موسیقی ترکی همدان
موسیقی ترکی غالباً با ساز چگور (یا چؤگؤر) اجرا میشود و گاهی ساز بادی بالابان را به همراه آن مینوازند.
نواختن نغمات ترکی با کمانچه سه سیمه یا چهارسیمه و تار فارسی نیز کم و بیش رواج دارد.
همچنین گاهی در عروسیها از دهل و سرنا و توتک (شؤددک)استفاده میشود.
در این ناحیه و خاصه در نواحی شمال غربی استان نواختن تنبور نیز رواج دارد.
مقامهای تنبور در بین ترکهای همدان تا حدودی با مقامهای رایج با مناطقی همچون صحنه تفاوت دارد و اشعار ترکی نیز در آن به کار میرود.
در اجرای موسیقی عاشیقی همدان ندرتاً از سازهای ضربی مانند دایره استفاده میکنند. بلکه بیشتر مقامهای ترکی این ناحیه دارای ریتمهای ضد ضرب است و نمیتوان سازهای ضربی را با آنها هماهنگ کرد یا آنکه این کار دشوار است.
نوازندگان معروف شمال استان همدان
اصطلاح عاشق در آناتولی و آذربایجان به خوانندگان سیاری دلالت داشته که انواع مختلفی از اشعار عامیانه یا داستانهای عاشقانه ترکی را خلق و اجرا میکردهاند.[۱] عاشق در استان همدان عموماً به شخصی اطلاق میشود که نوازنده چگور است و در حین نواختن، به خواندن و نقل داستان میپردازد. غیر از نوازندگان چوگور که غالب عاشقهای این استان را تشکیل میدهند، به نوازندگان تار که داستان نقل میکنند نیز عاشق گفته میشود.[۲] از بین عاشیقها و نوازندگان موسیقی ترکی همدان (با چوگور، کمانچه، ویولون، تار، بالابان، دهل و غیره) میتوان از افراد ذیل نام برد:
چوگور: عاشیق حیدر محمودی، عاشیق آقامعلی(علی ورمزیاری از کبودراهنگ)، عاشیق محرمعلی نادری (شرّا)، عاشیق عباس ملایری (غلامعباس غلامی)، خدایار علییاری(کوهین)، اسماعیل بخشی (کبودراهنگ) عاشیق عزیز صالحی (عزیز کولی)
تار: عاشیق اکبر غفوری (کبودراهنگ)، عاشیق صحبت طاهری، خانمیرزا (کبودراهنگ)، عاشیق سلمان(روستای طاس قلعه کبودراهنگ)، عاشیق فرج خوشقیافه (لالجین)
ویولون: عاشیق سلمان، عاشیق نجات
تنبور: قدیر فرهادی(گندهجین)
سرنا و بالابان: رحمانعلی دریایی (کبودراهنگ)، شیرویه محمدی (رزن)
ویژگی موسیقی شمال همدان
بسیاری از مقامهای محلی این ناحیه حالت آوازی-ضربی دارد؛ چنان که شاید نتوان در اجرای آنها به سهولت سازهای ضربی به کار برد؛ از این رو به ندرت در کنار چوگور یا کمانچه محلی، سازهایی همچون دایره مینوازند. همچنین گروه نوازی نیز در میان نوازندگان محلی همدان چندان رایج نیست. این ویژگی در میان عاشیقهای آذربایجان غربی، اوزانهای ترکیه و شاهسونهای قم، همچنین بخشیهای شمال خراسان و باغشیهای ترکمن مشترک است؛ البته دونوازی به شکل چوگور و بالابان یاکمانچه و چوگور کمابیش متداول بوده است؛ اما گروه نوازی چند چوگور با هم یا با سازهای دیگر اصلاً مرسوم نیست. در توضیح تمایل نوازندهها به تکنوازی یا عدم کاربرد سازهای ضربی، میتوان گفت که اکثر نغمات محلی، ریتم منظم ندارند و در نواختن یک مقام، گاه از میزانهای مختلف استفاده میشود و تعدادی از مقامها نیز اساساً ضربی نیست. از سوی دیگر، متداولترین کاربرد این موسیقی، در نقل داستان بودهاست که عاشیق به مناسبت حال و هوای مجلس و اقتضای داستان پردازی خود، از نغمهها و مقامها و ریتمهای مختلف استفاده میکند؛ در حالی که کاربرد همنوازی، اغلب در اجرای تصنیف است ودر موسیقی ترکی منطقة همدان، تعداد تصانیف، اندک است.
عاشیقهای همدان از دیرباز در زنده نگاه داشتن موسیقی بومی این ناحیه کوشیدهاند. ساز اصلی عاشیقها چوگور است که بازمانده ساز کهن «چونگور» است. تعدادی انگشت شمار نیز در نواختن کمانچه مهارت دارند و در دهههای اخیر تعدادی نیز به نواختن تار فارسی و ویولون روی آوردهاند. بالابان و نی فلزی نیز کمابیش در میان نوازندگان محلی رایج بودهاست.
همچنان که پیشتر گفته شد، بیشترین کاربرد موسیقی ترکی همدان در نقل داستان بوده است؛ همچنان که در بین عاشیقهای آذربایجان و بخشیهای ترکمن و ترکان شمال خراسان رایج است. منبع : سایت