رویش نیوز-سرویس گفت و گو: برگزاری اولین كنگره رسمی تشكل رویش نیروهای انقلاب اسلامی مجالی است تا به معرفی دقیق تر و بررسی فراز و فرودهایی تشكلی بپردازیم كه حالا تقریبا یك دهه از اولین فعالیتهایش می گذرد و برنامه ها و اقداماتش حكایت از انتخاب مسیری سخت و طولانی برای رسیدن به آرمانهایی دارد كه این 42 نفر چند سالی است حول آن به تشكیل این مجموعه همت گماشته اند:
رویش نیوز در یك بعد از ظهر بهاری میزبان 4 نفر از هیئت موسس 42 نفره این مجموعه بود، هر 4 نفر از اولین سالهای شروع این حركت در مجموعه حضور موثر داشته اند:
حجه الاسلام مهدی مستاجران،مسئول نهاد نمایندگی دانشگاه پیام نور استان اصفهان
دكتر حسین ربانی، استاد دانشگاه و دبیر كل سابق جامعه اسلامی دانشجویان كل كشور
مهندس سید فرهاد قادریان، از فعالین فرهنگی سیاسی شهر و از فعالان اردوهای جهادی بسیج در اصفهان
مهندس مجتبی شاهمرادی، از فعالین فرهنگی سیاسی شهر و مدیر مسئول نشریه هابیل و مسئول انتشارات آرما
این گفت و گوی تفصیلی در دو قسمت تنظیم شده است که بخش اول آن در ذیل می آید:
رویش نیوز: لطف کنید در مورد شروع حرکت تشکل رویش یک توضیحاتی بفرمایید؛ با توجه به آن فضای «بال های معرفت» و شروعی که در این زمینه داشتید. اگر می توانید توضیح دهید که شروع فعالیت مجموعه از کجا بود؟ مستاجران:در ابتدا قبل از اینکه مصداقاً به سؤال شما پاسخ بدهم یک مقدمه ای را برای آن مطرح می کنم. مقدمه ام این است که شکل گیری هر گروه، جمع و هر اجتماعی طی یک فرآیند خاصی صورت می گیرد که به عوامل مختلفی هم بستگی دارد.
یعنی نمی شود گفت که فلان جا مبدأ شروع این کار بود و سبب شد که فلان تشکیلات شکل بگیرد. حالا این اسباب و عوامل به نوعی یک نیازها و نیازمندی هایی است که هم جمع با همدیگر دارند و هم این جمع متقابلاً با این اجتماعی که در آن زندگی می کنند دارند.
می خواهم یک گریزی بزنم و مقدمه را به شکل گیری تشکیلات رویش جهت بدهم.
اتفاقات مختلفی که در جریان انقلاب و نظام شکل گرفت آن هم در یک گروه و رنج سنی خاصی این بچه ها را به هم پیوند داد. حالا این ممکن است یک اتفاقات فرهنگی یا سیاسی بوده باشد یا یک مشارکت جمعی در برگزاری یک نشست. در این اتفاقات آن هایی که با هم سنخیت دارند با هم پیوند می خورند.
من می خواهم عرض کنم که رویش هم با یک نگاهی به همین صورت شکل گرفت. حالا اگر بخواهم مصداقاً اشاره کنم: بچه هایی که در فضای فرهنگی سیاسی دانشگاه فعال بودند و دور هم جمع بودند و کار فرهنگی می کردند، تصمیم گرفتند که با طلبه های حوزه یک کار مشارکتی را انجام دهند.
رویش نیوز: در دانشگاه صنعتی اصفهان؟
بله. حالا بستر آن هم دانشگاه صنعتی بود. خوب این ها آمدند یک کاری را تجربه کردند و در طی این کار ارتباط نزدیک فرهنگی، سیاسی و تشكیلاتی با همدیگر برقرار کردند و آنجا یک گزینه ای شکل گرفت. یکی از عوامل دیگر که به دوره های مختلف برگزاری انتخابات بر می گردد این است که دوستانی که از جهت سلیقه های سیاسی با یکدیگر همسو بودند یک کار سیاسی را در قالب ستادهای انتخاباتی شروع می کردند و در همین مدت همدیگر را می شناختند و در مدت زمان 15 روزه، یک ماهه، دو ماهه یا سه ماهه فعالیت در ستاد، کم کم به هم پیوند می خوردند. باز در مجموعه فعالیت های فرهنگی که در سطح شهر انجام می دادند ممکن است در یک کانون فرهنگی یا در یک هیئتی کار می کردند و این ها همدیگر را پیدا کردند.
البته نمی خواهم بگویم هر کدام از این افراد منشأ حضورش در تشکیلات از یک جا بود؛ نه ممکن است یک فردی هم در فضای سیاسی انتخابات حضور داشت، هم در فضای فرهنگی دانشگاه ها و هم در کانون های فرهنگی. ممکن است این ها هر چند جا را با همدیگر تجربه کرده بودند و این اتفاقات سبب شد که این دوستان کم کم با عناوین مختلف دور هم جمع شوند و حضور فرهنگی و سیاسی خودشان را تشکیلاتی تر و منضبط تر کنند.
پس تشکیل رویش در طی یک فرآیندی اتفاق افتاد و نمی شود گفت که در رویش یک مرتبه دوستانی دور هم جمع شدند و بعد به این نتیجه رسیدند که ما می خواهیم رویش را تشکیل دهیم.
اصولاً این تشکل های نزدیک انتخاباتی عمرش تا روز و موعد انتخابات است. ولی رویش این طور نشد بلکه توانست ادامه پیدا کند، چون به همین صورتی که خدمت تان عرض کردم خیلی طبیعی شکل گرفت.
رویش نیوز: این اتفاقات حدوداً چه سالی بود؟ قبل از 2 خرداد یا بعد از آن؟
اوایل زمان اصلاحات بود؛ یعنی می شود گفت یک سال بعد از اصلاحات. من قضایا را به قبل از بحث بال های معرفت می آورم. این قضیه به ستادهای انتخاباتی خبرگان در سال 78 مربوط می شد که دوستان یک احساس خطر جدی کردند.
در آن زمان؛یعنی بعد از آغاز دولت اصلاحات، خیلی از دوستان و همراهان انقلاب دلسرد شده بودند و در فعالیت سیاسی که بیش تر هم فضای آن در اختیار جریان راست سنتی بود به نوعی احساس سرخوردگی می کردند.
ولی آن وقت بچه ها این حس را داشتند که الآن، اصل رهبری در خطر است. یعنی بچه ها به محوریت رهبری دور هم جمع شدند. من می خواهم بگویم رویش این مجموعه و دور هم جمع شدن بچه ها به محوریت دفاع از رهبری و ستون خیمه نظام که ولایت فقیه باشد بود.
به نظر می رسید یک نسل جدیدی در حال شکل گیری است که به آرمان های نظام و انقلاب و خصوصاً مقام معظم رهبری اعتقاد راسخ دارد. ممکن است این راست سنتی یک جریانی بودند که حوادث مختلف این ها را به هم گره زده بود و چه بسا این معیارهایی که این بچه ها داشتند یک مقدار با معیارهای قبلی ها متفاوت بود. به نوعی یک رویش جدیدی برای انقلاب اتفاق افتاده بود و این کار در همین ستادهای خبرگان اتفاق افتاد.
من در مورد علت آن هم یک توضیحی می دهم و خوب است که در میان خاطره های مجموعه رویش هم بماند: بعد از زمان اصلاحات، آقای منتظری یک جلسه ای را با مجموعه ستادهای آقای خاتمی در قم داشت و به این ها هشدار داد که انتخابات ریاست جمهوری و آمدن آقای خاتمی مشکلی را حل نمی کند؛ البته در مورد مسأله ای که آن ها آن را مشکل تلقی می کردند و گفتند که ما باید به سراغ رهبری و مجلس خبرگان برویم. حسشان این بود که بعد از قضایای اصلاحات و انتخابات دوم خرداد باید سنگر خبرگان را هم فتح کنند.
دوستانی که رویش نیروهای انقلاب بودند حالا در شهرهای مختلف و فقط نگوییم اصفهان؛ این ها به همین صورتی که انگیزه برای فعالیت در ستادهای شورای شهر و مجلس هست، آمدند و ستادهای خبرگان را خیلی مردمی و داوطلبانه شکل دادند.
این با در نظر گرفتن این نكته است كه اگر ستاد خبرگان بخواهد شکل بگیرد خیلی انگیزه ای برای حضور نیست چون خبرگان خیلی نقش تصمیم گیری در نظام و انقلاب به آن صورت اجرایی ندارند.
ولی آن وقت بچه ها این حس را داشتند که الآن، اصل رهبری در خطر است. یعنی بچه ها به محوریت رهبری دور هم جمع شدند. من می خواهم بگویم رویش این مجموعه و دور هم جمع شدن بچه ها به محوریت دفاع از رهبری و ستون خیمه نظام که ولایت فقیه باشد بود.
رویش نیوز: پس در واقع این جمع با استفاده از این فضاهایی که به وجود آمده بود همدیگر را شناختند. بعد ایده اینکه این تشکیلات منسجم شود و حالا شروع به کار کند را چه کسی داد و بعد اسم آن روی چه حسابی انتخاب شد؟ شاهمرادی:من به جهت اینکه بحث را کامل کنم یک گریز چند دقیقه ای به سوال قبلی می زنم و بعد به سراغ سؤال شما می آیم.
حقیقت این است که نسلی که ما هستیم یعنی نسل سوم انقلاب، بحث جدی حضورش در صحنه ها عموماً از اوایل دوران اصلاحات كلید خورد و بر اساس همان حسی که حاج آقا از آن سخن گفتند،در آن مقطع شاید عموماً نسل های قبل تر و اساتید ما همه احساس سرخوردگی می کردند؛ اما نسل ما یک نسل جوان با انگیزه بود که البته در یک فضای غیراحساسی با آرمان های انقلاب و امام و رهبری آشنا شده بود. این نسل جوان كه این اصول را پذیرفته بود و از بن دندان هم به آن ها معتقد بود؛ می بیند که در تمام عرصه های جدی که نیاز به حضور انقلابی هست؛ عموما جبهه نیروهای وفادار به انقلاب یا همان جریانی که امروز به آن اصولگرایی می گوییم یک نوع لنگی و سستی دارند.
این نسل جوان مدام انتظار این را می کشد که برود حتی به عنوان سرباز و پیاده نظام کمک کند و یک عده ای که تجربه شان بیش تر است فرماندهی کنند و کار را پیش ببرند. اما می بیند که هیچ تحرک و برنامه ریزی جدی نیست.
این جمعی که رویش را تشكیل دادند و البته تعداد دیگری از بچه های حزب الهی و جوان شهر و بعضاً تشکل هایی که با ما دوست هستند عموماً همه شان در یک چنین بزنگاه هایی دور هم جمع می شدند.
عموماً یکی از بزنگاه های جدی برای ما دوران انتخابات بود اما مثلاً بحث کنفرانس برلین هم بود. من خاطرم هست کنفرانس برلین برگزار شده بود و در تمام شهرهای کشور تظاهرات خودجوش برگزار شده بود به جز اصفهان. اوضاع در این حد بود که بچه های جوان دور هم جمع شده بودند که آخر این چه وضعی است. یک اینچنین اتفاقی در کنفرانس برلین افتاده است، ولی خبری از واكنش افراد با سابقه ای كه انتظار موضع گیری از آنها هست، نیست.
خوب بچه های دانشجو از دو دانشگاه اصلی شهر یعنی دانشگاه صنعتی و دانشگاه اصفهان؛ خصوصا بچه های جامعه اسلامی دانشجویان و طلبه هایی که فعال اند و با این ها مرتبط اند دور هم جمع می شوند. البته در دانشگاه صنعتی یک حرکت های قشنگی مثل «بال های معرفت» بود که این ارتباط را بیش تر کرده بود.
بعضی از نگاه های ما با نگاه های نسل های قبل متفاوت است. ما واقعاً معتقد بودیم که تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم و واقعاً هم معتقدیم که این بحث ها شعار هایی نبوده که ما به دیوار بچسبانیم و فقط در ذیل آن حرف بزنیم و آرمان هایی است که باید به آن ها دست پیدا کرد.
یعنی بچه های دانشجوی و طلبه های جوان انقلابی همه دور هم جمع می شوند و یک اینچنین کارهایی را رقم می زنند. مثلاً خود آن بحث تظاهرات اعتراض به کنفرانس برلین که خاطرات خیلی قشنگی دارد و به نظر من می توان در مورد آن مفصلا حرفها زد،علی رغم اینکه حتی بعضی از مسئولینی که سمت رسمی داشتند و باید آنها این کار را انجام می دادند، مقاومت کردند وبه تعبیر دیگر محافظه کاری کردند، اما بچه ها ایستادند و به صورت جدی این کار را انجام دادند. هر چه جلوتر می رفت در بزنگاه های مختلفی که برای نظام بوجود می آمد و در شهر هم نیاز به حضور جدی بود این جمع دوباره دور همدیگر جمع می شدند و این کار را انجام می دادند و به جلو می رفتند تا بزنگاه بعدی.
کم کم این حس به وجود آمد که واقعاً نیاز است که ما خودمان هم متشکل شویم
در اینجا یک بحث جدی که حاج آقا هم گفتند این بود که بعضی از نگاه های ما با نگاه های نسل های قبل متفاوت است. ما واقعاً معتقد بودیم که تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم و واقعاً هم معتقدیم که این بحث ها شعار هایی نبوده که ما به دیوار بچسبانیم و فقط در ذیل آن حرف بزنیم و آرمان هایی است که باید به آن ها دست پیدا کرد.
مثلا من یادم می آید که در یکی از همین قضایا، بحث جدی این بود که تمام حرف ما در خیلی از بزنگاه های انتخاباتی، شایسته سالاری است و اینکه مسئله سهم خواهی باید تمام شود. این در حالیست كه همه ما به بحث شایسته سالاری معتقد هستیم و به اینکه انقلاب به بهترین نیروها نیاز دارد هم معتقدیم. اما مثلاً وقتی که می خواهیم یک ترکیبی را برای مجلس و شوراها انتخاب کنیم هر فردی می گوید که همه خوب اند پس سهم ما این چند نفر و سهم شما هم این چند نفر! یادم می آید که بالاخره توسط همان جوان ها اتفاقات قشنگی در شهر رقم خورد.
به هر حال خرده خرده این جمع به این نتیجه رسید که واقعاً به فعالیت تشکیلاتی نیاز است و دیگر فعالیت به این صورت که ما به صورت ستادی دور هم جمع شویم و جلو برویم امکان پذیر نیست.
رویش نیوز: یعنی باز هم جمعی به این نتیجه رسیدید؟ یا اینکه یک نفر گفت بیاییم و یک مجموعه متشکل ایجاد کنیم؟ شاهمرادی:بله. این یک حس جمعی بود و هیچ وقت یک مجموعه با این شكل فردی شکل نمی گیرد که یک نفر بلند شود و پرچم دست بگیرد و بعد هم در تک تک خانه ها را بزند که آقا قربان دست تان بیایید شما هم کمک کنید،ما با همدیگر رفیق بودیم...
نه! این طوری نبوده است یعنی واقعاً همه به این حس رسیدند. من یادم می آید که همین جمع شاید هفت هشت بار خانه یكی از دوستان دور همدیگر جمع شدیم. یا دو تا ماه رمضان در یک فاصله یک ساله و بعد از ظهر روز قدس دور هم جمع می شدیم که آقا پس چی شد و چرا کاری را شکل نمی دهید؟
خوب طبیعتاً یک کمی هم نیاز به پختگی و اینکه جمع خالص تر و دقیق تر شود داشت. چون تاریخی که من در ذهنم هست از حدوداً سال 83 بود که یک کمی جمع تشکیلاتی تر و منسجم تر شد اما هنوز هم اسم رویش به این صورت جدی مطرح نبود و در آن جمع شورای مرکزی هم به صورت غیررسمی انتخاب شد.
رویش نیوز: خاطرتان هست دقیقا از چه سالی؟
آن چیزی که در خاطرم هست سال 83 یا 84 بود.
رویش نیوز: یعنی قبل از انتخاب آقای احمدی نژاد؟ شورای مرکزی هم داشتید؟
بله قبل از دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری. شورای مرکزی هم داشتیم.
رویش نیوز: اسم رویش چطور انتخاب شد؟
من یادم هست که دو سه باری اساس نامه نوشته شد و حدود یک سال دوستان روی اساس نامه بحث کردند. کسانی که سالیان سال کارهای تشکیلاتی کرده بودند از جنبه های مختلف برای اساس نامه وقت گذاشتند.
فکر می کنم بحث جدی رویش نیروهای انقلاب بعد از آن صحبت آقا بود که حتی به قبل از قضایای فتنه باز می گردد که ایشان فرمودند که انقلاب ریزش ها و رویش ها دارد.
رویش نیوز: حضرت آقا سر قضیه عبدالله نوری این صحبت را کردند؟
بله. یک بحث جدی که آن موقع مطرح بود این بود كه بعضی از دوستان اصولگرای ما این حس را داشتند که رویش دارد همه را طرد می كند و به قول معروف هیچ کس دیگری ته کاسه انقلاب نمانده و از این بحث هایی که مطرح بود. اما بحمدالله دوستان و جمعی که هستند واقعاً نشان دادند که این طوری نیست.
یکی از محسنات حرکت ما این بود با حرکت های جوانان دانشجو و طلبه همراه بود. خوب دانشگاه هایی که در اصفهان هست بچه هایی از شهرهای مختلف کشور اینجا بودند که بعد از فارغ التحصیلی شان هنوز هم با این جمع مرتبط هستند. حتی در طلبه ها هم افرادی هستند که الآن در قم، تهران یا جاهای مختلف کشور فعالیت می کنند. بحمدالله این هم یک نکته خیلی خوبی است که علی رغم اینکه تشکل به نوعی منطقه ای محسوب می شود اما این قوت را دارد که یاران خوب و همراهی در شهرها و استان های دیگر دارد که انصافاً همه هم آدم های مؤثری هستند.
رویش نیوز: بعضی ها معتقدند به هر جهت این ترکیب حدود 40 نفره که هیئت مؤسس مجموعه شدند یک تکثر فکری نسبتاً گسترده ای البته در چارچوب نظام دارند ولی خوب به هرجهت این طور نیست که همه در مسائل مختلف همفکر و هم ایده باشند. آیا این قضیه صحت دارد و آیا در آینده برای مجموعه مشکل ساز نمی شود؟ ربانی: این به فعالیت مجموعه بستگی دارد که آیا مباحث وارد فاز عملیاتی شود یا در حد نظری؟ مشکلات از لحاظ فکری و مبنایی معمولاً در عرصه عمل است که ایجاد می شود و در واقع آن هم مربوط به زمانی است که تشکل این ادعا را داشته باشد که می خواهد به صورت جدی وارد عرصه اجرا و مدیریت شود و به نوعی یک کار حزبی انجام شود یعنی اینکه ما بگوییم که می خواهیم یک کادری را بسازیم که آن کادر براساس آن برنامه هایی که در مجموعه تشکل تدوین شده آماده شود تا اگر بعداً کاری به او واگذار شد نیروهای متناسب با برنامه هایش داشته باشد و بعد وارد اجرا شود.
به نظر من اگر مجموعه وارد این بخش شود طبیعتاً باید مبانی فکری افراد در هر بخشی متناسب باشند و اگر نباشد مشکلات خود را نشان می دهد. کما اینکه الآن در بحث اداره کشور هم مسائل وجود دارد.
مشکل ما این است که به صورت مبنایی خیلی روی مباحث اداره کشور کار نشده است. یعنی همیشه وقتی مجریان مان سر کار می آیند اولا خیلی عجله دارند و ثانیا کارهای مختلف احاطه شان می كند و عموما صرفا برمبنای آن مسائلی که در ذهن شان بوده که خیلی از آن ها هم ممکن است حال و هوای دوران دانشجویی و یا تجربیات آن موقع آن ها؛ براساس آن می آیند کار می کنند و آن قدر مشغول اجرا می شوند که به هرحال یا کارهای بقیه را ادامه می دهند یا یک سری کارهایی که به صورت مقطعی به ذهن شان می رسد را انجام می دهند.
ولی واقعاً اگر بخواهیم یک کار تشکیلاتی صحیح انجام دهیم شاید یک الگویی که ما به صورت نصفه و نیمه در کشورمان داشتیم همان الگوی حزب جمهوری اسلامی با محوریت مرحوم شهید بهشتی است که بالاخره آنجا مبنای کار به این نحو قرار گرفته بود.
اما بعد از قضیه حزب، این قدر در اجرا و بحران های ناشی از اجرا و مسائل دیگر قرار گرفتیم که هیچ وقت به صورت واقعی و عملیاتی و براساس برنامه در سیستم اداره کشورمان کادرسازی و برنامه نویسی صورت نگرفت.
خود من اعتقاد دارم که تا این اتفاق نیفتد سیستم اداره کشور همین وضعی که می بینیم را دارد.
رویش نیوز: تشکل رویش طبیعتاً برای بحث اینکه کار تئوریک کند تشکیل نشده است؛ یعنی آیا رویش قصد دارد وارد بحث های اجرایی شود و از اینکه صرفاً شعار و حرف باشد فاصله بگیرد؟ تکثر در هیئت مؤسس هم مطلب مهمی است که اگر دوستان دیگر هم نظری دارند بفرمایند. ربانی:من فکر می کنم فلسفه اصلی که دوستان دور هم جمع می شدند و مدت ها بود که می گفتند یک کاری انجام شود براساس همین نقدی بود که به فضای کشور بوده و هنوز هم هست و نشان می دهد که ظاهراً جریانات سیاسی خیلی در برطرف كردن این اوضاع مؤثر نیستند و مشکل از جاهای دیگر است.بر همین اساس هم بود که بچه ها دور هم جمع می شدند.
ولی من فكر می كنم تا الان هم ما به یک نوعی همان راهی را رفتیم که بقیه رفتند.یعنی روی برنامه ریزی ها تمركز نكرده ایم، به این علت که واقعاً کار تشکیلاتی درست انجام دادن و کادرسازی کردن و نیروی متناسب با برنامه درست کردن کار ساده ای نیست .البته نمی گویم ما نمی خواهیم وارد عرصه برنامه نویسی شویم به هر حال هنوز رویش در اوایل راه است و بالاخره در همه دوستان این نیت اولیه وجود داشته که این کار انجام شود.
می خواهم بگویم براساس تجربیاتی که در دنیا وجود دارد و براساس مبانی دینی که ما به آن معتقد هستیم اول باید یک سری کار تئوریک انجام شود. کار تئوریک را هم باید همان افرادی انجام دهند که بعدها می خواهند در عرصه های اجرایی وارد شوند.
و من فکر می کنم تا زمانی که ما به درستی روی این بخش برنامه ریزی نکنیم نباید احساس کنیم که تمایز خاصی با بقیه تشکل های سیاسی کشور داریمچون سایرین هم مثل ما نیت هایشان خیر بوده است. یعنی اگر جمعیت ها و احزاب مختلف کشور را در نظر بگیرید هیچ کدام نمی گویند که ما برای گرفتن قدرت و اینکه مثلاً دنبال دنیا باشیم آمدیم، همه می گویند ما برای خدا آمدیم. می خواهم بگویم ما نباید فکر کنیم تافته جدا بافته ای هستیم یعنی علتی ندارد كه ما از سنتهای خدا مستثنی شویم مگر اینکه مشی ما یک مشی خاصی باشد.
من همیشه فکر می کنم که مسائل سیاسی خیلی وقت ها برای بچه های ما یک حالت نقل و نبات و تفریح و به یک نوعی سرگرمی دارد. اینکه بنشینند در مورد فردی حرف بزنند و اینکه فلان جا چه کسی را بگذارند و فلان جا چه کسی را بردارند یا، اینكه چه کسی می آید در این سمت را پیش بینی کنیم و مسائلی از این دست.
این ها علاوه بر اینکه ظاهرش تحلیل سیاسی است به نظر من یک مقدار هم برای بچه های ما حالت تفریح هم دارد. یعنی یک بخشی از تفریح بچه مذهبی ها هم همین مسائل است. این با کار جدی که مبنایی انجام شود متفاوت است.
کار تئوریک را هم باید همان افرادی انجام دهند که بعدها می خواهند در عرصه های اجرایی وارد شوند.و من فکر می کنم تا زمانی که ما به درستی روی این بخش برنامه ریزی نکنیم نباید احساس کنیم که تمایز خاصی با بقیه تشکل های سیاسی کشور داریم
بالاخره کار جدی بلندمدت جواب می دهد و البته براساس تجربه هایی که هست نیاز به برنامه ریزی دارد. بالاخره اداره کشور کار ساده ای نیست. همین الآن شما تشکیلات همین مجموعه خودمان را که می خواهیم اداره کنیم خودتان می بینید که با چه مسائلی متهددی دست و پنجه نرم می کنیم، حالا در کشور در مقیاس خودش خیلی مشکل است و برنامه ریزی می خواهد.
من همیشه این را به دوستان گفته ام. شاید ما فقط چند سال باید صرفا بنشینیم و برنامه ریزی کنیم.
همین آدم هایی که هستند؛ فرض کنید ما 50 نفر هستیم. این 50 نفر در حوزه هایی که می بینیم توانمندی اش را داریم تقسیم بندی شوند و در همان حوزه ها شروع کنند به برنامه نوشتن و بعد متناسب با برنامه هایشان افرادی را که می شناسند دعوت کنند و در جریان باشند. که اگر یک روزی قرار شد یک مسئولیتی به عهده یکی از این افراد یا یک بخشی از این مجموعه گذاشته شود آمادگی آن را داشته باشد.
بالاخره براساس تجربه ای که داریم چه برای دولت آقای احمدی نژاد به عنوان یک آدم انقلابی، که آن موقع که ایشان آمده بود همه دنبال نیرو بودند و چه بحث دولت های قبلی که مطرح اند؛ همه این ها نشان می دهد که این ها فقط با این که صرفاً بگوییم فلانی آدم خوبی است و نیت خوبی دارد نمی شود کشور را اداره کرد. باید کادر و برنامه داشت.
به نظر من اصلاً این تشکیلات به درد یک اینچنین کارهایی می خورد البته کارهای دیگر هم هست مثلاً ممكن یک بخش از کار این مجموعه این هم هست که رایزنی سیاسی بکند.
ولی اگر یک تشکیلاتی احساس کرد که کار اصلی اش این مسائل است دقیقاً مثل بقیه مجموعه هایی می شود که من نمی خواهم اسم ببرم. مجموعه هایی که موجود بوده و هستند و دارند کار می کنند. بنابراین هیچ گاه نباید احساس کنیم که تمایز خاصی با آن ها داریم.
قادریان:من فکر کنم که تشکل رویش در فضای فعلی یک و یا چند وجه تمایز با بقیه تشکل ها دارد. همان طور که آقای دکتر هم گفتند برای آینده هیچ ضمانتی نیست که دیگر این تمایزها وجود نداشته باشد. ولی تمایزی که فعلاً وجود دارد یکی این است که روابطی که بین مؤسسین و یک بخش عمده ای از اعضا هست روابط خیلی انسانی، ریشه دار، اخلاقی و محترمانه ای است و یک بخشی هم همان طور که حاج آقا اشاره کردند مربوط و معطوف به روزهای سخت بعد از سال 76 یا مثلاً مقطع بعد از آن است که این دوستان در کنار هم کار کردند و مجاهدت سیاسی و فرهنگی انجام دادند.
و مزیت دیگری هم که هنوز وجود دارد و امیدواریم و باید دعا کنیم که پایدار بماند همان بحث خواص و لغزش های آن ها در برابر دنیا است .یعنی تا امروز تلاش بر این بوده که کارکرد تشکل علاوه بر بحث های تشکیلاتی و ساختاری و بحث های سازمانی رقابت بر سر قدرت و تقسیم و توزیع قدرت نباشد.
بعد از تشکیل و تأسیس تشکل هم فرآیند عضوگیری یک فرآیند عجولانه و با آن نگاه های کمی نبوده یعنی بعد از آن هم سعی شده که همین نوع روابط و تقیدات اخلاقی، انسانی و هویتی، مبنای توسعه تشکیلاتی تشکل باشد. لذا الآن این یک مزیت نسبی است که باید قدر دانست و در جهت تقویت و تعمیق آن تلاش کرد.
و مزیت دیگری هم که هنوز وجود دارد و امیدواریم و باید دعا کنیم که پایدار بماند همان بحث خواص و لغزش های آن ها در برابر دنیا است .یعنی تا امروز تلاش بر این بوده که کارکرد تشکل علاوه بر بحث های تشکیلاتی و ساختاری و بحث های سازمانی رقابت بر سر قدرت و تقسیم و توزیع قدرت نباشد.
یعنی اختلاف آنجایی شکل می گیرد که بخواهد غنیمتی توزیع و تقسیم شود. یکی از نقاط شروع اختلافات جدی اینجا است. وگرنه اگر نگاه به حزب اسلامی همان نگاه موحدانه باشد که قرار است که معبد باشد و معبد هم جایی هست که در آن عبادت می شود که دیگر کسی با کسی اختلاف ندارد. اختلاف جایی شکل می گیرد که قرار است منافعی به خطر بیفتد و یا غنائمی تقسیم شود. این هم در واقع مراقبت جدی می خواهد که این حفظ شود؛ چون ما به مجرد اینکه وارد عرصه های عملی تر، جدی تر و اجرایی تری شویم مدام به این مراقبت نیاز داریم. شاید یک راهکار مراقبتی آن همان بحث های اخلاقی و فرهنگی باشد یعنی ما کماکان اگر سعی کنیم که بستر کار سیاسی مان را بستر فرهنگی، اخلاقی و تربیتی قرار دهیم می توانیم تا حدود زیادی امیدوار باشیم که از این بحث ها مصون باشیم.
شاهمرادی:من یک نکته ای را می خواهم بگویم اینکه یکی از اساسی ترین بحث های اصلی تشکیل رویش همین اختلاف نظرها بوده است. ببینید همان طور که آقای دکتر گفتند یک حقیقتی هست که بزرگان ما در اصول هیچ مشکلی با همدیگر ندارد اما همین انتخابات مجلس نهم نشان داد که چند حضرت آیت الله نمی توانند با همدیگر کنار بیایند و به هرحال اختلاف نظر این طوری دارند. در اصفهان هم همین طوری است. تمام عزیزان و سروران ما در اصول با همدیگر مشکلی ندارند اما در وقت هایی که باید تصمیم گیری کنند هیچ کدام حاضر نیستند از نظر شخصی خودشان بگذرند.
ما بحمدالله و با لطف خدا یک تجربه خوب و موفقی را تابحال داشته ایم. آن هم این است که بچه هایی که همه شان به انقلاب و اصول اصلی آن، آرمان های امام خمینی (ره) و فرامین رهبری اعتقاد دارند علی رغم اینکه با هم اختلاف نظر هم دارند حاضرند سر مسائل انقلاب که اصل این تشکل هم برای انقلاب است با همدیگر اجماع کنند و از نظرات شخصی شان بگذرند.
این تجربه ای است که هست و دوستانی که در این جمع هستند می توانند شهادت بدهند.به طور مثال من یادم هست در جلسه ای كه برای کاری رأی گیری کردیم و اگر رأی مثبت می آورد باید از جیب هم هزینه می گذاشتیم، دوستانی بودند که مخالف 100 درصد بودند و رأی مخالف دادند ولی به جهت اینکه عقل جمعی و مجموعه دوستان رأی مثبت داده بودند پذیرفتند و حتی آن هزینه ای که از لحاظ مادی بود را هم پرداخت کردند. این نکته خیلی بزرگی است... الآن یک لیست کامل از جامعه ای که پشت سرش صنوف مختلفی مثل کارگران، پزشکان، مهندسین، دانشجویان و غیره است دور هم جمع می شوند و همه هم به اصول انقلاب اعتقاد دارند اما نمی توانند به یک جمع بندی برسند.
رویش نیوز: منظور شما این است که در هر جمعی این مطلب گریزناپذیر است؟ شاهمرادی:اینکه گریزناپذیر است یک طرف قضیه است. اما می گویم نقطه قوت ما و نکته ای که تشکل رویش داشت این بود که ما این را می پذیرفتیم که ممکن است سلایق فردی ما فرق کند اما به هرحال ما برهه های حساس انقلاب را داریم که در آن ها نیاز به وحدت است و باید در عقل جمعی از این سلایق فردی بگذریم. می نشینیم با همدیگر بحث می کنیم و هر آنچه در جمع به آن رسیدیم بقیه هم از آن تبعیت می کنند. می خواهم بگویم این نکته تا یک حدی ضرورت تشکل های اینچنینی است.
ما نباید فکر کنیم هر چه افراد در تشکل با همدیگر هماهنگ تر و همسوتر باشند دیگر این حرکت قطعی است. اتفاقاً این طوری نیست می خواهم بگویم همه ما به غیر از من حقیر یا خودشان یک مجموعه بزرگ دارند که دارند در آن کار می کنند و یا اصلاً توانایی این را دارند که چند مجموعه این طوری را اداره کنند. حالا چرا اینجا دور هم جمع شده اند؟ ما برای هم افزایی جمع شده ایم؛ یعنی هر کدام ما یک حیطه اثر و یک محدوده نفوذ داریم و البته هر کدام ما هم با استدلال، یک سلیقه شخصی داریم اما در مواقع حساس دور هم جمع می شویم، همفکری می کنیم و به نظر جمعی احترام می گذاریم ولو اینکه ممکن است که من مجتبی شاهمرادی نظرم در جمع رأی نیاورد.
من این را چندین بار دیده ام که می گویند: آقا چرا شما جمع تان 40 نفر است و در آن مثلا از مجتبی شاهمرادی تا مثلاً آقای قادریان هست و این ها چگونه می خواهند با هم کنار بیایند؟ اتفاقاً نکته آن این است که مجتبی شاهمرادی و آقای قادریان درست است که با همدیگر دستخط هایشان فرق می کند اما همه شان می خواهند بنویسند جانم فدای رهبر و در این شکی نیست. حالا در اینکه من بنویسم یا ایشان بنویسد فرقی ندارد
می خواهم بگویم این نکته قشنگی است که در این جمع هست و من امیدوارم که این الگو هم در جمع ما تداوم پیدا کند که حالا همان طور هم که گفتند گاهی وقت ها در بعضی اختلافات گریزناپذیر است و هم اینکه برای بقیه تشکل ها الگویی بشود.
این بحث خیلی حساسی است؛ یعنی من این را چندین بار دیده ام که می گویند: آقا چرا شما جمع تان 40 نفر است و در آن مثلا از مجتبی شاهمرادی تا مثلاً آقای قادریان هست و این ها چگونه می خواهند با هم کنار بیایند؟ اتفاقاً نکته آن این است که مجتبی شاهمرادی و آقای قادریان درست است که با همدیگر سلیقه دستخط هایشان فرق می کند اما همه شان می خواهند بنویسند جانم فدای رهبر و در این شکی نیست. حالا در اینکه من بنویسم یا ایشان بنویسد فرقی ندارد. این نکته مهمی است و ما نباید از آن گریز داشته باشیم. البته من می خواهم یک نکته ای را بگویم که در آینده طبیعتاً ممکن است این جمع مثل مجموعه های دیگر افرادی به آن اضافه شوند و ممکن است یک عده ای هم به دلایل مختلف از آن جمع کم شوند و این مسأله بد یا عجیب غریبی نیست.
به عنوان مثال می گویم موفق ترین و اصلی ترین تجربه ما حزب جمهوری اسلامی است. به هرحال حزب جمهوری اسلامی یک موقعی به یک جایی می رسد که یک عده ای می گویند ما دلمان می خواهد با همدیگر هماهنگ باشیم اما این سلیقه را واقعاً نمی توانیم جمع کنیم، هیچ اشکالی ندارد اما اینکه همدیگر را تخریب کنند نه این طور نیست. می خواهم بگویم که شما هیچ وقت سراغ ندارید که از این جمع 40 نفره و به تعبیر شما با این اختلاف نظراتی که وجود دارد این مسائل وجود نداشته است. البته من همه این ها را در حد مثبت بی نهایت می دانم که از ده تا مثبت بی نهایت است و هیچ کدام منفی نیست و الحمدلله نداریم.
اما ممکن است یک عده ای از این افراد فردا بگویند که ما می خواهیم تشکل دیگری داشته باشیم اتفاقاً ممکن است دوستان اینجا هم کمک کنند و این کار را به جلو راه بیندازند. این چیز بدی نیست و به نظر من نکته مهمی است.
|