• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خراسان > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خراسان (بازدید: 7729)
چهارشنبه 4/5/1391 - 1:8 -0 تشکر 479370
استان خراسان رضوی

خراسان رضوی یكی از قدیمی ترین مناطق شمال خاوری ایران و یكی از جدید ترین استان های ایران است كه از تقسیمات جدید استان خراسان به وجود آمده است. خراسان رضوی یكی از پرجاذبه ترین مناطق ایران است كه دربرگیرنده حرم مطهر حضرت رضا (ع) بوده و یكی از مهم ترین قطب های گردشگری مذهبی – فرهنگی ایران را تشكیل می دهد. خراسان بخش باقی ‎مانده و کوچکی از «ساتراپی» پارت در دوره های باستانی ایران است که در سنگ نبشته های داریوش بزرگ هخامنشی در بیستون و سنگ نبشته های دیگر هخامنشی، ازآن یاد شده است. خراسان رضوی صرف نظر از جایگاه طبیعی، جغرافیایی و دارا بودن منابع سرشار زیر زمینی، از لحاظ تاریخی نیز از کهن سال ترین مناطق ایران به شمار می رود و از گذشته های دور دارای فرهنگی درخشان بوده است. وجود مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) در شهر مشهد نیز در گسترش, رشد و رونق این استان نقش بسیار موثری داشته و مهم ترین جاذبه گردشگری مذهبی ایران را تشكیل می دهد.

چهارشنبه 4/5/1391 - 1:10 - 0 تشکر 479371

●مکان های دیدنی و تاریخی
استان خراسان رضوی یكی از مهم ترین قطب های گردشگری ایران است و از جاذبه های طبیعی و مكان های دیدنی مذهبی و تاریخی بسیار ارزشمندی برخودار است. مهم‌ترین اماكن دیدنی استان خراسان رضوی عبارت‌اند از: حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) و مجموعه‌ی آستان قدس رضوی، مسجد گوهرشاد، مدرسه‌ی پریزاد، مدرسه‌ی دودر، بقعه‌ی خواجه ربیع، بقعه‌ی گنبد سبز، آرامگاه نادرشاه افشار، مصلای مشهد، طرقبه، شاندیز، پارك وكیل‌آباد، كوه سنگی، بندگلستان، خواجه اباصلت، خواجه مراد و مقبره‌ی گوهرتاج (در مشهد)، مسجد پامنار، آرامگاه ملاهادی سبزواری، مناره‌ی خسروگرد، رباط مهر، آرامگاه سیدحسن غزنوی و مسجد جامع (در سبزوار)، گنبد هارونیه و آرامگاه فردوسی (در توس)، كتبیه‌ی نادری، عمارت خورشید، ارغون‌شاه و مسجد كبود گنبد (در كلات نادری)، شهر عتیق، تپه بام و مدرسه‌ی عرضیه (در قوچان)، ‌آرامگاه شاه قاسم انوار و مقبره‌ی شیخ احمد جامی (در تربت جام)، برج كرات (در تایباد)، باغ گلشن (در طبس)، ارگ كلاه فرنگی، دریاچه‌ی گل بی‌بی و آرامگاه بابا لقمان (درسرخس)، قدمگاه رباط عباسی و آرامگاه‌های عطار، كمال‌الملك و خیام (در نیشابور)، برج علی‌آباد، مناره‌ی فیروزآباد، باغ مزار و آرامگاه مدرس (در كاشمر) و مقبره‌ی شیخ حیدر و مسجد ملك (در تربت حیدریه)، سنگ فیروزه، زعفران، ادویه و مهر و تسبیح از سوغاتی‌های استان خراسان رضوی است.

چهارشنبه 4/5/1391 - 1:11 - 0 تشکر 479372

●صنایع و معادن
خراسان رضوی یكی از مهم ترین مراکز صنایع دستی ایران است، برخی از صنایع دستی آن، چون فیروزه، پوستین دوزی، فرش بافی و... شهرت جهانی دارند. خراسان رضوی به دلیل جایگاه ویژه مکانی خود، که محل برخورد پدیده های مهم و متفاوت زمین شناختی است، جایگاه مناسبی از لحاظ گنجایش و گوناگونی ذخایر معدنی دارد. ذخیره های زغال سنگ، مس، روی، آهن، منگنز، خاک نسوز، منیزیت، گل سفید، سنگ های ساختمان، مانند مرمریت، تراورتن، سنگ آهن و گچ، دراستان یافت می شود. کاوش های پیرامون طبس، از وجود ذخایر بزرگ اورانیوم، رادیوم و توریم خبر می دهد. این منابع از لحاظ تأمین انرژی، از ارزش اقتصادی بالایی برخوردارند.
زگذشته های دور، بخش بزرگ تولیدات خراسان را، فرآورده های کشاورزی و صنایع دستی به خود اختصاص می داده است. از این رو بخش بزرگ کالای صادراتی استان خراسان در سطح ملّی، فرآورده های کشاورزی، چون گندم، زعفران، زرشک، کشمش، پوست دام، و در مورد هنر های دستی، فرش، فیروزه تراشیده شده، پوستین،... بوده است. علاوه بر آن، زوار مقداری از کالای ناحیه ای خود را برای فروش به مشهد آورده‎، به هنگام بازگشت، سوغات و بخشی از نیازهای مصرفی خویش را خریداری می کردند، که در افزایش بازرگانی خراسان، به ویژه شهر مشهد مؤثر بوده است.

چهارشنبه 4/5/1391 - 1:12 - 0 تشکر 479373

●کشاورزی و دام داری
استان خراسان رضوی به دلیل شرایط ویژه اقلیمی، وجود خاک های زراعی مرغوب، آب فراوان، دشت ها و درّه های بزرگ و حاصل خیز، دارای پیشینه درخشانی در امر کشاورزی است و می‎توان گفت، که سرزمین پر برکت خراسان رضوی، با آب و هوای گوناگون و منابع آب و خاک، از امکان‎های بالقوه بسیار بالایی برای گسترش کشاورزی برخوردار است. دشت های پهناور خراسان در نواحی گرم، معتدل و سرد گسترده شده‎اند. تولید فرآورده‎های سردسیری، نیمه گرمسیری وگرمسیری، مانند: گردو، بادام، سیب، گلابی، پسته، زعفران، خرما و مرکبات، از ویژه گی های خراسان است.
خراسان مهم ترین منطقه پرورش دام در ایران است. این كار با روش های گوناگونی صورت می‎گیرد که مهم ترین عامل ایجاد این اختلاف‎ها، آب و هوا، به ویژه ریزش باران است. پرورش دام دراستان خراسان رضوی به شکل های گوناگون کوچ نشینی، رمه گردانی، روستایی و تلفیق زراعت و دام داری و دام پروری صنعتی دیده می شود. مهم ترین دام هایی که درخراسان پرورش داده می شوند، گوسفند، بز، گاو، گاومیش و شتر است. فعالیت گاوداری به شیوه صنعتی برای تولید شیر و گوشت در خراسان از اهمیت زیادی برخوردار است. این استان از نظر ظرفیت تولید شیر و گوشت و تولیدات دامی دارای اهمیت زیادی در كشور است.

چهارشنبه 4/5/1391 - 1:14 - 0 تشکر 479374

●وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
واژه خراسان گویا بازمانده گونه کهن واژه «خاور» و متشکل از دو جز «خور» به معنای خورشید و« آسان» به معنی آمدن است یعنی جایی که خورشید از آن بر می آید. پسوند رضوی آن به سبب وجود بارگاه مقدس حضرت رضا(ع) در این استان به این منطقه داده شده است. خراسان جزو ساتراپی پهناور پرثوه بوده است. این ایالت پهناور، که سرانجام قرارگاه و کشور نیرومند اشکانیان شد، درآغاز تاریخ ایران باستان، مادها را به سوی خود کشانید. جغرافی نگاران آورده‎اند که چون تنگدستی عمومی و عوامل نامطلوب طبیعی این استان، با جایگاه شاهانه و زندگی پر تجمل پادشاهان هخامنشی ناسازگار بود، هرگاه که گذرشان به خراسان می‎افتاد، می‎کوشیدند تا هرچه زودتر سرزمین پارت ها را پشت سر گذارند. اما همین عوامل نامساعد طبیعی، اشکانیان، یعنی این شاخه از مردمان هند و اروپایی را مردمی سخت کوش، بردبار، و دلیر گردانید و این ویژگی های اخلاقی، نام آنان را بلند آوازه ساخت.
به هنگام ناتوانی هخامنشیان، از این منطقه اشک نامی، که بنیان گذار خاندان اشکانی شناخته شده است، حکومت سلوکیان را از میان بر داشت و حکومت نوینی را بنیاد نهاد. در دوران ساسانی که ملوک الطوایفی بر چیده شد؛ خراسان باستانی یا ساتراپی پارت به شکل یکی از استان های ایران شهر درآمد و توسط سپاهبدی اداره می شد. در۱۳۰۳هـ. ش، که ادوارد توماس، ترجمه درست سنگ نبشته های پایکولی را منتشر ساخت، حدود خراسان باستانی به خوبی روشن شد. حدود چهار مرزبان نشین خراسان در روزگار ساسانیان، از دروازه‎های دریای مازندران، نزدیک ری آغاز و با گذشتن از کوه های البرز و دره اترک تا درگز ادامه می یافت. سپس از بیابان تجن و مرو به جیحون و پامیر رسیده، در آن جا در ادامه رود جیحون تا ستیغ هندوکش و از آن نقطه به سوی باختر به امتداد رشته هندوکش به جنوب متوجه شده از ناحیه هرات وکاشمر امروزی و خواف می گذشت و کُهستان / قهستان را بریده، دوباره به دروازه های دریای مازندران می پیوست.
گشودن منطقه بزرگی چون خراسان برای مسلمانان به آسانی میسر نشد، از اوایل خلافت عمر، تا میانه خلافت عثمان، یعنی در طی بیست سال، با وجود کوشش‎های پیاپی سرداران اسلامی، سرزمین خراسان بر روی مسلمانان نا گشوده ماند، تا آن که عبدالله بن عامر از سوی عثمان مأمور گشودن آن منطقه شد. نخستین شهری که در خراسان به دست یکی از سرداران عبدالله در سال ۳۱ هـ. ق، گشوده شد، طبس بود و گشودن دیگر نواحی تا زمان حکومت معاویه به سال ۴۲ هـ. ق، و شاید هم تا مدت ها پس از آن تاریخ به درازا کشید. در دو سده‎ای که خراسان زیر نظر نماینده‎گان خلفای بغداد اداره می شد، اوضاع برای روی کار آمدن مردانی، که در آن سر زمین ادعای استقلال در سر داشتند، مساعد نبود. نخستین فرصتی که برای درست شدن آن آرمان دیرینه، روی نمود، اختلافی بود که بین امین و مأمون، فرزندان هارون الرشید خلیفه عباسی، بر سر جانشینی خلیفه در گرفت. در این کشمکش، مأمون از طاهر بن حسین، سردار سپاه خراسان کمک خواست. در جنگ‎هایی که میان جنگ‎جویان آن دو برادر روی داد، همه جا طاهر بر سردار سپاه امین چیره گردید و سرانجام در ۱۹۸ هـ. ق، بغداد را محاصره و آن شهر را به نام مأمون عباسی گشود. همین که خلافت مأمون روشن شد, وی به پاس آن لشکرکشی های درخشان، در سال ۲۰۵ هـ. ق، حکومت خراسان را به طاهر بن حسین واگذار کرد.طاهر بن حسین پایتخت خراسان را از مرو به نیشابور منتقل ساخت و شالوده دودمانی را ریخت که نخستین حکومت مستقل حکم رانان ایرانی پس از یورش عرب ها به شمار می آید. دوران حکم رانی طاهریان، که آغاز استقلال این منطقه بود، از نیم سده گذشت و سرانجام در سال ۲۹۵ هـ. ق، یعقوب لیس صفار، بنیان گذار دودمان صفاریان سیستان، با گرفتن شهر نیشابور، به فرمان روایی آنان پایان داد.
در سال ۲۸۳ هـ. ق، عمرولیث صفاری به خراسان لشکر کشید وآن ایالت را جزو سیستان کرد. در سال ۲۸۷ هـ. ق، امیر اسماعیل سامانی خراسان را گشود و به سرزمین ورز رود یا ماورارءالنهر افزود. در دوران فرمان روایی صفاریان و سامانیان، زبان فارسی جان تازه ای یافت. ترجمه تاریخ وتفسیر طبری در این روزگار فراهم شد و محمد بن وصیف سیستانی و ابو عبدالله جعفر، سرشناس به رودکی، شعر فارسی را بر شالوده نوینی استوار ساختند. دوران ۱۳۰ ساله فرمان روایی خاندان سامانی ( ۲۶۱-۳۸۹ هـ. ق ) بر خراسان و ماوراءالنهر، و خدمت بزرگی که پادشاهان آن خاندان به رستاخیز زبان فارسی و گسترش علم وادب نمودند، یکی از درخشان ترین فصل های تاریخ ایران را تشکیل می دهد.
پس از سامانیان، غزنویان ( ۳۵۱-۵۸۱ هـ. ق ) در سال ۳۸۴ هـ. ق، بر خراسان و ماوراءالنهر چیره شدند. اینان نیز به تقلید فرزندان سامان، به گسترش علم و ادب و تشویق شاعران و نویسنده ‎گان فارسی زبان پرداختند. مهم ترین رویداد دوران ۲۳۰ ساله حکم رانی غزنویان، تجزیه خراسان باستانی به دو بخش جداگانه بود، که در سال ۴۵۱ هـ. ق، صورت گرفت. بخش بزرگی که شامل افغانستان کنونی است و پایتخت اش شهر غزنی بود، در دست غزنویان ماند و بقیه خراسان از آن سلجوقیان شد.
قلمرو پادشاهان سلجوقی نیز پس از ۱۲۳ سال ( ۴۲۹ – ۵۵۲ هـ. ق ) به دست خوارزمشاهیان افتاد و حکومت خوارزمشاهیان هم پس از یک سده و نیم، در سال ۶۱۷ هـ. ق، به دست لشگریان مغول بر چیده شد. هرات، پایتخت باستانی آریا - خراسان، که یکی از کهن سال ترین شهرهای خراسان باستانی بود، مانند بسیاری دیگر از شهر ها در فتنه مغول آسیب بسیار دید.
در اواخر سده ۷ هـ. ق، که سلسله ایل خانان در ایران ایجاد شد، خراسان به قلمرو آنان افزوده شد و یکی از نمایند‎گان ایل خانان که پسر یا وارث تاج و تخت پادشاهی بود، بر خراسان حکومت می کرد. با درگذشت ابوسعید بهادر خان ( ۷۱۶ – ۷۳۶ هـ. ق ) خاندان های آل کرت ( ۶۴۳ – ۷۸۳ هـ. ق ) که از ملوک ایران خاوری بودند در آن حدود حکومت داشته پایتخت‎شان شهر هرات بود. هم چنین از سال ۷۸۳ هـ. ق سربداران در سبزوار به حکومت رسیده تا سال ۷۸۸ هـ. ق، در آن نواحی حکومت داشتند. در سال ۷۸۳ هـ. ق، تیمور لنگ خراسان را گشود، سپس هرات، پایتخت فرزندش شاهرخ شد. تنها شهری که در دوره فرمانروایی تیمور به اوج شکوفایی خود رسید، سمرقند بود. سمرقند که در خاور بخارا و نزدیک رود زرافشان قرار داشت پیش از آن نیز یکی از آبادترین و ثروتمندترین شهر های خراسان باستانی بود. دوره فرمانروایی جانشینان تیمور بر خراسان و ورز رود ماوراءالنهر از ۸۰۷ تا ۹۱۳ هـ. ق، به درازا كشید. در این مدت بیشتر شهرهای خراسان ازآرامش و آسایش برخوردار بود. سلطان ابو سعید، نواده تیمور از ۸۵۵ تا ۸۷۲ هـ. ق، بر خراسان حکومت کرد و در جنگ با امیر حسن بیگ، سرشناس به اوزون حسن، بنیان گذار دودمان بایندری یا ترکمانان آق قویونلو ( سفید گوسفند) کشته شد.
دوره فرمان روایی جانشینان ابو سعید به سال ۹۱۳ هـ. ق، با افتادن خراسان به دست شیبک خان اوزبک به سر آمد. چیرگی شیبک خان اوزبک بر خراسان، آغاز یورش های پی گیری است، که در دوران پادشاهی شاه اسماعیل اوّل و شاه تهماسب صفوی موجب خرابی ها و آسیب های بسیاری بر شهرهای هرات، نیشابور و توس ( مشهد) شد. شاه اسماعیل صفوی پس از گشودن مشهد، به دنبال ازبکان تاخت و در سال ۹۱۶ هـ. ق، قلعه مرو را گشود و شیبک خان ازبک در روستای محمودآباد، در نزدیکی مرو کشته شد. بدین ترتِب سراسرخاک خراسان تا کرانه آمویه به دست صفویان افتاد و مذهب شیعه امامی، کیش رسمی مردم این منطقه شد.
خطریورش ازبکان بر خراسان پس از کشته شدن شیبک خان، هم چنان ادامه یافت و شاه اسماعیل به استوار ساختن هرات فرمان داد. درسال ۹۲۱ هـ. ق، فرزند خود، تهماسب میرزا را همراه لـله‎اش با عنوان سلطنت خراسان، به هرات فرستاد. این اقدام آغاز رواج روش نویی بود، که تا اواخر دوران صفوی ادامه یافت، چنان که تهماسب نیز نخست اسماعیل میرزا و سپس پسر بزرگ خود، محمّد میرزای سر شناس به خدابنده را در سال ۹۴۳ هـ. ق، با همان عنوان به شهر هرات فرستاد و عباس میرزا، که بعد ها به شاه عباس بزرگ سرشناس شد، به سال ۹۷۸ هـ. ق، در شهر هرات به دنیا آمد. به هر حال تا سال ۱۰۰۶ هـ. ق، که شاه عباس در نزدیکی هرات، ازبکان را به کلی شکست داد، شهر های خراسان، چه در اثر یورش های این مردمان سرکش و چپاول‎گر و چه در اثر آشوب های درونی، خرابی و زیان بسیار دید.
در اواخر دوران صفوی، ملک محمود سیستانی، تون ( فردوس) را گرفت و در سال ۱۱۳۶ هـ. ق، خراسان را گشود و در مشهد استقرا یافت. در این زمان شاه تهماسب صفوی و نادر قلی افشار برای نجات ایران با یک دیگر پیمان بسته نادر فرمانده سپاه ایران شد. سه سال بعد نادر مشهد را از ملک محمود سیستانی پس گرفت.
پس از کشته شدن نادر شاه افشار در سال ۱۱۶۰ هـ. ق، در خبوشان ( قوچان)، علیقلی خان، برادرزاده‎اش به حکومت رسید. وی در سال ۱۱۶۱ هـ. ق، به دست برادرش ابراهیم خان کشته شد و شاهرخ، پسر رضاقلی میرزا و نواده نادرشاه به حکومت رسید.
شاهرخ شاه تا سال ۱۲۱۰ هـ. ق، بر خراسان حکومت کرد و در همان سال به دست آغا محمّد خان قاجار از حکومت بر کنار شد و درگذشت. با قتل نادر میرزا، پسر شاهرخ شاه، آخرین بازمانده افشار در سال ۱۲۱۷ هـ. ق، به دست فتح علی شاه قاجار، سراسر خراسان، از جمله شهر مشهد به دست قاجاریان افتاد.

جمعه 20/5/1391 - 0:12 - 0 تشکر 500812

استان خراسان رضوی با وسعتی حدود 128420 کیلومترمربع معادل 7.8  درصد مساحت کل کشور ومتشکل از 19شهرستان ،62 بخش ،163 دهستان و8861 آبادی جمعیتی معادل 4777 هزار نفر رادرخود جای داده است. ازجمعیت فوق 2909 هزار نفر معادل 60.1 درصد درمناطق شهری و1858 هزار نفر معادل 38.9 درصد درمناطق روستایی استان ساکن هستند .

به رغم تقسیم استان،شاخصها حاکی ازآن است که استان خراسان رضوی همچنان از جایگاه مناسبی دراقتصاد کشور برحوردار می باشد.

.:: پیشینه تاریخی خراسان

استان پهناور خراسان با ساختار گونه گون و كهن زمین شناسی ، اقلیم متنوع و جاذب ، موقعیت ویژه جغرافیایی ، بی گمان از قدیمی ترین دوران حیات بشری ، بستر فعالیتهای بشری ، بستر فعالیتهای معیشتی ، بازرگانی و نظامی عمده بوده است ، به دلیل همین موقعیت خاص ، كهن ترین ، معروفترین و طو لانی ترین راه ارتباطی بین شرق و غرب یعنی (( جاده تاریخی ابریشم )) از طریق خراسان شرق را به غرب مرتبط می سازد.

تنوع جغرافیایی سرزمین خراسان با وجود آب و هوای كویری و گرم در بخش جنوبی و معتدل كوهستانی در شمال استان و به طور پراكنده در مركز ، با ارتفاعات قابل توجهی نظیر بینالود ، هزار مسجد ، كپه داغ ، قهستان و… زمینه ای مناسب برای استقرار بشر از قدیمی ترین ایام و جذب اقوام وطوایف متعدد در دورانهای مختلف بوده است .، سرزمینی كه نواحی مختلف آن عرصه رویش انواع نباتات مناطق سردسیری و گرمسیری از قبیل گندم ، برنج، بادام ، سیب ، انگور ، پسته ، خرما ،و… است.

مناطقی از آن استعداد پرورش انواع مختلف حیوانات اهلی و وحشی نظیر پلنگ ، گرگ ، شتر . اسب ، آهو ، گوسفند . بز و … داراست.

قدیمی ترین آثار حیات انسانی در ایران ، شامل تعدادی ادوات و دست افزارهای سنگی . با قدمت تخمینی 800 هزار سال قبل ، متعلق به دوران پارینه سنگی قدیم ، از بستر رودخانه كشف رود مشهد بدست آمده است . در حالی كه قدیمی ترین مكانهای استقرار انسان ، حداكثر با قدمت 100 هزار سال در نواحی دیگر ایران نظیر آذربایجان ، لرستان و … شناسایی شده اند .

دومین مكان از نظر قدمت ، پناهگاه سنگی (غار) ((خونیك)) در نزدیكی بیرجند است كه متعلق به دوره پارینه سنگی میانه با قدمتی بین 50تا60 هزار سال می باشد . از آن پس آثار و شواهد زندگی بیشماری از دوران نوسنگی تا آغاز دوران تاریخی در جلگه مشهد ، دره اترك علیا (قوچان) ، جلگه درگز ، بجنورد ، تربت حیدریه ، بیرجند و… شناسایی شده اند این شواهد و آثار به اقوام و ساكنان اولیه و بومیئ خراسان مربوط می شود كه بنا به عقیده برخی محققان به عنوان اقوام (( آسیایی ))شهرت یافته اند و سراسر آسیای غربی از مدیترانه تا تركستان و دره سند را فرامی گیرد.

ولی در حقیقت مهمترین مقطع تاریخ خراسان در سرآغاز دوران تاریخی ایران با ورود اقوام ((آریایی)) به فلات ایران پیوند می خورد . در این واقعه كه در اغاز هزاره اول ق.م اتفاق افتاد ، آریایی ها تازه وارداز طریق خراسان به سمت نجد ایران پیش رفتند و بخش اعظم آنها آنچنان كه از توصیفات (( اوستا )) برمی آید ، در خراسان و سیستان مستقر شدند و شاید به همین دلیل است كه عمده حوادث آغاز تاریخ ایرانیان كه در دو منبع (( اوستا)) و (( شاهنامه فردوسی )) ذكر شده است در مشرق ایران و در واقع در خراسان بزرگ رخ می دهد .

بسیاری از محققان ، زادگاه ((زردشت)) را مشرق ایران و بوژه حدود خراسان می دانند . برخی از داستانها و افسانه های محلی و از جمله داستان كاشتن سرو كاشمر در خراسان به یاد بود پذیرش آیین نو زردشت توسط ((ویشتاسپ)) نیز مؤید این نظر است . دیاكونوف نیز محل پیدایش زبان اوستایی را در آسیای میانه ، مشرق ایران ، افغانستان و خراسان كنونی می داند .  

.:: جغرافیای طبیعی خراسان

موقعیت استان وسیع خراسان در شمال شرقی كشور بین 55 درجه و 17 دقیقه تا 61 درجه و 15 دقیقه طول شرقی و 30 درجه و 24 دقیقه تا 38 درجه و 17 دقیقه عرض جغرافیایی نیمكره شمالی قرار گرفته و از شمال و شمال شرق به جمهوری تركمنستان با مرز مشترك حدود 751 كیلومتر ، از شرق به جمهوری اسلامی افغانستان با مرز مشترك حدود 619 كیلومتر ، از غرب به استانهای گلستان ، سمنان و اصفهان و از جنوب به استانهای سیستنان و بلوچستان ، كرمان و یزد محدود است . طول استان به خط مستقیم 750 كیلومتر و عرض متوسط آن حدود 420 كیلومتر است . خراسان بیش از 19% از خاك كشور رادر بر گرفته و مساحتی معادل 303513 كیلومتر مربع دارد .

.:: پستی وبلندیها

استان پهناور خراسان به سبب وسعت زیاد ، از نظر شرایط طبیعی بسیار متنوع و هر یك از نواحی مختلف آن دارای ویژگیهای خاصی است .بلندترین نقطه آن قله بینالود ، 3211متر و كم ارتفاع ترین نقطه آن در شمال سرخس ، 300 متر از سطح دریا ارتفاع دارد .

كوههای خراسان دنباله ارتفاعات البرز به سمت مشرق است كه به صورت قوسهای موازی از شاه كوه آغاز شده و در جهت شمال غربی  به سوی جنوب شرقی تا ارتفاعات هندوكش افغانستان امتداد می یابد .

در میان این رشته كوههای موازی ، دره ها و دشتهای وسیعی وجود دارد كه گاه پهنای آن به حدود 200 كیلومتر می رسد . امتداد این رشته كوهها در برخی نواحی با برخورد به دره یا جلگه گسسته می شود . آنچه در این منطقه حائز اهمیت است ، وجود دشتهای حاصلخیز و آبادی چون : بجنورد ، شیروان ، قوچان ، چناران و مشهد است كه در پهنه دشت سر سبزی بین دو رشته ارتفاعات موازی كپه داغ و هزار مسجد در شمال و آلاداغ و بینالود در جنوب به وجود آمده اند .

.:: آب و هوا

گستردگی استان و عواملی مانند وجود رشته كوههای مرتفع و مناطق كویری ، دور از دریا و وزش بادهای مختلف موجب گوناگونی آب و هوا در مناطق آن گردیده است .

در بیشتر بررسیهای انجام گرفته از جمله مطالعات آمایش خراسان ، این سرزمین به سه منطقه آب و هوایی شمال ، مركز و جنوب تقسیم می شود .

شمال خراسان بطور كلی دارای شرایط آب و هوایی معتدل و سرد كوهستانی است .این منطقه حاصلخیز ترین و متراكمترین بخش استان از نظر جمعیت ، فعالیتهای اقتصادی وامكانات زیر بنایی است . كه شامل شهرستانهای بجنورد ، قوچان ، شیروان ، مشهد، درگز ، چناران و سرخس می شود .

مساحت این منطقه حدود پنجاه و هشت هزار كیلومتر مربع است كه5/18% وسعت كل استان را تشكیل می دهد . بیشتر جمعیت و امكانات اقتصادی و زیر بنایی این منطقه در اطراف مشهد و در محور مشهد  –قوچان قرار دارد.

منطقه مركزی استان شامل شهرستانها ی سبزوار ، اسفراین ، نیشابور ، تربت حیدریه ، كاشمر، تربت جام ،تایباد و خواف است . و مساحتی در حدود 85هزار كیلومتر مربع دارد كه 2/27 %استان را در بر می گیرد .

این منطقه دارای آب و هوای نیمه صحرایی ملایم بوده و فعالیت اصلی اقتصادی آن كشاورزی است كه در دشتهای وسیع دامنه های جنوبی بینالود تا كویر نمك و مناطق كویری مرز افغانستان انجام می شود .این دشتها از نظر آب وهوایی جزو مناطق خشك ونیمه خشك محسوب می شوند و میزان بارندگی در آنها بین 200 تا250 میلیمتر در سال است .

جنوب خراسان دارای آب و هوای خشك و نیمه صحرایی است .وسعت این منطقه از شش شهرستان بیرجند ، طبس ، فردوس، گناباد، قائنات، و نهبندان تشكیل شده حدود170هزار كیلومتر مربع است كه حدود نیمی از مساحت كل استان را در بر می گیرد .

بررسی وضعیت بارندگی استان نشانگر این است كه در بیش از 90% استان توزیع مكانی و زمانی بارشها و پراكندگی آنها یكنواخت و مشابه نیست ، میزان ریزشهای جوی به صورت باران و برف در 15%مساحت استان (نواحی شمال و شمال غربی )آن نسبتا زیاد است به طوری كه در برخی مناطق مجاور استان گلستان ، میزان بارندگی گاه به بیش از 700 میلیمتردر سال می رسد . میانگین بارندگی سالانه این ناحیه یبن 300 تا400 میلیمتر تغییر می كند ولی در مناطق جنوبی ، شرقی و مركزی كه بیش از 85% مساحت خراسان را شامل می شود میزان بارندگی در این مناطق تقریبا معادل 150 میلیمتر است .

تنوع آب و هوایی استان عبارت است از :

آب و هوای سرد كوهستانی و نیمه صحرایی سرد در شمال و شمال غرب

آب و هوای معتدل كوهستانی در مناطقی از شمال و شمال غرب و مركز

آب و هوای نیمه صحرایی ملایم در شمال شرق ، مركز و مناطقی از غرب و نیز مناطق كوهستانی جنوب

آب و هوای گرم صحرایی فراگیر مناطق مركزی به طرف جنوب وجنوب غرب

تقسیمات كشوری

.:: سابقه تقسیمات كشور ی در خراسان

در سال 800ه.ق نام خراسان بر تمام ایالات اسلامی در شرق كویر لوت تا هندوكوش به استثنای سیستان و بلوچستان و قهستان در جنوب اطلاق می گردیده است .

پس از جنگ هرات در سال 1249 ه.ش خراسان به دو قسمت تجزیه شد و قسمتی كه در غرب رود خانه هریرود واقع بود جزو ایران و شرق آن ضمیمه افغانستان گردید . در سال 1324ه.ق (1285ه.ش)ایران به چهار ایالت بزرگ تقسیم شد كه عبارت بودند از آذربایجان ،كرمان و بلوچستان ، فارس و بنادر و خراسان و سیستان .

ار آن زمان تا سال 1316 ه.ش كه اولین قانون تقسیمات كشوری در مجلس شورای ملی تصویب گردیده بود كه بر هر ایالت یك والی و در هر ولایت یك حاكم حكومت می كرده است .

در سال 1316 بر اساس قانون تقسیمات كشوری مصوب مجلس شورای ملی ، كشور به 10 استان و 49شهرستان تقسیم گردیدكه هر شهرستان شامل چند بخش و هر بخش شامل چند دهستان می گردید .خراسان نیز به 7شهرستان بجنورد ، بیرجند، سبزوار، قوچان، گناباد ، مشهد و تربت حیدریه تقسیم شد .

در سال 1329شهرستانهای درگز . نیشابور ، فردوس و كاشمر نیز تشكیل شد .و شهرستانهای استان به 11 شهرستان ارتقاء یافت .

درسال 1335 شهرستان درگز ضمیمه قوچان گردید و دو شهرستان تربت جام و طبس به وجود آمدند . در سال 1339 مجددا درگز به شهرستان تبدیل شد . و شهرستانهای شیروان و اسفراین نیز ایجاد شدند . در سال 1354  بخش باخرز تربت جام به مركزیت شهر تایباد از بخش به شهرستان تبدیل شد . در سال 1359 نام آن به تایباد تغییر یافت .

همچنین در سال 1359 بخش قائنات شهرستان بیرجند به شهرستان قائنات تبدیل شد و تا سال 1362 خراسان شامل 17 شهرستان و 53 بخش و 211دهستان بوده است .

پس از تصویب قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات كشوری در مجلس شورای اسلامی به تاریخ 15/4/1362 و آیین نامه اجرایی آن در تاریخ 22/7/1363 مراحل اجرایی آن شروع و ابتداتامرحله اول آن یعنی كارشناسی و بررسی و پیشنهاد دهستانها آغاز گردید و در آبان ماه 1364 با حضور كلیه كارشناسان تقسیمات كشوری مراكز استانهای كشور در مشهد مقدس ، عملیات دهگردشی ، معاینه محلی ، كارشناسی و جمع بندی و پیشنهاد دهستانهای شهرستان مشهد به عنوان نمونه در كل كشور انجام پذیرفت و دهستانهای دیگر شهرستانها نیز پس ازآن مورد بررسی و كارشناسی و پیشنهاد قرار گرفت و به تدریج مورد تصویب هیات محترم دولت واقع شد به طور كه تا پایان سال 1365خراسان دارای 213 دهستان گردید .

با پایان یافتن مرحله اجرا ی مرحله اول این قانون ، تشكیل شهرستانهای نهبندان ، سرخس و خواف در تاریخ 14/5/1368 و چناران در 14/1/69 همزمان با بخشهای شوسف ، مرز داران ، سنگان ، و گلبهار به تصویب رسید . ایجاد بخشهای ابخرز در شهرستان تایباد ، سربیشه در بیرجند ، سرحد در شیروان ، جوین ورودآب و خوشاب دزر سبزوار ، میان جلگه در نیشابور ، زیر كوه در قائنات ، فاروج در قوچان و جلگه زاوه در تربت حیدریه نیز به تدریج به تصویب رسید و در پی آن تابعیت دهستانهای استان در شهرستانهای استان به 21و تعدادبخشها به 67رسید .

ایجاد شهرستان فریمان نیز در سال 1372 همراه با بخش قلندر آباد مورد تصویب واقع شد و بخشهای زوزن همراه دهستان كیبرو بستان در شهرستان خواف و نیم بلوك در قائنات ، بخش نصر آباد همراهدهستان كاریزان در تربت جام ، بخش گرمخان بادهستان گرمخان در شهرستان بجنورد ، بخش رخ با دهستان رقیچه در تربت حیدریه ، كاخك در گناباد و بخش رضئیه و دهستان كنه بیست در شهرستان مشهد ، بتدریج تصویب و ابلاغ شد.

در تاریخ 21/3/1374 ایجاد شهرستان بردسكن همراه با بخش انابد و دهستان درونه آن مورد تصویب قرار گرفت . ایجاد شهرستان جاجرم نیز در تاریخ 4/2/76 به تصویب رسید .

در حال حاضر استان خراسان شامل 24 شهرستان ، 60 شهر ، 77بخش ، 225دهستان ، 4555روستا (آبادیهای دارای بیش از 20  خانوار جمعیت ) 21113مزرعه و 4200مكان است .

جمعیت استان

.:: جمعیت و اهمیت آن

خراسان از گدشته های دور یكی از مراكز پر اهمیت و بزرگ جمعیتی ایران زمین محسوب می شده است و شهرهای بزرگ آن چون : نسا  ، ابیورد ، نیشابور ، بیهق ، اسفراین و… شهرتی گسترده داشته اند .با نگاهی به تاریخ این سرزمین پهناور پی می بریم كه در گذشته شهرها ی مرو ، سمرقند، بخارا ، هرات ، بلخ وبامیان نیز در قلمرو آن واقع بوده كه متاسفانه در طول تاریخ از آن جدا شده اند . همچنین حوادث ناگوار ودلخراشی چون حمله مغولان ، تیموریان ، ازبكها و تاتارها ، جمعیت آن را دستخوش نوسانات زیادی كرده است ، چنانكه گاه به كلی نواحی پر جمعیت و آباد آن ، جمعیت خود را از دست داده است ، ولی بنا به موقعیت خاص خود دوباره به مركز بزرگ جمعیتی تبدیل شده است و همچنان پر آوازه به حیات خود ادامه داده است .

سیر تكوینی جمعیت برای تمامی شهرها ی خراسان یكسان نبوده است زیرا مراكز بزرگ جمعیتی چون نیشابور و سبزوار با تمام فراز و نشیبهایی كه در طول تاریخ داشته اند ، موقعیت جمعیتی خود را همواره حفظ كرده اند در حالی كه برخی شهرهای بزرگ نظیر سرخس و اسفراین كه از قدمت تاریخی برخوردارند ، نتوانسته اند موقعیت گذشته خود را حفظ كنند .

سایر شهرهای كهنسال خراسان نیز دارای موقعیت جمعیتی خوبی بوده اند ، از جمله قوچان –كه در طول تاریخ بارها تغییر محل داده – و درگز كه در گذشته دارای موقعیت تجار ی مهم و جمعیت فراوانی بوده ودر سال 1290 هجری قمری حدود 18 هزار نفر جمعیت داشته است .

بیرجند نیز در سال 1287 هجری قمری حدود 15 هزار نفر جمعیت داشته و شهر مشهد در سال 1031 هجری قمری حدود یكصد هزار نفر را در خود جای داده بوده است كه به سبب موقعیت زیارتی –سیاحتی خود به سرعت بر جمعیت آن افزوده شده است به طوری كه در سرشماری سال 1375 پس از تهران بزرگ ، دومین مقام جمعیتی كشور را به خود اختصاص داده است .

.:: كلیات جمعیت استان و نسبتهای آن در آخرین سرشماری

سرشمار ی نفوس و مسكن سال 1375 جمعیت استان خراسان 6047169تن اعلام شد كه از تركیب 3036996مرد و3010173زن و در مجموع 1281864خانواده تشكیل شده است . بعد خانوار در این استان 7/4 نفر ونسبت جنسی جمعیت آن 6/100 نفر مرد در برابر زن بوده است .

تعداد شهرنشینان 3434926 نفر و ساكنان روستاها 2612253نفر بوده اند . 2/37 %این جمعیت در شهرستان مشهد ، 8/18 % در شهرستانهای شمالی ، 5/32 % در شهرستانهای مركزی و تنها 5/11 % در شهرستانهای جنوبی – كه بیش از نیمی از وسعت استان را در بر گرفته –سكنی گزیده اند .

همچنین 9/80 % جمعیت استان راجمعیت 6سال به بالا تشكیل داده اند كه این نسبت در نقاط شهر ی3/88 % و در نقاط روستایی 8/70 % بوده است .

.:: رشد جمعیت

نتایج سرشماری سال 1375 در مقایسه با سرشماری سالهای گذشته ، كاهش شدد میزان رشد جمعیت را نشان می دهد به طوری كه جمعیت استان خراسان از سال 1335 تا 1345 حدود 22در هزار از سال 1345تا 1355 حدود 26 در هزار و از سال 1355 تا 1365 حدود 49 در هزار رشد كرده حال آنكه در سرشماری سال 1370 این رشد به 26 در هزار تنزل داشته و در سرشماری سال 1375 نسبت به سال 1370 مان رشد به 19 در هزار كاهش یافته است .

بررسی دقیق این نوسان ، نشانگر حضور مهاجران افغانی و جنگ تحمیلی و همچنین بالا بودن میزان ولد در سالهای اول بعد از انقلاب اسلامی (1360 تا1365 ) است . در سالهای پس از 1370 تعدادی از مهاجران به سرزمین خود بازگشته اند و همچنین در ار برنامه های تنظیم خانواده ، رشد جمعیت از 49 در هزار در سرشماری 1365 به 13 در هزار در سرشماری 1375 رسیده است .

.:: نسبت جنسی

سال 1345 نسبت جنسی جمعیت استان 6/ 104 مرد در مقابل 100 زن بوده است . در سال 55 در شهرها در برابر 7/104 مرد 100زن و در روستاها 7/102 زن زندگی می كرده اند كه در مقایسه با كل كشور رقم كمتری را نشان می دهد و نشانگر مهاجرت مردان جویای كار به دیگر استانها بوده است . از سال 1355 به بعد این نسبت كاهش می یابد و در سال 1365 به 103 نفر میرسد در حالی كه در سطح كشور این نسبت 105 نفر به 100 نفر بوده كه دلیل آن مهاجرتهای مردان به این استان بوده است .

این تحول زمان ییشتر جلب توجه می كند كه آمار نشانگر تغییر آن از 105 نفر مرد در مقابل 100 زن در سال 1355 به 6/100 مرد در مقابل 100 زن در شهرها ودر روستاهاz3/103 مرد در برابر 3/97 زن در سال 75 است .مقایسه تركیب خانوار و جمعیت استان در سالهای بین 70 و 75 نشان می دهد كه بعد خانوار شهری و روستایی كاهش یافته كه نتیجه پایین آمدن میزان زاد وولد و نشانگر موفقیت در برنامه های تنظیم خانواده است .

با توجه به نحوه تقسیم گروههای سنی به دوران آمادگی (تا14سال) ، دوران فعالیت (15 تا 60 سال ) و دوران استراحت ( بالاتر از60 سال ) درصد سنی جمعیت خراسان در سرشماری 1365 بدین ترتیب بوده است:

47 % جمعیت استان در گروه سنی تا14 سال ، 5/49 %در گروه سنی تا 60 سال و 3/3 % بالاتر ا60 سال بوده اند . در حالی كه این نسبتها در سطحكشور این گونه بوده است گروه 14 سال 5/45% گروه تا60سال 5/51%و بالاتر از 60 سال 3%.

جمعیت شهری و روستایی :جمعیت ساكن درز شهرها از نظر توزیع و پراكندگی ، تراكم ، شیوه های زندگی، تركیب و رشد با جمعیت روستایی تفاوت دارد .

جمعیت شهری در اغلب كشورهای جهان نسبت به جمعیت روستایی در حال رشد و توسعه است . در استان خراسان نیز وضع بدین منوال بوده است . در اولین سرشماری جمعیت و مسكن كشور جمعیت شهری خراسان  21% از كل جمعیت بوده ، در حالی كه در سال 1370 به حدود 51 %و در سال 1375 به 6/56%رسیده است .

سال سرشماری

كل كشور

استان خراسان

درصد شهر ی

درصد روستایی

درصد شهری

درصد روستایی

1355

31

69

4/21

6/78

1365

54

46

4/48

7/51

1370

4/56

6/43

51

49

.:: تراكم جمعیت

مرقد منور حضرت ثامن الائمه (ع) و جاذبه های شهر مشهد جمعیتی معادل 2میلیون تن یعنی یك سوم جمعیت استان را گرد بارگاه ملكوتیش حمع كرده است و جمعیت نسبی بیش از 170 نفر در هر كیلومتر مربع را در مشهد موجب شده است .

شكوفایی اقتصاد كشاورزی و وجود فرصتهای شغلی مناسب موجب شده تا شهرستانهای نیشابور ، قوچان ، كاشمر و شیروان ، بیش از 40 هزار نفر در هر كیلومتر مربع ، شهرستانهای چناران ، تایباد . تربت جام ، بجنورد. اسفراین و سبزوار جمعیت نسبی بیش از 20 نفر در هر كیلومتر مربع و شهرستانهای فریمان . در گز ، رخ ، خواف ، و گناباد جمعیتی بیش از 10 نفر در هر كیلومتر مربع را در خود جای دهند .اما شهرستانهای وسیع و نیمه كویری و صحرایی قاینات ، بیرجند .بردسكن و فردوس كمتر از 10 نفر در هر كیلومتر مربع و شهرستانهای طبس و نهبندان جمعیتی حدود یك نفر در هر كیلومتر مربع را پذیرا بوده اند كه نشانگر وسعت زیاد ، اراضی غیر قابل كشت و نبود فعالیتهای اقتصادی مناسب در آنها می باشد . می توان گفت كه هر چه از شهرستان مشهد به جانب غرب و جنوب غرب پیش می رویم از تراكم كاسته و در نتیجه پراكندگی آبادیها بیشتر می شود

.:: جمعیت شهرستانها

مقایسه سرشماری سالهای 1365 و 1370 نشان میدهد كه سالهای 1370 تا1375 جمعیت شهرستانهای مرزی چون نهبندان ، خواف . تایباد، تربت جام وشهرستانهای نزدیك به مرز چون فریمان و قوچان به طور چشمگیری كاهش داشته است . شهرستان بیرجند و نهبندان در سرشماری سال 1375 نسبت به سال 1365 سالیانه به میزان 7/12- در هزار ، تایباد 5/9-، قوچان8-، تربت جام 1/3- رشد منفی داشته اند و در نهبندان نیز در 5ساله 70تا75 ، رشد جمعیت منفی و برابر 7- در هزار بوده است . كاهش جمعیت این شهرستانها بیشتر ناشی از بازگشت مهاجران افغانی و جنگ تحمیلی و نیز مهاجرت اهالی آنها به شهرستانهای بزرگی چون مشهد و تهران بوده است .

شهرستانهای طبس و سرخس از میزان رشد سالیانه بالایی برخوردار بوده اند كه بیانگر سرمایه گذاری های عمده سالهای اخیر در این دو شهرستان است .

شهرستان مشهد به رغم بازگشت عده كثیری از مهاجران افغانی و جنگ تحمیلی مقیم این شهرستان ، افزایش جمعیت داشته و رشد جمعیت آن از 2/35در هزار در سال1370 به 3/37در هزار در سرشماری سال 1375 رسیده است اما مقایسه سالهای 65تا75نشانگر كاهش رشد جمعیت است رشد جمعیت سالیانه شهرستان در دهه 55تا65حدود89در هزار و در دهه65تا75حدود8/23در هزار بوده است .

بین سالهای 70 تا75شهرستانهای نیشابور، بجنورد ، تربت حیدریه و سبزوار رشد جمعیت تقریبا متعادلی داشته اند.

.:: سواد

بر اساس نتایج سرشماری سال 1375 حدود9/80%از جمعیت 6سال به بالا استان با سواد بوده اند با سوادان 6ساله و بالاتر جمعیت شهری استان 4/88 %و روستایی8/70%بوده است . مقایسه میزان با سوادان استان در سال 1375 با سالهای گذشته نشان می دهد كه درصد سواد آموزی از سال 1355 به طور مستمر نهضت سواد آموزی و همچنین توجه به توسعه امكانات آموزشی و خدمات تحصیلی برا ی افراد لازم التعلیم استان است .

.:: زمینه های اشتغال

مجموع 4472528نفر جمعیت 10 ساله به بالا ی استان در سال 1375 حدود 1660208نفر از نظر اقتصادی فعال بوده اند از این تعداد حدود 1545249نفر یعنی 1/93%را جمعیت شاغل تشكیل می دهند .

میزان بیكاری در جمعیت استان 9/6%بوده است كه این میزان در نقاط روستایی 2/7%و در نقاط شهری 6/6و نزد مردان 7/5وبرای زنان 3/13 بوده است .درصد جمعیت شاغل به جمعیت فعال (10سال به بالا) استان ، از حدود 1365 تا 1375 بتریج كاهش یافته و از 4/36%به5/34%رسیده است .

مقایسه درصد شاغلان در بخشها یمختلف اقتصادی در سال 1375 با سالهای قبل از آن نشانگر آن است كه تركیب اشتغال طی این سالها تا حدودی تغییر كرده است : در حالی كه در سال 1365 حدود 6/33 %از كل شاغلان در بخش كشاورز ی و دامپروری اشتغال داشته اند در سال 1375 شاغلان این بخش به 6/29%كاهش یافته است و سهم بخشهای معدن ، صنعت ، آب وبرق، گازو خدماتاز مجموع كل شاغلان افزایش داشته است . سهم شاغلان در بخش ساختمان نیز چون بخش كشاورزی و دامپروری كاهش پیدا كرده است .

.:: مسكن

سال 1375 تعداد كل واحدهای مسكونی استان (شهری و روستایی) 1111611واحد بوده است كه از این تعدا 8/14%دارای یك اتاق ،2/50%دارای 3تا4اتاق و 5/34%دارای بیش از 5اتاق بوده اند .

 2/73%خانوارهای ساكن استان در سال1375 مالك واحد مسكونی خود بوده و 5/15 %اجاره نشین بوده اند . مقایسه این نتاج باسرشماری سال 1365 نشان می دهد كه متوشط رشد سالانه واحدهای مسكونی حدود 2%بوده ، در حالی كه رشد سالانه تعداد خانوار طی سالهای 65-1375حدود 6/1%بوده است .

در سال 1365 امكان استفاده خانوارهای ساكن در واحدهای مسكونی استان از آب لوله كشی حدود 1/69%،برق5/75%، تلفن2/7%،و گاز 8%بوده است .

این ارقام در سال 1375 چنین بوده است :آب1/87%،برق91%،تلفن26%، گاز 2/47%كه نشانگر توجه به خدمات عمومی است .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:16 - 0 تشکر 500814

پیشینه تاریخی بردسکن



نتایج بررسیهای باستان شناسی بر روی تپه‌ها و محوطه‌های با ستانی و همچنین شواهدی از آثار فرهنگی حاکی از آن است که منطقه بردسکن در هزاره‌های دوم و اول پیش از میلاد مسکونی و آباد بوده است . این ناحیه در قرون و سده‌های گذشته جزیی از سرزمینی به شمار می‌رفت که در متون جغرافیایی و تاریخی از آن با نام (ترشیز) یا (طرثیث) یاد شده است . ترشیز در نیمه اول سده چهارم هجری از شهر های تابعه نیشابور محسوب می‌گردید . به شهادت متون تاریخی ناحیه مز بور در سالهای ۵۲۰ ق و ۶۵۰ ق، توسط سلجوقیان و سپاهیان مغول و بعد از آن نیز آماج حملات بسیار گردید . با طلوع دولت نادر شاه افشار اندکی از تهاجمات افغانها و ترکمنها به این ناحیه فروکش نمود اما این نا آرامی ها تا سلسله قاجار نیز ادامه یافت .




  • مناره فیروز آباد


این اثر تاریخی در ۲۰ کیلومتری جنوب بردسکن و در میا ن دهستا ن شهر آباد قرار دارد. قرائن و شواهد باستان شناسی موید آثار زیستگاهی از صدر اسلام تا سده هفتم هجری در نزدیکی این بنا است. مناره مزبور با ظاهری استوانه‌ای شکل و با ارتفاع ۱۸ متر از نظر تزیینات و نحوه آجر چینی نشان دهنده معماری به سبک و شیوه رازی است . بنا دارای دو کتیبه در بالا و پایین با مضامین آیات قرآنی، تاریخ بنیان اثر و بانی آن بوده که قرائت این خطوط بدلیل مخدوش بودن میسر نیست . همچنین در داخل مناره نیز پلکانی به طور مارپیچ تعبیه شده است . روی هم رفته ویژگیهای معماری انتساب این اثر را به عصر سلجوقی نشان می‌دهد.







برج فیروز آباد




اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:17 - 0 تشکر 500815


  • مناره علی آباد کشمر


برج مقبره آجری موسوم به (علی آباد کشمر) بر سر راه بردسکن به کاشمر قراردارد . گویا این بنا بر فراز بقایا و آوارهای قلعه‌ای کهن به نام کوشک بنیان شده و از دیدگاه معماری با برج رادکان در چناران قابل مقایسه است . نمای خارجی بنا در پائین هشت ضلعی و بالاترین قسمت آن دارای گنبد مخروطی به صورت دو پوسته است که ۴۸ نیم ستون به انضمام تزئینات هندسی از آجر و کاشی فیروزه‌ای زینت بخش آن شده است . بنا فاقد کتیبه است و بیشتر نشان دهنده اسلوب معماری در قرن هفتم هجری است.






برج علی آباد کشمر






  • رباط کبودان


بنای قاجاری رباط کبودان در میان روستایی به همین نام در ۱۰ کیلومتری بردسکن قرار دارد . به قولی واقف این رباط (حاجی میرزا احمدی مجتهد کاشمری) بوده و به سعی و اهتمام (کربلائی غلامرضا طبسی)بنیان شده است . شالوده رباط سنگی است و با طرح و نقشه یک ایوانی مشتمل بر حیاط مرکزی، دوازده اتاق، نماز خانه، محل نگهداری چهار پایان (اصطبل) و... می‌باشد.




  • مسجد جامع سیف آباد


این بنای مذهبی در ۱۰ کیلومتری جنوب بردسکن و در روستای سیف آبادواقع شده است . بیشترین فضای مسجد در بخش شرقی آن به صورت شبستان ستوندار با پایه‌های چهار ضلعی به ابعاد ۵/۱ متر شکل گرفته است . بر رأس پوشش گنبد خانه، گنبدی با ظاهر ساده و بر بالای ایوان دو ستون کوچک آجری که نمادی از ماذنه می‌باشدبه چشم می‌خورد.محراب داخل بنا و پوشش زیر گنبد با آجرهای خفته راسته تزئین شده است . بنا بر شواهد معماری مسجد جامع سیف آباد با ساختار یک ایوانی در سده سیزدهم هجری بنیان گردیده است.




  • مسجد یا مقبره عبدل آباد


مقبره عبدل آباد در فاصله ۲۵ کیلومتری از جنوب خاوری بردسکن قرار دارد . این بنا بقعه‌ای خشتی آجری به ارتفاع ۱۰ متر می‌باشد که گنبدی بر فراز آن ساخته شده و فضای داخلی آن در قسمت زیر گنبد و بخشی از دیوارهای داخلی منحصر به گچبریهای ساده است، بنا متعلق به سده هشتم هجری می‌باشد.




  • صنایع دستی و هنرهای سنتی


از صنایع دستی وهنرهای سنتی شهرستان بردسکن که امروزه در این منطقه رواج دارد می‌توان به بافت انواع فرشهای دستبافت، که پودهای آن در تناوبی بین پنج تا هفت رج از گره‌ها مشاهده می‌شوند اشاره کرد . این نحوه پود کشی از صفات مشخصه قالی های منطقه بردسکن می‌باشد . از دیگر هنر های سنتی و صنایع دستی بردسکن می‌توان از گلیم بافی، حصیر بافی، قالیچه بافی و گیوه دوزی نام برد.




  • دهانه بیجورد و آبشار سربرج


دهانه بیجورد یکی دیگر از مناطق مفرح و خوش آب و هوای شههرستان بردسکن می‌باشد که در شمال این شهرستان در میانه کوهها و کوهپایه‌های بیجورد واقع شده است .این منطقه بسیار سر سبز و خرم بوده و بعلت داشتن چشمه‌ها وآب فراوان از پوشش گیاهی ویژ ه‌ای برخوردار است . از سایر جاذبه‌های طبیعی بردسکن می‌توان به آبشار سر برج اشاره کرد که در ناحیهٔ شمالی بردسکن واقع شده است .



  • جایگاه موسیقی در فرهنگ بردسکن


موسیقی این شهرستان آمیختگی عمیقی با شئونات زندگی داشته و به نوعی بازگو کننده غمها، شادیها، آلام، آرزوها، اعتقادات و ... و روایتگر افسانه‌های محلی است که در حقیقت نوعی از موسیقی مقامی بوده و به طور کلی بر پایه دو بیتی و چهار بیتی خوانی استوار گشته است . این نوع موسیقی در سه قسم الف) ترانه‌ها ب ) فریادها ج ) داستانهای روائی قابل تأ مل و بررسی است . از آهنگهای رایج در این منطقه می‌توان به حسینا، سر حدی، حیدر بیک، گل محمد، کوچه باغی اشاره نمود . همچنین سازهای رایج در بردسکن بیشتر نی، دایره، دو سازه، سه تار، دهل و دو تار است.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:18 - 0 تشکر 500816


  • آب انبار سید باقر


در مرکز بردسکن و در مقابل مسجد جامع این شهر بنایی آجری از دوره قاجار واقع می‌باشد که به آب انبار سید باقر مشهور است . ساختار معماری این آب انبار دارای ۲۲ پله آجری، فضای پاشیر و مخزن بوده و از وبژ گی های بارز آن وجود باد گیری چهار طرفه به ارتفاع ۲ متر بر روی گنبد مخزن آن است .








آب انبار سید باقر





سوغات و ره آورد سفر



از سوغات و ارمغان های شهرستان بردسکن می‌توان به انواع گلیم ها و قالیچه‌های خوش نقش و نگار اشاره کرد . همچنین گیوه‌های دست دوز و سبد های حصیر باف این منطقه مورد توجه گردشگران و مسافران می‌باشد . بردسکن دارای محصولات باغی معروفی از جمله انار، انجیر و انگور است که کشمش و خشکبار این منطقه از شهرت بسزایی بر خوردار است . زعفران و زیره نیز جزو سوغات مهم این شهرستان به شمار می‌روند.




  • مسجد زیرک آباد


این مسجد در روستای زیرک آباد و بخش مرکزی شهرستان بردسکن واقع شده است . روستای زیرک آباد در ۱۱ کیلومتری جنوب غربی بردسکن قرار گرفته و بنا بر اطلاعات مو جود مسجد آن در قرن ۱۲ قمری ساخته شده است . این مسجد دارای پلانی ساده شامل گنبد خانه و شبستان می‌باشد . گنبد خانه مربعی به ابعاد ۷/۷ متر بوده که محرابی ساده را در یکی از اضلاع خود جای داده است . فضای شبستان نیز از سه اتاق مرتبط به هم شکل گرفته است . تز ئینات این بنا منحصر به کار بندی سقف ها و محراب ساده آن است .




  • دره آسیاب خوشاب


این دره یکی از مناطق خوش آب وهوای شهرستان بردسکن است که در شمال این ناحیه واقع شده است منطقه شمالی بردسکن دارای کوهپایه‌هایی زیبا وخرم و کوههایی نسبتا" رفیع نظیر کوه سرخ، چهل دختر، بغل داغ، وارسنگ می‌باشد که دره‌های سرسبز در میانهٔ آنها واقع شده اند . دره آسیاب خوشاب از تنوع گیاهی مطلوبی بر خوردار است و در آن انواع درختان مثمر و غیر مثمر رشد نموده اند.




  • آب انبار روستای کوشه


این بنا در ۱۲ کیلومتری جنوب شهرستان بردسکن و در روستای کوشه قرار گرفته است . با عنایت به اعتقادات مردم کوشه این آب انبار در اواخر دوره قاجار به همت مردی خیر به نام محمد غلامی ثانی بنا شده و معمار آن استاد کربلایی نصر الله معمار شهر آبادی بوده است . آب انبار کوشه از خشت پخته ساخته شده و باد گیر زیبای آن بر فراز بنا چون نگینی می درخشد و چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کند .




  • امام زاده الله آباد


مزار امام زاده الله آباد در روستای الله آباد، در ۲۲ کیلومتری بردسکن قرار گرفته است . بنای این امام زاده دارای نقشه‌ای چهار گوش است با نگرش به شواهد این بنای مذهبی احتمالا در عصر صفویه ساخته شده و از گذشته تا کنون برای مردم منطقه مکانی مقدس به شمار می‌رفته که برای اهدای نذورات به آن جا می‌روند .




  • آداب و رسوم مردم بردسکن


در فرهنگ عامه مردم شهرستان بردسکن جشن ها و مراسم شادمانی و سرور فراوانی وجود داردکه جشن خواستگاری، جشن عقد خوانی، جشن عروسی، جشن بدنیا آمدن فرزند و نام گذاری او در روز هفتم یا دهم تولد، جشن خرمن که پس از جمع آوری محصول با مراسم ویژ ه و رقص چوب بازی همراه است . جشن ختنه سوران، جشن عید نوروز، جشن سده که معمولا در شب دهم بهمن بر گزار می‌گردد وجشن چها رشنبه سوری از این زمره اند.




  • قلعه رحمانیه


این قلعه در روستای رحمانیه و در ۱۹ کیلومتری جنوب غربی بردسکن قرار گرفته و بنا بر مطالعات انجام شده قدمت آن به قرون ۸ تا ۱۲ ه . ق باز می‌گردد . قلعه رحمانیه دارای پلانی دایره‌ای شکل می‌باشد که نحوه قرار گرفتن آن در ارتفاع موید این نکته است که قلعه رحمانیه یکی از ابنیه نظامی و مستحکم دوران خود بوده است . فضاهای داخلی نیز به صورت دایره‌ای و متحدالمرکز ساخته شده اند و در ساختار آن از ملات کاهگل و خشت استفاده شده است .




  • نمکزار کویر لوت


جنوب شهرستان بردسکن با کویر لوت مجاور بوده و به همین سبب دارای چهره‌ای پست و هموار است که در نهایت به کوه کم ارتفاع الله آباد ی می پیوندد . یکی از جاذبه‌های طبیعی و گردشگری شهرستان بر دسکن نمکزارهای کویر لوت می‌باشد که تصویر بدیع از زیبایی های کویری را در برابر دیدگان علاقه مندان به طبیعت به تماشا می گذارد . این موهبت الهی شایسته بهره برداری بیشتری است که مسئولان امر را در جهت برپایی تورهای کویر گردی و ایجاد تسهیلات و امکانات توریستی در آن منطقه تشویق و ترغیب می نماید.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:34 - 0 تشکر 500831

نگاهی کوتاه به شهرستان خواف


شهرستان‌خواف، در خاور استان خراسان رضوی، در كنار مرز ایران و افغانستان،‌ قرار گرفته است. بر اساس سرشماری سال 1375 جمعیت این شهرستان 92158 نفر برآورد شده است كه از این تعداد 167989 نفر در مركز این شهرستان زندگی می كنند. بافت قالی و قالیچه از روزگار كهن در این شهرستان رایج است. قالی‌های بافته شده با طرح‌های بلوچی و تركمنی و نقش‌های وافی، گل كشمیری و قاسم آبادی عرضه می شوند و مازاد آن به سایر نقاط عرضه می‌شود. خواف، در دوران پیش از اسلام، از سرزمین های پر رونق آیین زرتشتی بود. مردم این ناحیه در سپیده دم اسلام، شهر خود را به منظور دیار امن تری ترك كرده و پس از سال ها آوارگی، سرانجام در كرانه هند به سرزمین گجرات رسیدند و در آن جا شهری را بنیاد كردند، كه به یادگار سنگان خواف «سنجان» نامیده شد. خرابه های سنگان یا سنجاق، مدرسه خرگرد، مدرسه غیاثیه، مسجد خرگرد در 6 كیلومتری شهر خواف، مسجد ملك زوزن بناهای تاریخی و مكان های دیدنی این شهرستان را تشكیل می دهند




وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
خواف پیش از این به نام های «روی»، «رود»، «رویه» و «روح» نامیده می شده است. «روی ruy» در به معنی چهره و آب بسیار و «رود» به معنی نهری، كه از جویبار های زیادی تشكیل می شود، آمده است. اما «روی ravi» به معنی ابر بسیار و آب فراوان و شیرین است. علت این نام گذاری وجود رود های متعددی است که در پیرامون این شهر وجود دارد. هنوز هم شهر خواف را «روی» و گه گاه «رود» نیز می گویند. بنا بر روایتی دیگر «خاف» شکل کهن کلمه «خواف» و نام دیگر به آفرید، پسر ماه فروردین است، كه از سیراوند خواف به منظور نوآوری در آیین زرتشت برخاسته بود.
خواف، در دوران پیش از اسلام، از سرزمین های پر رونق آیین زرتشتی بود. مردم این ناحیه در سپیده دم اسلام، شهر خود را به منظور دیار امن تری ترك كرده و پس از سال ها آواره گی، سرانجام در كرانه هند به سرزمین گجرات رسیدند و در آن جا شهری را بنیاد كردند، كه به یادگار سنگان خواف «سنجان» نامیده شد. 
«خواف» و «زوزن» در سده های نخستین هجری قمری، از مراكز علمی پر رونق به شمار می آمده اند. قرار گرفتن این دو شهر در جایگاه ارتباطی مهم بین حوزه های هرات، قهستان و نیشابور و در حقیقت قرار گرفتن آن ها در دل خراسان بزرگ، موجب شده بود كه خواف و پس از آن زوزن، محل داد و ستد اندیشه ها باشند. خواف در دوره های بعدی، در قلمرو طاهریان، صفاریان سیستان، سامانیان، آل بویه، و… قرار گرفت و در زمان خوارزمشاهیان، ملوك زوزن برآن حكومت می كردند. ملوك زوزن نسبت به آبادانی خواف و زوزن علاقه زیادی از خود نشان داده آثاری از خویش بر جای گذارند. روزگاری نیز ملوك نیمروز و آل كرت، بر خواف حكومت كردند. از وقایع مهم این منطقه در دوران صفویه، می توان به لشگر کشی شاه اسماعیل صفوی به خواف در اوایل حكومت اش به منظور سركوب مراد بیگ تركمان اشاره کرد. ظاهرا خواف تا اوایل دوره شاه تهماسب صفوی، حكومت مستقلی داشته و در زمان سلطان محمد صفوی (986- 996 هـ . ق) مرشد قلی خان، به عنوان حاكم خواف تعیین می گردد.



مشخصات جغرافیایی 
شهرستان خواف، با بیش از 11 هزار كیلومتر مربع پهنه، در خاور استان خراسان رضوی، در كنار مرز ایران و افغانستان،‌ قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان های تایباد و تربت حیدریه، از باختر به شهرستان های تربت حیدریه و گناباد، از جنوب به شهرستان قاینات و از خاور به افغانستان محدود است. آب و هوای این شهرستان معتدل و خشك بوده و بیش ترین حرارت در تابستان ها، 42 درجه بالای صفر و كم ترین آن در زمستان ها، 10 درجه زیر صفر است. میانگین باران سالیانه این شهرستان به 185 میلی متر می رسد.



مساجد در شهرستان خواف


مسجد جامع خواف


این بنا در خواف استان خراسان رضوی واقع است. بنای مسجد مشتمل بر گنبدخانه، ایوان، شبستان، صحن و سرا و منبر نفیس است. از طریق پیش طاق کوچکی در دهلیز خاوری حیاط وارد مسجد می شوند. نمای اصلی صحن ایوان وسیعی به ابعاد 7/10*10*9/5 متر است که از طریق راهروی موربی در انتهای آن به فضای گنبد خانه می رسند. در بخش خاوری گنبد خانه تالار مستطیل شکلی وجود دارد که از طریق یک ورودی در گوشه شمال خاوری گنبد خانه بدان راه می یابند این تالار در دیگری به حجره های اطراف صحن و از آنجا به خود صحن دارد عدم تناسب در ترکیب این سه بخش – ایوان، گنبد خانه و تالار – می رساند که احتمالا ایوان و تالار مستطیل در دوره تیم وریبه گنبد خانه الحاق شده است. ایوان در دیوارهای جانبی خود طاقنماهای عمیقی دارد. در زیر طاق ایوان یک افریز افقی است که احتمالا در گذشته پوشش گچی یا کاشی داشته است. بر فراز این افریز در دیوار قبله یک دهانه نیم شش ضلعی است که از روزنه های واقع در میان گنبد خانه و ایوان می توان داخل آن شد. پوشش ایوان توسط طاق هایی در سه بخش انجام سده است. یک طاق وسیع مرکب از رج های افقی در دنبال آن طاق وسیع دیگری و سپس بخش بسیار پهنی به طرز افقی میان اضلاع و در آستان آن ها ساخته شده لیکن در بخش مرکزی رج های آن عمودی است. احتمالا بخش چهارمی با برج های افقی نیز وجود داشته که توسط پرکار گچی دیوار قبله ایوان از چشم پنهان شده است یکی از طاق‌نماهای واقع در دیوارهای ایوان هنوز طاق کوکبی جالبی دارد که دهانه مستطیل شکل را می‌پوشاند. قوس‌های طاق‌کوکبی‌در‌پیرامون خود گچ‌بری های منشوری شکلی از نوع گچبری‌های دوره تیموری دارد. گنبدخانه محوطه وسیعی است که از دو جهت به ایوان و تالار متصل است و بدان ها راه دارد. در دیوارهای این بخش علاوه بر محراب طاق‌نماهایی نیز کار شده است تالار مستطیل نیز که به نظر می رسدهم‌زمان با ایوان باشد مرکب از یک دهانه گنبد دار در شمال باختریاست. هیچ نوع تزیین خاصی در مسجد به کار نرفته است.
در داخل مسجد منبری قدیمی با هفت پله وجود دارد. در اضلاع منبر، تنگه های منبت در قاب چوبی طرح هایی هندسی تشکیل می دهند. در قسمت بالا، اضلاع به صورت شبکه‌ای چوبی ادامه یافته و در پشت کتیبه ای است که بر اساس متن آن این منبر در سال 908 ه.ق به مساعی خواجه مجد الدین محمد انحوافی و استادی صدر الدین بن استاد نجم الدین محمد سمنانی به انجام رسیده است. با توجه به ویژگی های معماری مسجد به نظر می رسد که بنای گنبد خانه در دوره مغول ساخته و ایوان و تالار مستطیل در دوره تیموری به آن افزوده شده باشد.
مسجد جامع سنگان‌خواف 
این بنا در محله پایین ده روستای سنگان پایین در 19 کیلو متری جنوب خاوری خواف از توابع تربت حیدریه واقع شده و بنای اولیه آن از آثار دوره خوارزمشاهیان در ایران است.
بنای مسجد مشتمل بر سردر ورودی صحن ایوان رواق و شبستان است ورودی بنا از سمت شمال خاوری به صورت ایوان کم عمقی است که پوشش آن با کاربندی و مقرنس کاری ساده گچی مزین شده است. صحن مستطیل شکل مسجد به ابعاد 15*10 متر با آجر فرش شده است. و در ضلع باختریآن ایوان اصلی و قبله بنا در اضلاع شمالی و جنوبی رواق و در جهت خاوری آن در اصل ایوانی بوده که بعدها به شبستانی تبدیل شده است. دهانه ایوان باختریحدود 6/5 متر است. جرزهای طرفین این ایوان به جهت نیروی رانشی طاق و زلزله های صورت گرفته بیش از 50 سانتی‌متر از راستای شاغول خارج شده و پوشش اولیه آن فرو ریخته است. پوشش ایوان بعدها بازسازی شده اما انحنای دیوار ها هنوز باقی است. به صورتی که فاصله دو پایه ایوان در پایین از فاصله آن ها در بالا کم‌تر است. پوشش ایوان با طاق و گهواره های عرضی صورت گرفته است. در اضلاع طرفین ایوان مجموعا چهار درگاه با پوشش طاقی به رواق های کناری ایوان مرتبط می شوند. برپا کار طاق ایوان یک نوار کتیبه مانند با آجر چینی تزیینی به صورت خفته راسته ایجاد شده است. در انتهای ایوان محرابی به ارتفاع 2/60 و دهانه 1/20 متر قرار دارد که سطوح آن ساده گچی است و با طاقنماهای ساده و تزیینی نماسازی شده است. در طرفین ایوان دو ایوانچه با نمای دو طبقه ساخته شده که پیشانی آن ها و ایوان با آجرهای مشبکی با طرح هشت ظلعی که در وسط آن گل میخی از جنس آجر لعابدار فیروزه ای – منقوش به کلمه مقدس الله – نصب کرده اند. تزئین شده است که قابل مقایسه با تزیینات ضلع خاوری صحن مسجد جامع گناباد – از اوایل قرن هفتم هجری – است. رو به روی ایوان باختریدر جهت دیگر صحن ایوان کوچک‌تری قرار داشته که بعد از خراب شدن با تغییراتی و نیز الحاق بخش های جانبی به شبستانی تغییر شکل یافته است.
رواق های ضلع شمالی و جنوبی هر کدام با چهار دهنه به صحن مربوط می شود. کچلی های بالای این دهنه ها دارای تزیینات زیبای آجری بوده که تنها بخش هایی بر جای مانده است. آجرهای این تزیینات به اشکال هلالی گل های سه پروشش پر تراشیده اند. پشت این دهنه ها راهروی مسقفی واقع است که پوشش راهروی جنوبی آن پس از تخریب با پوشش مسطح چوبی جایگزین شده است. در این بنا هیچ کتیبه یا مدرکی در خصوص تاریخ ساخت بنا در دست نیست اما با توجه به شیوه پوشش ایوان نقشه دو ایوانه و تزیینات آجرکاری مشابه تزیینات مورخ 609 ه.ق مسجد جامع گناباد، می توان بنای اولیه را مربوط به دوره خوارزمشاهیان دانست. در دوره اخیر نیز تعمیراتی در این مسجد صورت گرفته است.
مسجد گنبد خواف
در خرابه‌های شهر سنگان خواف كه در قرن اول اسلامی شهری آباد بوده است . دو اتاق گنبددار باقی مانده كه از خشت خام ساخته شده‌اند. در درون این اتاق‌ها و گنبد آنها ، تزیینات گچبری ارزنده‌ای مشاهده می‌شود كه به رنگ آبی و سفید است. در وسط اتاق سنگ قبری نصب شده است كه طبق كتیبه آن بنای مزبور به اوایل دوره صفاری (قرن 3 هـ.ق.) مربوط است. این بنا كه آن را به نام مسجد گنبد نیز نامیده‌اند در 100 كیلومتری جنوب مشهد واقع شده است.
مسجد ملك زوزن خواف
این مسجد در دشت زوزن خواف واقع شده است . از ساختمان اصلی این مسجد كه به اوایل قرن هفتم هجری قمری تعلق دارد ، چند پایه و دو دیوار و سردری باقی مانده است و در كتیبه آن نیز تاریخ 600 و 610 هجری قمری قید شده است. این مسجد از لحاظ تزیینات و نگاره‌های خط كوفی جالب توجه است. آثار باقی انده این مسجد معرف معماری و تزیینات قرن هفتم هجری قمری می‌باشند. ساختمان ایوان و تاق‌ها و سایر ریزه‌كاری‌های هنری این بنا موجب شده است كه مسجد زوزن درشمار زیباترین مساجد تاریخی قرن هفتم هجری قمری محسوب شود. این مسجد تحت شماره 340 ، در شمار آثار تاریخی به ثبت رسیده است.
مسجد خرگرد خواف 
در 6 كیلومتری شهر خواف قرار دارد و در حال خراب شدن است . گویا یكی از نظامیه‌های سرشناس است . خواجه نظام الملك ، در 540 هـ.ق. آن را ساخته است . كاشی‌ها و تزیین‌های آن می‌رساند كه دراین بنا تا چه اندازه هنر و زیبایی به كار رفته است.



مدرسه غیاثیه خرگرد
در خرگرد خواف نزدیک جاده آسفالت بنایی دیده میشود که زمانی مهمترین مرکز تعلیم و تربیت بوده است .
کتیبه ی موجود این مدرسه در سال ۸۴۸ به دستور خواجه غیاث الدین پیر احمد خوافی وزیر شاهرخ میرزا بنا شده است بدین علت به غیاثیه مشهور گردید این بنا نماینده ی کامل معماری دوره تیموریان است که به سبک اذری ساخته شده است معمار بنا استاد قوام الدین شیرازی که در حال کار روی بنا فوت کرده است 
و کار نیمه تمام وی را برادرش غیاث الدین شیرازی که مجموعه گوهرشاد مشهد و هرات را نیز ساخته است کامل کرد . مدرسه غیاثیه در دوران شکوهش از بهترین دانشگاههای اسلامی بوده است و دانشمندانی چون ابوبکر پوشنجی خرجردی ابونصر خرجردی را پرورانده است



سد سلامی 
درفاصله ۶کیلومتری شمال شرقی سلامه در دامنه جنوبی ارتفاعات باخرز روی یکی از دره های کناری رودخانه سلامی احداث شده است آب خروجی از سد در فاصله ۷۰۰ متری پایاب وارد قنات شهر سلامه میشود ودر یک ونیم کیلومتری شمال شهر که مظهر قنات است برای آبیاری اراضی کشاورزی هدایت میگردد ارتفاع بند حدود ۲۴ متر و حوضهآبگیری آن ۵۰ هکتار زمین را می پوشاند عمق آب در بعضی از قسمتها به ۱۸ متر میرسد که حدودا ۶متر از عمق بندرا رسوبات پوشانده است گنجایش مخزن بین ۴ تا ۶ میلیون متر مکعب است این بند مربوط به دوران ساسانیان میباشد در زمان ملک محمود سیستانی بازسازی و مرمت شده وبعد از وی بدستور خواجه قوام الدین نظام الملک خوافی مشرف دیوان خراسان در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا بازسازی شده است



مزار خواجه یار 
قبله ی اهل یقین است خواجه یار عاشقان بر گرد او پروانه وار 
گرتو ای مسلم بدانی قدر او گرد مدفن آیی اش دیوانه وار 
این بنا که معروف به مزار است در جنوب غربی شهر خواف از یک طرف مشرف به کوه خواجه یار و از سوی دیگر به تپه های مجاور محدود است مجموعه ای است از دو آب انبار و یک مقبره . بنای کوشک مانندی است دو طبقه که دردوره قاجار ساخته شده ۱۴ متر طول و۶/۷۰ متر عرض دارد این بنا مشرف به محوطه ای محصور در دیوار خشکه چین سنگی است و سکویی بلند بطول ۸ متر و عرض ۱ متر روی پایه های آجری در میان محوطه واقع شده است برخی میگویند یکی از یاران امام حسن (ع ) بوده که در زمان این امام و هنگام حمله ایشان به ایران در جنگ با کفار وزرتشتیان به شهادت رسیده و در همان مکان بخاک سپرده شده است .



● آسیاب بادی های نشتیفان 
چشمگیر ترین تاسیسات سنتی در خواف آس بادهاست که با ابهتی تمام سینه سپر باد دارد آس یعنی نرم شدن دانه زیر سنگ است بدین ترتیب که دو سنگ گرد و مسطح بر هم نهاده سنگ زیرین در میان میلی آهنین وجز آن از سوراخ میان سنگ زیرین درگذشته و سنگ فوقانی به قوت دست آدمی یا ستور یا باد یا آب چرخد و حبوب و غیره را خرد و آرد سازد .
نیروی رایگان وفراوان باد از نظر کمی میتواند تعداد زیادی دستگاه را باهم بچرخاند تا جایی که در روستای نشتیفان تا ۴۰ آسیاب ردیف شده اند منطقه خواف که در مسیر بادهای ۱۲۰ روزه سیستان قرار گرفته دارای آسیاب بادی های فراوانی است که پره های چوبی آن توسط بادهای مذکور بحرکت در آمده نیروی حاصل را به سنگ منتقل نموده به آرد کردن گندم ها می پردازند.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:36 - 0 تشکر 500833

روستای شگفت انگیز ماخونیک


دشت بزرگ لوت و چشم اندازهای منحصر به فرد آن در کنار ییلاق های کوهستان های شمال خاوری خراسان جنوبی می تواند تنها مأمن امن آنهایی باشد که قصد دارند دمی به دور از قیل و قال زندگی سرسخت شهری در آن بیاسایند و چند صباحی به تماشای تاریخ و طبیعت این خطه بنشینند.
بافت قدیمی خوسف، بناهای تاریخی سربیشه، آسبادهای نهبندان و باغ های قدیمی بیرجند در انتظار گام های مسافران بهاری اند تا سکوت حاکم بر دل کویر را شکسته و پای نقل تاریخ این دیار بنشینند.
مقصد امروزمان روستای شگفت انگیز ماخونیک است که همه ساله محققان، پژوهشگران، مردم شناسان و باستان شناسان زیادی را به این روستا می کشاند. این روستا به دلیل داشتن مردمی با ویژگی های خاص، شیوه زندگی و آداب و رسوم در زمره روستاهای شگفت انگیز محسوب می شود.



غنای فرهنگی؛ وجه اشتراک روستاییان
وجه اشتراک همه روستاهای با ویژگی مردم شناسی ، غنای فرهنگی آنهاست ولی تفاوت عمده ماخونیک با همه این روستاها از بعد دیگری است. اهالی ماخونیک به نسبت اهالی ابیانه، ماسوله و... در عین تنگدستی و شرایط سخت و طاقت فرسای زندگی به این همه دستاوردهای زندگی رسیده اند. ماخونیک در شرق ایران و در شهرستان تازه تأسیس سربیشه در استان خراسان جنوبی واقع شده است. در جلگه ای به همین نام که متشکل از ۱۲ روستا است و ماخونیک بزرگ ترین و به احتمال قدیمی ترین آنها است و اهالی معتقدند که تمامی این روستاها از ماخونیک منشعب شده اند در اصل همگی یک طایفه و با یکدیگر خویشاوند هستند.
ماخونیک در ۱۴۳ کیلومتری بیرجند (مرکز استان) و ۷۸ کیلومتری سربیشه میان کوه و تپه ها محصور شده است. این روستا در سرشماری آبان سال ۱۳۷۵ متشکل از ۱۰۶ خانوار و ۵۰۳ نفر جمعیت بود. عمده ترین کار و کسب مردم کشاورزی است؛ درحالی که تمامی زمین های کشاورزی آن به ۴ هکتار هم نمی رسد. تازه از این مقدار زمین، روستاهای دیگر نیز شریک هستند و این پایان ماجرا نیست، چراکه این ۴ هکتار در ۳ مزرعه پراکنده است و بیشتر اهالی روستا و روستاهای اطراف هر یک در تمامی این مزرعه ها شریک هستند. به طور مثال مزرعه ۱‎/۷ هکتاری ماخونیک که اصلی ترین و یکی از بزرگ ترین مزارع روستا به شمار می آید بیش از ۱۰۰ خانوار شریک دارد. 
پس لابد در مزرعه ماخونیک زمین ۱۰۰ متر مربعی وجود دارد اما این هم پایان ماجرا نیست چون در مزرعه ماخونیک زمین ها عین (خوب) و دال (بد) هستند که به همین دلیل مزرعه را چند قسمت کرده اند و هر قسمتی را جداگانه بین تمامی مالکان تقسیم کرده اند و باز چون در موقع تقسیم زمین موروثی حقی از کسی ضایع نشود هر کرتی (Kart) را جداگانه میان وراث تقسیم می کنند و خلاصه کلام این که آنقدر کرت ها را به وسیله مرز خاکی و در دهه های اخیر با سنگ به چند قسمت تقسیم کرده اند که بسیاری از آنها از ۲ متر مربع بزرگ تر نیستند! البته زمین یک متر مربعی هم یافت می شود! همچنین کم نیست کرتی که به واسطه تعدد مالکان ۲ یا ۳ نوع محصول در آن کشت می شود!




قوانین صد ساله
به طور کلی در همه امور نظم و مقررات خاصی حکمفرماست. تقسیم زمین، تقسیم محصول مالکیت بر مراتع، مالکیت بر زمین های مسکونی، دامداری، مقررات اجتماعی و بسیاری امور دیگر که هیچ یک بدون مقررات نیست قوانینی است که از صدها سال پیش همچنان جاری بوده و کسی توانایی تغییر آن را ندارد و قوانین شهرنشینی و مدنیت امروزی نیز نتوانسته بر آنها تأثیرگذار باشد. 
همه اهالی به رعایت این مقررات بدون دشنه و پاسبان پایبند هستند. اختلاف های ملکی که عمده ترین مورد نزاع روستاییان است هم در ماخونیک به ندرت دیده می شود.
در سال های خشکسالی با تعاون و همکاری و باز هم با رعایت مقررات به اتفاق به کشت و کار اشتراکی در زمین یکی از مالکان می پردازند و در هر رشته ای و هر کاری یک سرپرست وجود دارد که قول او برای دیگران حجت است حتی برای کسانی که سرپرستی رشته دیگری را برعهده دارند.
مسکن روستای ماخونیک نیز از وجوه قابل تأمل و در برخی موارد اعجاب برانگیز است. خانه های روستای ماخونیک بعد خاصی نداشته و معمولاً چهارگوش نیستند.
برای ساخت خانه در این بخش چون زمین مسطح کمتر وجود داشته شیب تپه را کنده و زمین را مسطح می کرده اند. برخی جاها خانه ها همکف کوچه هاست و در بالاترین سطح، ارتفاع خانه ها از ۱‎/۵ متر فراتر نمی رود. در گذشته برای بستن در ۶۰ تا ۸۰ سانتیمتری خانه ها از تعدادی بوته که با طناب به هم بسته شده استفاده می کرده اند و هنگامی که به داخل خانه می رفتند بوته ها را به دهانه در هدایت می کردند تا از سرمای زمستان در امان باشند.



خانه آدمی یا خانه نشست
بعدها در ها از تنه درخت و بدون میخ به صورت یک تکه ساخته شده که نمونه های آن هنوز در بافت قدیم مشاهده می شود. به خاطر جلوگیری از وزش بادهای شدید از سمت شمال و شمال غرب و بهره گیری از نور خورشید در خانه ها عموماً به سمت جنوب باز می شوند. دیوار خانه ها با سنگ و گل ساخته شده و سقف را از تنه درختان محلی و بوته می پوشانند. پشت بام خانه ها بیشتر بیضی و آبریز خانه ها از سنگ است. به طور معمول در میان چند اتاقی که بدون حصار در کنار یکدیگر ساخته شده تنها یک اتاق مورد استفاده شخصی انسان قرار می گرفته که به آن خانه، خانه آدمی یا خانه نشست می گفته اند. این خانه که مساحت آن حدود ۱۰ تا ۱۵ متر مربع است. برای نشیمن، خوابیدن، پخت و پز، انبار جو و گندم، کارگاه بافندگی و اتاق پذیرایی به کار می رود و سایر اتاق ها که بعضاً کوچک هستند برای نگهداری حیوانات و انبار علوفه و چغندر استفاده می شود.
عوامل مهم شکل گیری مسکن روستا عوامل طبیعی، اقتصادی و مذهبی است اگرچه نمی توان میان نشانه های فرهنگی یک روستا تفاوتی قائل شد ولی مسکن روستای ماخونیک از خوراک و پوشاک و حتی بسیاری از نشانه های فرهنگی دیگر روستا جالب توجه تر است و نیاز به تعمق بیشتری دارد.
در روستای ماخونیک هیچ معماری ویژه ای به چشم نمی خورد و در نگاه اول هیچ نکته جالب توجهی به نظر نمی رسد. با بررسی بیشتر تفاوت های چشمگیر بافت و بناهای دیگر روستا با روستاهای دیگر نمایان می شود.
روستای ماخونیک از نظر بافت کلی، روستایی مجتمع و توده ای است که در دامنه کوه ماخونیک شکل گرفته است. سنگلاخ بودن و ناهمواری زمین، مسائل امنیتی، رابطه خویشاوندی و شرایط اقلیمی از عواملی هستند که موجب کوچک و مجتمع شدن روستا شده است.
از نظر مسائل امنیتی با توجه به حمله ازبک ها در گذشته، ماخونیک در حصار تپه ها پنهان بوده است. بافت قدیم روستا در دامنه تپه و خانه ها به طور فشرده و در گودی زمین ساخته شده اند؛ به طوری که روستا از داخل رودخانه که در گذشته محل عبور و مرور بوده به هیچ وجه دیده نمی شده است .حتی جایگاه اولیه آنها که در نزدیکی چشمه و قنات بوده است به طور فشرده در لابه لای کوه و تپه ها پنهان شده که نقل می کنند در زمان ترکمن تازی، سگی پارس کرده و محل آنها را به دشمن نشان داده است وگرنه با وجود نزدیکی خانه ها به محل عبور و مرور باز هم روستا از دید آنها پنهان بوده است.
خویشاوندی نیز در بافت روستا تأثیرگذار بوده است. براساس قوانین اجتماعی روستا هر شخصی علاوه بر مالکیت خانه خود مالک محدوده جلوی خانه اش نیز هست و به غیر از خانواده و اقوام نزدیک کسی حق ندارد در جلوی خانه اش خانه ای بسازد که این کار موجب رابطه ای میان بافت روستا و خویشاوندی اهالی شده است.
از نظر شرایط اقلیمی نیز با توجه به سرمای سخت زمستان و کمبود مصالح، خانه ها در دل زمین و به طور فشرده در کنار یکدیگر ساخته شده اند تا بدین وسیله از شدت باد و در نتیجه سرمای زمستان کاسته شده و بر آن غلبه کنند. 
روستا روی سه تپه و در کنار دو آبراه که از شمال به سمت جنوب امتداد و شیب دارد، بنا شده است. برج روستا در بافت قدیم روستا و برفراز تپه ای با سنگ و گل ساخته شده است که در مواقع ناامنی اهالی به آن پناه می برده اند.
هسته اولیه روستا در ضلع شمال تا غرب، جنوب غربی و شمال شرقی برج ساخته شده است و مسجد روستا در وسط این هسته قرار گرفته است. در بافت میانه پیشرفت روستا بیشتر به سمت شمال- شرق و غرب صورت گرفته است. در سال های اخیر نیز بیشتر پیشرفت روستا به سمت شرق و جنوب شرقی بوده است.
اینها تنها بیان گوشه ای از جاذبه های طبیعی و تاریخی این استان است؛ به طور یقین نه تنها در این استان بلکه در تمام استان های ایران می توان صدها جاذبه به این شکل و شمایل را تعریف کرد و مانند ماسوله و ابیانه راه گردشگران داخلی و خارجی را هموار کرد. اما آنچه مسلم است این که این گونه میراث داری بدون برنامه های هدفمند، دراز مدت و فکر پویا راه به جایی نخواهد برد.



اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.