باز نشود ، بسته شود ، بلکه پسندیده شود!
وزیر مسکن: آشپزخانه اوپن، غیراسلامی و ممنوع است!
توضیحات احتمالی بعدی:
چرا شلوغش می کنید؟ هیاهو ندارد. راست می گویم. اصولا هرچیزی بسته اش بهتر از بازش است، مثلا سیاست پشت درهای بسته بیشتر می چسبد. یک "بسته پیشنهادی" بهتر از یک "باز پیشنهادی" است.
سخیف بودن لغت "باز" از آهنگ لس آنجلسی یکی از خوانندگان مبتذل، معلوم می شود، آنجا که می گوید:" باز من رو کاشتی رفتی"! و مضمون ترانه اش کلهم خیانت و کاشتن و تنها گذاشتن طرف که پشتش را کرده بر او و بگومگو ندارد، بوده.
اصلا چه عیبی دارد مردم به جای "بازی" بگویند "بسته ای"؟ یا شاعر به جای"باز آ و دل تنگ مرا مونس جان باش" بگوید "بسته آ و دل تنگ مرا مونس جان باش"؟! چرا که صحبت از تنگ بودنِ دل، فی ذاته با بسته بودن بیشتر همخوانی دارد تا با باز بودن.
البته من بیخودی نمی گویم بستگی بهتر از بازی است. به طور کلی فرهنگ بسته خیلی بهتر از فرهنگ باز و ولنگار غرب است، زیرا هرچیزی را باز کنی، به دنبالش چیزهای دیگری هم باز می شود که خوبیت ندارد.
کانال های آن چنانی ماهواره را که باز کنی، چشم و گوش بچه ات باز می شود. "ویکتوریا" و "سفری دیگر" می بیند و دیگر نمی توانی جلویش را بگیری. از قدیم گفته اند در دیزی که باز بشود، حتی گربه هم بی حیا می شود، چه برسد به بچه های شما!
می بینید که باز شدن در دیزی خوب نیست. باز شدن کانال های ماهواره خوب نیست. باز شدن چشم و گوش خوب نیست. آن وقت شما آمده ای می خواهی آشپزخانه باز بسازی؟ خوب یکباره بفرما میرزا قاسمی و نرگسی را هم با هم بگذار توی یخچالش و درشان را ببند! اجاق گازت را هم فر کن که مد است! به جای ساید بای ساید هم یخچال فریزر "فیس تو فیس" و "چیک تو چیک" بساز اصلا! دستشویی اوپن هم بزن. فکر می کنی کی ضرر می کند این وسط؟
تا حالا فکر کردی خانمت که می رود توی آشپزخانه اوپن پای اجاق گاز عرق می ریزد، چقدر در معرض نگاه های آلوده مهمان هایتان است؟ بله؟ مهمان هایتان آشنایند و نگاهشان آلوده نیست؟ همین دیگر! نمی فهمی! همین آشپزخانه های اوپن هستند که تو را هم این قدر بی غیرت کرده اند.
حالا چه اشکالی دارد آشپزخانه اوپن نباشد که خانمت بتواند هی برود آنجا چادرش را از سرش بردارد و آش را هم بزند و هی چادرش را سر کند و بیاید پیش مهمان ها بنشیند؟ حتما باید آشپزخانه اوپن بسازی که او آنجا هم مجبور باشد حجاب و عفافش را رعایت کند؟! مگر ما غیر از راحتی زنان غیور مملکتمان به چیز دیگری فکر می کنیم؟ حتی پیشنهاد می کنیم در خانه هایتان اندرونی و بیرونی بسازید که آنها کلا مجبور نباشند بیایند بیرون. بله؟ خانه تان سرجمع چهل متر اندرونی می شود و بقیه اش فضای بیرونی شهر است؟! آشپزخانه اوپن می سازید که اگر دوتا مهمان اضافه برایتان آمد خودمانی ترها بروند آنجا بنشینند و بتوانید همدیگر را ببینید؟... همین دیگر! مشکل از همان جایی شروع شد که به عقلتان نرسید خانه بزرگتری بگیرید تا این مشکلات را نداشته باشد.
چی گفتید؟ ما خودمان خانه هایی به سبک مورد نظرمان بسازیم و تحویل مردم بدهیم؟ چه حرف ها و چه توقع ها! ما تمام فسفر مغزمان را می سوزانیم تا پیشنهاداتی بدهیم به چه قشنگی، دیگر توانی برایمان نمی ماند به وظیفه اصلیمان برسیم که!