((خون خدا))
امیــد جان رسید و مژده عشـق و صفا آمد
ســرود مهـربانی ، نغمه و شــور و نـوا آمد
دمیده شمس زیبـــایی، ز بطن كوثر سرمد
ز دامـان محبت ، اســوه مهــر و وفـا آمـد
شكفته غنچه ای شاداب وزیبا،چون مهی تابان
زخوان نعمت یزدان،همه لطف وعطا آمد
میــان قـاب احسـاسم ، نشسته لذت شادی
به كام قلب بیمارم،طپش همچون شفاآمد
گلی روید ز شوق دل، كنار بركه چشمم
گلستان شدهمه چشمم،بهاری جانفزا آمد
زخون پاك احمدشد،گل شاداب ماسیراب
شگفتا خلقتی زیبا ، از این جد و نیــا آمد
ز پیوند علی و فاطمه ، خنـدان شده عالم
از این تلفیق جانانه ، كنـون نور خدا آمد
خوشا تفسیر ایثارو جوانمردی،نمایان شد
كه از بـدو تـولد ، بـوی نـاب كـربلا آمد
حسین سرچشمه عشق الهی ، مظهر ایمان
همـان ویـرانگر ظلم و ستم در نیـنوا آمد
همانكه پرچم رزم وشجاعت رابه كف گیرد
همان سالاردشت خون،همان خون خداآمد
همانكه مهدی مولا،به راهش منتقم باشد
حسـین آن نـاهی منكر، وصی الانبیا آمد
حسین معنای ایمـان و نمـاز و ذكر یا الله
غرور شـیعیان اینك ، ز عرش كبریا آمد
فضای كلبه جانم،پرازعطری دل انگیزاست
كه بوی جنت الماوا،از این شعر«رها»آمد
بهروز قاسمی (رها)