{ا همان چیزی که ما تحت عنوان انجمن حجتیه در زمان فعلی روبرو هستیم که تفسیری در واقع ضد فلسفه انتظار است را ارائه می دهند مثلا برخی از اعضای انجمن حجتیه عنوان می کردند که هر قیامی قبل از ظهور امام زمان (عج) محکوم به نابودی و شکست است که تفکری ضد مهدویت است}
عماد افروغ - اگر این تفکرات انحرافی را دنبال کنیم اسباب همین کلاهبرداریها و کاسبکاریهای سیاسی و اقتصادی می شود که می بینیم، هر از چند گاهی عدهای سر بیرون میکند و به اسم اتصال با امام زمان (عج) دست به کلاهبرداری می زنند اینها همه نتیجه آن است که ما یک آموزه دینی را دستخوش تحریف کردهایم، نیامدهایم فلسفه ظهور را بشکافیم و آمادگی خود را ارتقا دهیم و به گونهای بسترساز چنین ادعاهای واهی شدیم.
* در بحث انتظار و منتظر مهدی(عج) بودن باید دو بحث را از هم تفکیک کرد؛ یکی بحث معنا و مفهوم مهدویت است و دیگری مصداق و نماد مهدویت. اشکالی ندارد که کسی در راستای آن معنا و مفهوم و برای پاسداشت آن معنا به صورت مستقیم و در کلام خود اسمی از آن مصداق خاص ببرد؛ این امر نه تنها اشکالی ندارد بلکه امر مطلوب و ممدوحی است. یعنی ما با این شعار خودمان علاوه براینکه تلاش می کنیم شعائری را پاس بداریم که جزء آموزه های دینی و اسلامی ماست، می خواهیم آن معنا و آمادگی خودمان را منتقل کرده و نشان دهیم.
*فعالیتهای انجمن حجتیه نمونه بارزی از نگرشهای غلط و تفسیرهای انحرافی است که مغایرت تام با آموزهای دینی و شیعی ما دارد. آنها درکی از امام زمان(عج) ارائه می دهند که با آن معنا و مفهوم اصلی سازکاری ندارد بنابراین ابتدا باید معنایی از مهدویت بدست دهیم که زمینه ساز رشد و پیشرفت عقلی بشر شود و همان فلسفه انتظار همراه با آمادگی را تداعی کند و به یک رکود، خمودگی، جمود، احساس گرایی و عاطفی گرایی و تحریف صرف نینجامد.
* امام زمان(عج) یک فرایند است، فرایندی که مقدماتی دارد و یکی از این مقدمات ظهور و مصداق خاص مهدویت اعتلاء و رشد فکری و عقلانی جامعه است؛ جامعه باید آماده این ظهور باشد و وقتی آماده می شود که عقل او رشد کرده باشد بنابراین مهدویت و انتظار ظهور صرفا یک امر عاطفی، احساسی و هیجانی نمی شود.
* بحث این است که اگر کسی در سخنرانی خودش از امام زمان(عج) یاد می کند باید متوجه شود آیا در راستای آن معنا و مفهوم حرکت می کند یا در راستای همان درک های غلطی که به لحاظ تاریخی شکل گرفته است. تفکری که به نام مهدی مطرح می شود اما ضد مهدویت عمل می کند، تفکری که مغایر با عقلانیت و حکمت است و در واقع مذهب علیه مذهب است که انتظار مثبت و سازنده را تبدیل به امری بازدارانده، احساسی و مغایر با آموزه ها و و روایات منصوب به خود حضرت مهدی(عج) میکند.
*در مدیریتها باید توجه کرد که قرار نیست به نام امام زمان دست به توجیه خطاهای خود زده و بسیاری از زشتیهای خود را به ایشان احاله دهیم و تحت این عنوان که ایشان هستند و ناظرند اسباب تفکری محافظه کارانه و تقدیر گرایانه را فراهم سازیم.
*هر فردی باید زشتیها و کاستیها خود را درک کرده و عهده دار شود. فلسفه انتظار به معنای دست روی دست گذاشتن و صرفا دعا کردن نیست بلکه به معنای آماده بودن است، آنگونه که حس کنیم هر آن ممکن است ایشان بیایند و امام(ع) هم وقتی میآیند که ما آماده باشیم. این آمادگی در وهله اول یک آمادگی عقلانی است.
*در طول تاریخ بارها دیدهایم که تفسیرهای سطحی شده از آموزههای دینی ما ارائه شده است؛ همان چیزی که به نام اخباریگری در دنیای تشیع و تفکر اشعریگرا در جهان تسنن معروف است. همان چیزی که ما تحت عنوان انجمن حجتیه در زمان فعلی روبرو هستیم که تفسیری در واقع ضد فلسفه انتظار است را ارائه می دهند. مثلا برخی از اعضای انجمن حجتیه عنوان می کردند که هر قیامی قبل از ظهور امام زمان محکوم به نابودی و شکست است که تفکری ضد مهدویت است.
*اگر می خواهیم منتظران خوبی برای حضرت مهدی (عج)باشیم باید همه شبهِ مهدی باشیم، همه باید مهدی باشیم تا مهدی موعود بیاید. همه باید مهدی بشویم تا مهدی خاص بیاید. یعنی ما همه باید به معنای مفهومی مهدی بشویم. این چه تفکرات ضددینی و وضد مهدویتی است که به نام مهدویت شاهدیم که مثلا برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی(عج) هر زشتی توصیه شود، مباح شود، یعنی ما دست به هر اقدام و امر غیراخلاقی بزنیم که به اصطلاح می خواهیم بسترساز ظهور حضرت مهدی شویم! اگر حکومت مهدی سرشار از عدل، اخلاق و معنویت است برای بسترسازی برای ظهور امام زمان به معنای خاص باید اخلاق مدار و عقل مدار بود، نمی شود با سیاستهای ماکیاولیستی بسترسازظهور امام زمان بود.
*در مساله مدیریت باید توجه کرد که خود امام زمان(عج) می فرمایند در زمان غیبت به روات احادیث ما یعنی ولی فقیه، مراجع و فقاها رجوع کنید برای اینکه آنها در دسترس هستند و می توانند به سوالات پاسخ دهند. در اینجا مقوله اجتهاد مطرح می شود، یعنی تنها راه اتصال عقل با وحی در زمان غیبت اجتهاد است. اینکه عده ای بیایند به نام مهدی گرایی مقابل ولایت فقیه، ولایت فقه و مقوله مرجعیت و اجتهاد بایستند نقض غرض و انحراف است.
* مثلا گفته می شود ما نمی خواستیم اسم افراد را ببریم ولی امام زمان با واسطهای این را به ما الهام کرد؛ این تفکر چه نسبتی با امام زمان و مهدویت دارد؟ یعنی حضرت القا می کند هتک حرمت کنید؟ این تفکر چیزی برای امام زمان باقی می گذارد؟ یعنی امام زمان(عج) می گوید خلاف دستورات دینی و اخلاقی عمل کنید؟ به نام من هتک حرمت کنید؟ آخر این چه حرف هایی است، فقط کمی تفکر و تعقل لازم دارد تا بفهمیم این قسم تفکرات و صحبت ها هیچ ربطی به مهدویت ندارد.