حقیقتا حضرت صاحب الامر علیه السلام را چه شان رفیعی است که اینگونه معصومین بزرگوار نسبت به ایشان اظهار محبت و علاقه می کنند . این شیدایی گاهی برخی ائمه را به گونه ای واله کرده که نه تنها سخن از عشق و محبت می گویند; بلکه اظهار ارادتی خالصانه دارند . خلاد بن صفار می گوید: «سئل ابو عبدالله علیه السلام هل ولد القائم علیه السلام؟ فقال: لا ولو ادرکته لخدمته ایام حیاتی (11) ; از امام صادق علیه السلام سؤال شد که آیا قائم به دنیا آمده است؟ ! حضرت فرمودند: خیر! اگر او را درک کردم در ایام زندگانیم خدمتگذار او خواهم بود .» آدرس روایت بالا بحارالانوار جلد 34 صفحه 245 حدیث 23 و در كتاب غیبه نعمانی صفحه 245 -------------------------------------------------------------------------- این اظهار ارادت در روایتی دیگر نیز چنین انعکاس یافته است: سدیر صیرفی می گوید: من، مفضل بن عمر، داود بن کثیر رقی، ابوبصیر و ابان بن تغلب بر مولایمان امام صادق علیه السلام وارد شدیم; پس آن حضرت را در حالی بس عجیب دیدیم که بر روی خاک نشسته بود و لباسی پشمین بر دوش انداخته و بسان مادری جوان مرده با سوز تمام می گریست; به گونه ای که آثار حزن و اندوه سراسر وجود مبارکش را فرا گرفته بود و اشک بر پهنای صورتش جاری بود و چنین می فرمود: «سیدی غیبتک نفت رقادی، وضیقت علی مهادی وابتزت منی راحة فؤادی . سیدی غیبتک اوصلت مصائبی بفجایع الابد وفقد الواحد بعد الواحد بفناء الجمع والعدد فما احس بدمعة ترقا من عینی وانین یقشا من صدری (12) ; سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، خاطرم را پریشان ساخته، آرامش دلم را از من سلب نموده است . سرور من! غیبت تو مصیبتهای مرا به مصیبتهای دردناک همیشگی متصل ساخته و از دست دادن [یاران] ; یکی بعد از دیگری را به نابودی اجتماعات و افراد کشانده است . [بلاها و سختیها، رنجها و اندوهها آنچنان بر دلم سنگینی می کند که] دیگر اشک دیده و فریادهای سینه ام را احساس نمی کنم .» همان جلد پنچاه و یک صفحه 219 شیخ طوسی، کتاب الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ص 167 روایان این روایت مثل مفضل بن عمر و ابان بن تغلب از بزرگان راویان اهل بیت هستند و این مفضل بن عمر همان كسی است كه توحید مفضل را امام صادق به ایشان تعلیم كرد . -------------------------------------------------------------------------- در روایتی شگفت انگیزتر، ششمین آفتاب فروزان سپهر ولایت و امامت چنین فرموده اند: «انی لو ادرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الامر (13) ; به درستی که اگر من آن روز را درک می کردم; جانم را برای صاحب این امر (امام زمان علیه السلام) نگه می داشتم .» گر قسمتم شود که تماشا کنم تو را *ای نور دیده! جان و دل اهدا کنم تو را بحار جلد 34 یا 52 صفحه 273 حدیث 50 در باب علامات ظهور امام عصر كتاب غیبه نعمانی صفحه 273 در این روایت هم ابی خالد كابلی است كه موثق و مورد اطمینان است البته معمر هم در روایت است كه مشترك بین چند نفر است و بعضی موثق اند