زن ومرد از نظر عواطف و احساسات و سلیقه و رفتار نمی توانند به یك وحدت دست یابند و تطابق و یكی بودن مطرح نیست ، بلكه مراد توافق كلی زن و مرد در مسائل مختلف زندگی است كه زیربنای آن تفكر و اندیشه است . هیچ دو نفری صد در صد مثل هم نیستند و هیچ دختر یا پسری با فتوكپی خویش ازدواج نمی كند ، لكن هر اندازه نقاط مشترك و تشابه بین دختر و پسر بیشتر باشد احتمال بهتر زیستن و سازگاری آنان بیشتر خواهد بود . در عین حال كه زندگی های زناشویی نیز همانند افراد با یكدیگر متفاوت است و زندگی هر زن و مرد بی همانند و در نوع خود بی نظیر است . زن و مرد باید به رغم تفاوتهای فردی خود كه حاصل عوامل ارثی ، محیطی و رشد در طول زمان است یكدیگر را درك كنند ، زبانیکدیگر را بفهمند ، تفاوت در سلیقه ها را بشناسند و یكدیگر را آن گونه كه هستند بپذیرند .
پس هر دختر و پسری كه می خواهند با یكدیگر ازدواج كنند باید با تكیه بر توان عقلی و قدرت اندیشیدن خود معیارهای اصولی ِِ همانندی را در نظر بگیرند و با توجه به نقاط مشترك و تشابه بیشتر ، همسر خویش را برگزینند، با او پیمان ازدواج ببندند و برای یك زندگی سازنده ، شاد و سعادتمند بر خداوند توكل كنند .
اساس حفظ روابط در زندگی زناشویی و خانوادگی ، پیروی از ارزش های اخلاقی است و نه صرفاً اتكاء به امتیازات و حقوقی كه قانون برای مرد و زن یا فرزندان در نظر گرفته است . بحرانی كه در جوامع امروز زندگی زناشویی، كیان خانواده و حتی جوامع را تهدید می كند ، عمدتاً معلول فقدان اخلاق و ارزشهای اخلاقی است .
از جلوه های تفاهم در خانواده و زندگی زناشویی، روحیه گذشت و عفو ، شكیبایی و بردباری ، صمیمیت و صداقت ، حُسن خـُلق و پذیرش ، تكریم و تواضع ، محبت و روابط مطلوب و سازنده زن و مرد است .
به خلق و لطف توان كرد صیدِ اهل نظر به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را
به امید اینکه همه ی جوانان برای تشکیل زندگی مشترک با توکل به خدا ، برترین گزینه را انتخاب کنند