• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 597)
چهارشنبه 11/5/1391 - 18:37 -0 تشکر 488026
زندگی نامه ی حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی رحمت الله علیه

زندگی نامه ی حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی رحمت الله علیه
زندگی نامه ی حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی رحمت الله علیه

طلوع حیات
نهمین روز فروردین ماه 1287ش. سپیده حیات طفلی پاك طینت از خانواده‎ای مذهبی سر زد. شور و اشتیاق آن روز با جشن ولایت و عید غدیر سال 1327 قمری همراه بود و این میلاد، شادی افزونتری برای اطرافیان كودك به ارمغان آورد.
نام فرزند را «سید رضا» نهادند تا به بركت این نام و نورانیت آن ایام برای همیشه «بهاء الدین» باشد. نسب نیاكان ارجمند وی به امام سجاد ـ علیه السلام ـ می‎رسد و اجداد و پدران والا مقام او هر یك بسان گوهر تابناكی در دوران ظلمت درخشش خاصی داشته‎اند. برخی از آنان عهده‎دار تولیت حرم فاطمه معصومه ـ علیها السلام ـ بودند و تنی چند از خادمان مخلص بارگاه آن پاك بانوی بلند اختر محسوب می‎شدند.

چهارشنبه 11/5/1391 - 18:41 - 0 تشکر 488030

پدر سید رضا، سید صفی الدین بود كه افتخار خدمتگزاری آستان مقدس حضرت معصومه را داشت. انس فراوان او با قرآن، عشق وافر به قرائت آیات الهی و حافظة چشمگیر وی موجب اعتماد علما به اندوخته‎های ذهنی سید صفی الدین شده بود، به طوری كه او را «كشف الآیات علما» می‎نامیدند. آن چه صفات برجسته‎ای به وی بخشید مناعت طبع، بلند نظری و اشتیاق خدمت به جامعه بود.
مادر سید رضا، فاطمه سلطان ـ معروف به زن آقا ـ بانویی مؤمن و مخلص بود كه همسری مهربان و زیرك برای سید صفی الدین محسوب می‎شد. وی از نوادگان اندیشمند والا مقام ملا صدرا شیرازی بوده است. بانویی كه صفا و صمیمیت در زندگانی، قناعت و ساده زیستی در دوران حیات و عشق و علاقه به همسر و فرزندان وی را از دیگران ممتاز ساخته بود و انسی فراگیر با قرآن و الفتی چشمگیر با دعاهای معصومان ـ علیهم السلام ـ داشت و هماره دامن وجود خود را لبریز از معنویت و نورانیت می‎نمود.

چهارشنبه 11/5/1391 - 18:42 - 0 تشکر 488031

دوران كودكی


اوان كودكی سید رضا همراه با نشانه‎هایی چون حافظة فوق العاده، استعداد بسیار و درك جهان اطراف بود به طوری كه خود دربارة آن دوران این چنین می‎فرماید:
«یك ساله كه بودم افراد پاك طینت و نیكو سرشت را دوست داشتم و علاقه‎ای قلبی به آنان پیدا می‎كردم. خیر و شر را می‎فهمیدم و بین انسانهای خیر و نیكوكار و افراد شرور و طغیانگر فرق می‎گذاشتم.»
سید رضا چون به دو سالگی رسید به مكتب خانه پای گذاشت. حمد و سوره، اذان و اقامه و سپس قرائت قرآن را یاد گرفت و آن گاه خواندن و نوشتن را آغاز كرد.
در شش سالگی دورة مكتب تمام شد و برای آموختن درسهای دیگر به مكتب دیگری رفت تا در این محل نصاب الصبیان ـ كه معانی لغات را به صورت شعر بیان می‎كند ـ و دیگر كتابها را بیاموزد.
روزهای تابناك این ایام همراه با طلوع آفتاب بهروزی و شادكامی سید رضا بود. زیرا خبر موفقیت‎های او به گوش آیة الله سید ابوالقاسم قمی رسید و ایشان كه فردی فروتن و دانشمندی پارسا و مردی پر اخلاص بود، شیرین‎ترین لحظات شوق و شادمانی را با تشویقهای پی در پی و فراگیر برای سید رضا فراهم ساخت.

چهارشنبه 11/5/1391 - 18:51 - 0 تشکر 488041

شوق بی‎پایان


آن لطف خداوندی و این تلاش و پشتكار فراگیر مقدمه‎ای خجسته برای سید رضا فراهم می‎كند. به طوری كه شوقی فراگیر و عشقی فراوان به تحصیل پیدا نموده، كتابهای مقدمات را یكی پس از دیگری فرا می‎گیرد.
پیش از دوازده سال نداشت كه آمادگی خود را برای امتحان نزد حاج شیخ عبدالكریم حائری ـ مؤسس حوزه علمیه قم ـ اعلام كرد و موفقیت تحسین برانگیز وی در مقابل حاج شیخ، شروعی خجسته برای ارتباط صمیمی با ایشان گردید.
در این زمان بود كه همنشین این طلبة سخت كوش درس و بحث و زندگی‌اش كتاب می‌شود. به گونه‌ای كه نوجوانی حدود شانزده ساعت تلاش علمی نموده و لحظه‌ای از فرصت خویش را از دست نمی‌دهد!! افزون بر كتابهای حوزوی، بسیاری از علوم مفیدی كه برای هر طلبه ضروری است فرا گرفته، برای بهره‌گیری بهتر از روزها و ساعات یك سال از مدرسه بیرون نمی‌رود، گرچه فاصله وی ازمدرسه فیضیه تا منزل بیش از هزار قدم نبوده است. مادرش كه ساعت استراحت سید را می‌دانسته، در ساعت خاصی به فیضیه می‌رود تا فرزند خود را دیدار كند. روزهای پرفروغ و شبهای پرتوفیق آن ایام به گونه‌ای سپری می‌شده كه پیش از طلوع آفتاب سه یا چهار مباحثه انجام داده، گاهی قبل از اذان صبح دو درس را به پایان برد.

چهارشنبه 11/5/1391 - 18:52 - 0 تشکر 488042

شوق بی‌پایان و پشتكار فراوان وی در حوزه به آن جا انجامید كه مدرسی موفق و پذیرفته فراهم ساخت. درس وی در بسیاری از مدارس قم شروع گشت. چند دوره «جامع المقدمات»، «سیوطی»، «مطول» و «قوانین» و پس از آن «رسائل و مكاسب و كفایه» تدریس نمود و در پی این توفیقات، «درس خارج»، ایشان برای تربیت دانش پژوهان اجتهاد دوست آغاز گردید. و بدین سان مدرسی شصت سالة این پژوهشگر فرزانه و تدوین بسیاری از معارف نهج البلاغه و صحیفة سجادیه، شیرین‌ترین لحظه‌های عمر را در گذر بیان و قلم فراهم نمود تا ساعاتی سبز و پرسعادت در صحیفة دوران این فقیه فرهیخته رقم خورد و سید رضا «بهاء الدین» گردید.

چهارشنبه 11/5/1391 - 18:53 - 0 تشکر 488043

جلوه‌های جاودانه


«از عواملی كه باورهای اعتقادی انسان را سست می‌كند و مانع پیشرفت معنوی انسان می‌شود، شهرت بی‌جا و بی فایده است. علاقه به معروفیت و شوق به سر زبانها افتادن، نشانة ضعف ایمان و كمبودهای روحی فرد است.»
بر اساس این اعتقاد، ایشان از قبول مصاحبه‌های تلویزیونی، معروفیت دربارة مرجعیت، خرید منزل نزدیك حرم برای شناخته شدن بیشتر یا تهیة مهر و دایركردن دفتر مراجعات برای مرجعیت، سرباز زده و قبول نكرد. گاهی كه با اصرار برخی ارادتمندان روبرو می‌شد، می‌فرمود:
«بالاتر از اینها فكر كنید. گیرم نام بنده بر سر زبانها افتاد، وقتی پیش خدا دستم خالی است، آن شهرت برای من چه سودی دارد؟... نام بنده موضوعیت ندارد.»
«رسیدگی به محرومان» عنوانی دیگر از صحیفه صفات این فقیه فرهیخته است.ایشان چون پدری مهربان، بیش از چهل سال رهگشای مستمندان و فقرای آبرومند بوده‌اند، گاهی كه صحبت از چگونگی امداد و كمك رسانی می‌شد، می‌فرمود:
«كمكها را شب انجام دهید، رعایت آبروی افراد را بكنید، به گونه‌ای كمك كنید كه شما را نشناسند. مبادا فردا شما را ببینند و خجالت‌زده گردند.»
پهنة توكل و عظمت معرفت وی به قدری است كه چون سخن از داشتن و نداشتن می‌شود، می‌فرمایند: «هیچ گاه نمی‌گذارند درمانده شویم!»
«آگاهی از حقایق عالم» صفحه‌ای دیگر از كتاب شكوه و شخصیت ارجمند حضرت آیت الله بهاء الدینی است. به گوشه‌ای از این حقایق می‌پردازیم:
سالیان بسیاری كه برخی از شیفتگان دانش و دانایی با حضور در محضر پرفیضش از درس ایشان بهره می‌گرفتند. یكی از شاگردان آقا كه فردی متقی و پارسا بود اما استعداد شایانی نداشت از دنیا رفت. مدتها گذشت روزی سخن او به میان آمد. ناگاه ایشان فرمود:
«فلانی در برزخ چنان رشد علمی پیدا كرده و حرفهایی می‎زند كه اگر در حیاتش برای او گفته می‎شد نمی‎فهمید! دربارة موضوعی در باب طهارت با ما بحث كرد و نظر ما را تغییر داد.»

چهارشنبه 11/5/1391 - 18:53 - 0 تشکر 488044

یكی از دانش پژوهان و طلبه‎های قم كه در ایام ماه مبارك رمضان به تبلیغ رفته، پس از بازگشت به قم برای زیارت حضرت معصوم ـ علیها السلام ـ به حرم مطهر مشرف می‎شود به هنگام خروج از حرم دوستی را دیده كه با چهره‎ای غمگین و محزون با وی روبرو می‎شود. چون علت را جویا می‎شود خبر از تنگدستی و شدت فقر می‎دهد و آمدن به حرم را برای گشایش این مشكل یاد می‎كند، این طلبه چون وضع را این گونه می‎بیند مبلغی را كه در ماه مبارك به او داده بودند به وی می‎دهد و پس از خداحافظی به سوی صحن مطهر رهسپار می‎شود. ناگاه یادی از حضرت آیة الله بهاء الدینی كرد. زیارت این فقیه اهل بیت را ره توشه‎ای فردوس گونه برای خود می‎داند به سوی منزل ایشان حركت می‎كند و پس از دیدار آقا اجازة مرخصی می‎طلبد. یك باره ایشان می‎فرماید:
«صبر كن» و در پی آن از جا برخاسته، به اتاق دیگر رفته، چند لحظه بعد مبلغی پول همراه می‎آورند و می‎فرمایند: «كار امروز شما، كار بسیار پسندیده‎ای بود»!!
و او پس از خدا حافظی رهسپار منزل شد و مبلغ اهدایی آقا را شمرد، ناگهان متوجه می‎شود كه این پول به اندازه‎ای است كه به آن فرد در حرم داده است!

چهارشنبه 11/5/1391 - 18:58 - 0 تشکر 488053

قدر و سپاس


قدر شناسی و روشن بینی این پیر فروتن زمینه ساز گرامی داشتن یاد و نام امام خمینی (ره) گشته و هماره خاطره‎های بهجت آفرین آن مراد سبز قامت در قابِ خاطرِ این دوست والا مقام به چشم می‎خورد. پاس نعمت وجود انقلاب اسلامی ایران، یاد عظمت حركت امام و بركات خجستة نهضت و تمدن شگرف سخنان ملكوتی ایشان به همراه دهها خاطره، مناسبتهای مختلفی در گفتار آن وجود ارجمند و همگی بیانگر روحیة سپاسگزار ایشان است.
... روزی صحبت از شعر و شاعری به میان آمد. با جمله‎ای كوتاه فرمودند:
«بنده اشعار زیادی دربارة اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بویژه حضرت علی ـ علیه السلام ـ شنیده‎ام ولی برای من هیچ شعری همچون اشعار شهریار تبریزی، جذابیت نداشته است، به همین جهت او را دعا كردم، بعداً‌ دیدم برزخ را از وی برداشته‎اند».
گاهی كه سخن از دوران كودكی به میان می‎آید، به گونه‎ای سخن می‎گویند كه در می‎یابیم همه را از خدا می‎داند، از طفولیت تا دوران بلوغ، از تحصیل تا تدریس و از قم تا كربلا و...
روزی در ملاقات با برخی علاقه‎مندان و ارادتمندان فرمودند: «حالم خیلی بد بود.»
اهل خانه هفتاد حمد برایم خواندند، چون ختم سورة حمد آنان تمام شد، حال ما نیز خوب شد ما بارها تجربه كرده‎ایم، غیر از خدا از هیچ كس كاری ساخته نیست، صلاح فعلی بنده در بیماری و خانه نشینی است... تا كنون چندین نفر را برای معالجة ما آورده‎اند اما ما را به زحمت انداخته‎اند و هیچ كاری از آنان ساخته نبوده است. از هیچ كس غیر از خدا كاری ساخته نیست.»
احترام و ارادت به استادان به طور چشمگیر در سخنان آیة الله بهاء الدینی به چشم می‎خورد.
گاهی از مرحوم بافقی و مجاهدتهای كم نظیر ایشان یاد كرده و نسبت به نیكیها و مهربانیهای وی به طلبه‎ها سخن می‎گویند و چون نام حاج شیخ عبدالكریم حائری به میان می‎آید هاله‎ای از عظمت در كلام ایشان نسبت به آن عالم سخت كوش موج می‎زند. از یك رنگی و صمیمیت، قداست و محبت و همدردی و احترام وی سخن گفته و یاد و خاطرة وی را گرامی می‎دارند:
دربارة آیات بزرگ و چهره‎های سترگ حوزة علمیه قم؛ آیة الله بهجت، آیة الله خوانساری و آیة الله صدر رحمت خداوند بر آنان باد ـ و انس با ایشان حكایتهای فراوانی در یاد وی وجود دارد و چون از آیة الله سید محمد تقی خوانساری صحبت می‎شود، اشاره‎ای به صدور اجازة اجتهاد خود توسط آن عالم پارسا و فقیه متقی در بیست و پنج سالگی می‎كنند.

چهارشنبه 11/5/1391 - 19:21 - 0 تشکر 488058

نظر امام درباره ایشان
 امام خمینی (ره)با دیدی که از این عالم عامل داشت فرموده‏ بودند: "از ایشان بخواهید درس اخلاق برای حوزه بگوید و از وجود او بهره برداری کنید." لذا درس اخلاقی که از سالها پیش بطور خصوصی برای عده ای داشت به فیضیه کشیده شد و عمومی گشت.لازم به ذکر است طبق گفته حاضرین روز اول یکی از مراجع تقلید  در درس شرکت کرد تا هم خود بهره ببرد و هم مشوق دیگران باشد. درس اخلاق ایشان در حوزه خیلی ادامه نداشت تا اینکه به حسینیه مرحوم بهاءالدینی منتقل شد و تا قبل از آنکه پاهای ایشان از حرکت بماند، آن جلسات و نشست های اخلاقی در حسینیه برقرار بود.

چهارشنبه 11/5/1391 - 19:26 - 0 تشکر 488061

گفت وگوی ایشان  را  درباره ابعاد شخصیتی حضرت امام خمینی(س)


یکی از اعضای بیت مرحوم آیت الله العظمی سید رضا بهاءالدینی فایل صوتی و تصویری گفت وگوی ایشان  را  درباره ابعاد شخصیتی حضرت امام خمینی(س) منتشر کرد .
 این فایل حاوی مطالبی درباره  ارتباط  شخصی آیت‌الله بهاءالدینی با حضرت امام خمینی(س)، ویژگی های آنچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از این فایل صوتی و تصویری است:


 امام دیگران را برخود مقدم می‌داشتند


 امام در جهات اخلاقی در کمال تواضع و خضوع حرکت می‌کردند. کسانی‌که در مجالس عمومی با امام نشست و برخاست و مصا حبت داشتند، در طول بیست سال مشاهده نشد که امام در مجلسی از رفقا جلوتر حرکت کنند؛ همیشه دیگران را برخورد مقدم می‌داشتند. این ویژگی اخلاقی را به چشم خود از ایشان دیده‌ام و همواره این تواضع را به نسبت به اهل علم انجام می‌دادند.



پیشگامی در دیدار با مراجع


 معمولا در اعیاد، طلاب، فضلاء و عموم مردم به دیدار و زیارت مراجع و علماء می‌روند. روش امام این‌گونه بود که در اعیاد، ابتدا خود به دیدار مراجع می‌رفتند، بعد در منزل حاضر شده و افراد برای زیارت ایشان مراجعه می‌کردند.حضرت امام در تذکرات خود به حوزویان، مصالح حوزه و مصالح طرف مقابل را در نظر می‌گرفتند. اما به‌هیچ وجه به مصالح خود نمی‌اندیشند.



امام خمینی اهل تشریفات نبود


 امام با انگیزه مصلحت به طرف مقابل تذکر می‌دادند. در برنامه زندگی بنیانگذار جمهوری اسلامی، هیچ تشریفاتی وجود نداشت. حتی تشریفات شاگردی و استادی در سیره امام‌ جایی نداشت و هیچ تفاوت و امتیازی بین خود و شاگردان به صورت عملی، قائل نبودند؛ ‌گاهی دیده می‌شد که تشکیلات جلسه از سوی شاگردان ایشان اداره‌ می شد و امام با کمال تواضع در آن جلسات شرکت می‌کردند و این تشریفاتی که بین مردم معمولا وجود دارد]استادی و شاگردی[ در برنامه امام به‌هیچ وجه یافت نمی‌شد.




چهارشنبه 11/5/1391 - 19:27 - 0 تشکر 488063

تعبدات امام

 تعبدات امام بسیار عجیب بود. بنده در موقع برگشتن از سفر حج،‌ به کربلا مشرف شدم. و در کربلا مشاهده کردم که ایشان بسیار به زیارت حضرت سید‌الشهدا (ع)‌مشرف می‌شوند. روزی در حرم سید‌الشهدا(ع) به بنده فرمود:‌ شما به منزل بروید تا من بیایم؛‌ به این‌خاطر این‌ را فرمود که زیارات طولانی‌را در حرم جدشان قرائت می‌کردند و نمی‌توانستند از جوار حضرات ائمه‌(ع) جدا شوند.


تجلیل و احترام به روحانیت


 حضرت امام از ابتدا سعی و کوشش فراوانی در تجلیل روحانیت انجام دادند، تا کسی جرأت نکند به روحانیت کوچکترین اهانتی داشته باشد و خود را آماده کرده بود تا روحانیت را حفظ نماید.




  هیچ موضوعی امام را نگران نمی کرد


 به‌صورت قطعی یادم نیست، اما تقریبا ۵۶یا ۵۷ سال این آشنایی سابقه دارد. در این مدت غیر‌از حسن نیت و تذکرات مشفقانه از امام چیز دیگری مشاهده نکردم. در طول این ۵۷سال حتی یک نگرانی را در امام ندیدم و چیزی نمی‌توانست امام‌ را نگران کند.



 به سوی تعالی واحد


 خوشبختانه مردم در مسیر واحد {انقلاب اسلامی} قرار گرفته اند، اما اگر راه‌های مختلفی در مسیر حرکت مردم قرار داشت، که نتوانند درست تشخیص دهند و در انتخاب راه با تردید مواجه بودند، می‌توانست مورد بحث قرار گیرد. لکن امروز مسیر حرکت به‌سوی تعالی واحد است و این مسیر، اضطراری و منحصر در همین راه است. به نظر ما، وجه دیگر و مسیر دیگری غیر‌از مسیر فعلی انقلاب ‌که بتوان از آن وجه و مسیر حرکت کرد، وجود ندارد.
  دعوت شرق و غرب به سازش و مصالحه چیزی جز تسلیم شدن ایران نیست و کوچک‌ترین عوارض چنین سازش و مصالحه‌ای، فلسطینی دیگر را رقم خواهد زد؛ یعنی اگر سازش با شرق و غرب صورت گیرد، نتیجه آن به‌وجود آمدن کشوری مانند فلسطین خواهد بود.
  حرکت حوزه به سوی تقویت تقواست


 نقش حوزه باید تقوا،‌پیشرفت در علوم و آگاهی به مسائل روز باشد که خداوند در این مسیر ان‌شاءالله آنها را تایید می‌کند و همان‌گونه که قبلا عنوان کردم، ما راهی غیر از راه‌ امام نداریم. یعنی وجهی به‌نظر نمی‌رسد. این راه منحصر و اضطراری است و ان‌شاءالله پیروزی با امام زمان(عج) می‌باشد.


   تحول نفسانی و تحول انسانی از‌جمله برکاتی است که نصیب مردم شده‌است. گاهی انسان با پنجاه سال مجاهدت به چنین مقامی نمی‌رسد، اما از برکات انقلاب چنین تحولی در نفوس انسان‌ها رخ داده‌است و بزرگ‌ترین مجاهدات مورد تاکید اسلام همین مسأله است که انسان به تحول نفسانی دست پیدا کند؛ چون تحولات نفسانی، مبدأ همه خیرات است و عدم چنین تحولی منشأ بسیاری از شرور می‌باشد.


این تحول نفسانی، از‌جمله نعمت‌هایی است که نصیب مردم ایران شده است و باعث شده که حس،‌ادراک، ذوق، اهداف، مقاصد و… درمردم تغییر کند و این از برکات انقلاب می‌باشد. اگر نفوس، نفوس الهی باشد،‌ توجه به جهات الهی پیدا می‌کند و به جهات مادی توجهی ندارد. همان جمعیتی که برای مسائل مادی صبح تا شب در بازار بر سر یکدیگر می‌زدند،‌امروزه جهات الهی پیدا کرده و در جبهه‌ها به مجاهدت می‌پردازند که ان‌شاءالله به پیروزی اسلام منجر شود.





برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.