انتظار فرج، دو گونه است:
1. انتظارى كه سازنده، نگهدارنده، تعهدآور، نیرو آفرین و تحرك بخش است، به گونه اى كه مى تواند نوعى عبادت و حق پرستى شمرده شود.
2. انتظارى كه گناه، ویرانگر، اسارت بخش، فلج كننده است. انتظار این چنینى، همان دست بر روى دست گذاشتن، كار نكردن، قبول ظلم و تعدى است.
این دو نوع انتظار، معلول دو نوع برداشت از ظهور مهدى موعود(علیه السلام) است. این دو نوع برداشت، به نوبه ى خود، از دو نوع بینش درباره ى تحوّلات و انقلاب هاى تاریخى ناشى مى شود.
انتظار ویران گر
برداشت عدّه اى از مردم از مهدویت و انقلاب مهدى موعود (علیه السلام) این است كه این انقلاب، صرفاً، ماهیّت انفجارى دارد و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم و تبعیض و اختناق و تباهى، ناشى مى شود. به بیان دیگر، نوعى سامان یافتن است كه معلول پریشان شدن است. آن گاه كه صلاح (خیر و نیكى) از بین برود و حق و حقیقت، هیچ طرفدارى نداشته باشد، باطل، یكه تاز میدان گردد و جز باطل، نیرویى حكومت نكند و فرد صالحى در جهان یافت نشود، این انفجار رخ مى دهد و دست غیب براى نجات حقیقت، از آستین بیرون مى آید.
طبق این تعریف، هر اصلاحى قبل از قیام حضرت مهدى (علیه السلام) محكوم است؛ زیرا، هر اصلاحى، یك نقطه ى روشن است و تا وقتى كه در صحنه ى اجتماع نقطه ى روشنى هست، دست غیب ظاهر نمى شود، بلكه برعكس، هر گونه گناه، فساد، ظلم، تبعیض، حق كشى و پلیدى، به حكم این كه مقدمه ى صلاح كلى است و انفجار را قریب الوقوع مى كند، روا است؛ زیرا، هدف، وسیله را توجیه مى كند، هر چند وسیله اى نامشروع باشد. پس بهترین كمك به تسریع ظهور و بهترین شكل انتظار، ترویج و اشاعه ى فحشا و فساد است! این جا است كه گناه هم لذّت و كام جویى است و هم كمك به انقلاب مقدّس! این جا است كه این شعر معنا پیدا مى كند كه:
در دل دوست، به هر حیله رهى باید كرد *** طاعت از دست نیاید، گنهى باید كرد
منبع: امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوى، انتشارات مركز مدیریت حوزه علمیه (1384).
انتظار سازنده
آیات قرآن، در جهت عكس برداشت بالاست؛ زیرا از آیات استفاده مى شود كه ظهور مهدى (علیه السلام) حلقه اى است از حلقه هاى مبارزه ى اهل حق با اهل باطل كه به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مى شود؛ چنان كه خداوند مى فرماید:
(... فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ)؛[1] حزب و جمعیّت خداوند، پیروز است.
و درباره ى شكست و نابودى حزب شیطان مى فرماید:
(... أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ)؛[2] بدانید حزب شیطان زیانكاران اند.
سهیم بودن یك فرد در پیروزى حزب خداوند، موقوف به این است كه آن فرد، عملا، در گروه حق و حزب خداوند باشد. خداوند مى فرماید: (... فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَكُونُوا یَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِیعاً...)؛[3] در نیكى ها و اعمال خیر، بر یكدیگر سبقت جویید. هر جا باشید، خداوند، همه ى شما را حاضر مى كند...».
وقتى از امام كاظم(علیه السلام) درباره ى این آیه سؤال مى شود، آن حضرت مى فرماید: «ذلك والله أنْ لوقد قام قائمنا یجمع الله إلیه شیعتنا من جمیع البلدان؛[4] قسم به خدا! وقتى قائم ما(علیه السلام)قیام كند، خداوند، شیعیان ما را از همه ى شهرها، دور او جمع مى كند.».
پس، عمل به نیكى و خوبى و سبقت گرفتن، شرط شیعه بودن است و چنین شیعه اى مى تواند جزء یاران امام مهدى (علیه السلام) باشد، نه آن كه گناهكار است و براى هیچ كار نیكى تلاش نمى كند.
بنابراین، مهدى موعود، مظهر نویدى است كه به اهل ایمان و صاحبان عمل صالح داده شده است و مظهر پیروزى نهایى اهل ایمان بر حزب شیطان مى باشد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خطاب به اصحاب خود فرمودند:
... شما، اصحاب من هستید، لكن برادران من، مردمى هستند كه در آخرالزمان مى آیند، آنان، به نبوّت و دین من ایمان مى آورند، با آن كه مرا ندیده اند. هر یك از آنان، اعتقاد و دین خویش را با هر سختى نگاه مى دارد، چنان كه گویى درخت خار مغیلان را در شب با دست، پوست مى كند یا آتش پردوام چوب تاغ را در دست نگاه مى دارد. آن مؤمنان، مشعل هاى فروزان اند در تاریكى ها. خداوند، آنان را از آشوب هاى تیره و تار (آخرالزمان) نجات خواهد داد.[5]
طبق این حدیث، هر چند داشتن ایمان و عمل به احكام اسلام در دوره ى آخرالزمان، مشكل و سخت است، ولى تنها همین افراد هستند كه به دلیل حفظ دین و ایمان خود و عمل به صالحات، برادران پیامبر(صلى الله علیه وآله) هستند و به هنگام ظهور امام(علیه السلام) به یارى او خواهند شتافت، نه آنان كه با ترویج گناه و اشاعه ى فساد، ناخواسته، به گروه شیطان پیوسته اند.
پی نوشتها:
[1]. مائده: 56.
[2]. مجادله: 19.
[3]. بقره: 148.
[4]. بحارالأنوار، ج 52، ص 291.
[5]. محمدرضا حكیمى، خورشید مغرب، ص 278.
منبع: امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، رسول رضوى، انتشارات مركز مدیریت حوزه علمیه (1384).