مدیران چگونه مفهوم کار را از بین میبرند
ترسا آمابیل و استیون کریمر
مترجم: عادله جاهلی
منبع: مک کینزی ژانویه 2012
مدیران اجرایی ارشد معمولا به چهار شیوه قابل اجتناب، به تصورات شغلی کارکنان خود آسیب رسانده و در نتیجه خلاقیت، بازدهی و تعهد را در آنها تضعیف میکنند.
به عنوان یک مدیر اجرایی ارشد، شاید فکر کنید که وظیفه شما «ایجاد یک استراتژی مقتدرانه» است. در واقعاین وظیفهای با اولویت 1) الف است، چون وظیفه دیگری هم خواهید داشت که به همان اندازه اهمیت دارد؛ وظیفهای با اولویت 1) ب که شامل برقراری امکان تعهد مداوم و پیشرفت روزانه افراد درگیر در مشکلات سازمان شماست که سعی دارند آن استراتژی را اجرا کنند. ما در پروژه تحقیقاتی چند سالهای که نتایجش اخیرا در کتاب «اصل پیشرفت» منتشر شده، دریافتیم که از بین تمامیرخدادهایی که عمیقا افراد را نسبت به وظایفشان متعهد میسازد، مهمترین مورد پیشرفت در کاری است که معنا و مفهوم داشته باشد.
حتی گامهای پیشرونده به سوی موفقیتهای کوچک نیز به تقویت تصور شغلی میانجامد: این تصور شامل جریان ثابتی از احساسات، انگیزهها و شناختهایی است که واکنشهای فرد را به رخدادهای هر روز کاری اش مربوط میسازد. تصور شغلی كارمندان، علاوه بر رفاه کارمندان، بر بازده نهایی نیز تاثیر میگذارد. افراد زمانی در مشاغل خود خلاقتر، مفیدتر و متعهدتر عمل میکنند که تصور شغلیشان مثبت باشد. اولین و اساسیترین لازمه این امر معنا داشتن کاربرای افراد است.
در کتاب و مقالهای که اخیرا تحت عنوان «پژوهش شغلیهاروارد» منتشر شده نیز گفته میشود که مدیران در تمامیسطوح، معمولا و به طور ناخواسته با رفتار و گفتار
روزانهشان هدفمندی کار را در زیردستان خود تضعیف میکنند.این امر شامل موارد زیر است: از بین بردن اهمیت کار یا ایدههای زیردستان، از بین بردن احساس مالکیت با تعویض اعضای پروژه قبل از اتمام کار، تغییر مکرر اهداف که موجب مایوس شدن افراد از به سرانجام رسیدن کارشان میشود و غفلت از آگاه کردن مکرر زیردستان از اولویتهای متغیر مشتریان.
اما نقش ارشدترین مدیران یک شرکت در مفهوم بخشیدن یا بی معنی ساختن کار چیست؟ مطمئنا یک مدیر ارشد نسبت به ناظران بیواسطه، فرصت کمتری برای تاثیرگذاری مستقیم بر تصور شغلی کارکنانش دارد. اما کوچکترین رویکردهای مدیر ارشد تاثیر چشمگیری بر پرسنل سازمان میگذارد چون رفتار و گفتار وی به طور جدی توسط افراد زیر دست مورد توجه قرار میگیرد. هدفمندی و اقدام منسجم برای تقویت هدف باید از سطوح بالای شرکت القا شود.