با سلام
پاسخ شما در رابطه با کودکان کار و زنان سرپرست خانوار بود. میدونیم هر عملی هم جنبه فردی و هم جنبه اجتماعی دارد. نظرتون رو به مطلبی نوشته شده توسط آقای علی رمضانزاده جلب میکنم:
به راستی چگونه باید تمهیدی برای مقابله با مشاغل كاذب اندیشید؟مشاغلی كه اقتصاد و اجتماع را به صورتی یكسان مورد تهدید قرار می دهد و معمولادر نبود یك نظم اقتصادی و به دلیل فشار بیكاری بر روی افراد رخ می دهد.بدون شك ایجاد اشتغال یكی از مهم ترین راههای مقابله با تشكیل مشاغل كاذب است.
ایجاد مشاغل كاذب در جامعه به عنوان معضلی شناخته شده مطرح است.این معضل مدتهاست كه در جامعه وجود دارد . با توجه به اینكه مشاغل كاذب به سرمایه چندانی نیاز ندارد بنابراین عاملی شده تا امروزه درصد بسیاری از قشر جوان به دنبال ناكامی از پیداكردن شغل مناسب به این گونه مشاغل روی آورند.از این رو دسترسی به مشاغل كاذب برای جوانان قابل دسترس تر از مشاغل صنعتی یا دولتی می باشد.متاسفانه در مواردی فرد به اندازه ای در مشاغل كاذب غرق می شود كه حتی در صورت پیدا كردن شغلی ثابت و دائمی نیز حاضر نمی شود از مشاغل كاذب دست بر دارد.بنابر این در اینجا ما با معضلی پیچیده روبه رو هستیم . بسیاری از فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی، پزشكی، كشاورزی، شیمی، كامپیوتر، معماری، صنایع و... با اشباع بازار كار روبه رویند و به شغل مورد نظرشان دسترسی ندارند و معمولادر رشته ها و فعالیت هایی اشتغال دارند كه هیچ ربطی به تخصص شان ندارد. این امر باعث شده كه بیكاری دانشگاهیان پنج برابر بیش از میزان بیكاری در كل جامعه باشد.
نباید به صورت قطع پیامدهای بیكاری و ركود اقتصادی را در پدید آمدن جرم های جنایی كندو كاو كرد بلكه بسیاری معتقدند ركود اقتصادی می تواند موجب بزهكاری های خرده پا همچون تكدی گری شود كه تبعات بسیار بالایی برای جامعه دارد . متكدیان افرادی هستند كه بدون هیچ گونه زحمت قابل توجهی به كسب در آمد می پردازند. با این حال اغلب جامعه شناسان معتقدند تكدی گری تاثیرات منفی بسیاری بر اجتماع دارد. متكدیان كه بدون ارائه هیچ كار و خدمتی برای دیگران از آنها چشمداشت كمك و توقع پرداخت پول را دارند آثار و عوارض مختلفی در جامعه دارد، طبیعت وجود گدا علاوه بر زشت كردن چهره شهر و به جا گذاشتن تاثیرات روحی و روانی بر افراد می تواند عامل مهمی در تن پروری، كاهلی و گرایش به بی علاقگی به كار و تلاش باشد.
در واقع وقتی یك متكدی بتواند بدون زحمت و درد سر - از یك صبح تا به شام - صدها هزار تومان به جیب بزند و وقتی در پس پرده باندهایی باشند كه افراد را به گدایی وادارند و خود پول حاصله را به جیب بزنند، مشخص است كه این حركت چه ضربه ای به اقتصاد جامعه وارد خواهد ساخت. از سوی دیگر همان طور كه پیشتر گفته شد تكدی گری نتیجه فقر اقتصادی در جامعه است .
باوجود اینكه درآمدهای حاصل از برخی مشاغل كاذب در سطح بالایی است اكثرا این افراد به مشاغل كاذب در جامعه روی می آورند و با توجه به اینكه از نوع فعالیت خود رضایت چندانی ندارند پس از مدتی دچار اختلال شخصیت می شوند. این پدیده در رجوع افراد به بزهكاری و انواع جرایم یك عامل مكمل بیكاری خواهد بود. با توجه به تبعات شاید با صراحت بتوان شغل كاذب را بدتر از بیكاری دانست كه گروهی از جوانان جای جای كشورمان برای فرار از بیكاری به آنها روی می آورند. كارشناسان این افراد را زیر گروه جامعه آسیب دیده و بیكاران پنهان دسته بندی می كنند.با افزایش تقاضا برای ورود به بازار كار و ناتوانی در پاسخ دادن به نیازهای شغلی كارجویان، مشاغل كاذب جدیدی را به بیكاران تحمیل می كنند كه عناوینی مانند دادزن، گریه كن برای ترحیم، دلال، دستفروش، كارت پخش كن و وردست از آن جمله است. افزایش ورودی به بازار كار علاوه بر تشدید نرخ بیكاری، لطمات و آسیبهای دیگری را نیز متوجه این بازار می كند كه می توان به افزایش قراردادهای خارج از چارچوب قانون كار، عدم پرداخت دستمزد طبق مصوبه شورای عالی كار، بیمه نكردن، مخدوش شدن پرداخت سنوات، عیدی، پاداش و سایر مزایای شغلی اشاره كرد.در هر صورت مشاغل كاذب چهره شهرهای مختلف،مخصوصا كلانشهرها را از زیبایی خارج كرده و در این خصوص لازم است تمهیداتی جدی اندیشیده شود.بدیهی است كه با افزایش اشتغال در كشور مشاغل كاذب نیز به طور طبیعی كاهش خواهد یافت.در این صورت اشتغال در جامعه تعریفی واقعی و مناسب خواهد یافت و دیگر در كنار مشاغل طبیعی و معمولی شاهد ظهور و بروز مشاغل كاذب نخواهیم بود.
با وجود موارد آمده در نوشته بالا نباید از تاثیر ماهواره ها و دیگر رسانه های معاند خارج از کشور غافل شد که بنیاد خانواده و اعتقادات مردم را هدف گرفته اند. ازهم گسستگی این بیناد پایه ای جامعه و عدم صلاحیت کافی سرپرستان خانوار باعث ایجاد فضای اجتماعی نامطلوب برای رشد مردان و زنان آینده کشور می شود. طبق تحقیقات صورت گرفته کمیسیون اجتماعی 70% آسیبهای اجتماعی مربوط به هجمه های فرهنگی میباشد.
البته در مواردی اینچنین که هنجار شکنی محسوب میشه علاوه بر مسائل مربوط به شغلهای کاذب نمیشه احتمال سازمان یافته بودن این چنین برنامه هایی رو با اهداف خاص در نظر نگرفت. الته برخود های سلبی و فرهنگسازی در کنار هم میتواند نتیجه بخش باشد .