• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 837)
چهارشنبه 27/2/1391 - 15:28 -0 تشکر 454395
برنامه هفت یک بعدی توان تامین نقد عادلانه و سازنده برای سینمای ما را ندارد

با توجه به اهمیت کلی موضوع و مطرح شدن خبری راجع به این مورد در انجمن سینما برای تبین این موضوع  تصمیم گرفتم این بحث را ایجاد کنم . باید توجه داشت همه در این عقیده اجتماع دارند که این برنامه کاملا سیاسی بوده و به تریبونی برای جریانات خاص فکری تبدیل شده بود.

بحث جنجالی خبرگزاریها با نامه سرگشاده ی بیش از 20 رسانه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به عزت‌الله ضرغامی شروع شد  که طی آن  ضمن نقد "مواضع جانبدارانه" مجری و عوامل برنامه "هفت" در حمایت علنی از جریان روشنفکری سینما، با معرفی "مجید شاه‌حسینی" و "وحید جلیلی" به عنوان نمایندگان خود خواستار مناظره با عوامل این برنامه در یک برنامه مستقل شدند. متن کامل نامه به شرح ذیل است:


بسم الله الرحمن الرحیم

ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران

جناب آقای مهندس ضرغامی

 

همانطور که حتما مستحضر هستید، دو سال پیش با پیگیری جناب آقای جیرانی و البته چراغ سبز جنابعالی، برنامه‌ی سینمایی «هفت» به عنوان مهم‌ترین تریبون سینمایی کشور آغاز به کار نمود. برنامه‌ای که آغاز به کار آن با استقبال اهالی هنر و رسانه توام شد و تقریباً تمام طیف‌های فکری آن را اقدام و تدبیری صحیح در جهت پرداخت به موضوع فوق‌العاده استراتژیک و حیاتی «جایگاه سینما در نظام جمهوری اسلامی» ارزیابی کردند.

 

اما امروز با گذشت دو سال از آغاز به کار این برنامه، آنچه که ما از حکومتی‌ترین تریبون سینمایی نظام می‌شنویم، همان گفتمان آشنای سی و چند ساله‌ای است که در ضد حکومتی‌ترین رسانه‌ها هم با این صراحت گقته نمی‌شود. می‌پرسید کدام گفتمان؟ همان گفتمان آشنای «وااسفا از سینمای حکومتی» عده‌ای دست تا آرنج در جیب حکومت. همان گفتمان دروغین شبه روشنفکران این دیار که «سینما را چه به سیاست؟» آن هم در سینمایی که پر شده از خرده شعارهای جریانات سیاسی «من مخالفم پس هستم». همان ادبیات «تهران فقط ونک دارد، چون برج دارد!» آقای جیرانی که با افتخار این استدلال به غایت مضحک را به نام خود ثبت می‌کند.

 

آقای ضرغامی! نشنیدید که در برنامه‌ی هفت، گفتمان «اسکار پرستی» و «حمام آفتاب گرفتن زیر نخل طلا» کنداکتور تلویزیون حکومتی را پر کرده است؟ ندیدید که برخورد آقای جیرانی در مواجه با کارگردانان انقلابی چقدر با مواجهه‌ی ایشان با هم‌فکرانش همچون سیروس الوند و داریوش مهرجویی متفاوت است؟ ادبیات «سیب و سلما نفروخت، پس متدینین کجایند؟» را چطور؟ راستی چرا آقای مجری، «قلاده‌های طلا» و پرفروش شدن آن را نشان پررنگ بودن یک دیدگاه و طبقه در جامعه نمی‌گیرد؟ نکند آن هم از نظر ایشان تنها یک فیلم جاسوسی و قهرمان محور است؟ اصلاً مجری یک برنامه‌ی سینمایی مگر می‌تواند در باب اکثریت یا اقلیت بودن برخی طبقات اجتماعی و تضعیف عامل مذهب و سنت در جامعه نظر صائبی داشته باشد؟ آیا در این زمینه‌ها کارشناسان خبره‌ای وجود ندارد؟

 

راستی چطور به گوشتان نمی‌رسانند که در همین برنامه‌ی «هفت» و در ویژه برنامه‌ی سینمای دفاع مقدس، سوال سرتاپا غلط «چرا سینمای دفاع مقدس دیگر مخاطب ندارد؟» سر داده می‌شود و جالب آنکه وقتی «اخراجی‌ها»، «عقاب‌ها» و «کانی‌مانگا» را برایشان مثال می‌زنی، می‌گویند این پرفروش‌ها که دفاع مقدس نبودند! فیلم‌هایی بودند با مایه‌های انتقادی و قهرمان پروری! اصلاً چرا مجری برنامه‌ی «هفت» این همه در باب ناکام بودن سینمای دفاع مقدس اصرار دارد؟

 

آقای ضرغامی! هنگامی که آقای جیرانی در برنامه‌ی اخیر «هفت» (مورخ8/2/91)، جنبش نود و نه درصدی را ساخته و پرداخته‌ی رسانه‌های داخلی عنوان کرد و آن را به سخره گرفت، چه احساسی داشتید؟ مگر نه اینکه چنین گزاره‌ای به معنای دروغ‌گو بودن و دروغ‌ساز بودن رسانه‌ی ملی است؟‌ راستی این رسم کدامین رسانه‌ایست که خود خویشتن را به دروغ‌گویی متهم می‌کند؟ نکند این هم از دیگر معجزات مدیریت شما در اداره‌ی رسانه‌ی ملی است؟

 

آقای ضرغامی! چگونه است که دو هفته پس از حضور آقای دکتر کوشکی در برنامه‌ی «هفت» (مورخ 25/1/91) و بازگویی بخشی از انتقادات طیف ارزشی به این سینما، آقای جیرانی در غیاب او، جواب ایشان را می‌دهد؟ مگر نه اینکه آقای جیرانی در همان جلسه‌ی مناظره بین دکتر کوشکی و علی معلم حضور داشته و می‌توانسته پاسخ‌گوی انتقادات ایشان باشد؟ نکند گزندگی برخی از این انتقادات، آن قدر بر آقای جیرانی و همفکرانشان در اتاق فکر ناشناخته‌ی این برنامه سخت آمده و موجب هراس شده است که با گذشت دو هفته، همچنان تلاش می‌کنند تا از اثرات آن بکاهند. راستی! به نظر شما پاسخ دادن به انتقادات یک فرد و یک جریان در غیاب او، اخلاقی است؟ چگونه است که وقتی یک نفر از جریان ارزشی در برنامه‌ی «هفت» حضور پیدا می‌کند، مجری برنامه بی‌طرفی‌اش را فراموش کرده و با بی‌پرواترین لحن به انتقاد از او می‌پردازد؟ آیا مشی آقای جیرانی در قبال دیگران نیز به همین شکل است؟

 

آقای ضرغامی! حقیقت آن است که جریان ارزشی منتقد به سینما در پاسخ اظهارات آقای جیرانی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. این جریان برای گفتمان «آرمان شما با واقعیت جامعه متفاوت است» جواب دارد. برای سوال «سینمای ایران چرا مخاطب ندارد؟» پاسخ‌گوست. برای نظریه‌ی غلط «مشکل این سینما ممیزی است» مثال‌های نقض زیادی در آستین دارد... اما مسئله اینجاست که آیا مجالی عادلانه برای پاسخ‌گویی ما در برنامه‌ی «هفت» در حضور نماینده‌ی جریان‌های دیگر فراهم می‌شود؟

 

آقای ضرغامی! آنچه که ما در برنامه‌ی «هفت» دو هفته پیش دیدیم، نمونه‌ای امیدوارکننده از یک دیالوگ بین دو جریان با عقاید مختلف بود که قطعاً می‌توانست به این سینما کمک کند؛ گرچه عملاً مناظره‌ای بین دو نفر در برابر یک نفر بود و مجری برنامه همه کار می‌کرد الا مجری‌گری یک مناظره که قاعدتاً اولین اصل آن بی‌طرفی است؛ چنان‌که آقای جیرانی در همان ابتدای برنامه، دکتر کوشکی و همفکران ایشان را به «ژدانوف» در حکومت استالین تشبیه نمود. اما با همه‌ی این احوالات، ما به همین حداقل هم راضی بودیم. لکن، برنامه‌ی هفته‌ گذشته نمونه‌ای از بی‌ظرفیتی جریان روشنفکری در قبال انتقادات جریان ارزشی و مصداق بارز یک بی‌اخلاقی رسانه‌ای بود.

 

آقای ضرغامی! از آنجا که فرجام این بحث در باب سینمای ایران را همچنان ناتمام می‌دانیم و انتظار داریم در قبال بی‌اخلاقی صورت گرفته، وقتی برای پاسخ‌گویی نمایندگان جریان ارزشی منتقد به سینما برای پاسخ‌گویی به شبهات ایجاد شده و تنویر افکار عمومی فراهم شود، از دست اندرکاران برنامه‌ی «هفت»، آقای جیرانی و همفکرانشان دعوت به مناظره می‌کنیم تا در فضایی عادلانه، نمایندگان این دو جریان نظرات خود را در باب اوضاع سینما برای مردم شرح داده و وجدان‌های آگاه خود در این موضوع قضاوت کنند.

 

به همین منظور آقایان «مجید شاه حسینی» و «وحید جلیلی» به عنوان نمایندگان جریان ارزشی منتقد به سینما، برای مناظره با نماینده‌ی جریانات دیگر در یک ویژه برنامه‌ی مستقل پیشنهاد می‌شوند. امید است که رسانه‌ی ملی با عملکرد صحیح خویش ثابت نماید که علاقه‌مند به تبیین شایسته‌ی اوضاع و مشکلات سینمای ایران و نیز جامه عمل پوشاندن به مطالبه‌ی مقام معظم رهبری در باب کرسی‌های آزاد اندیشی است و در این باره، حاضر به جانب‌داری از یک جریان خاص نیست. بدیهی است که رد پیشنهاد مناظره، افکار عمومی را به نتایجی قابل پیش‌بینی در قبال میزان صداقت دست اندرکاران برنامه‌ی «هفت» و مسئولین سیمای جمهوری اسلامی خواهد رساند. والسلام.

 

پس از چندی از انتشار نامه مدیر پخش شبکه سه سیما  پور احمدی خبر از تعطیلی یک ماه  برنامه هفت و در نتیجه در بایکوت رفتن خواسته های  رسانه های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی داد.اقدامی که نشان از پاک کردن صورت مسئله از سوی مسئولین صدا و سیما ، حراس از مفتضح شدن جریان فکری برنامه هفت در انظار عموم و محافظه کاری این دستگاه دارد. در پی این اقدام بیش از 20 رسانه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در نامه سرگشاده‌ای به عزت‌الله ضرغامی، ضمن تاکید بر مواضع بیانیه قبلی خود از رئیس رسانه ملی درخواست کردند با برگزاری نشستی رسانه‌ای، پاسخگوی عملکرد خود و انتقادات رسانه‌ها در این خصوص باشد.متن کامل نامه به شرح ذیل است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

«الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب» (سوره زمر آیه 18)

 

ریاست محترم صدا و سیما جمهوری اسلامی

 

جناب آقای مهندس ضرغامی

 

سلام علیکم

 

همانگونه که مستحضرید چندی قبل جمعی از رسانه‌های جبهه‌ی فرهنگی انقلاب طی نامه‌ای به جنابعالی، ضمن انتقاد از گفتمان حاکم بر تنها برنامه‌ی سینمایی رسانه‌ی ملی، خواستار ایجاد فضایی عادلانه در صدا و سیما برای گفتگو با جریان‌های مختلف فرهنگی شدند و حتی نمایندگانی از سوی این جبهه برای مناظره با نمایندگان تفکرات دیگر معرفی شد. اما این درخواست واضح و روشن در نگاه مدیران سازمان صدا و سیما، معنایی معوج و وارونه یافت و آنچه در عمل رخ داد، تغییر ماهرانه‌ی صورت مسأله بود؛ اقدامی که جز نشانی غلط دادن و مسأله‌ی اصلی را با مسأله‌ی خودخواسته و محافظه‌کارانه‌ی دیگری عوض کردن، معنای دیگری نداشت.

 

جناب آقای ضرغامی!

 

چگونه است که در معدود برنامه‌های فرهنگی‌ رسانه‌ی ملی- رسانه‌ای که قرار بود یک دانشگاه عمومی باشد- شبه‌روشنفکران نور چشمی به صورت کاملاً یکطرفه و بدون حضور نمایندگان جریان‌های دیگر، اجازه‌ی این را می‌یابند که با بدترین لحن افکار طرف مقابل را آماج حملات خود قرار ‌دهند و ایدئولوژی پوشالی خود را به جامعه حقنه کنند؟ و بدتر از آن، چرا درست زمانی که شرایط گفتگو فراهم می‌شود، با ترفند تغییر عوامل تنها تریبون سینمایی تلویزیون، جامعه‌ی روشنفکری را -که بعد از دو سال در اختیار داشتن آنتن دیگر حرف ناگفته‌ای ندارد- از جواب دادن به سوالات اساسی جریان ارزشی نجات می‌دهید؟

 

جناب آقای ضرغامی!

 

این اولین باری نیست که عوامل برنامه‌ای به سلیقه و مصلحت شما و به نام اعتراض جریانات انقلابی تعویض می‌شوند. فراموش نکنید که افکار عمومی هنوز بهانه‌های تعطیلی یا تغییر عوامل برنامه‌هایی نظیر «پارک ملت» و سری نخست «دیروز، امروز، فردا» را از یاد نبرده‌اند. راستی چه ارتباطی بود بین آن نامه‌ی رسانه‌ها با آنچه شما کردید؟ و سوال مهم‌تر اینجاست که چرا رسانه‌ی ملی نمی‌خواهد به همان مقدار که به جریان شبه‌روشنفکر فرصت بیان عقایدش را می‌دهد، تریبونی هم در اختیار گفتمان جریانات ارزشی در حوزه‌ی فرهنگ قرار دهد؟ یعنی رسانه‌ی شما تا این حد از شنیده شدن گفتمان جبهه‌ی فرهنگی انقلاب ترس دارد؟ آیا ممنوع التصویر کردن بسیاری از فعالین انقلابی مویدی بر این امر نیست؟

 

جناب آقای ضرغامی!

 

بیانیه‌ی نخست رسانه‌های جبهه‌ی فرهنگی انقلاب تنها سنگ محکی بود برای نشان دادن عیار روحیه‌ی محافظه‌کاری حاکم بر سازمان تحت امرتان و همچنین میزان پایبندی و اعتقاد شما به حضور گفتمان انقلابی در بزرگترین دستگاه تبلیغی نظام اسلامی به بهانه‌ی یک برنامه‌ی سینمایی به عنوان مشتی از خروار. و اگرنه ما نه به برنامه‌ی قبلی و نه به سری جدید برنامه‌ی «هفت» با حضور عوامل جدید امیدی نداشته و نداریم. اما متأسفانه آنچه در اقدام اخیر صدا و سیما ذبح شد، همان دغدغه‌ای بود که منجر به صدور بیانیه‌ی قبلی گردید؛ منطق گفتگو و حضور گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی در رسانه‌ی ملی.

 

جناب آقای ضرغامی!

 

رهبر معظم انقلاب مکرراً همه دستگاه‌های نظام رامشمول قاعده‌ی نقد، اصلاح و پاسخگویی دانسته‌اند. چنانکه معظم له در آغاز سال 83 –سال پاسخ‌گویی- در بین زائران حرم رضوی فرمودند:«پاسخگویى باید به معناى صحیح کلمه وجود داشته باشد. باید دستگاه‌هاى فرهنگى کشور - چه آنچه مربوط به دولت است، چه آنچه زیرمجموعه دولت نیست، مثل صدا و سیما - روشن کنند که در مقابل تهاجم گسترده‌ى فرهنگى دشمنان چه تدابیرى را براى اعتلا و بارور کردن فرهنگ اسلامى و انقلابى و عمومیت بخشیدن به نقاط برجسته‌ى آن به‌کار بسته‌اند.»

 

از همین رو، از شما خواستاریم تا برای اتمام حجت، در یک نشست خبری به سوالات رسانه‌های جبهه‌‌ی فرهنگی انقلاب در مورد عملکرد خود در این هشت سال مدیریت‌تان پاسخ دهید تا هم به فرمایش رهبر معظم انقلاب لبیک گفته باشید و هم بعد از سال‌ها، نیروهای جبهه فرهنگی انقلاب بتوانند بدون گزینش و به صورت رودررو با شما سوالات و مباحث خود را مطرح کنند.

 

باشد که مورد رضایت الهی قرار گیرد.والسلام.

 

البته نباید از یاد برد آقای جیرانی مجری و تهیه کننده برنامه هفت نیز در کشاکش این جنجالها طی مصاحبه هایی تلاش دارد کنار گذاشته شدن خود را به افزایش بار کاری خود ربط دهد و دامن خود را از مباحث مطرح شده پاک جلوه دهد.

سه شنبه 2/3/1391 - 11:47 - 0 تشکر 455870

چرا برنامه هفت، صدها نفر علما و طلاب متخصص رسانه را نمیبیند؟

آیا تعمدی درکاراست؟ چرا این برنامه از کارشناسان جدی ومتعهد رسانه کمتراستفاده می کند؟

مسئولین غافل صداوسیما! لطفا برنامه هفت را ازسلطه بی رقیب افراد خاص نجات دهید.

برنامه سینمایی هفت باز هم (جمعه مورخه هشتم فروردین۱۳۹۱) دست گل جدیدی به آب داد. فریدون جیرانی با خنده ای استفهامی و لحنی خاص که بوی استهزا از آن می آمد، در تخاطب با اولین میهمان برنامه هفت گفت: "واقعا علما فیلم هم می بینند...!" منظورش علمایی بود که به اکران برخی فیلم های ضدفرهنگی نقد دارند. ای کاش فریدون جیرانی که در قضاوت های عجولانه وجهت دار و ضعیفش شهره آفاق است، سری به سایت دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام) قم و دانشکده صدا وسیما در قم و مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما و دانشگاه امام صادق (علیه السلام) تهران و سایر دانشگاه ها و پژوهشگاه های قم و تهران و مشهد و تبریز و اصفهان و ... می زد و فقط بیش از دویست عالم دین که در رشته هایی چون تهیه کنندگی و مستندسازی و ادبیات نمایشی و تاریخ و پژوهش هنر و فلسفه هنر و سینما و ارتباطات و سایر رشته های مرتبط مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود را گرفته اند و صدها مقاله و کتاب علمی طی ۱۵ سال اخیر به جامعه علمی و هنری تقدیم داشته اند را می دید. ای کاش در هر برنامه هفت، یکی از این بزرگواران دعوت می شدند تا این برنامه از سطحی نگری نجات یابد و در مسیر تمهید راهبرد نگاری برای سینمای اسلامی-ایرانی بیفتد. اصلا واقعا چرا برنامه هفت این سیل کارشناسان جدی را هیچ گاه به برنامه خود دعوت نکرده است.

تازه این تعداد علاوه بر بیش از چندصد نفر از علما و طلابی است که در دفتر تبلیغات اسلامی قم و اصفهان و مشهد و... و در مدرسه اسلامی هنر قم و خانه هنر مرکز پژوهش های اسلامی صدا وسیما و جامعه المصطفی العالمیه و موسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) قم و کلاس های آزاد هنری در شهرهای مختلف و ... دوره های نقد وبررسی برنامه های تلویزیونی و تاریخ هنر و تاریخ سینما و فلسفه هنر ار دیده اند و اکنون مشغول تحلیل و نقد تلویزیون و فیلم های مختلف و مباحث مربوطه در پژوهشکده های و دانشکده های مختلف هستند. بسیاری از اساتید دانشکده ها و پژوهشگاه هایی که نام برده شد، از این طلاب و علمای عزیز هستند که جدی و محققانه و بدن حواشی مربوط به سینما مشغول کار علمی هستند.

شایان ذکر است که بارها و بارها جدی ترین نقدهای تکنیکی و محتوایی به فیلم های پیچیده و پرمخاطبی چون ماتریکس، ارباب حلقه ها، آواتار، هری پاتر، نبرد تایتانها، اسم من خان، پسر جهنمی، مرد عنکبوتی، امگاکد، فصل جادوگر و... را از اساتید و فضلایی در قم و تهران دیده ام که آنچنان در کار خود دقیق هستند که مثلا برای تحلیل جدی ساختاری و محتوایی برخی از این آثار، بیش از سیصد ساعت وقت صرف کرده بودند و مباحثات جدی درباره تاریخ نگاری غربی ها در سینما و مباحث مرتبط با ادیان و فلسفه و تاریخ و جامعه شناسی و سینما و باستان گرایی و ناسیونالیسم در فیلم ها داشته اند و دوره های سینما را در دانشکده های مرتبط یا کلاس های آزاد سینمایی دیده اند و برخی تا پنجاه مقاله و تحلیل و نقد فیلم جدی نوشته اند و در مجلات معتبر علمی وسینمایی و رسانه ای به چاپ رسانده اند. تعداد این دوستان و مقالاتی که در ده سال اخیر نوشته اند، آنقدر زیاد است که در این بخش مجمل، قابل بیان نیست اما فقط برای نمونه ده نفر را تفصیلا ذکر می کنم: اساتیدی چون حجج اسلام و کارشناسان محترم ذیل که غالبا چند سال از دروس خارج حوزه را پس از طی سطوح عالی حوزه های علمیه طی کرده اند و علاوه بر آن در مباحث رسانه و سینما متخصص و صاحب اثرند:

- سید حسین شرف الدین (دکتری ارتباطات/ ارشد جامعه شناسی/ استاد موسسه امام خمینی و مرکز پژوهش های اسلامی صداو سیما و دانشکده های سینما و ارتباطات و جامعه شناسی/ نویسنده و منتقد سینما/ فلسفه هنر/ تاریخ سینما/ ماهیت شناسی فیلم)

- سیدحمیدمیرخندان،مشکات (دکتری ارتباطات/ نویسنده مجلات مختلف سینمایی مانند دین وسینما و رواق هنر و اندیشه/ استادنقدفیلم/حکمت هنر/ارتباطات/نظریه های فیلم در دانشکده های مختلف و پژوهشگر برگزیده در باب سینما وارتباطات)

- حسن یوسف زاده (دکتری ارتباطات/ ارشد جامعه شناسی/ استاد مدعو مراکز دانشگاهی و حوزوی/ محقق سینما و تاریخ هنر/ فلسفه هنر/ ارتباطات فرهنگی/ سکولاریسم/ تاریخ و فلسفه غرب)

- سلمان رضوانی (ارشد تهیه کنندگی/ استاد دانشکده صدا وسیما و خانه هنر و اندیشه قم و جامعه المصطفی العالمیه/ محقق فمینسم ورسانه/ دبیر دوهمایش بین المللی درباره سکولاریسم و رسانه/ مدیر سابق خانه هنر و اندیشه/ مدیر چندین پروژه جدی در باب دین ورسانه/ نویسنده و محقق تاریخ و تحلیل فیلم/ استاد دانشکده صداوسیما و جامعه المصطفی در این باب)

- احمد پهلوانیان (ارشد تهیه کنندگی/ارشد فلسفه/ استاد دانشکده صداو سیما و خانه هنر و اندیشه قم/ مدیر طرح و برنامه مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما/ منتقد و مدرس رسانه/ خبرنگاری/ تاریخ هنر/ فلسفه و حکمت هنر/ نویسنده مجلات مختلف)

- سعید ارجمندفر (ارشد دین شناسی/ منتقد سینما/ محقق مسیحیت و یهودیت در هالیوود/ مدرس آخرالزمان در رسانه/ شرق گرایی رسانه ها/ نویسنده مقالات علمی در این باب/ استاد موسسه امام خمینی و جامعه المصطفی العالمیه)

- وحید حیاتی زاده (ارشد تهیه کنندگی/ نویسنده مباحث سینمای پست مدرن/ منتقد و تحلیل گر سینما/ پژوهشگر رسانه/ استاد دانشکده های ارتباطات وسینما/ محقق تاریخ سینما/دبیر مجله رواق اندیشه و هنر)

- غلامرضا یوسف زاده (محقق و نویسنده مرکز پژوهش های اسلامی صدا وسیما درباب فیلمنامه نویسی/ انواع روایت ها در سینما/ ماهیت ژانرهای سینمایی/ نویسنده کتاب "درآمدی بر روایت دینی در سینما وداستان")

- مهدی داوود آبادی (استاد فیلمنامه نویسی در دانشکده صدا و سیما و مرکز پژوهش های اسلامی صدا وسیما/ نویسنده کتاب "درام و بن‌مایه‌های مهدوی"/ پژوهشگر تاریخ و تحلیل روایت دینی در سینما و آخرالزمان/ نویسنده و مشاور فیلمنامه های مختلفی که تبدیل به فیلم شده اند)

- ابراهیم فیاض (دکتری مردم شناسی/ اندیشمند حوزه علم دینی/ استاد دانشگاه تهران و سایر مجامع حوزوی و دانشگاهی/ محقق و مدرس جامعه شناسی هنر، سینما، فلسفه هنر، تاریخ هنر، حکمت هنر)

- البته اگر بخواهم دوستان و اساتیدی چون دکتر هادی صادقی(مدیر پیشین مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما و استاد و نویسنده فلسفه و کلام و ادیان ورسانه) / حسام الدین آشنا(دکتری ارتباطات، استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام، محقق سینما وهنر، مدرس حکمت سینما و نظریه های ارتباطات، نویسنده مقالات متعدد در این باب) / سید رضی موسوی(دکترای فلسفه هنر و استاد دانشکده صدا سیما و محقق تاریخ هنر و معماری وسینما) / کریم خان محمدی(دکترای فرهنگ و ارتباطات، محقق مرکز پژوهش های اسلامی صدا وسیما، نویسنده تاریخ و تحلیل سینما ورسانه) / سیدمجتبی سیدسلیمانی(منتقد سینما، استاد حوزه ودانشگاه، محقق آخرالزمان ورسانه و فیلم) / دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی)محقق و طراح وبرنامه ریز رسانه و غرب شناسی/ سرکار خانم بیات(فیلمنامه نویس، محقق و استاد حوزه و دانشگاه) / علیرضا پویا(دکتری فرهنگ و ارتباطات، از مسئولین سابق مرکز پژوهش های صداوسیما، کارشناس ارشد برنامه های تلویزیونی) / سرکار خانم خزائلی(مسئول واحد رسانه جامعه الزهرا(علیها السلام) حوزه علمیه قم،محقق فیلمنامه نویسی و سینما ورسانه) / محمود علی پور(ارشد تهیه کنندگی، منتقد و محقق سینما و رسانه و ادیان و تاریخ) / محمدجواد عرب سالاری(محقق دین ورسانه، نویسنده در باب فیلم و آخرالزمان و یهودیت و مسیحیت و ارشد ادیان شرقی) / سیدحمیدرضا قادری (مترجم دانشنامه دین،ارتباطات و رسانه،دکترای پزشکی،محقق مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، منتقد و تحلیل گر فیلم و رسانه) / علی قهرمانی(منتقد سینما، محقق ادیان ورسانه، نویسنده در باب عرفان و رسانه وفیلم های معناگرای غربی و شرقی) / محمد سعید قشقایی (ارشد تهیه کنندگی، منتقد سینما و کارشناس ادیان شرقی در سینما) / محمد حسین فرج نژاد(منتقد سینما، مدرس حوزه و دانشگاه، پژوهشگر تاریخ و فلسفه سینما و هنر و ادیان) / سید علی آتش زر(محقق و مدرس نقد فیلم، تاریخ سینما و نویسنده تحلیل برنامه های تلویزیونی) و... و ... را بشمارم این سیاهه بسیار مجال می طلبد که بهتر است به فرصت دیگری موکول شود. نتیجه کار این دوستان برای آنان که چشم بازی در مجلات تخصصی رسانه وسینما دارند، قابل مشاهده است و آثار عینی تر و بیشتر نیز در آینده نه چندان دور افزون تر از قبل، خود را نشان خواهد داد.

چرا به قضاوت های غیر علمی و سست فریدون جیرانی نقد دارم؟!

واقعا متاسفم فردی چون فریدون جیرانی در این برنامه اینقدر اختیارات دارد. تا حدی که بارها و بارها خودش گفته است که خودم صحنه را کنترل می کنم و از پشت صحنه هیچ چیزی به من نمی گویند! فردی که در مباحث سینما ورود تکنیک زده و تجربی دارد و البته در جهت گیری فلسفی وفکری همین تجربیاتش، بسیار قابل نقد است، ولی مطمئنا در مباحث برنامه ریزی راهبردی رسانه و سینما و تحلیل محتوا و شناخت اهداف آثار شاخص سینمایی و نقد فیلم جامع، چندان تبحر جدی ندارد و افراد زیاید هستند که شانیت اداره و راهبری این برنامه را دارند. بسیار واضح است که توجه وی به فیلم وسینما، صرفا تکنیک زده و مبتنی بر تجربیات غربی ها از سینماست و چندان روحیه پژوهشی در باب حکمت و فلسفه و نقد فیلم و شناخت محتوای آثار سینمایی و سواد رسانه ای و طراحی استراتژیک رسانه ندارد. واقعا انصاف است که او اینقدر اختیارات در این برنامه مهم داشته باشد؟ واقعا از نظر مسئول شبکه سوم و ریاست سازمان، برنامه ای با مخاطب چندصدهزارتایی را باید به چنین فردی سپرد؟ در حالی که نیک می دانیم که وی نه تنها مجری، که واجد نقش بسیار تعیین کننده ای برای تعریف و اجرای آیتم های این برنامه است. 

فریدن جیرانی، فردی است که گاه و بیگاه با خنده های ژورنالیستی اش، بدون اینکه استدلالی داشته باشد، طرف سخن خویش را منفعل می کند و وی را از ادامه سخن باز می دارد. فردی که تعاریفش از مدرنیته هر دانشجوی سطح پائین هنر و فلسفه و ادیان و جامعه شناسی را به خنده وا می دارد و حمایتش از عدم سانسور در سینما قابل تامل می باشد و علت یابی های اش از دلایل افول و رشد سینمای ایران و سینمای دفاع مقدس، هر مخاطبی را به تعجب وا می دارد. قطعا جیرانی ژورنالیستی سینمایی است که مبتنی بر برخی نگاه های روزنامه ای و کم عمق، در باب سینما قضاوت می کند و قضاوت هایش عالمانه و محققانه و مبتنی بر نظریات فیلسوفان هنر و کارشناسان راهبردی رسانه نیست. یادمان نمی رود تعاریف بی پایه و اساس وی در صحبت با مسعود فراستی که از مدرنیته داشت. یادمان نمی رود مباحثاتش با برخی زنان معروفه سینمای ایران در مجلات و برنامه هفت. یادمان نمی رود موضع گیری هایش درباره عالمان دین وسینما. یادمان نمی رود جانبداری هایش از فیلم غرب پسند جدایی... .

جای تاسف است که افسار مهم ترین برنامه سینمایی تلویزیون ما به دست ایشان افتاده است. واقعا باید گریید بر جامعه ای که با وجود متخصصان ارزشمند و برنامه ریزان راهبرد نویس رسانه ای، آیتم های این گونه برنامه هایش در اختیار برخی بازیگران غربزده و معروفه و نویسندگان ژورنالیست مجلات غربگرا و غیرعمیق سینمایی است که با عکس های برخی بازیگران نان می خورند و متخصص تبلیغ فیلم های خاص هستند. ای کاش مسئولین صدا و سیما کمی به فکر عاقبت خود و مردمی که مخاطب چنین برنامه ای هستند، نیز بودند. البته خدا را شاکرم که بسیاری از مردم و دانشگاهیان و حوزویان، این مطالب را متوجه شده و متذکر می شوند. امیدوارم که پس از این تذکرات، این قبیل برنامه ها سر و سامان بهتری بگیرد و تبدیل به برنامه ای در مسیر اعتلای سینما وفرهنگ ایران اسلامی شود. قصد ما توهین به آقای جیرانی و هیچکس دیگر نبوده و نیست و تلاش بر این بوده است، واقعیتی که باید گفته می شد، پس از چندین بار تذکر غیرمستقیم و شفاهی به مسئولین صدا وسیما، در منظر عمومی بگوئیم. به امید غلبه حق مدران.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.