سلاممرغ آهنگ جدایی ساز کرد ناگهان از سفره ام پرواز کرداز فراقش قلب بشقابم شکست قاشق وچنگال من در غم نشستران ویال وسینه ات یادش بخیر قلب چون آیینه ات یادش بخیرای فدای ژامبون رنگین تو سوپ های دغ وآن ته چین تودر نبود هیکل زیبای تو دلخوشم با سنگدان وپای توتخم خود را لااقل از ما مگیر تا که با خاگینه ات گردیم سیر
کل آیتم ها 8
سلامیعنی..این مطلب لیاقت یه نظر هم نداشت
آآآآآآخجناب برزخ جیگرمون و کباب کردی:-)لیاقت داشت کوتاهی از ماست ببخشید
آنچه دلم خواست نه آن می شود هر چه خدا خواست همان می شود
سلام به همهالبته كه ارزش نظر دادن داشت جناب برزخ عزیزاز این بابت از شما عذرخواهی میكنیم.اصلا برای اینكه ما رو عفو كنین، یك وعده افطار مهمان منزل یاقوت بزرگمنش انجمن طنز میشیم!:-))
جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی
خوش خبر باشی جاده خانحتما تشریف میارید خوشحال میشیم منتها بعد افطار:-)افطار مال برزخ عزیزه که ناراحتشون کردیم
سلام
سلامجناب برزخ ، دارم آب میشم میرم تو زمین. کم سعادتی از ما هست که این تاپیک رو ندیدیم و نظر ندادیم.
سلاماین شعررو امروز گفتم شاید زبان حال شما هم باشه:مدتی باشد میان سفره ماننیست مرغی الامان والامانسرکشیده قیمتش بر آسماندرد هجرش الامان والامانراضیم بر بال وبر بازوی اونیست ممکن الامان والامانجای او من میکشم تصویر اونیش ودندان الامان والامانبهترین آوا نوای قدقدشصیقل جان الامان والامانخواب ران وسینه اش آتش زندمعده ام را الامان والاماندائما با یاد او ذکرم بودالامان والامان والامان