• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 6387)
جمعه 6/5/1391 - 0:42 -0 تشکر 481444
ای کسانی که ایمان آورده اید ...

با سلام
ماه بهار قرآن مبارک ، طاعات و عبادات همه ی دوستان قبول درگاه حضرت حق
بیش از 80 آیه در قرآن کریم
است كه با خطاب: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع می‏شود و مستحب است انسان دپس از شنیدن آن لبیک اللهم لبیک بگوید .
معنی این جملات این است : ای کسانی که ایمان آورده اید
اگر توفیق رفیقمان گردد میخواهیم به مرور و تا پایان ماه مبارک رمضان به متن این آیات، ترجمه و تفسیر کوتاهی از آن توجه نماییم باشد که مقبول درگاه ذات اقدس اله قرار گیرد.

نصرالدین کریمی(مُبین)
جمعه 6/5/1391 - 0:46 - 0 تشکر 481452

[سوره البقرة (2): آیه 104]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ (104)


اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! (به پیامبر) نگویید: «راعِنا» مراعاتمان كن، بلكه بگویید: «انظرنا» ما را در نظر بگیر، و (این توصیه را) بشنوید و براى كافران عذاب دردناكى است.


نكته‏ ها:


برخى از مسلمانان براى اینكه سخنان پیامبر را خوب درك كنند، درخواست می ‏كردند كه آن حضرت با تأنّى و رعایت حال آنان سخن بگوید. این تقاضا را با كلمه «راعِنا» می ‏گفتند. یعنى مراعاتمان كن. ولى چون این تعبیر در عرف یهود، نوعى دشنام تلقى می شد، «1» آیه نازل شد كه بجاى «راعِنا» بگویید: «انْظُرْنا» تا دشمن سوء استفاده نكند.


__________________________________________________


 (1). «راعِنا» از ماده‏ى «رعى» به معنى مهلت دادن است. ولى یهود كلمه‏ى «راعِنا» را از ماده‏ى «الرعونة» كه به معنى كودنى و حماقت است، مى‏گرفتند. [.....]


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 174



این اوّلین آیه از آغاز قرآن است كه با خطاب: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع می‏شود.


و از این به بعد بیش از هشتاد مورد وجود دارد كه با همین خطاب آمده است.


پیام‏ها:


1- توجّه به انعكاس حرف‏ها داشته باشید. «لا تَقُولُوا راعِنا» ممكن است افرادى با حسن نیّت سخن بگویند، ولى باید بازتاب آن را نیز در نظر داشته باشند.


2 - دشمن، تمام حركات و حتّى كلمات ما را زیر نظر دارد و از هر فرصتى كه بتواند می ‏خواهد بهره برده و ضربه بزند. «لا تَقُولُوا راعِنا»


 3- اسلام، به انتخاب واژه‏ هاى مناسب، بیان سنجیده و نحوه‏ ى طرح و ارائه مطلب توجّه دارد. «وَ قُولُوا انْظُرْنا»


4 - باید در سخن گفتن با بزرگان و معلّم، ادب در گفتار رعایت شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا»


5 - اگر دیگران را سفارش به مراعات ادب می كنیم، باید ابتدا خودمان در سخن با مردم، رعایت ادب را بكنیم. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» خطاب محترمانه است.


6-  اگر از چیزى نهى می شود، باید جایگزین مناسب آن معرّفى شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا»

نصرالدین کریمی(مُبین)
جمعه 6/5/1391 - 0:55 - 0 تشکر 481465

[سوره البقرة (2): آیه 153]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (153)


اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! (در برابر حوادث سخت زندگى،) از صبر و نماز كمك بگیرید، همانا خداوند با صابران است.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 237


نكته‏ ها:


مشابه این كلام الهى را در همین سوره «1» خواندیم كه خداوند به بنى اسرائیل می فرمود:


در برابر ناملایمات و سختی‏ها، از صبر و نماز كمك بگیرید.


در این آیه نیز به مسلمانان دستور داده می‏شود تا در برابر حوادث سخت زندگى، از صبر و نماز یارى بجویند. آرى، دردهاى یكسان، داروى یكسان لازم دارد.


اصولًا انسانِ محدود، در میان مشكلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهى نباشد، متلاشى و منكوب می‏شود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث و سختی‏ها، خود را نمی‏بازد و براى او حوادث، بزرگ نمی ‏نماید. كسى كه نماز را با حضور قلب و با توجّه می ‏خواند، به معراج می رود.


هر چه پرواز معنوى او بیشتر باشد و بالاتر رود، دنیا و مشكلات آن و حتّى خوشیهاى آن كوچكتر می ‏شود.


انسان، یا در نعمت بسر می ‏برد كه باید به آیه قبل عمل كند «فَاذْكُرُونِی»، «اشْكُرُوا لِی» و یا در سختى بسر می ‏برد كه باید به این آیه عمل كند «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ» خداوند می فرماید: خدا با صابران است و نمی ‏فرماید: با نمازگزاران است. زیرا نماز نیز نیاز به صبر و پایدارى دارد. «2»


در روایات می ‏خوانیم:


هر گاه كار سختى براى حضرت على علیه السلام پیش می ‏آمد حضرت دو ركعت نماز می ‏خواند. «3»



این سیره را بو على سینا نیز عمل می ‏كرد.


صبر، مادر همه كمالات است. صبر در جنگ، مایه شجاعت است. صبر در برابر گناه، وسیله تقواست. صبر از دنیا، نشانه زهد است. صبر در شهوت، سبب عفّت است. صبر در عبادت، موجب طاعت، و صبر در شبهات، مایه‏ ى وَرع است. «4»


__________________________________________________


 (1). بقره، 45.


 (2). تفسیر روح المعانى.


 (3). تفسیر صافى، ج 1، ص 111.


 (4). تفسیر أطیب البیان، ج 2، ص 258.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 238


پیام‏ها:


1-    ایمان اگر همراه با عمل و توكّل و صبر و عبادت باشد، كاربرد بیشترى خواهد داشت. «1» «الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ»


2-   نماز اهرم است، بار نیست. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»


3-   صبر و نماز، وسیله‏ ى جلب حمایت‏هاى الهى هستند. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»


4- اگرچه خداوند با هر كس و در هر جایى حضور دارد «هُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ ما كُنْتُمْ» «2» و لكن همراهى خدا با صابران، معناى خاصّى دارد و آن لطف، محبّت و یارى رسانى خداوند به صابران است. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»


 [سوره البقرة (2): آیه 154]


(1). تفسیر راهنما.
 (2). حدید، 4.

نصرالدین کریمی(مُبین)
جمعه 6/5/1391 - 15:40 - 0 تشکر 481970

[سوره البقرة (2): آیه 172]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)


اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! از نعمت‏هاى پاكیزه‏ اى كه به شما روزى داده‏ ایم بخورید و شكر خدارا به جاى آورید. اگر فقط او را پرستش می ‏كنید.


نكته‏ها:


*از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نقل شده است كه خداوند می فرماید:


من مردم را خلق می ‏كنم، امّا آنان غیر مرا می ‏پرستند. من به آنان روزى می ‏دهم، امّا آنان شكر دیگرى را می نمایند. «1»



*قرآن، هر گاه بنا دارد انسان را از كارى منع كند، ابتدا راههاى مباح آن را مطرح كرده و سپس موارد نهى را بیان مى‏كند. چون می ‏خواهد در آیات بعد، مردم را از یك


__________________________________________________


 (1). تفسیر صافى.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 262


سرى خوردنى، منع و نهى كند، در این آیه راههاى حلال را بازگو نموده است.


*شكر مراحلى دارد. گاهى با زبان است و گاهى با عمل. شكر واقعى آن است كه نعمت‏ها در راهى مصرف شود كه خداوند مقرر نموده است.


*هدف اصلى از آفرینش نعمت‏هاى طبیعى، مؤمنان هستند. در سه آیه قبل فرمود:


اى مردم! از آنچه در زمین است بخورید.


در این آیه می ‏فرماید:


اى مؤمنان! از نعمت‏هاى دلپسندى كه براى شما روزى كرده ‏ام بخورید.


شاید در این اختلاف تعبیر، رمزى باشد و آن اینكه هدف اصلى، رزق‏ رسانى به مؤمنان است، ولى دیگر مردم هم در كنار آنها بهره‏ می ‏برند. همانگونه كه هدف اصلىِ باغبان از آبیارى، رشد گلها و درختانِ میوه است، گرچه علف‏هاى هرز و تیغها نیز به نوایى می ‏رسند.


*از هر كس توقّع خاصّى است. از مردم عادّى، توقّع آن است كه پس از خوردن، دنبال گناه و وسوسه‏ هاى شیطان و فساد نروند «یا أَیُّهَا النَّاسُ كُلُوا») ( «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» «1» ولى از اهل ایمان این توقّع است كه پس از خوردن، به دنبال عمل صالح و شكرگزارى باشند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُلُوا») ( «وَ اشْكُرُوا» و «یا أَیُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا») ( «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» «2»


پیام‏ها:


1-   خودسازى و زهد و تقوى، منافاتى با بهره‏ گیرى از طیّبات ندارد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَیِّباتِ»


2-   در مكتب اسلام، مادّیات مقدّمه‏ ى معنویات است. «كُلُوا»، «وَ اشْكُرُوا»، «تَعْبُدُونَ»


3-   اسلام در تغذیه، به بهداشت توجّه دارد. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ»


4-   قبل از تأمین زندگى مردم و محبّت به آنان، توقّعى نداشته باشید. «كُلُوا...وَ اشْكُرُوا»


5-  شكر، نشانه‏ى خداپرستى و توحید ناب است. اگر انسان رزق را نتیجه فكر


__________________________________________________


 (1). بقره، 168.


 (2). مؤمنون، 51.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 263


اقتصادى، تلاش، مدیریّت، سرمایه و اعتبارات خود بداند، براى خداوند سهمى قایل نخواهد بود تا او را شكر كند. «وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»


6- شكر، نمونه روشن عبادت است. «وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ») ( «تَعْبُدُونَ»


7- شكر خداوند، واجب است. «كُلُوا...وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ»


8- خداپرست، آنچه را خدا حلال شمرده، از پیش خود حرام نمی كند. «كُلُوا... إِنْ كُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»

نصرالدین کریمی(مُبین)
جمعه 6/5/1391 - 15:48 - 0 تشکر 481989

[سوره البقرة (2): آیه 178]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى‏ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى‏ بِالْأُنْثى‏ فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْ‏ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى‏ بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ (178)


اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! (قانون) قصاص در مورد كشتگان، بر شما (چنین) مقرّر گردیده است: آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن، پس اگر كسى از ناحیه برادر (دینى) خود (یعنى صاحب خون و ولىّ مقتول) مورد عفو قرار گیرد. (یا قصاص او به خون‏بها تبدیل شود) باید شیوه‏اى پسندیده پیش گیرد و به نیكى (دیه را به ولى مقتول) بپردازد، این حكم تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگارتان، پس براى كسى كه بعد از این (از حكم خدا) تجاوز كند، عذاب درناكى دارد.


نكته‏ ها:


* «قِصاص» از ریشه «قص» به معناى پیگیرى است. لذا به داستان دنباله‏ دار و پى در پى «قصّه» می ‏گویند. پیگیرى قتل تا مجازات قاتل را «قصاص» گویند.


*در هر اجتماعى گاه و بیگاه قتلى صورت می گیرد، یك دین جامع و كامل همانند اسلام، در قبال چنین حوادثى باید طرح و برنامه‏ ى عادلانه و منطقى ارائه دهد كه بتواند جلوى ازدیاد و تكرار چنین حوادث و همچنین جلوى انتقام‏هاى نابجا و احیاناً سوء استفاده‏ ها را بگیرد، تا قاتلان، جسور نشوند و خون مظلوم به هدر نرود.


در جاهلیّت قبل از اسلام، گاه به خاطر كشته شدن یك نفر، قبیله‏اى به خاك و خون كشیده مى‏شد و جنگ‏هاى طولانى به راه می ‏افتاد. اسلام با طرحى كه در این آیه مطرح شده، هم حفاظت خون مردم و هم رضایت طرفین و رعایت حدود و اندازه را در نظر گرفته است. البتّه قانون قصاص، حكم الهى نیست كه قابل عفو و اغماض نباشد، بلكه حقّى است براى صاحبان خون كه می ‏توانند با گرفتن دیه و یا               


        تفسیر نور، ج‏1، ص: 275


 بدون آن، از حقّ خود صرف نظر كنند.


سؤال: چرا در قانون قصاص، جنسیّت مطرح است؟ اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد، مرد را قصاص نمی ‏كنند؟


پاسخ: قتل زن و مرد، از نظر الهى و انسانى و كیفر اخروى یكسان است، لكن در كیفر دنیوى فرق دارد و این به خاطر آن است كه معمولا مرد نان‏آور خانه و قتل او سبب ضربه اقتصادى به خانواده است و قانون بر اساس نوع است، نه موارد نادر كه ممكن است زنى نان‏آور باشد.


پیام‏ها:


1-   براى تحقّق احكام دینى، حكومت دینى لازم است. اجراى قانون قصاص بدون قدرت و حكومت، امكان ندارد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»


2-    در قانون قصاص، اصول تساوى و عدالت مورد توجّه است. «الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى‏ بِالْأُنْثى‏»


3-  قاطعیّت و عطوفت در كنار هم لازم است. «فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ» گویا اولیاى مقتول، برادر قاتل هستند و قاتل، از مرز اسلام و اخوت بیرون نمی ‏رود.


4- حقوق اسلامى، آمیخته با اخلاق اسلامى است. «كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِصاصُ...فَمَنْ عُفِیَ»


5-  اسلام، نه مانند یهود تنها راه را قصاص می داند و نه همچون مسیحیّت بهترین راه را عفو مى‏شناسد، بلكه راههاى مختلفى مثل قصاص، خون‏بها و عفو را مطرح می ‏كند. «كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِصاصُ...فَمَنْ عُفِیَ»


6-  جواز عفو قاتل و تبدیل قصاص به گرفتن خون‏بها، براى تربیت شماست.


 «تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّكُمْ»


7- تجاوز از حدود الهى و سوء استفاده از آن ممنوع است. «فَمَنِ اعْتَدى...فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ»


8-  اگر در قانونى تخفیف قرار دادید، جلو سوء استفاده‏ ها را بگیرید. «ذلِكَ تَخْفِیفٌ ...فَمَنِ اعْتَدى‏»


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 276


 [سوره البقرة (2): آیه 179]


وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (179)


اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص، حیات (و زندگى نهفته) است. باشد كه شما تقوى پیشه كنید.


نكته‏ ها:


*گویا آیه در مقام پاسخ به یك سرى ایرادهایى است كه به حكم قصاص، به خصوص از سوى روشنفكر نمایان مطرح می ‏شود. قرآن می ‏فرماید:


حكم قصاص براى جامعه انسانى تأمین كننده‏ى حیات و زندگى است.


قصاص یك برخورد و انتقام شخصى نیست، بلكه تأمین كننده امنیّت اجتماعى است. در جامعه‏اى كه متجاوز قصاص نشود، عدالت و امنیّت از بین مى‏رود و آن جامعه گویا حیاتى ندارد و مرده است. چنان كه در پزشكى و كشاورزى و دامدارى، لازمه حیات و سلامت انسان، گیاه و حیوان، از بین بردن میكروب‏ها و آفات است.


اگر به بهانه اینكه قاتل هیجان روانى پیدا كرده، بگوییم او رها شود، هیچ ضمانتى نیست كه در دیگر جنایت‏ها این بهانه مطرح نشود، چون تمام جنایتكاران در حال سلامت و آرامش روحى و فكرى دست به جنایت نمى‏زنند. با این حساب تمام خلافكاران باید آزاد باشند و جامعه سالم نیز تبدیل به جنگل شود كه هر كس بر اثر هیجان و دگرگونى‏هاى روحى و روانى، هر كارى را بتواند انجام دهد. گمان نشود كه دنیاى امروز، دنیاى عاطفه و نوع دوستى است و قانون قصاص، قانونى خشن و ناسازگار با فرهنگ حقوق بشر دنیاست. اسلام در كنار حكم قصاص، اجازه عفو و اخذ خون‏بها داده تا به مصلحت اقدام شود.


توجیهاتى از قبیل اینكه از مجرمان و قاتلان در زندان با كار اجبارى به نفع پیشرفت اقتصادى بهره‏گیرى مى‏كنیم، قابل قبول نیست. چون این برنامه‏ها، تضمین كننده امنیّت عمومى نیستند. اصل، مقام انسانیّت و جامعه عدالت پرور است، نه دنیاى پرخطر همراه با تولید بیشتر، آن هم به دست جنایتكاران و قاتلان!


*از آنجا كه قانون قصاص، ضامن عدالت و امنیّت و رمز حیات جامعه است، در               


        تفسیر نور، ج‏1، ص: 277


 پایان آیه می ‏فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» یعنى اجراى این قانون، موجب خوددارى از بروز قتل‏هاى دیگر است.


*حیات، داراى انواعى است:


1-  حیات طبیعى. مثل زنده شدن زمین در بهار و بعد از باران. «یُحْیِ الْأَرْضَ» «1»


2-  حیات معنوى. مثل دعوت پیامبر كه عامل زنده شدن مردم است. «دَعاكُمْ لِما یُحْیِیكُمْ» «2»


3-حیات برزخى كه شهدا دارند. «لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ» «3»


4-حیات اخروى كه براى همه است. «یُمِیتُكُمْ ثُمَّ یُحْیِیكُمْ» «4»


1-    حیات اجتماعى در سایه امنیّت و عدالت. نظیر همین آیه «لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»


پیام‏ها:


1 -  اجراى عدالت، تضمین كننده حیات جامعه است. «لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»


2 - تعادل میان رأفت و خشونت، لازم است. خدایى كه رحمن و رحیم است، قصاص را رمز حیات می ‏داند. «لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»


 3 - حذف عنصر خطرناك، یك اصل عقلانى است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ»


 4-  زود قضاوت نكنید. ممكن است در برخورد سطحى، قصاص را خوب ندانید ولى با خرد و اندیشه درمی ‏یابید كه قصاص رمز حیات است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ»


5-     تقوا و دورى از گناه، فلسفه احكام دین است. چه احكام عبادى و چه قضایى. «5» «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»


6-      قصاص، سبب بازدارى مردم از تكرار قتل است. «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»


__________________________________________________


 (1). روم، 50.


 (2). انفال، 24.


 (3). بقره، 154.


 (4). بقره، 28.


 (5). در بیان فلسفه روزه نیز مى‏فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» بقره، 183.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 278

نصرالدین کریمی(مُبین)
سه شنبه 10/5/1391 - 17:55 - 0 تشکر 486879

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (183بقره )


اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! روزه بر شما مقرّر گردید، همانگونه كه بر كسانى كه پیش از شما بودند مقرّر شده بود، باشد كه پرهیزگار شوید.


نكته‏ ها:


*تقوى، به معناى خویشتن دارى از گناه است. بیشتر گناهان، از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه مى‏گیرند. و روزه، جلوى تندى‏هاى این دو غریزه را مى‏گیرد و لذا سبب كاهش فساد و افزایش تقواست. «1»


*به نظر مفسّران و دانشمندان علوم قرآنى، آیاتى كه با خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده‏ اند، در مدینه نازل شده و جزء آیات مدنى می ‏باشند. فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زكات در سال دوّم هجرى صادر گردیده است.


آثار و بركات روزه


*تقوى و خداترسى، در ظاهر و باطن، مهم‏ترین اثر روزه است. روزه، یگانه عبادت مخفى است. نماز، حج، جهاد، زكات و خمس را مردم می بینند، امّا روزه دیدنى نیست. روزه، اراده انسان را تقویت می ‏كند. كسى كه یك ماه نان و آب و همسر خود را كنار گذاشت، می ‏تواند نسبت به مال و ناموس دیگران خود را كنترل كند. روزه، باعث تقویت عاطفه است. كسى كه یك ماه مزه‏ ى گرسنگى را چشید، درد آشنا می ‏شود و رنج گرسنگان را احساس و درك می ‏كند. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند:


روزه، نصف صبر است. «2»



روزه‏ ى مردمان عادّى، همان خوددارى از نان و آب و همسر است، امّا در روزه خواص علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم


__________________________________________________


 (1). كافى، ج 2، ص 18.


 (2). تفسیر المنار، ذیل آیه.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 284


است، و روزه‏ ى خاصّ‏ الخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان، خالى بودن دل از غیر خداست. «1» روزه، انسان را شبیه فرشتگان می ‏كند، فرشتگانى كه از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. «2»


*رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند:


هر كس ماه رمضان را براى خدا روزه بدارد، تمام گناهانش بخشیده می شود. «3»



چنان كه در حدیث قدسى نیز آمده است كه خداوند می فرماید: «الصوم لى و انا اجزى به» روزه براى من است و من آن را پاداش می ‏دهم.(4)


*اهمیّت روزه به قدرى است كه در روایات پاداش بسیارى از عبادات را همچون پاداش روزه دانسته‏ اند. «5» هر چند كه روزه بر امّت‏هاى پیشین نیز واجب بوده، ولى روزه‏ ى ماه رمضان، مخصوص انبیا بوده است و در امّت اسلامى، روزه رمضان بر همه واجب شده است. «6» از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نقل شده است كه فرمود:


براى هر چیز زكاتى است و زكات بدنها، روزه است. «7»



پیام‏ها:


1-    خطابِ زیبا، گامى براى تأثیر گذارى پیام است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»


 در حدیثى از تفسیر مجمع البیان مى‏خوانیم: لذّت خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» سختى روزه را آسان می ‏كند. اگر والدین بخواهند كه فرزندشان به سخنانشان گوش دهند، باید آنان را زیبا صدا زنند.


2-  از شیوه‏ هاى تبلیغ آن است كه دستورات مشكل، آسان جلوه داده شود. این آیه می فرماید : فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست، در امّت‏هاى پیشین نیز این قانون بوده است. و عمل به دستورى كه براى همه امّت‏ها بوده، آسان‏تر از دستورى است كه تنها براى یك گروه باشد. «كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ»


3-   قرآن، فلسفه بعضى احكام همچون روزه را بیان داشته است. زیرا اگر مردم


__________________________________________________


 (1). تفسیر روح البیان.


 (2). صاحب جواهر، نقل از آیة اللَّه جوادى.


 (3)و (4) تفسیر مراغى، ج 2، ص 69.


 (5). كافى، ج 2، ص 100.


 (6). تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 136.


 (7). بحار، ج 69، ص 380.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 285


نتیجه‏ ى كارى را بدانند، در انجام آن نشاط بیشترى از خود نشان می دهند.


 «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»


 [سوره البقرة (2): آیه 184]


أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْكِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (184)


چند روزى معدود (روزه بر شما مقرّر شده است)، ولى هر كس از شما بیمار یا در سفر باشد، پس (به همان) تعداد از روزهاى دیگر (را روزه بگیرد) و بر كسانى كه طاقت روزه ندارند (همچون بیماران مزمن و پیر مردان و پیر زنان)، لازم است كفّاره‏ اى بدهند، مسكینى را اطعام كنند. و هر كس به میل خود بیشتر نیكى كند (و بیش از مقدار واجب، طعام بدهد)، براى او بهتر است، ولى اگر (آثار روزه را) بدانید، (می ‏فهمید كه) روزه گرفتن، برایتان بهتر است. (و هرگز به روزه‏ خوارى معذوران، غبطه نمی ‏خوردید.)


نكته‏ ها:


*یكى از معانى باب افعال در زبان عربى، سلب است. مثلًا كلمه «عجمه» به معناى گنگى است، وقتى به باب افعال می ‏رود و «اعجام» می ‏شود، به معناى از بین بردن گنگى است. در این آیه نیز كلمه «یُطِیقُونَهُ» به معناى سلب طاقت و توان است.


*تسلیم فرمان خدا بودن، ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن داد، باید روزه گرفت و اگر حكم به افطار كرد، باید روزه را شكست.


در مجمع البیان آمده است: گروهى از اصحاب پیامبر حتّى در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند كه روزه خود را بشكنند. رسول اكرم صلى اللَّه علیه و آله آنان را گناهكار خواندند.


امام صادق علیه السلام فرمود:


اگر كسى در سفر روزه بگیرد، من بر جنازه‏ ى او نماز نمی ‏گزارم.


در تفسیر قرطبى نیز آمده است كه رسول اكرم صلى اللَّه علیه و آله در سفر از مدینه به مكّه در ماه رمضان، آب خواستند، آن گاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و                 


      تفسیر نور، ج‏1، ص: 286


 سپس از آب میل فرمودند.


به هر حال اگر مسافر یا مریضى روزه گرفت، روزه‏ اش باطل و باید قضاى آن را به جا آورد. «1» امام صادق علیه السلام فرمودند:


حتّى اگر مادرى نسبت به شیر كودك یا جنین نگرانى داشت، باید روزه خود را افطار نماید و این نشانه‏ى رأفت خداوند است. «2»



پیام‏ها:


1-    اسلام براى هر فرد در هر شرایطى، قانون مناسب دارد. در این آیه، حكم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است. «فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ»


2-    شرایط نباید فلسفه كلّى حكم و آثار و منافع آن را تماماً از بین ببرد. اگر انسان مریض یا مسافر در شرایطى نمى‏تواند روزه بگیرد، باید در ایام دیگرى قضا كند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»


3-   قصد سفر، به تنهایى مانع روزه نیست، در سفر بودن لازم است. «عَلى‏ سَفَرٍ»


4- قضاى روزه، زمان خاصّى ندارد. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»


5-    توانایى، شرط تكلیف است. «عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ»


6-  تغذیه‏ى فقرا، در متن احكام جاسازى شده است. «طَعامُ مِسْكِینٍ»


7- عباداتى سبب رشد و قرب است كه با علاقه و رغبت باشد. «فَمَنْ تَطَوَّعَ»


8-  دستورات الهى بگونه‏اى است كه حد اقل را بر همه واجب كرده است و بیش از آن را به اختیار انسان مى‏گذارد. در این آیه سیر كردن یك گرسنه واجب، ولى بیش از آن به عنوان عمل مستحبّى در اختیار خود انسان است. «فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ»


9-  انجام دستورات خداوند، آثار خوبى دارد كه به خود انسان باز مى‏گردد نه خدا.


 «أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَكُمْ»


__________________________________________________


 (1). تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 164.


 (2). تفسیر برهان، ج 1، ص 182.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 287


 [سوره البقرة (2): آیه 185]


شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِكُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (185)


 (روزه در) ماه رمضان، ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن كتابى است كه) هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدایت و وسیله تشخیص حقّ از باطل است، پس هر كس از شما كه این ماه را دریابد، باید روزه بگیرد. و آن كس كه بیمار یا در سفر باشد، روزهاى دیگرى را به همان تعداد روزه بگیرد. خداوند براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد (این قضاى روزه) براى آن است كه شماره مقرّر روزها را تكمیل كنید و خدا را بر اینكه شما را هدایت كرده، به بزرگى یاد كنید، باشد كه شكرگزار گردید.


نكته‏ ها:


* «رَمَضانَ» از ماده «رمض» به معناى سوزاندن است. البتّه سوزاندنى كه دود و خاكستر به همراه نداشته باشد. وجه تسمیه این ماه از آن روست كه در ماه رمضان، گناهان انسان سوزانده می ‏شود.


*ماه رمضان، ماه نزول قرآن می باشد و تنها ماهى است كه نامش در قرآن آمده و شب قدر نیز در این ماه است. در تفسیر برهان از پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله نقل شده است كه فرمودند:


تمام كتاب‏هاى آسمانى، در ماه رمضان نازل شده‏اند. ماه رمضان، بهترین ماه خدا است.


آن حضرت در جمعه آخر ماه شعبان، خطبه مفصلى در عظمت ماه رمضان ایراد كرده‏ اند كه در بعضى از تفاسیر و كتب روایى آمده است. «1» همچنین در صحیفه سجادیه، امام سجاد علیه السلام در وداع ماه رمضان مناجات جان سوزى دارند.


__________________________________________________


 (1). بحار، ج 96، ص 356. [.....]


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 288


*اسلام دین آسان و بناى آن بر سهولت و عدم سخت‏گیرى است. هر كس مریض یا مسافر بود روزه نگیرد و قضاى آن را انجام دهد. اگر وضو گرفتن مشكل است، تیمّم را جایگزین مى‏كند. اگر ایستادن در نماز مشكل است، اجازه‏ ى نشسته نماز خواندن را می دهد. كه این قانون به نام «قاعده لا حرج» در فقه مشهور است.


رمضان ماه مهمانى خدا


*در رمضان، مؤمنان با كارت «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ» به میهمانى خداوند دعوت شده‏ اند، و این میهمانى ویژگی هایى دارد:


1-  میزبان، خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت كرده است.


2- وسیله پذیرایى، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دورى از دوزخ است.


3 - زمان پذیرایى، ماه رمضان است كه به گفته‏ ى روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.


4 - چگونگى پذیرایى، شب قدر به گونه‏ اى است كه در آن نیاز یك سال میهمانان تأمین می شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن می گردد.


5 - غذاى این ماه، غذاى روح است كه براى رشد معنوى لازم است، نه غذاى جسم. لطف غذاى این مهمانى، آیات قرآن است كه تلاوت یك آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماه‏هاى دیگر است.


این میهمانى هیچ سنخیّتى با میهمانی ‏هاى دنیوى ندارد. خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزیز و جلیل، میزبان انسان‏هاى جاهل و فقیر و فانى و مخلوق و ذلیل می ‏شود و می ‏گوید:


من دعایتان را مستجاب می كنم و براى هر نفسى كه در ماه رمضان می ‏كشید، پاداش تسبیحى عطا می ‏كنم. «1»



__________________________________________________


 (1). خطبه‏ ى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در جمعه آخر ماه شعبان.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 289


آداب مهمانى


*در وسائل الشیعه «1» براى اخلاق روزه‏دار در ضمن روایت مفصلى می ‏خوانیم:


روزه‏ دار، از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غیبت، مخالفت با حقّ، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردم آزارى، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخن‏چینى و حرام‏خوارى، دورى كند و نسبت به نماز، صبر و صداقت و یاد قیامت توجّه خاصّ داشته باشد.


شرط حضور در این مهمانى، فقط تحمّل گرسنگى نیست. در حدیث آمده است:


آن كس كه از اطاعت رهبران آسمانى، سرباز زند و یا در مسائل خانوادگى و شخصى با همسر خود بدرفتار و نامهربان باشد و یا از تأمین خواسته‏ هاى مشروع او خوددارى كند و یا والدین از او ناراضى باشند، روزه او قبول نیست و شرایط این ضیافت را به جاى نیاورده است.


*روزه گرچه فوائد و منافع طبّى از قبیل دفع و برطرف شدن مواد زاید بدن در اثر گرسنگى را دارد، امّا سحرخیزى و لطافت روح و استجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگرى است و محروم واقعى كسى است كه از این همه خیر و بركت محروم باشد.


پیام‏ها:


1- ارزش رمضان، به نزول قرآن است. ارزش انسان‏ها نیز می ‏تواند به مقدارى باشد كه قرآن در آنها نفوذ كرده باشد. «الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»


 2- هدایت، داراى مراحلى است: یك مرحله‏ ى عمومى است «هُدىً لِلنَّاسِ» و یك مرحله‏ ى خاصّ است. «وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏»


 3 - وجوب روزه، بعد از یقین به حلول ماه رمضان است. «فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ»


4-  قضاى روزه بر مریض و مسافر واجب است. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»


5-    روزه‏ ى قضا، مشروط به زمان خاصّى نیست. «أَیَّامٍ أُخَرَ»


6-   احكام خداوند بر اساس آسانى و مطابق طاقت انسان است. «یُرِیدُ اللَّهُ بِكُمُ الْیُسْرَ»


7- عسر و حرج، واجبات را از دوش انسان برمی ‏دارد. «لا یُرِیدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»


8-  روزه‏ ى قضا باید به تعداد روزهایى باشد كه عذر داشته است. «لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ»


9-  هدایت و توفیق انجام عبادات، از طرف خداست. تكبیر، نشان بزرگداشت خدا و عدم توجّه به خود و دیگران است. «لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ»


10-    روزه، زمینه ‏ساز هدایت انسان و سپاسگزارى اوست. «لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»


تفسیر نور، ج‏1، ص: 290

نصرالدین کریمی(مُبین)
سه شنبه 10/5/1391 - 17:59 - 0 تشکر 486880

[سوره البقرة (2): آیه 208]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ (208)


__________________________________________________


 (1). تفسیر صافى، ج 1، ص 241.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 327


اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! همگى در صلح و آشتى درآئید (و تسلیم مطلق خداوند شوید) و گامهاى شیطان را پیروى نكنید كه او دشمن آشكار شماست.


نكته‏ها:


*قرآن، ایجاد رابطه‏ ى مسالمت‏ آمیز با گروه‏هاى زیر را مطرح كرده است:


1-    با مشركانِ بی آزار. «لَمْ یُقاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ» «1»


با كسانى كه سر جنگ با شما ندارند و مزاحم وطن شما نیستند، خوشرفتارى كنید.


2 – با اهل كتاب. «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ» «2»


به اهل كتاب بگو:


بیایید تا در آنچه ما و شما هم عقیده هستیم، متّحد باشیم.


3-    با دیگر مسلمانان. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ كَافَّةً»


*در چند آیه قبل «3» درباره اجتماع بزرگ سیاسى عبادى حج فرمود:


در آنجا فسق وجدال نباشد.پس می ‏توان جامعه‏اى بدون فسق و جدال تشكیل داد و چه بهتر كه همیشه چنین باشیم و از گام‏هاى شیطانى كه عامل تفرقه است دورى نمائیم.


*روایات متعدّد، دخول در سِلم را ورود در تحت رهبرى معصوم دانسته‏ اند. «4» چنان كه در روایات آمده است: «ولایة على بن ابى طالب حصنى» و ناگفته پیداست كه دخول در حِصن و دژ، دخول در سِلم و سلامتى و آرامش است و چه آرامشى بالاتر از اینكه انسان احساس كند رهبرش الهى، معصوم، آگاه، دلسوز و پیشگام‏ترین افراد در همه ارزشها و كمالات می باشد.


پیام‏ها:


1 - ورود در فضاى سِلم و سلام و تسلیم امكان ندارد، مگر در سایه‏ ى ایمان.


 «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»


__________________________________________________


 (1). ممتحنه، 8.


 (2). آل عمران، 64.


 (3). بقره، 197.


 (4). تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 205.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 328


2-  سلیقه‏ ها را كنار گذاشته، تنها تسلیم قانون خدا باشیم. «ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ كَافَّةً»


3- ایجاد صلح، وظیفه‏ ى همه مسلمانان است. «كَافَّةً»


4- وسوسه‏هاى شیطان، انسان را مجبور به گناه نمی ‏كند، بلكه انسان قدرت مقابله با شیطان را دارد و به همین دلیل از اطاعت او نهى شده است. «لا تَتَّبِعُوا»


5-  شیطان، گام به گام انسان را منحرف می ‏كند. «خُطُواتِ»


6- راههاى منحرف كردن شیطان، بسیار است. «خُطُواتِ»


7- شیطان، دشمن صلح و وحدت است و همه‏ ى نداهاى تفرقه‏ انگیز، بلندگوهاى شیطانى هستند. «ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ»

نصرالدین کریمی(مُبین)
سه شنبه 10/5/1391 - 18:3 - 0 تشکر 486882

[سوره البقرة (2): آیه 254]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ (254)


اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! از آنچه به شما روزى داده‏ ایم انفاق كنید، پیش از آنكه روزى فرا رسد كه نه خرید و فروشى در آن است و نه دوستى و نه شفاعتى، و (بدانید كه) كافران همان ستمگران هستند. (كه هم به خود ستم می ‏كنند وهم به دیگران.)


نكته‏ ها:


در این آیه خداوند اهرم‏هایى را براى تشویق مردم به انفاق بكار برده است، الف: آنچه دارى، ما به تو دادیم از خودت نیست. «رَزَقْناكُمْ» ب: مقدارى از آنچه دارى كمك كن، نه همه را. «مِمَّا» ج: این انفاق براى قیامت تو، از هر دوستى بهتر است. «یَأْتِیَ یَوْمٌ»


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 403


پیام‏ها:


1 - قبل از دستور، مردم را با احترام صدا زنیم. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»


2 - استفاده از فرصت‏ها در كارهاى خیر، ارزش است. «مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ»


3 - محروم كردن امروز، محروم شدن فرداست. اگر امروز انفاق و بخششى صورت نگیرد، در آن روز هم محبّت و دوستى و وساطتى در بین نخواهد بود. «أَنْفِقُوا»... «یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ»


4 - یاد معاد، عاملى براى تشویق به انفاق است. «أَنْفِقُوا»...«یَأْتِیَ یَوْمٌ»


5 - یكى از راههاى ایجاد روحیّه‏ى سخاوت، توجّه به دستِ خالى بودن انسان در قیامت است. «لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ»


6 - بخل، نشانه‏ى كفران نعمت و كفر به وعده‏هاى الهى است. «أَنْفِقُوا»... «وَ الْكافِرُونَ»


7 - كفر، نمونه‏ ى بارز ظلم است. «الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»

نصرالدین کریمی(مُبین)
سه شنبه 10/5/1391 - 18:6 - 0 تشکر 486883

[سوره البقرة (2): آیه 264]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ كَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرِینَ (264)


اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! بخشش‏هاى خود را با منّت و آزار باطل نسازید، همانند كسى كه مال خود را براى خودنمایى به مردم، انفاق می ‏كند و ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارد. پس مثال او همچون مَثل قطعه سنگ صافى است كه بر روى آن (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهایى در آن افشانده شود) پس رگبارى به آن رسد (و همه خاك‏ها و بذرها را بشوید) و آن سنگ را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند! (ریاكاران نیز) از دستاوردشان، هیچ بهره ‏اى نمی ‏برند و خداوند گروه كافران را هدایت نمی ‏كند.


نكته‏ ها:


این آیه نیز تشبیهى را با خود دارد و نمایانگر باطن اشخاصى است كه به قصد ریا و تظاهر انفاق مى‏كنند. ظاهر عمل اینان همچون خاك، نرم ولى باطن آن چون سنگ، سفت است كه قابلیّت نفوذ ندارد. به خاطر سفتى و سختى دلهاى سنگین‏شان، از انفاق خود بهره ‏اى نمی ‏برند.


پیام‏ها:


1 - منّت گذارى و آزار فقیر، پاداش انفاق و صدقات را از بین می ‏برد. «لا تُبْطِلُوا»                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 427


 2 - ریا، نشانه عدم ایمان واقعى به پروردگار و قیامت است. «یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ»


3 - انفاق مهم نیست، انگیزه و روحیّه‏ى انفاق كننده مهم است. «رِئاءَ النَّاسِ»


4 - اعمال شخص منّت گذار، ریاكار و كافر، تباه است. كلمه‏ ى «فَمَثَلُهُ» قابل تطبیق با هر سه گروه است.


5 - ریاكار، عاقبت رسوا می ‏شود و حوادث، كاشف حقایق است. «فَتَرَكَهُ صَلْداً»


6 - ریاكار نه تنها از پاداش آخرت محروم است، بلكه رشد روحى را نیز كسب نكرده است. «لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ»


7 - منّت‏گذار و ریاكار، در مدار كفر و مورد تهدید قرار می ‏گیرد. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرِینَ»

نصرالدین کریمی(مُبین)
سه شنبه 10/5/1391 - 18:9 - 0 تشکر 486886

[سوره البقرة (2): آیه 267]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلاَّ أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ (267)


اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! از پاكیزه‏ترین چیزهایى كه بدست آورده ‏اید و از آنچه ما براى شما از زمین رویانیده‏ ایم، انفاق كنید و براى انفاق به سراغ قسمت‏هاى ناپاك (و پست) نروید، در حالى كه خود شما هم حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روى اغماض (و ناچارى) و بدانید كه خداوند بی ‏نیاز و ستوده است.


__________________________________________________


 (1). بحار، ج 8، ص 186.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 430


نكته‏ ها:


آیات قبل، شرایط انفاق كننده را مطرح كرد و این آیه شرایط چیزهایى را بیان می ‏كند كه به محرومان انفاق مى‏شود.


امام باقر علیه السلام ذیل این آیه فرمودند:


بعضى از مسلمانان درآمدهاى حرامى مانند ربا داشتند كه صرف فقرا می كردند، این آیه آنان را نهى نمود. «1»



پیام‏ها:


1 - هدف از انفاق، رهایى از بخل است، نه رهایى از اشیاى بی ‏ارزش و نامطلوب.


 «أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما كَسَبْتُمْ»


2 - در انفاق، تفاوتى میان پول نقد یا كالا نیست. «ما كَسَبْتُمْ») ( «مِمَّا أَخْرَجْنا»


3 - بخششِ بادآورده‏ ها مهم نیست، بلكه بخشش از دست‏رنج، داراى ارزش است. «ما كَسَبْتُمْ» 4 - در انفاق باید كرامت محرومان محفوظ بماند. «وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ»


5 - نه تنها از چیزهاى ناپاك و پست انفاق نكنید، بلكه به فكر آن نیز نیفتید. «وَ لا تَیَمَّمُوا»


6 - و جدان انسان، بهترین معیار براى شناخت پسندیده و ناپسند است. هر آنچه را مى‏پسندى كه به تو انفاق كنند، شایسته است كه انفاق كنى و اگر آن را دوست نمی ‏دارى، شایسته‏ ى انفاق نیست. «لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا»


7 - هر فرد ثروتمندى احتمال فقیر شدن خود را بدهد، شاید روزى دستِ دهنده شما، دستِ گیرنده شد. «بِآخِذِیهِ»


8 - گرفتن مال نامرغوب، نشانه رضایت فقرا نیست، بلكه نشانه‏ ى استیصال آنان است. «تُغْمِضُوا» یعنى شما هم با اغماض و سختى ممكن است چیزى را بگیرید، ولى این نشانه‏ ى رضایت شما نیست.


__________________________________________________


 (1). تفسیر برهان، ج 1، ص 255 و راهنما.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 431


9 - اثر انفاق به خود شما بر مى‏گردد، و گر نه خداوند غنى و بی ‏نیاز است. «أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ»


10 - غناى الهى همراه با كمالات و محبوبیّت است. «غَنِیٌّ حَمِیدٌ»

نصرالدین کریمی(مُبین)
سه شنبه 10/5/1391 - 18:12 - 0 تشکر 486889

[سوره البقرة (2): آیه 278]


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (278)


اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! تقواى الهى پیشه كنید و آنچه را از (مطالبات) ربا باقى مانده است، رها كنید، اگر ایمان دارید.


نكته‏ ها:


در آیات قبل به مفاسد ربا اشاره شد كه ربا فرد و جامعه را از تعادل خارج و آشفته می ‏كند «یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ» و روشن شد كه ربا در حقیقت كم شدن است، نه زیاد شدن «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» اكنون نهى از ربا را صریحاً بیان می ‏كند. «ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا» در تفاسیرِ مجمع البیان، المیزان و مراغى نقل شده است كه وقتى آیه تحریم ربا نازل شد، برخى از صحابه همانند خالد بن ولید، عباس و عثمان، از مردم مقدارى طلب از بابت ربا داشتند، آنها در مورد طلبكارى خود، از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله كسب تكلیف كردند و آیه فوق نازل شد. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بعد از نزول این آیه فرمود: عباس، عموى من نیز حقّ مطالبه ربا ندارد و قبل از همه، باید خویشان من دست از ربا بردارند.


هم چنان كه در طى خطبه‏ اى فرمود: «و كل ربا فى الجاهلیة موضوع تحت قدمى هاتین و اول ربا اضع ربا العباس»


تمام رباهاى مقرّر در دوره جاهلیّت را زیر پاى می ‏اندازم و از همه پیشتر رباهایى كه براى عباس است. «1»



پیام‏ها:


1 - رباخوارى، از عادات زمان جاهلیّت بود كه مسلمانان صدر اسلام نیز به آن آلوده بودند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا») ( «ذَرُوا»


__________________________________________________


 (1). تفسیر فى ظلال القرآن.


                        تفسیر نور، ج‏1، ص: 449


2 - تقوا، مرحله ‏اى بالاتر از ایمان است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ»


3- رباخوار، مالك بهره نمى‏شود و اسلام سود رَبَوى را به رسمیّت نمی ‏شناسد.


 «ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا»
 4-  لازمه‏ ى ایمان و تقوا، صرف نظر كردن از مال حرام است. «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»

نصرالدین کریمی(مُبین)
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.