوعات مهم و اساسی، باعث بروز کاستی ها و نادرستی هایی در زندگی انسان می شود. انسان خردورز کسی است که مسایل زندگی را طبقه بندی کرده و برای هر نیازی ، جایگاه واقعی آن را تعیین کند تا مبادا امور مهم زندگی به فراموشی سپرده شود. برخی چنان سرگرم جمع آوری اطلاعات بی فایده یا کم ارزش هستند که دیگر به مطالعات جدی و ثمر بخش نمی پردازند. با تجدید نظر و اندیشه در این کاستی، باید به اموری که در سرنوشت و سعادت انسان ها موثر است پرداخته شود. ما شیعه هستیم و شیعه یعنی ، پیرو و دنباله رو امام و امام یعنی جانشین برحق پیامبر (ص) که حجت خدا بر روی زمین ، و اطاعتش بر همگان واجب است . حال چه مقدار در باره او می دانیم و تا چه حد به وظایف خود در برابر او آشنا هستیم؟
بر این اساس شناخت و آشنایی با امام مهدی (عج) که محور و مدار علم هستی است و جهان بر خوان مهر او نشسته امری بایسته است، ولی برای ملموس شدن این مهم، از زاویه های مختلف به آن نگاه می کنیم.

 

شناخت مهدی (عج) اساس اعتقادات
اعمال انسان از عقیده و ایمان او سرچشمه می گیرد. اگر اعتقاد انسان، درست و منطقی باشد، عمل او هم شایسته و هدفدار خواهد بود.کسانی که به خدا، پیامبر (ص) و امام(ع) عقیده ای استوار و قوی دارند، در عمل هم مسیری را انتخاب می کنند که با ایمان آنان ساز گار است. اگر بکوشیم اعتقاد خود را به امام زمان تقویت و شناخت خود را بیشتر کنیم، به یقین آثار زیبای آن را در رفتار و روابط خود با دیگران خواهیم دید.
از امام حسین (ع) سئوال کردند: راه خدا شناسی چیست؟
حضرت فرمدند: اینکه مردم هر زمان ، امام زمان خود را بشناسد، آن امامی که اطاعت او بر آنان واجب است.۱
امام معصوم ، جانشین پیامبر الهی است و جز از خدا و برای خدا نمی گوید و تنها به راه او فرا می خواند، بنابر این هر کس او را شناخت و به دنبال او رفت،به راه خدا رفته است:”من اطاعکم فقد اطاع الله ومن عصاکم فقد عصی الله ” .۲ من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه.۳ ” هرکس شما را اطاعت کند ،از خدا اطاعت کرده و هرکسی شما را نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است” شیعه و سنی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل کرده اند:”هرکس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است” چون امام نه یک راه که “تنها راه ” است و به همین جهت ” خداوند از بندگان هیچ عملی را نمی پذیرد جز آنکه مطابق اوامر و خواسته های او باشد واین میسر نیست مگر به سبب معرفت و شناخت امامان.”۴

امامت همتای قرآن و یادگار پیامبر (ص)
همه ما برای یادگاری های ارزشمند نزدیکان خود ارج قایلیم ودر حفظ و نگه داری آنها کوتاهی نمی کنیم. آیا امامت یادگار پیامبر خدا(ص) در میان امت نیست؟آیا حضرت رسول مارا به پیروی از آن سفارش نفرموده اند؟ همه مسلمانان قبول دارند که پیامبر اسلام(ص) فرمودند:” من در میان شما دو چیز گرانبها را می گذارم: کتاب خدا و خاندانم. تا وقتی به آن دو چنگ زنید واز آنها پیروی کنید هرگز پس ازمن گمراه نخواهید شد”. پیروی از امام وابسته به شناخت و آگاهی از او و مقام اواست واینکه او همتای قرآن و مفسر آن است.

معرفت، شرط انسان بودن
هر عاقلی قبول دارد که نباید نسبت به ولی نعمت خود، جاهل و غافل باشد. به همین دلیل خداجویی و سپاس از او، امری فطری و وجدانی است. طبق تعالیم فرهنگ شیعه ، امام واسطه فیض الهی است و آنچه از نعمت های خدا به عالم وجود می رسد،به سبب وجود امام (ع) است. در زیارت جامعه کبیره ” از بیانات امام هادی (ع) “آمده است:”خداوند به سبب شما (امامان) عالم را آغاز کرد و به سبب شما پایان خواهد بخشید و به واسطه وجود شما باران می فرستد وبه برکت وجود شما آسمان را بر زمین نگه داشته و از سقوط جز به اراده خود حفظ کرده است”
به راستی ، آیا خلاف ادب و انصاف نیست که درباره بسیاری از چیزها و افراد آگاهی های گسترده داشته باشیم، ولی از ولی نعمت خود که حق حیات بر ما و همه عالم دارد بی خبر باشیم؟

شناخت مهدی (عج) و برکات اجتماعی،سیاسی
شناخت عمیق نسبت به امام زمان (عج) از بعد اجتماعی هم ضرورت دارد. وقتی افراد تشکیل دهنده جامعه ، آن گونه که شایسته است امام خود را بشناسد، رفتار فردی و اجتماعی آنها تحت تاثیر آن معرفت قرار می گیرد.
۱- امروز بیشترین تلاش دشمن برای این است که ملت های اسلامی را نسبت به آینده خود نگران و ناامید کند و هویت فرهنگی و دینی آنان را نابود ساخته و فرهنگ و تمدن آنها را نا کار آمد جلوه دهد. آشنایی عمیق با امام مهدی (عج) و اهداف قیام و انقلاب او، نهال امید را در دل ها می رویاند و این امید سبب حرکت ، رشد و بالندگی آنان می شود. همان گونه که انقلاب اسلامی ، نتیجه همین اعتقاد و بینش بود و پایداری در جنگ ، محصول امید به پیوستگی حرکت ما به انقلاب جهانی مهدی(عج).
۲- شناخت امام زمان ،مانعی از همکاری و همراهی با ظلم و ستمگران می شود.آن که با امام مهدی (عج) آشنا شد، میداند و می فهمد که منتظر امامی است که هرگز با ظلم و ستم سازش نخواهد کرد. بنابر این می کوشد که خود نیز این گونه باشد.
۳- آن که امام زمان خود را به عنوان مصلح جهانی شناخت ، در جهت اصلاح و اخلاق و رفتار خود تلاش می کند تا برای جبهه ایمان عنصری مفید و موثر و کار آمد باشد، بلکه به اصلاح دیگران نیز می پردازد.
بنابر این اجتماع منتظر، اجتماعی است که در پرتو یاد و نام امام زمان(عج) ، به سوی خوبی ها و ارزش ها پیش می رود. جامعه ای این چنین ، جمعیتی هدف دار است و به سوی اهداف الهی و انسانی حرکت خواهد کرد واین همه از برکات معرفت و آگاهی ژرف نسبت به امام است. تذکر دیگر این که ، جامعه منتظر باعث تعجیل فرج و تحقق پیروزی نهایی است.

بایستگی شناخت امام از نظر فرهنگی
با توجه به برکات فراوان معرفت امام عصر(عج) ، دشمن از وسایل مختلف برای مقابله با فرهنگ مهدویت استفاده می کند . گاهی افرادی را اجیر می کند تا کتاب و مقالاتی را بنویسند و ذهن جوانان ما را گرفتار شبهات کنند و گاهی با ساختن فیلم ها، با ایجاد مسائل خرافی و دروغ و یا ساختن فرقه های گمراه و ساختگی ، در انحراف نسل جوان می کوشد. در چنین فضایی باید با تلاش فرهنگی در عرصه معارف مهدوی، راه را بر هجوم دشمن بسته و خود و عناصر جامعه را حفظ کنیم. مقام معظم رهبری (مد ظله) می فرماید:
” در نقطه مقابل تلاش دشمن، در جهت اعتماد و عمل و تبلیغ و تبیین حقیقت مهدویت حرکت کنیم”. ۵

پی نوشت:
۱- بحار الانوار، ج ۵،باب ۱۵، ج ۱، ص ۳۱۲٫
۲- مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
۳- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲،ص۴۰۹،ج۲٫
۴- کافی ، ج۱ ، باب نوادر، ص۱۴۳٫
۵- فصلنامه انتظار ، شماره ۲، ص ۳۷٫



 سنگینی باری که خدا به دوش ما می گذارد آنقدر نیست که کمرمان راخرد کند بلکه آنقدر است که ما را برای دعا به زانو در آورد.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 12/5/1391 - 23:49 - 0 تشکر 489230

مهدویت چیست؟ راهنما كیست؟

در منطق دین دو اصطلاح داریم كه یكی "هادی" و دیگری "مهدی" است از نظر قاعدة زبان و لغت هادی اسم فاعل و به معنای هدایت كننده و رهنمون است و مهدی اسم مفعول و به معنای هدایت شده می باشد. یكی از اسمهای خداوند در قرآن مجید هادی است یا « هادی المظلین» ای هدایت كنندة گمراهان. در سورة بقره از قرآن مجید دربارة هدایت سخن آمده است :

"بسـم اللـه الـرحمـن الـرحیـم. الـم، ذلـك كتاب لایب فیـه هـدی للمتقین...."

ا.ل.م سه حرف جدای از یكدیگر است ومعنی مستقل و یا یك جمله نیست و ظاهرا معنائی ندارد و اما بعضی از مفسرین گفته اند: ا.ل. م یعنی المهدی كه الف ولام ان حرف تعریف و حرف میم اول اسم مهدی است. اگر این تفسیر و تعبیر درست باشد معنای این آیه اینست كه:

"المهدی آن كتـابـی است كه هیچ شك و تردیدی در آن نیست و پرهیز كاران را هدایت می كند.

"پرهیزكاران چـه كسانی هستند؟

آیات بعد مشخصات پرهیزكاران را مشخص و معین كرده است:

"الـذیـن یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقنا هـم ینفقون"

"متقیان و پـرهیزكاران كسانی هستند كـه ایمان دارند و باور كرده اند كه این جهان دارای جان و روحی است و ظاهر عالم باطنی دارد. بوجود خداوند، عالم لاهوت، جبروت وملكوت ایمان دارند به وجود ارواح و روانهای گذشتگان وفرشتگان و موجوداتی كه از دید انسانها غایب هستند. پرهیزكاران كسانی هستند كه نمازودعا می خوانند و به غیب توجه می كنند و چون ایمان به غیب دارند می كوشند تا با غیب عالم و جان جهان ارتباط برقرار كنند، كه "الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه"

از ظاهر آیه اینطور می فهمیم كه این ایمان به غیب هنوز ایمان و باوری در حدود علم الیقین است و در پله و مرحلة اول ایمان و باور می باشد، لذا نماز می خوانند تا به مرتبة عین الیقین برسند و پرده از جلو دیدگانشان كنار رود و آنچه را كـه قبلا" باور كرده اند ببینند. دیدن غیب و فرشتگان و روانها و عالم پس از مرگ و بهـشت و دوزخ قبـل از آنكه تحول پیدا كنیم و به آن عالم برویم مقـام "عیـن الیقیـن" و معرفت محسوس و مشاهده ای و تجربی و ایمانی است.پس معرفت پرهیزكارانی كه به غیب ایمان دارند در حد علم الیقیـن اسـت كه با خواندن نماز به عین الیقین تبدیل می شود و ایمانشان قویتر می گردد.

اگر شما از راه مطالعة قرآن و شنیدن روایات ائمة اطهار ایمان داشته باشید جزء پرهیزكاران هستید، البـته به شـرط اینكه سایر ابعاد پرهیزكاری را داشته باشید.ولی انسان به ایمانی در مرتبة علم الیقین قانع نیست یعنی اگر از زبان قرآن می شنود كه عالم غیبی هست و فرشتگان و عالم ملكوت وجود دارد، ‌میل دارد این عوالم را ببیند و حس و تجربه و آزمایش كند تا به مرتبة عین الیقین و ایمان حسی و اعتقاد تجربی برسد. قرآن می فرماید از نشانه ها و علائم پرهیزكاران اینست كه به غیب ایمان دارند و برای تقویت آن نماز می خوانند تا به معرفت كاملتری برسند."و مما رزقنا هم ینفقون" یكی دیگر از ابعاد تقوی چنانكه در قرآن آمده، انفاق در راه خدا از آنچه كه او به عنوان روزی عنایت فرموده، می باشد. پرهیزكاران ایمان به غیب دارند و نماز می خوانند و از آنچه كه خداوند به عنوان روزی به ایشان عنایت فرموده انفاق می كنند. از نظر خدا خدمت به خلق و پرداخت مالیات، سه مرحله برای پیروان اسلام مقرر شده است.

مرحلة اول پرداخت مالیاتهای واجب مثل خمس و زكات است كه می باید طبق قانون اسلام مالیاتی مقرر از آنچه خدا به شما عطا كرده به فقرا و مستمندان و یا دولت پرداخت كنید. مرحلة دوم انفاق است به این معنی كه شما بقدر رفع احتیاج و نیازهای شخصی برای خود نگهداری و اضافة مال دنیا را در راه خداوند به دیگران ببخشی.

بعد مرحلة ایثار است كه شما از آنچه داری خودت استفاده نكنی و همه را به دیگران عطا كنی. مثلا شما از مال حلال غذائی پخته ای و می خواهی استفاده كنی، بقدر رفع احتیاج خود، مصرف و بقیه را در راه خدا به فقرا و مستمندان می دهی، این انفاق است كه گفتیم مرتبة دوم بذل و بخشش است. "و مما رزقنا هم ینفقون."

پرهیزكاران ازآنچه خداوندبه ایشان عطافرموده به اندازةرفع احتیاج استفاده می كنندوبقیه رادرراه خدامی بخشند. انفاق تنها شامل مسائل مادی و اقتصادی نیست، در این آیه از آنچه خداوند عطا و عنایت كرده به عنوان روزی سخن رفته است، مال و وقت و دانش، نیروی جسمی و هنر و غیره و آنچه عطا فرموده است روزی می باشد. اما مرحلة ایثار اینست كه غذای تهیه شده را به فقرا و نیازمندان می بخشی و خودت هیچ استفاده ای نمی كنی.

"و یؤثرون به اموالهم و انفسهم خصاصا" "ایثار می كنند از اموال و جانشان مخصوصا." بعد اول پرهیزكاری ایمان به غیب، بعد دوم نماز و دعا و كوشش برای ارتباط با غیب، بعد سوم انفاق و بعد چهارم ایثار است.

پرهیزكاری ابعاد دیگری نیز دارد. "ولذین بما انزل الیك و ما انزل من قبلك" پرهیزكاران كسانی هستند كه به آنچه بر پیامبر اسلام و انبیاء قبل از ایشان نازل شده است ایمان دارند. پس بعد دیگر تقوی و پرهیزكاری، ایمان و باور داشتن احكام و تعالیمی است كه بر پیغمبر اسلام و پیامبران گذشته نازل شده است. پس پرهیزكار به وحدت ادیان معتقد است و همه كتب و رسل انبیاء گذشته را از جانب خدای متعال می داند.

بعد دیگر تقوی و پرهیزكاری ایمان به عالم پس از مرگ، بقا روح بعد از مرگ و ایمان به روز رستاخیز و حساب است كه قرآن در آیة بعد می فرماید:

"و بالاخره هم یوقنون" "آنها به روز بازپسین و آخرت یقین دارند."

اینها ابعاد یك فرد پرهیزكار بود وقرآن می فرماید فردی كه دارای چنین صفات و مشخصات پرهیزكاری است، باید هدایت شود و یا اینكه هدایت می شود. و امام یا المهدی شخصی را كه دارای صفات پرهیزكاران است هدایت می كند.

"اولئك علی هدی من ربهم و اولئك هم المفلحون" آن كسانی كه دارای همة ابعاد تقوی هستند یك راهنمائی و هدیه یا هدایتی نزد پروردگارشان خواهند داشت و چون آن را از پروردگار دریافت كنند، آنوقت رستگار هستند و اهل نجات و فلاح و رستگاری می باشند.

در اینجا برای افراد ظاهر بین سوالی مطرح است: كسی كه به غیب ایمان دارد و نماز می خواند و به آنچه كه پیامبر اسلام و سایر انبیاء قبل از ایشان نازل شده و نیز به روز جزا ایمان دارد، مگر هنوز هدایت نشده است، كه باید به دست المهدی یا امام یا هادی دوران و یا پروردگار دانای توانا هدایت شود؟ این انسان پرهیزكار با این همه تقوی چه كسری دارد كه باید احتیاج به هدایت داشته باشد؟

علمای ربانی می فرماید: هدایت بر دو نوع است.

هدایت به عنوان ارائة طریق.

هدایت به عنوان ایصال به مطلوب.

برای روشن شدن این دو مرحله و یا این دو نوع هدایت مثالی می زنیم: شما می خواهید به منزل دوستتان بروید، از شخصی آدرس منزل او را می پرسید و او به شما نشانی می دهد یعنی ارائة طریق می كند و می گوید: مكتب روحی و تطهیر اخلاقی وحدت نوین جهانی: جادة دماوند، ابتدای منطقه تهرانپارس ـ خیابان صد و پنج ـ خیابان صد و ده شرقی پلاك چهل و یك.

تا اینجا او شما را راهنمائی كرده و راه را به شما نشان داده است كه این راهنمائی و هدایت را ارائة طریق می گویند. اما یك وقت آدرس را می پرسی و او ارائة طریق می كند و علاوه بر آن خودش همراهت می آید و می گوید اینجا سالن وحدت نوین جهانی است.

این راهنمائی كه شخص راهنما جلوبیفتد و كوچه به كوچه ببرد تا شمارا به مقصود برساند، هدایت ایصال به مطلوب نامیده می شود. یك فرد پرهیزكار بوسیلة پیامبران و قرآن از هدایت نوع اول كه ارائه طریق باشد برخوردار شده است و فهمیده كه غیبی هست و باید نماز بخواند تا با غیب مربوط شود و به آخرت یقین آورده.

یك فرد پرهیزكار فهمیده است كه كار انبیاء گذشته بجا بوده و وحدت ادیان صحیح است. یك پرهیزكار سطح معرفتش آنقدر بالا رفته كه می داند روزی، روزانه حواله می شود و روزی هیچكس برای ده سال بعد حواله نشده و چون نمی داند كه فردا زنده است یا خیر، صرفه جوئی نمی كند. پرهیزكار می داند كه عالم تشكیلاتی مثل اداره دارد و هر روز در جای خود به حساب می آید، پس نسبت به خداوند بدبین نیست و خدا را غافل نمی داند و بی توكل نیست و می داند كه خودش امورش را اداره نمی كند، بلكه خدا در امور صاحب اختیار است. پس به غیب ایمان دارد.

اما این شخص پرهیزكار بوسیلة كتب انبیا و زبان بزرگان و راهنمایان دین هدایت شده است و می بایست ایصال به مطلوب نصیب او شود و احتیاج به امام و رهنمون و رهنما و هادی و مهدی دارد، تا آن راهنما و امام دستش را بگیرد و به خانة محبوب راهنمائی كند و او را به مقصود برساند. ایصال به مطلوب وصل شدن و رسیدن به محبوب و معبود است. مهدی چون خانة معشوق را بلد است سر راه می ایستد و عشاق و پرهیزكاران و مؤمنین و متقین را كه آمادگی رسیدن به خانة معشوق را دارند به خانة معبود می رساند.

البته آنها باید از رهنما و مهدی پیروی كنند و دستوراتش را بكار ببندند تا به معشوق برسند. شما آدرس مكتب روحی وحدت را از دوستی پرسیده اید و او می خواهد شما را به تالار وحدت نوین جهانی برساند، آیا نمی باید در طی راه از او اطاعت كنید، تسلیم او باشید و مثل یك شیعه پیرو او باشید؟ اگر او گفت باید از خیابان بالایی برویم و شما تمرد كردی معلوم است كه احتیاج به راهنما نداری.

تـرسم نـرسی بـه كعبه ای اعرابی كـاین ره كه تو میـروی به تركستان است

مهدویت نوعی

در منطق دین دو نوع مهدویت داریم یكی مهدویت نوعی و عام یا عمومی و دیگری مهدویت الهی خاص و مطلقه. شما به یك فرد برخورد می كنید كه ادعا دارد هدایت شده و به مطلوب رسیده و از غیب اگاه است گروهی را جذب كرده، امام آنها شده و آن گروه را راهنمائی می كند كه به مقصود و مطلوب برساند. این آدم مهدی از نوع مهدویت عامه و نوعی است و مهدی موعود و مصلح جهان نیست.

از زمان خاتم الانبیاء پیغمبر اسلام دوران مهدویت نوعی شروع شده و ادامه یافته است. دوران مهدویت نوعی تا ظهور كلی حضرت مهدی صاحب الامر ادامه دارد. از زمان پیغمبر اسلام تا كنون افراد بسیاری بوده اند كه با عمل كردن به احكام اسلام و اجرای قوانین قرآن و تعالیم انبیا عظام دارای مقام تقوی شده اند و از جانب خداوند و به قدرت و عنایت او به پشت پرده غیب راه یافته اند و به مقام فلاح و رستگاری رسیده اند و دارای مقام مهدویت شده اند ماموریت یافته اند كه عاشقان حقیقت را رهنما باشند و دست آنها را بگیرند و به مطلوب و مقصود برسانند.

همه عارفان و مرشدان طریقت و آنها كه از طریق شریعت محمدی به مقام تقوی و هدایت رسیده اند مهدی نوعی هستند.معنای ولایت فقیه كه امروز در كشور جمهوری اسلامی ایران مطرح است با مسئله مهدویت تطبیق می كند. كسی كه بر دیگران ولایت دارد باید مهدی و هدایت شده باشد و به پشت پرده غیب جهان راه پیدا كرده باشد و این مهدویت نوعی است.

مهدویت مطلقه یا مهدی موعود

‌در همه ادیان مسئله ظهور موعود غایب پیش بینی شده است همه انبیاء و اولیاء وعده داده اند كه در آخر الزمان یعنی پایان خط انبیاء، شخصیتی الهی كه دارای مقام ولایت مطلقه و رسالت الهیه باشد ظهور خواهد كرد و جهان را از دوئیت و نفاق به سوی صلح و وحدت رهنمون خواهد شد. مهدی موعود در عصر خود مهدیان نوعی را جذب و متحد و تسلیم خواهد كرد و بر آنها غالب خواهد شد.

در هر دین و مذهبی مهدی موعود بنام و مشخصاتی خوانده می شود و همه پیروان ادیان در انتظار ظهور این قائم و راهنمای الهی هستند.مایقین داریم كه هنوز این ظهور در جهان صورت نگرفته است و آنها كه ادعای ولایت مطلقه و مهدویت كلیه كرده اند مدعیانی بیش نبوده اند كه باید آنها را تكذیب كرد زیرا ادعایشان با دلیل توام نبوده است و می بینیم كه جهان روی صلح وحدت ندیده و بشریت متفرق هستند و كثرت به جای وحدت و یگانگی و همبستگی در جهان حكومت می كند. جهان بشریت در اتش نفاق و استعمار و استثمار می سوزد و ظلم و بیداد جای عدل و داد را گرفته است همه ناراحت هستند و در انتظار منجی عالم بشریت دقیقه شماری می كنند.

آن روز نزدیك است كه خداوند حی منان بر بشریت منت بگذارد و حقیقت جویان را از زلال معرفت سیراب و مستفیض فرماید، جهان را صلح و وحدت ببخشاید و طبیب اعلم الهی برای معالجه بیماران بشریت قدم بر دیدگان همگان بگذارد، بكوشیم تا زمین را آماده قدوم مصلح جهان بسازیم و خود را شایسته پیروی از آن امام بحق گردانیم.

تذكر : خوشبختانه همین روزها كه این مقاله را تقریر می كردیم درباره مهدویت عامه و مهدویت خاصه درس می گفتیم كتابی زیر عنوان "یاد نامه استاد شهید مرتضی مطهری" كه زیر نظر استاد و دانشمند محترم دكتر سید عبدالكریم سروش تهیه شده واز سوی سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی به مدیریت برادر عزیزمان آقای علی محمدی اردهالی انتشار یافته است به مقاله ای برخورد كردیم زیر عنوان "رساله لب الباب در سیر و سلوك اولی الاباب" از تراوشات علامه فقید عارف بالله شخصیت روحانی بی نظیر معاصر شادروان استاد سید محمد حسین طباطبائی صاحب "تفسیر المیزان" كه با مقدمه و كوشش عارف وارسته اقا سید محمد حسین حسینی تهرانی تدوین گردیده است . در صفحه دویست وچهل وچهار این كتاب و در بند بیست و یك این رساله درباره ولایت عامه و خاصه یا مهدویت عامه و خاصه نوعیه و مطلقه چنین آمده است:

"شیخ و استاد و آن بر دو نوع است استاد عام و استاد خاص استاد عام آنست كه به خصوصه مامور به هدایت نباشد و رجوع به او از باب مراجعه به اهل خبره و در تحت عموم "فاسئلوا اهل الذكران كنتم لا تعلمون" بوده باشد و لزوم رجوع به استاد عام فقط در ابتدای سیر و سلوك است و وقتی كه سالك مشرف به مشاهدات و تجلیات صفاتیه و ذاتیه شد دیگر همراهی او لازم نیست.

اما استاد خاص آن است كه به خصوصه منصوص به ارشاد و هدایت است و آن رسول خدا و خلفای خاصه حقه او هستند و سالك را در هیچ حالی از احوال از مرافقت و همراهی استاد خاص گریزی نیست اگر چه به وطن مقصود رسیده باشد. البته مراد همان مرافقت باطنی امام است با سالك نه همراهی و مصاحبت در مقام ظاهر چون واقعیت و حقیقت امام همان مقام نورانیت اوست كه سلطه بر جهان و جهانیان دارد.

اما بدن عنصری او گر چه آن نیز با سایر بدنها امتیاز دارد لكن آن منشاء اثر و متصرف در امور كائنات نیست و برای توضیح این نكته متذكر می گردد كه آنچه در عالم خلقت تحقق می یابد منشاء آن صفات و اسماء الهیه است و حقیقت امام همان اسماءو صفات خداست. بنابراین اصل فرموده اند كه چرخ عالم هستی و افلاك و همه كائنات بدست ما حركت می كند و آنچه واقع شود باذن ما واقع می شود "بنا عرف الله بنا عبدالله".

بنابراین سالك در حال سیر در مراتب نورانیت امام علیه السلام سلوك می نماید و به هر درجه ای كه صعود كند و در هر مرتبه ای كه باشد امام علیه السلام آن مرتبه را حائز بوده و با سالك در آن درجه و مرتبه معیت دارد و هم چنین بعد از وصول نیز مرافقت امام لازمست چون اداب كشور لاهوت را نیز باید به سالك بیاموزد . بنابراین مرافقت امام در هر حال از شرائط مهمه بلكه از اهم شرایط سلوك است.

در اینجا نكاتی است بس دقیق كه در بیان نیامده و فقط باید خود سالك بوسیلة آن حقایق را دریابد محیی الدین عربی نزد استادی رفت و از كثرت ظلم عصیان فراوان شكایت نمود استاد فرمود: به خدای خود توجه كن سپس چندی بعد نزد استادی دیگر رفت و همچنان از بیداد و شیوع معاصی سخن گفت. استاد فرمود: "به نفس خود توجه كن" در این موقع ابن عربی گریه آغاز كرد و اختلاف پاسخها را از استاد جویا شد. استاد فرمود: "ای نور دیده جوابها یكی است او تو را به رفیق دعوت كرد و من تو را به طریق دعوت می كنم" باری این داستان را برای آن آوردیم كه دانسته شود، سیرالی الله منافاتی با سیر در مراتب اسماء و صفات الهیه كه همان مقام امام است ندارد بلكه بسیار نزدیك است و بلكه حقا یكی است و در آن مرحله دوئیت یافت نمی شود بلكه هر چه هست نور احدیت است كه نور خداست.

غایه الامر از آن نور به تعبیرات مختلفه سخن می رود گاهی به اسماء و صفات الهیه و گاهی به حقیقت یا نورانیت امام از آن تعبیر می كنند:

عبـا راتنــاشتـی و حسنـك واحــد و كـل الـی ذاك الـجمـال یشیــر

اما استاد عام شناخه نمی شود مگر به مصاحبت و مرافقت با او در خلاء و ملاء تا بطور یقین برای سالك واقعیت یقین او دستگیر شود و ابدا" به ظهور خوارق عادات اطلاع بر مغیبات و اسرار و خواطر افراد بشر و عبور بر آب و اتش و طی الارض و الهواء و استحضار از آینده و گذشته و امثال این غرائب و عجائب نمی توان پی به وصول صاحبش برد، زیرا كه اینها همه در مرتبه مكاشفه روحیه حاصل می شود و از آنجا تا سر حد وصول و كمال راه، بینهایت است و تا هنگامیكه در استاد تجلیات ذاتیه ربانیه پیدا نشود استاد نیست و به مجرد تجلیات صفاتیه و اسمائیه نمی توان اكتفا كرد و آنها را كاشف از وصول و كمال دانست.

منظور از تجلی صفاتی آنست كه سالك صفت خدا را در خود مشاهده كند و علم یا قدرت و یا حیات خود را حیات و علم و قدرت خدا ببیند. مثلا" چیزی را كه می شنود ادراك كند كه خدا شنیده.

و او سمیع است و چیزی را كه می بیند، ادراك كند كه خدا دیده.

و او بصیر است و یا در جهان علم را منحصر به خداوند كند و علم هر موجودی را مستند به علم او بلكه نفس علم او مشاهده كند.

مراد از تجلی اسمائی آن است كه، صفات خدا را كه مستند به ذات او هستند در خود مشاهده كند( مثل قائم ، سمیع ، بصیر ، حی و قدیر و امثال اینها.) مثلا" ببیند كه علیم در عالم یكی است و او خدای متعال است و دگر خود را در مقابل او علیم نبیند، بلكه علیم بودن او عین علیم بودن خداست، یا ادراك كند كه حی و زنده یكی است و او خداست و خود او اصلا" زنده نیست بلكه زنده خداست و بس.

بالاخره وجدان كند كه "لیس القدیر و العلیم و الحی الاهوتعالی و تقدس" البته ممكن است تجلی اسمائی در خصوص بعضی از اسما الهیه صورت گیرد و هیچ ملازمه ای در بین نیست كه چـون در سالك یـكی یا دو اسم تجلی كرد حتما باید بقیة اسماء تجلی كند.

اما تجلی ذاتی آن است كه ذات مقدس حضرت باریتعالی در سالك تجلی نماید. و آن وقتی حاصل می شود كه سالك از اسم و رسم گذشته باشد و به عبارت دیگر بكلی خود را گم كرده و اثری در عالم وجود، از خود نیابد و خود و خودیت خود را به خاك نسیان سپرده باشد.

"و لیس هناك الا الله" در این موقع دیگر ضلال و گمراهی برای چنین شخصی متصور نخواهد بود زیراتا ذره ای از هستی در سالك باقیست هنوز طمع شیطان از او قطع نشده است، و امید اضلال واغوای او را دارد. ولی وقتی كه به الله تبارك و تعالی سالك بساط خودیت و شخصیت را در هم پیچید و قدم در عالم لاهوت نهاد و در حرم خدا وارد شد، لباس حرم در بر كرد و به تجلیات ذاتیة ربانیه مشرف آمد، ‌شیطان دندان طمع را از او كنده و در حسرت می نشیند . استاد عام باید بدین مرتبه از كمال برسد والا به هر كسی نتوان سر سپرد و مطیع و منقاد گشت.

هـزار دام به هر گام این بیابانست كـه از هـزار هـزاران یكی از آن نجهــند

بنابر این نباید در مقابل هر كسی كه متاعی عرضه می كند و بضاعتی ارائه می دهد و كشف و شهودی ادعا می نماید سر تسلیم فرود آورد. بلی درجائی كه تحقیق و تدقیق در حال استاد و شیخ متعذر و متعسر باشد باید توكل به خدا نموده و آنچه را كه او بیان می كند و دستور می دهد با كتاب خدا و سنت رسول خدا و سیرة ائمة طاهرین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین سنجد اگر موافق بود عمل نماید والا ترتیب اثر ندهد. بدیهی است چون چنین سالكی با قدم توكل بخدا گام بر می دارد . شیطان بر او سلطه نخواهد یافت.

"انه یس له سلطان علی الذین امنوا و علی ربهم یتوكلون انما سلطانه علی الذین یتولونه والذین هم به مشركون."

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.