مردم «امرالله احمدجو» را با سریالهایی نظیر «روزی روزگاری» و «تفنگ سرپُر» میشناسند و از این سریالها، بازیگران و نقشهای آن خاطرههای خوشی در اذهان خود دارند.
«امر الله احمدجو» در دومین گام سریال «تفنگ سرپر» را ساخت که تفاوت چندانی با سریال «روزی روزگاری» نداشت و اینک پس از چند سال وقفه، مجموعه تلویزیونی «پشت کوههای بلند» را ساخته است که هماکنون روی آنتن سیما قرار دارد.
به نظر میرسد «امرالله احمدجو» تمام حرفهای خود را در سریال نخست خود یعنی «روزی روزگاری» زده و در «تفنگ سرپر» و «پشت کوههای بلند» فقط خود را تکرار کرده است.
در اینکه جای سریالهای فولکوریک در صدا و سیما خالی است و این کمبود را «امرالله احمدجو» با سریالهایش تا حدودی پر کرده است، تردیدی وجود ندارد اما پرداختن به قصه، فضای سنتی، بومی، افسانهها و داستانهای فولکوریک نیز به زبانی به روز شده، ایجاد جذابیت و خلاقیت نیاز دارد که متاسفانه هر سه سریال «امرالله احمدجو» تهی از این فاکتورها هستند.
برخی داستانهای مجموعه تلویزیونی «پشت کوههای بلند» میتواند قسمت به قسمت بیننده را با خود همراه کند و برخی اپیزودهای آن اندک کششی برای مخاطب ایجاد و او را مشتاق میکند اما برخی اپیزودهای آن مخاطب را پس میزند و چیز تازهای به او ارایه نمیکند.
بزرگترین ایراد هر سه سریال فولکوریک «امرالله احمدجو» فقدان مدیریت زمان است، این سریالها دارای سکانسهای بسیار طولانی و سوژههای کشدار هستند.
زمان تلف شده در هر سه سریال بهخصوص «پشت کوههای بلند» بیش از اندازه است و کاملاً واضح است که به این سریال آب بسته شده است.
البته «امرالله احمدجو» در سریال «روزی روزگاری» مدیریت زمان نصفه نیمه و بهتری نسبت به «تفنگ سرپر» داشت و در «تفنگ سرپر» به مطولگویی روی آورد و اینک در «پشت کوههای بلند» اصلاً مدیریت زمان را از یاد برده و هر آنچه که دل تنگش میخواسته گفته است و به تعبیری سطل سطل آب به داخل سریال ریخته است.
با ساختار بصری و مصنوعی فعلی «پشت کوههای بلند» میشد این سریال را تا 200 قسمت هم ادامه داد.
برای مقابله با سریالهای آب بسته شده و بیش از حد طولانی بهتر است مسئولان تلویزیونی خود وارد عمل شوند و صحنههای زاید را از سریال دور بریزند.
هرچند به نظر میرسد که سریالسازان ایرانی مدیریت زمان را بلد نیستند اما به طور حتم مسئولان ناظر و پخش در تلویزیون در این زمینه صاحب مهارت هستند و میتوانند با اتخاذ تدابیر لازم جلوی ساخت و پخش بیحساب و کتاب آن در سریالها را بگیرند.
نمیتوان به بهانه پرداختن به قصههای فولکوریک، پول بیتالمال را هدر داد و از مردم توقع داشت که صحنههای بینتیجه سریال «پشت کوههای بلند» را هر شب تاب بیاورند و تحمل کنند.
با اینکه شبکه سه، شبکهای برای قشر جوان معرفی شده و مخاطب خود را از جمعیت جوان بر میگزیند، اما سریال اصلا به چنین سیاستی پاسخ شایستهای نداده و به نظر میرسد که تنها مخاطب میانسال و سالمند را مدنظر داشته است.
جوانان ایرانی نمیتواند با سریالی که عمده هنرپیشهها و شخصیتهای آن را میانسالها و کهنسالها تشکیل میدهند و ساختار درستی ندارد، ارتباط برقرار کنند.
به نظر میرسد که پخش سریالهایی چون «پشت کوههای بلند» مخاطب جوان را فراری میدهد و مخاطب را وادار میکند که به سرعت کانال تلویزیون را تغییر دهد.
-------------------------------------------------------------------
نویسنده: شهرام خرازیها
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران
-------------------------------------------------------------------