• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 1630)
دوشنبه 10/4/1387 - 1:55 -0 تشکر 45901
بررسی تطبیقی مفاهیم اساسی حکومت در نهج البلاغه با نظامهای سیاسی حاکم بر غرب

دریای بیکران کلام امیر مومنان علی (ع) از حیث پرداختن به موضوعات مختلف و متعددخصوصا در مباحث سیاسی و فلسفه حکومتی را، آنگونه یافتیم که بی غرض میتوان عنواننمود هیچ یک از اندیشمندان علوم سیاسی و بزرگان این وادی ،فاقد شروط لازم در پرداختن به جنبه های مختلف این موضوع و ارائه راهکارها و راهبردهای لازم بوده اند و میباشند.چراکه اگر خوب بنگریم میبینیم که همگان سخن بسیار رانده ولی امیر مومنان علی (ع) است که در هر دو حوزه نظری و عملی به ژرفای آن رسیده است.بررسی مفاهیم اساسی حکومت از دیدگاه امیر مومنان علی (ع) با مکاتب و ساختار سیاسی موجود حاکم بر جهان امروز ،میتواند گره گشای و حلال بسیاری از منازعات وکشمکشها و نقاط کوری با شد که امروزه به عناوین مختلف ،تحت مسائل حقوقی مانند حقوق بشر و آزادی ، جامعه مدنی و ... در عالم تزریق شده هر چند که کوچکترین قدمی حتی برای تحقق این آرمانهای بشری برداشته نشده است.اگرفارق از جنبه اللهی بودن کلام امیر مومنان علی (ع) ، بخواهیم از قاعده تعرف الاشیاء باضدادها به موضوع بنگریم ،شایان توجه خواهد بود که آنچه امروز در نظامها و تفکرات سکولارو مکاتب آزادیخواهی و جنبشها ی لیبرالیستی چه از حیث سنتی و توتالیتره آن وچه از حیث جدید و لیبرالیستی مطرح میشوند،نطقه مقابل و ضد ارزشها و اندیشه های دقیق ،وزین وروشن و پراکتیکال(کاربردی) امیر مومنان علی (ع) هستند،که اندیشه های امیر مومنان علی (ع) حاوی اتوریته و قدرت منشعب از وحی وآموزه های ارزشمند پیامبر اکرم (ص) میباشد.هر چند که تشتت و پراکنده گوئی نظامهای ذکر شده در باب مفاهیمی اساسی چون حکومت ،عدالت ،اقتصاد آزادی و ... بسیار به چشم میخورد ، لکن یک اجماع مسلط بر سر آن  مباحث در نظامهای سیاسی حاکم بر جهان وجود دارد که می توانیم با مقایسه تطبیقی با اندیشه های بزرگ و سترگ امیر مومنان علی (ع) به نقاط مفید و مطلوبی از این حیث دست یابیم. امروز بیش از زمان و دوران آن حضرت(ع) جهان نیازمند معارف نهج البلاغه است ،چه آن زمان زمین و زمینیان در 4 سال و اندکی طعم عدالت را چشیدند و اکنون چشم انتظار منجی و داعی عدالت (عج) هستیم تا آنچه که جد بزرگوارشان از عدالت و معنویت برای بشر آرزو میکرد در جامعه نهادینه کنند.ودر آخر :فیض روح القدس ار باز مدد فرماید                  دیگران هم بکنند آنجه مسیحا میکرد بخش اول:دموکراسی و مفهوم آن و دیدگاه اساسی امام علی (ع) پیرامون حکومت  دموکراس واژه ای یونانی است که قدمتش به 2600 سال قبل باز میگررد. در دوران آتن باستان یعنی 5و6 قرن قبل از میلاد این واژه مطرح و ابداع شد.دموکراسی مشتق از دو واژه دموس به معنای مردم و کراسی به معنای حکومت و ترکیب هر دو به معنای حکومت مردم اخذ شده است.البته دموکراسی به مفهوم جدید آن غالبا سرمایه سالار بوده و بر پایه کانونهای قدرت و ثروت و تجمع قدرت در دست عده ای خاص که سرمایه دار هستند بنا شده است.و این تنها سوء استفاده بشر از کلمات و علوم مختلف نبوده وآن را در حوزه های علوم طبیعی بسار میبینیم.آنگونه که بسیاری از دستاوردهای بشری که به منظور استفاده مردم در امور اصلاح و رفاه جامعه و عموم بوده است،در استخدام منافع و مطامع عده ای خاص قرار گرفته است.مفهوم دموکراسی امروزین در غرب از قانونگذاری و اکثریت جمعی در 2 مورد ذیل خلاصه میشود:1-قانونگذار بلافص مردم بدون نیاز به آموزه های وحی و اینکه خود مردم هم وضع کنند و هم دست به اجراء ان بزنند.2-عقل جمعی قادر است بشر را هدایت کند و زندگی را سامان بخشد.در حالیکه در تفکر دینی خدا قانونگذار است و حاکمیت مطلق از آن اوست. حکومت و قانونگذاری در نهج البلاغه از دیدگاه امام (ع) قانونگذاری و حاکمیت مطلق از جانب خداوند است. هم او که انسان را خلق نموده و تمام نیازهای مادی و معنوی اور ا میشناسد و به خوبی میتواند بهترین قوانین لازم را برای سعادت او در زندگی وضع نماید .این قوانین از طریق وحی و رسالت انبیاء عظام اعلام شده تا ایشان آن را به مردم ابلاغ نمایند.در خطبه 1 امام (ع) میفرماید:«خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند»در خطبه 40 امام (ع) در جواب خوارج که شعار لا حکم الا لله  سر میدادند، نکات مهمی را در تبیین ضرورت حکومت اعلام و شاخصه های اساسی آن را بیان میکند:«فرمانی جز فرمان خدا نیست و اینها میگویند (امر) زمامداری جز برای خدا نیست ، در حالیکه مردم به زمامداری نیک یا بد نیازمندند.»در این قسمت از فرمایش امام (ع) اهمیت و ضرورت حکومت در حد اعلای آن به تصویر کشیده شده است .البته در اصل زمامداری و و تشریع از آن خداست ، ولکن این احکام را خداوند در زمین اجرا نمیکند ،بلکه صالحان و شایستگان از جانب نبی(ص)و ائمه (ع) که ولایت دارند ،به   اقامه عدل و حقوق  مردم اقدام میکنند.از دیدگاه امام (ع) حکومت مردم در عرض حکومت خدا نیست بلکه در طول آن قرار گرفته است.به آن معنا که مردم با توجه به هدایت وحی ودر راستای تعالیم انبیاء ،برای خود حاکمی گزینند تا به فرمایش امام (ع) در خطبه 40:«بیت المال جمع آوری گردد و به کمک آن ،حکومت با دشمنان مبارزه کند،جاده ها امن و امان و حق ضعیفان از نیرومندان گرفته شود ، نیکوکاران دررفاه ازدست بد کاران درامان باشند »یا در جای دیگری امام (ع) که سخن خوارج را درباره حکمیت شنید ، فرمود :«منتظر حکم خدا درباره شما هستم . اما در حکومت پاکان ،پرهیزکار به خوبی انجام وظیفه میکند ولی در حکومت بدکاران ،ناپاک از آن بهره مند میشود تا مدتش سراید و مرگش سر رسد.»از این بیانات استفاده میشود که مردم بطور حتم به حکومت و حاکم نیاز دارند ،حتی اگر آن حاکم فاسق و فاجر باشد . البته نه به معنای اینکه حکومت فاسقان مقبول است ، بلکه این در بیان اصل ضرورت حکومت میباشد.بر حاکم است که با استناد به منابع وحی و سازندگی شخصیت خویش به سازندگی اجتماع بپردازد.اساسا حکومت مردم بر مردم به مفهوم مطلق آن بی معناست ،چرا که در هر امری باید به متخصص و کار آزموده آن مراجعه  نمود پس همه مردم متخصص امر حکومت نیستند و عقل جمعی قادر به تشخیص تمام نیازها و خلاء ها ی زندگی انسان نیست . افلاطون در کتاب جمهوریت خویش به گونه ای ظریف عقل جمعی را فاقد پشتوانه لازم بر میشمرد و میگوید: چرا وقتی مریض می شوید ، نمی گویید اکثریت مردم جمع شوند و ببینند چه بیماری دارم و همه مردم  هر تشخیص بدهند عمل کنم ؟؟پس به نزد کسی می روید که طبیب است و تخصص درمان درد شما را دارد. در امر حکومت نیز این گونه است . هرچند که در واقع همه قدرتهای سیاسی به این قضیه واقف بوده و از آن گذار کرده اند ولی برای تحقق آرمانهای اقتصادی و منافع حقوقی خویش از چنین دست مایه هائی برای تحمیق افکار عمومی و رسیدن به خواسته های خود بهره برداری می نمایند.نکته آخر در این بخش اینکه ازلازمه های فرد حکومت کننده عدالت است و این عدالت جز در عمل به دستورات و احکام دین و شرع وتهذیب نظری و عملی وی حاصل نمیشود.وحی و خصوصا قرآن کریم از قدرت و گستردگی جهانی برخوردار است تا بتواند تمام نیازهای مادی و معنوی بشر را هدایت نماید و مسلما کلام خداوند اعظم از آن است که در عقول بندگان میگذرد. در اسلام دین و تعالیم آن و سیاست دو محور از هم ناگسستنی هستند که هر کدام منهای دیگری جایگاه خویش را از دست داده و به مسیرهای پر تلاطم و خطرناک میافتد. ذکر این نکته ضروری است که حاکم به پشتوانه صالحان از مردم است که میتواند ،عدال را برپا کند . همانگونه که امام در خطبه 118 میفرماید:«شما یاران حق و برادران دینی من می باشید ، در روز جنگ چون سپر محافظ کننده و دور کننده ضربت ها و در خلوت ها محرم اسرار من هستید ، با کمک شما پشت کنندگان حق را میکوبم و به راه میاورم و فرانبرداری استقبال کنندگان را امید وارم ، پس مرا با خیر خواهی خالصانه و سالم از هرگونه شک و تردید یاری سازید و به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم .» بخش دوم :لیبرالیسم و مفهوم آن و دیدگاه اساسی امام (ع) پیرامون آزادی دموکراسی مقاطع مختلف را پیمود و از اصول خود که حکومت مردمی بود ،تعابیر و تفاسیر مختلفی صورت گرفت .تا اینکه از او فرزندی ناخلف و مزور متولد شد که امروزه مفهوم رایج در بسیاری از نظامهای دموکراتیک و غیر آن است که از آن به لیبرالیسم تعبیر میشود.لیبر به معنای آزادی و لیبرالیسم به معنای آزادی خواهی ،آزادی گرائی و آزادی سالاری است.و در تعابیر غربیان به آن معنا که از هر قید و بندی آزاد بوده و میخواهیم آزاد شویم برای هر چیزی و برای هر چیزی.این واژه (آزادی) که در اصل بسیار اصیل وزیبا و حاوی معانی ارزشمند انسانی است ،امروزه دراستخدام مبانی فکری چون :اباحی گری،تکلیف گریزی،و مسئولیت ستیزی در هر سه حوزه تفکر ،اخلاق و حقوق اعم از سیاسی و اقتصادی در آمده است .مهمترین شوون کاربرد این واژه در دنیای کنونی بر دو وجه است :1-آزادی اقتصادی 2-آزادی از قیود اخلاقیتاریخچه آزادی حاکی از آن است که زمانی قدرت گرفت که تئوریسین های لیبرال مانند آدام اسمیت که شعار آن را سر میدادند ،نماینده طبقه ای از مردم بودند که به آنها بورژوا میگفتند.(شهر نشین) این شهر نشین ها دارای ثروت بوده ولی در طبقه حاکم فاقد قدرت اجتماعی بودند.پس در این راستا آزادی را تئوریزه کردند در جهت منافع اقتصادی خودشان ،تا هر چه بتوانند از منافع عموم سوءاستفاده کنند. از جمله شعارهای بارز این دسته این بود :«هر کس هر چقدر میخواهد انباشته و پول ذخیره کند»(ثروت و ملل-آدام اسمیت)حتی با ذره ای دقت در دومین شأن آزادی که تعریف از آزادی از قیود اخلاقی است ، ان نیز در سرگرم کردن دولتها و مردم دنیا به خوشی های کاذب در راستای آزادی از قیود اخلاقی است تا هر چه بهتر زمینه پر کردن جیب خود را از دست آوردها و سرمایه های کلان بشری فراهم نمایند. آزادی در نهج البلاغه در حالی که در غرب آزادی را به مسلخ قربانگاه خودش(آزادی) میبرند ،یعنی تو هر جوری میخواهی باش فارق از هر گونه تعهد ، اخلاق ، شرف ، مردانگی و.... امام (ع)در نامه 31 به فرزند برومند خویش میفرماید:«خود را برده دیگران مساز که خدا تو را آزاد آفریده است»(آزادی شخصی)یا در جای دیگر(وسائل-ج3-ص243) امام (ع)د ربیان آزادی اجتماعی میفرماید:«تمام مردم آزاد آفریده شده اند مگرکسانی که از روی اختیار بردگی را برای خود پذیرفته اند»امام (ع) در راستای آزادی فکری بشری میفرماید:«البصیر من سمع فتفکر»(خطبه 153)منظور ایشان آن است که تا آراء و عقائد گوناگون در برابر آدمی قرار نگیرد و بطور آزاد آنها را سبک و سنگین نکند ،نخواهد توانست نظرات درست را از نادرست باز شمارد.در خصوص آزادی سیاسی بیانات فراوانی از امام (ع) به چشم میخورد که میتوان به نامه 53 که معروف به عهد نامه مالک اشتر است نظر افکند:«در امور مربوط به کارمندان و حکام بیندیش تا ایشان را پس از آزمایش و با توجه به سوابقشان انتخاب کنی نه بعلت تمایل شخصی و آیین استبدادی و خود سری ، زیرا این دو صفت معجونی از اقشام جور و خیانت است »در خطبه 15 با صراحت تمام آزادی اقتصادی به معنای مذموم آن را نفی کرده ودر همان ابتدای پذیرفتن خلافت با قاطعیت میفرماید:«به خدا سوگند اگر مالی از وجوه بیت المال (منافع عامه)پیدا کنم ،که در (بهای)کابین زنان و در بهای خرید کنیزکان صرف نموده باشید آنرا پس میگیرم وبه بیت المال بر میگردانم.»توجه کنید که مفاسد اقتصادی مربوط به دوره خلافت ایشان نشده و به قبل از دوران خلافت ایشان بر میگردد، ولی امام (ع) تاکید همه جانبه بر پاک سازی اموالی است که به دلائل مختلف از بیت مال و به ناحق در دست عده ای قرار گرفته است.پس از دیدگاه امام (ع) که بحق دیدگاه حقیقی اسلام است ، به بهانه آزادی و پیچاندن مفهوم آن منافع اقتصادی ، نباید در دست شخص گروه یا طبقه خاص باشد .آزادی و آزاد منشی در گرو پذیرفتن هر دو وادی حق و تکلیف است نه پذیرفتن یکی و رد کردن دیگری.در نامه 51 تصریح میکند که آزادی نپذیرفتن هر گونه خفت و بی بند باری است ،و نه آزاد شدن از احکام اللهی و تن دادن به حیوانیت.

کلکم راع و کلکم مسول عن رعیته

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.