• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 6312)
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:44 -0 تشکر 454402
اشعار مهدی سهیلی

سلام

تو این تاپیک اشعار مهدی سهیلی رو قرار میدم

امیدوارم که خوشتون بیاد

من که خودم اشعارش رو خیلی دوست دارم

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:45 - 0 تشکر 454404

گمان جدایی

دمی فكر رهایی را نكردم
خیال آشنایی را نكردم
جدایی را گمان كردم ولیكن
گمان این جدایی را نكردم


خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:46 - 0 تشکر 454405


گل های شعر

رفتند دلبران و ندانم نشانشان
اما نشسته بر لب من داستانشان
هر روز و شب به سوز دعا آرزو كنم
دارد خدا ز چنگ بلا در امانشان
گلچهرگان به حال
نبردند با دلم
طرز نگاه ناوك و ابرو كمانشان
آنان كه یار مردم محنت رسیده اند
ای جان من فدای دل مهربانشان
آن رفتگان كهرسم محبت نهاده اند
صد ها هزار رحمت حق بر روانشان
آتش زدند به جان من آن دم كه مادران
سر می دهند ضجه به گور جوانشان
بسیار عارفان كه
جهان حقیقتند
ام من و تو بی خبریم از جهانشان
لبهایشان به خنده و دل گرم عشق دوست
باغی ز گل شكفته شود در بیانشان
بر یار عاشقند و از اغیار فارغند
جز شكر حق نمی شنوی از دهانشان
گل های شعر می شكفد بر لبان من
بارانشان سرشك و غمم باغبانشان
هر جا كه عاشقان سخن
انجمن كنند

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:46 - 0 تشکر 454407


گل من بنشین
چون فصل بهار آمد به من به چمن بنشین
دامن مكش از دستم بنشین گل من بنشین
خوش خویی و گلرویی مهتاب سمن بویی
تا دل ببری از گل ای غنچه دهن بنشین
تو ماه منی یایرا تا خیره كنی ما را
مریخ و ثریا را بر زلف بزن بنشین
بنشین كه صفا داری گیسوی رها داری
گر مهر به ما داری چون مه به چمن بنشین
گردیم سمندت را صیدیم كمندت را
گیسوی بلندت را بر شانه فكن بنشین
ای گلرخ گلدامن پرهیز كن از دشمن
چون دوست
شدی با من بر دیده ی من بنشین
ماه چمنی جانا چون یاسمنی جانا
سیمینه تنی جانا در پیش سمن بنشین
در پای تو چون خاكم نه خاك كه خاشاكم
بنگر دل غمناكم آن را میشكن بنشین
من عاشق دلتنگم خوارم چون گل سنگم
بر گونه ی بی رنگم یك بوسه بزن و بنشین
تو عطر وطن داری
دانم غم من داری
گر شور سخن داری با ما به سخن بنشین

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:47 - 0 تشکر 454408


گریه ی آینده

آنكه روزی چون مه تابنده بود
دیدمش چین بر جبین افكنده بود
چشم او بی نور و دندان ریخته
گیسولان چون پنبه لب آویخته
زندگانی سرگردانی كرده
بود
قامت او را كمانی كرده بود
قد خمیده دست لرزان گونه زرد
اشك غم در دیده بر لب آه سرد
موی او چون خار صحرا دلگزای
روی او چون شام غربت غم فزای
لقمه نتنش بود و دندانش نبود
دست بود اما به فرمانش نبود
روح خسته دل شكسته سبنه ریش
وقت رفتن در عزای پای خویش
زیر لب گفتم كه ای وای از زمان
دیدی آخر كاینچنین شد آنچنان
آن زن جادونگاه و دلفریب
كی كنم باور چنین باشد غریب
وای با او بهمن پیری چه كرد
با گلستان فصل دلگیری چه كذد
ای خدا آن نغمه خوانی ها چه شد
آن نگاه دلكش پرناز ك.
زلف مواج كمند انداز كو
كو دلارایی
كجا شد دلبری
حیرتا فریاد از این ناباوری
در جوانی ها كرا بود این گمان
كان كمان ابرو شود قامت كمان
هر نگاهش با كسی پیوند داشت
هر سر مویش دلی در بند داشت
زلفكش روزی پریشان ساز بود
قامتش آموزگار ناز بود
قد كشیده گونه گل گردن بلور
شانه ها از روشنی دریای
نور
تا عیان می شد رخ زیبای او
گل فشان می شد به زیر پای او
تند می زد دل در ون سینه ها
باغ میشد دیده ی آیینه ها
خنده هایش شادی آور گل فشان
وه چه دندانی همه گوهر نشان
صد بهاران خفته در گلخنده اش
مست عشرت غافل از آینده اش
جام دل ها زیر پایش می شكست
لرزه
در دلهای عاشق می نشست
گلفشان لبهای عاشق افكنش
صد نگه آویخته در دامنش
چشمهایش شبچراغ بزم ها
در نگاهش اختیار عزم ها
در بهار دلربایی غم نداشت
چیزی از ناز و جوانی كم نداشت
كم كمك دور جوانی ها گذشت
ناز ها و دلستانی ها گذشت
پیری آمد آن نگاه مست رفت
مایه های دلبری از دست رفت
قایق زرین خوشبختی شكست
كشتی بی ناخدا در گل نشست
آن بهار دلبری پاییز شد
گلبن بی گل ملال انگیز شد
اینك اینك شد هما مرغ قفس
هر چه می كوشد نمی آید نفس
در شگفتم كان نگاه تیرزن
شد مبدل بر نگاه پیر زن
مرغك غمگین كجا شاهین كجا
ای دریغا آن كجا و این كجا
راستی عمر جوانی ها كم است
از توان تا ناتوانی یك دم است
ای جوان نیرو نمی پاید بسی
برف دی بارد به موی هر كسی
از غرور خود مشو بیهوده مست
روزگارت می دهد آخر شكست
تا توانی با لب پر خنده با ش
با خبر از گریه ی آینده باش

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:48 - 0 تشکر 454409


گریه در ناودان


غمی سنگین به چشم باغبان بود
كه گل هایش به یغمای خزان بود
ز غم جان داد و یاران گریه سر كرد
صدای گریه اش در ناودان بود

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:49 - 0 تشکر 454410



گرگ خونینه دهان


كشور از خیره سری چهره ی ویرانه گرفت
آتشی در عجم از تازی دیوانه گرفت
ای بسا مادر افسرده كه با پنجه ی مهر
دزد بغداد از او كودك دردانه گرفت
گرگ خونینه دهان طفل ز هر كوچه ربود
پدر و مادر و فرزند ز هر خانه گرفت
بر سر سقزیان روز و شبان آتش ریخت
دود آن چرخ زد و در نفس بانه گرفت
یك زمان آتش او بر سر كاشان افتاد
وز عزیزان وطن گرمی كاشانه گرفت
از هوا شعله درافكند به شهر همدان
خرم آباد از او صورت
غمخانه گرفت
خطه ی باختران را همه دم آتش زد
خواب را از شب آن مردم فرزانه گرفت
طفل نو پا چو گلی همره مادر میرفت
دزد تازی ز كفش گوهر یكدانه گرفت
دختر خرد چو پروانه به بستان می گشت
ناگهان صاعقه یی در پر پروانه گرفت
آشنا نیست به فرمان خدا آن سگ پست
زانكه
فرماندهی از دولت بیگانه گرفت
خانه ی تازی دیوانه ز بن ویران باد
كه از او كشور ما حالت ویران گرفت

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:50 - 0 تشکر 454411

چوب بست باغ ها

چون بهار آمد به گوشم گفت آوای سروش
دامنی از گل فراهم كن چمن شد لاله پوش
چهره ی مرداب ها آیینه ی مهتاب هاست
از دل جنگ نوای مرغ شب آید به
گوش
جرعه نوش از جام لاله هر طرف پروانه ها
ارغوان و یاس و نسرین در صلای نوش نوش
ناز معشوق از نیاز عاشقان بالا گرفت
گل به كار دلبری بیچاره بلبل در خروش
چوب بست باغ ها چون دلیری سرمست ناز
گیسوانی دلربا از نسترن دارد به دوش
می رود در حجله بلبل غنچه گرم دلبری
از دو سویش لاله و مریم به سان ساقدوش
چشم را در كوچه ها وا كن گل نرگس نگر
مست تر از آن نگاه دختران گلفروش
گر سها بر من بتابد هره نور سهیل
گل برآرد از دلم لبخند سامان و سروش

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:51 - 0 تشکر 454412


چراغ دیده به رهت
شنیده ام كه به غربت دلت قرار ندارد
شگفت نیست غم آن كسی كه یار ندارد
به هر دیار كه باشی دلی به سوی تو دارم
كه رسم وشیوه ی دلدادگی
دیار ندارد
ز روزگار چه نالی فغان ز حیله ی مردم
كه مكر جامعه كاری به روزگار ندارد
ركاب زد به سمند مراد و دور شد از ما
سواد بادیه گردی از آن سوار ندارد
چه شام ها كه نهادم چراغ دیده به راهش
خوشا كسی كه به در چشم انتظار ندارد
ز خصم گرد ملالی به جان ما
ننشیند
دلی كه آینه ی حق شود غبار ندارد
به حق پناه ببر تا ز تیرگی بدرآیی
كه با چراغ خدا كس شبان تار ندارد
دوباره از در و دیوار شهر گل بدرآید
مگو كه فصل زمستان ما بهار ندارد


خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:51 - 0 تشکر 454413


چراغ جان

این خرمن جان آدمی سوختنیست
در عمر تو بس حكمت آموختنیست
خامش منشین و شعله در خویش افكن
كاین طفه چراغیست كه افروختنیست

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:52 - 0 تشکر 454414


پیمان شکن
نشد شب كه چشمم به فردا نبود
چه فردای دوری كه پیدا نبود
ندیدم شبی را كه جانم نسوخت
دمی خاطر من شكیبا نبود
چه شبهای تاریك چشمم نخفت
كه ناهید مرد و ثریا نبود
كدامین شب از عشق بر من گذشت
كه گرینده چشمم و دریا نبود
كدامین شب آمد كه با یاد او
لبانم به ذكر خدایا نبود
دل خود سپردم به دیوانه یی
كه در لفظ او نور معنا نبود
همی گفت فردا برآید به كام
ز مكرش مرا صبح فردا نبود
ندانستم آن
دیوخوی پلید
به عهدی كه می بست پایا نبود
بسی گفته بودند كو بی وفاست
مرا این گفته بر من گوارا نبود
ز خوشباوری ها مرا در خیال
چو او نازنینی به دنیا نبود
عیان شد كه آن پست پیمان شكن
به فطرت چو دیدار زیبا نبود
به عهدش نپایید و پیمان شكست
فریبنده بود و
فریبا نبود
گمان برده بودم پری زاده است
چو دیدم ز خیل پری ها نبود
دریغا كه رسوا شد آن بدسرشت
همی گویم ای كاش رسوا نبود
شگفتا پس از سال ها فاش شد
كه آن اهرمن سا پری سا نبود


خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.