در عهد خلافت مأمون خلیفه عباسی، اسپهبد مازیار به جر شاه یا پادشاه كوهستان ملقب گردید. این كوه بخشی از كوههای آپارسن قدیم بود كه در كتاب اوستا او پامیری یسنا خوانده میشد و اكنون نیز همین نام در سوادكوه وجود دارد
در برخی از اسناد و مكتوبات تاریخی بجای مانده از جمله كتاب التدوین، سوادكوه را همان ناحیه مشهور فرشوادگر دانستهاند كه در آثار مورخین مختلف در طی دوران تاریخی فرشوادگر، پرشخوارگر، پتشخوارگر، پرخواتروس، فرشوادجر، پذشخوارگر نیز خوانده شدهاست.
درهمین كتاب ذكر شده كه تا زمانحكومت فریدون، ششمین پادشاه پیشدادی ایران، سوادكوه جزء اقطار مازندران در حوزه فرشوادگر بوده و فریدون در ناحیه شیلاب یاتیلاب سوادكوه بزرگ شدهاست. در كتاب اوستا نیز آمده كه فرشوادگر در جنوب دریای فرا فكرت قرار دارد و تخت گاه دیوان مازنی است
در تحولات اجتماعی و تاریخی بعد از قرن پنجم تا اواخرقرن سیزدهم هجری قمری نیز همواره نام سوادكوه بعنوان منطقهای امن و محفوظ مطرح بودهاست. بهمین دلیل باید اذعان داشت كه بافت فرهنگی، اجتماعی و تمدن غنی و باستانی این منطقه به سنت دیگر مناطق كشور در طی فراز و نشیبهای تاریخ دچارآسیب كمتری شدهاست
نام این منطقه از واژههند و ایرانی سو، زئو، دئو، گرفته شده كه معادل واژه فارسی روشنائی است. واژههای شبیه آنها نیز كماكان در گویش و نام اماكن مختلف وجود دارد. واژه سات نیز در اغلب نقاط مازندران بجای واژه صاف و روشن بكار میرود. در سوادكوه نیز در نام روستای سات روآر، مرتع سوته، رودخانه ذبیر و در زیرآبو سئو رویا آب روشن، فرمانهای مختلف این واژه باستانی دیده میشود
درحال حاضر نیز اهالی منطقه كوههای صاف و عاری از درخت را ساكو میخوانند كه مخفف كلمه سات كوه یا كوه صاف میباشد