نماز اوّل وقت
دوّمین امر مستحبّ ـ و البته در حدّ وجوب ـ که مانع سقوط انسان میگردد، نماز اوّل وقت است. همانگونه که قبلاً بیان شد، اصل نماز، مانع سقوط انسان است:
«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ»[3]
بسیاری از مفسّرین عبارت «وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» را ماورای نماز معنا کردهاند، ولی ظاهراً اینطور نیست و عبارت «وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» در ادامۀ جمله، عطف تفسیری است. یعنی بالاترین ذکرها، نماز است. نماز، انسان را از گناه نگاه میدارد و مانع سقوط او میشود. گرچه اکمال نماز با حضور قلب و توجّه خاصّ به خداوند متعال حاصل میشود که به آن «معراج مؤمن» میگویند، ولی اگر نماز به اصطلاح، شرع پسند باشد، یعنی اوّل وقت خوانده شود، مؤدّبانه و با رعایت آداب ظاهری باشد و پس از آن تسبیحات حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» گفته شود، انسان را از سقوط نگاه میدارد.
آنچه در این مبحث توجه جدی میطلبد، اینکه نماز اوّل وقت با رعایت آداب و شرایط، مانع سقوط، تباهی و گمراهی انسان است. در واقع نمازی می تواند انسان را از گناه، فساد و فحشا نجات دهد که در اوّل وقت و دست کم با رعایت آداب ظاهری، پوشش مناسب و مؤدبانه و همراه با تعقیبات اقامه شود.
کسی که برای نماز خود اهمیّت قائل نباشد، آن را اوّل وقت اقامه نکند، با عجله و بدون تعقیبات بخواند، نباید انتظار داشته باشد، این نماز او را از شرّ شیاطین جنّی و انسی حفظ کند. چنین نمازی نه تنها در ممانعت از سقوط بی اثر است، بلکه عقوبات دنیوی و اخروی نیز در پی خواهد داشت.
بحث ما در مورد ترک نماز و نخواندن آن نیست؛ آنکه انسان را از سلک اسلام خارج میسازد:
«مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ كَفَر»[4]
بلکه بحث اکنون، راجع به این است که بیاعتنایی به نماز، تند تند خواندن آن و بیتوجّهی به وقت فضیلت آن، نمیتواند از انحراف آدمی جلوگیری کند و مورد مذمّت شدید قرآن کریم نیز واقع شده است:
«فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ، الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»[5]
همۀ معصومین«سلاماللهعلیهم» توجّه خاصّی به نماز، خصوصاً در اوّل وقت آن داشتهاند. اهتمام ایشان به نماز اوّل وقت، میزان اهمیّت این موضوع را نزد آنان میرساند.[6] ائمّۀ اطهار«سلاماللهعلیهم» و پس از ایشان، بزرگان دین و علمای رببانی، به قدری برای نماز اوّل وقت ارزش و اعتبار قائل بودهاند که گویا اقامۀ نماز در اوّل وقت، واجب است. در حقیقت ترجیح کار دیگر بر نماز در اوّل وقت، به معنای بیاعتنایی به نماز و اعراض از این عبادت بزرگ است که قرآن کریم، نتیجۀ آن را سردرگمی، تشویش اذهان و غمّ و غصّه در دنیا و آخرت میداند:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى»[7]
کسی که به نماز اهمیّت ندهد، زندگی دنیوی او با پریشانی، غم و غصّه، نگرانی و اضطراب خاطر همراه خواهد بود و زندگی وی از نورانیّت و شادی خالی است. همچنین در آخرت به صورت کور وارد محشر میشود. اگر کسی انتظار شادی و سرور در زندگی را دارد، باید برای نماز اوّل وقت و نماز جماعت، اهمیّت قائل شود.
.........................
3- عنکبوت / 45
4- بحارالانوار، ج 30، ص 673
5- ماعون / 5-4
6- ر.ک: نماز، نجوای مؤمنان، صص 33-24
7- طه / 124
منبع