• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1416)
سه شنبه 10/5/1391 - 0:1 -0 تشکر 485909
در مدح حضرت امام حسن مجتبی (ع)

با سلام طاعات و عبادات قبول
نیمه رمضان مصادف است با میلاد کوثر آل الله، کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (ع)
ضمن تبریک پیشاپیش این خجسته میلاد از دوستان عزیز انجمن تقاضا دارم دلنوشته ها و اشعار خودشان را در این مبحث قرار دهند
یا علی
کریم اهل بیت

کریم اهل بیتی، بی نظیری

تو فرزند برومند غدیری

امیر ما شدی از بعدِ حیدر

به جنت هم جوانان را امیری

وزیر مصطفی گردید حیدر

وزیر مصطفی را تو وزیری

به توصیف تو کوثر گشته نازل

بقرآن تو همان ،خیرِ کثیری

تو شیر بیشه ی شیر خدایی

ز صفین یاد دارم، بس دلیری

تو با صلحی که با خصمت نمودی

نشان دادی ز نسلی بس کبیری

تو با صلح و بِصَبرت کردی اثبات

امام تیز بین، روشن ضمیری

ز حلمت گشته عالم در تعجب

صبوری بُرده ای اندر اسیری

همین بس تا که در وصف تو گویم

تو شاه کربلا را هم امیری

تو مظلومی به عالم یا حسن جان

به قبرت نیست حتی یک حصیری

به پیش مادرت در کوچه ی تنگ

چه دیدی،  دائما آتش بگیری

«مبینا» زاده ی زهرا غریب است

روا باشد اگر بهرش بمیری

 نصرالدین کریمی (مبین) از زیاران

وزن شعر:مفاعیلن مفاعیلن فعولن

نصرالدین کریمی(مُبین)
سه شنبه 10/5/1391 - 6:6 - 0 تشکر 486205

سلام
خیلی زیبا بود.


گل ها به عطر عود تنت گیر می دهند

پروانه ها به سوختنت گیر می دهند


منبر ندیده های نماز خلیفه ها


حتی به شیوه ی سخنت گیر می دهند


 دیروز اگر به صلح شما گیر داده اند

امروز هم به سینه زنت گیر می دهند


زهرا! چرا همیشه در این کوچه های تنگ


غم ها به خنده ی حسنت گیر می دهند؟


اصلا فدک بهانه ی شان بود ای غریب


بی برگه هم به رد شدنت گیر می دهند


ای یوسف مدینه چرا جای پیرهن


با تیرو تیغ بر کفنت گیر می دهند؟


این چند تیر مانده دگر قسمت تو نیست!


وقتش به پاره های تنت گیر می دهند


سه شنبه 10/5/1391 - 6:7 - 0 تشکر 486207

زیر پایش خدا غزل می ریخت

غزلی را که از ازل می ریخت


آن امامی که تا سحر امشب


روی لب های من غزل می ریخت


 شب شعر مرا چه شیرین کرد

بین هر واژه ای عسل می ریخت


آن که در جیب کودکان یتیم


قمر و زهره و زحل می ریخت


آن کریمی که در پیاله ی دست


هر چه می ریخت لم یزل می ریخت


از هر آن کوچه ای که رد می شد


حُسن یوسف در آن محل می ریخت


تیغ خشمش ولی به وقت نبرد


رنگ از چهره ی اجل می ریخت


شتر سرخ را به خون غلتاند


لرزه بر لشگر جمل می ریخت


آن امامی که روز عاشورا


از لب قاسمش عسل می ریخت


شاعر: سید حمید رضا برقعی

سه شنبه 10/5/1391 - 6:16 - 0 تشکر 486210

ای دل زمان عرض تشکر به کبریاست

جشن عموم شکرگذاری بنده هاست


ماه خدا سفره ی عام ضیافت است


ماه حسن نگاه حسن ماه مجتباست


 توحید را که شرط ولایش نوشته اند

اینک حسن امام بشر حجت خداست


برخاک دوست ناصیه ی شکر می نهیم


ابن بوتراب در این سجده ذکر ماست


نوری که سجده گاه ملائک شود چه باک


آدم اگر به خویش کند سجده پس رواست


اسما را به معنی تام و تمام اوست


یعنی که اسم اعظم اسما کبریاست


شیرینترین عسل دم افطار نام اوست


یارب چقدر نام حسن با دل آشناست


اهل بهشت سید خود را صدا کنند


او سرور تمام جوانان باصفاست


وقتی به نیمه ماه شب چارده رسید


دیدند مجتبی همه ی سر هل اتاست


در بیت اهل بیت ملائک در ازدحام


زهرا سرور دارد و خرسند مرتضاست


ورد فرشته های خدا این سرود شد


میلاد سبز پوش نبی سبط مصطفاست


با اینکه قاصریم زتوصیف روی او


اما جمال احمدیش عین مصطفاست


با این که قاصر است بیان از ثنای او


اما به تشنه قطره ای از بحر پر بهاست


زیباترین شکوه، جلال خدا حسن


نیکوترین جمال و کمال خدای ماست


با این که قاصر است بیان از مقام او


اما حسن به ملک خدا پرچم هداست


باغ و بهار پیش حسن کم می آورد


او برترین شکوفه میان شکوفه هاست


یوسف زروی یوسف زهرا خجل شود


این ماه اولیاء و شهنشاه انبیاست


وقتی که نسل فاطمه را جستجو کنی


سادات کوثری همه از نسل مجتباست


سادات فاطمی، حسنی نسل اولند


جا پای سید حسنی روی چشم ماست


با این که قاصر است قلم از نوشتنش


باید نوشت نام حسن مشتق از خداست


تمثال او به سینه ی ما نقش بسته است


این دل نگار خانه ی زیبای اولیاست


وقتی حسن تلاوت آیات می کند


داود انبیاست که حیران این صداست


موسی به طور مست تجلای او شود


خضر نبی ملازم این چشمه ی بقاست


قالیچه ی رفیع سلیمان روان از اوست


کشتی نوح از نفسش فارغ از بلاست


آتش که بر خلیل گلستان نمی شود


این معجز بزرگ از آن منشاء ولاست


در جایگاه نور الهی ظهور کرد


آن جلوه ای مه مظهر تطهیر وانماست


گل بر دهان من اگر از خاک خانمش


پا تاسر وجود حسن شمس والضحاست


جایی برای یافتنش جز دلت مجوی


صحن دل محب حسن عرش کبریاست


وحی از لب مبارک او طعم تازه یافت


آیات او رطب شد و اینک به سفره هاست


کوثر حسن بهشت حسن هل اتا حسن


هرجا سخن زخیر شود زیر این لواست


جود و کرم زسفره ی او توشه می برند


خلق کریم و خوی حسن خالق سخاست


ما ریزه خوار سفره ی احسان این دریم


هرکس گداست در بزند شب شب عطاست


غربت یگانه لشکر پیروزمند اوست


تنهاترین امام بدنیای ماسواست


یاری کنیم راه حسن را به معرفت


راه حسن بصیرت دین درک مقتداست


آری حسن امام زمان حسین بود


یعنی حسین شیعه و تسلیم مجتباست


عشق حسین گرچه دل انگیزتر کند


مهر حسن برابر این عشق کیمیاست


باشد حسین یکه علمدار مجتبی


عباس اگر امیر و علمدار کربلاست




شاعر:محمود ژولیده

سه شنبه 10/5/1391 - 18:29 - 0 تشکر 486895


عزیز و بزرگوار
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
منتظر ثبت دلنوشته های حضرتعالی نیز هستیم
التماس دعا

نصرالدین کریمی(مُبین)
جمعه 13/5/1391 - 11:54 - 0 تشکر 489834

کوثر طاها


مژده ایدل که ز ره کوثر طاها آمد


هدهد خوش خبر ام ابیها آمد


بهترین خیر خدا گشته هویدا امشب


ابتری ننگ به پیشانی اعدا آمد


آمده قبله نمای دیگری بر قبله ام


شیعیان را به جهان رهبر والا آمد


شد نهان یوسف مصر از رخ زیبای حسن


مژده وصل عزیزی به زلیخا آمد


نیمه ی ماه خدا مهر خدا شد کامل


نور یزدان ز سما بر سر دنیا آمد


روزه را بشکن تو با لعل لبش یا مصطفی


باده ی جام ولا بر دل شیدا آمد


ای «مبین» شد بند قنداقش برت حبل المتین


چنگ زن محکم برت توشه ی فردا آمد


نصرالدین کریمی (مبین) از زیاران


وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

نصرالدین کریمی(مُبین)
جمعه 13/5/1391 - 12:34 - 0 تشکر 489881


ای تو با قلبم صمیمی یا حسن


تو کریم بن کریمی یا حسن


داری از زهرا نشان یا مجتبی


مهربانی دل رحیمی یا حسن


صاحب رزقی  و جودت بی کران


ریزه خوار سفره ات هر انس و جان


آن قدر بخشنده ای محبوب من


بر سر خوان تو حاتم میهمان


از می کوثر چو آبم می دهی


بر خم زلفت چو تابم می دهی


آن قدر خوبی که هر چه بد کنم


با کریمی تو جوابم می دهی


تا خدا پرداخت جسم و جان وتن


پر نمودم از غم و رنج و محن


روی قلبم از ازل حک کرد او


هست این مخلوق مجنون الحسن


بی کس شهر پیمبر یا حسن


غربت تو همچو حیدر یا حسن


من چه گویم شرح دردت ای غریب


ای عصای دست مادر یا حسن


گریه کردن کار هر روز و شبت


آمده از گریه ها جان بر لبت


من نمی گویم که در کوچه چه شد


آن قدر گویم کمان شد زینبت


در میان کوچه دشمن راه بست


حرمت صدیقه زهرا شکست


آن قدر بر جسم و جانش لطمه زد


بی تأمل مادرت از پا نشست


خیره مانده چشم هایت سوی در


داغ آن کوچه هنوزت بر جگر


تا زمانی که به دنیا زیستی


دیگر از آن کوچه ننمودی گذر


 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

جمعه 13/5/1391 - 12:36 - 0 تشکر 489883

وقتی پدرت حضرت حیدر شده باشد

باید که تو را فاطمه مادر شده باشد


جد تو نبی بود نه اینطور بگویم


شک نیست که جد تو پیمبر شده باشد


 جز بر در این خانه ندیدیم امامت

تقسیم میان دو برادر شده باشد


خورشید سفالی است که در سیر جمالی


از بوسه بر این گونه منور شده باشد


بو میکشم ایام تو را- باید از اخلاق


یک تکه تاریخ معطر شده باشد


ای حوصله محض چه تشبیه سخیفی است


با حلمت اگرکوه برابر شده باشد


با اینکه قضا دست تو را بست ندیدیم


جز آنچه بخواهی تو مقدر شده باشد


از عمر تو یک روز جمل آیه فتح است


با صلح اگر مابقی اش سر شده باشد


فریاد سکوت تو چه آهنگ رسایی است


شاید پس از آن گوش جهان کر شده باشد


دق داد محبان تو را گرچه سکوتت


غوغای تو روزی است که محشر شده باشد


روزی که به اعجاز تو مبهوت بمانند


شک ها همه تبدیل به باور شده باشد


خون جگرت ریخت نه در تشت که در دشت


داغ گل سرخیست که پرپر شده باشد


در مکتب تو رشد سریع است عجب نیست


فرزند تو هم قامت اکبر شده باشد


آن چشم که گریان نشود روز قیامت


چشمیست که از غصه تو تر شده باشد


باور نتوان کرد که خاکیست مزارت


جز آنکه ضریح تو کبوتر شده باشد


ای جان علی ریشه غم را بکن از دل


هرچند که اندازه خیبر شده باشد


 شاعر:هادی جانفدا

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

جمعه 13/5/1391 - 23:59 - 0 تشکر 490527

سلام طاعات قبول زیبا بود
سپاسگزارم

نصرالدین کریمی(مُبین)
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.