• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 750)
سه شنبه 26/2/1391 - 19:21 -0 تشکر 454002
چشم به راه مهدى

حكومت اسلامى در عصر انتظار
مقدمه
از مباحث مهم و اساسى در دوره غیبت ، بحث حكومت اسلامى و
انتظار فرج و ارتباط آن دو با یكدیگر است . بیشتر فقهاى شیعه ، تشكیل حكومت اسلامى را در دوره غیبت ، ضرورى مى دانند و بر این باورند كه فقهاى عادل ، باید به این مهم اقدام كنند و اگر یكى از آنان تشكیل حكومت داد، بر دیگران واجب است كه از او پیروى كنند.
در مقابل ، شمارى اندك برآنند كه اقامه حكومت از شؤ ون امام معصوم است ، بنابر این ، در عصر غیبت تشكیل حكومت جایز نیست . این تفكر، كه نخست به صورت یك اختلاف نظر فقهى كلامى مطرح بود، در این اواخر رنگ سیاسى به خود گرفت . شمارى بر اساس همین بینش به مخالفت با مشروطه پرداختند (1) و بزرگانى چون : آخوند خراسانى ، آیة الله مازندرانى ، علامه نائینى و... را تخطئه كردند. زیرا این گونه كارها را در عصر انتظار مشروع نمى دانستند.
این تفكر چون تضادى با خودكامگى حكام نداشت ، بلكه غیر مستقیم توجیه گر اعمال آنان نیز بود، از سوى آنان حمایت و ترویج شد، تا جایى كه پیش از انقلاب اسلامى ، هواداران این اندیشه به صورت تشكیلاتى منسجم در آمدند.
این گروه ، با تبلیغ این كه وظیفه ما در این عصر، انتظار است و بس و ما نباید در كارهاى سیاسى دخالت كنیم ، با مبارزان و طرفداران راه امام خمینى ، مخالفت مى كردند. این بینش با القاى گفتارى از قبیل این كه : از ما كارى ساخته نیست آقا امام زمان عج خود باید بیاید و كارها را اصلاح كند، ما موظف به چنین امورى نیستیم ،... روحیه بى تفاوتى ، سكوت و سكون و ظلم پذیرى را تقویت مى كردند. (2)
هر چند با تلاش عالمان آگاه و پیروزى انقلاب اسلامى ، این باور غلط، از صحنه بیرون شد و بسیارى از هواداران آن ، به صف انقلاب و مبارزان پیوستند، ولى این بدان معنى نیست كه این تفكر به كلى ریشه كن شده و دیگر هیچ هواخواهى نداشته باشد، زیرا هنوز در گوشه و كنار، حتى از سوى برخى از خواص به آن دامن زده مى شود. از آن روى ، بسیارى از دانشوران و صاحب نظران ، پس از انقلاب اسلامى ، برخى به اجمال و برخى به تفصیل به نقد و بررسى این اندیشه و مبانى آن پرداخته اند. (3)

با نگاهى به گفته ها و نوشته هاى طرفداران این نظریه و دلائلى كه بدان استناد كرده اند، مى توان گفت كه این باور انحرافى از سه راه زیر سرچشمه گرفته است :
1. برداشت نادرست از روایاتى كه گسترش ستم و فساد را از نشانه هاى ظهور امام زمان عج معرفى مى كند.
2. استناد به روایاتى كه از هر گونه قیامى در عصر غیبت ، نهى و به سكوت و سكون و صبر بر بلاها، دعوت كرده است .
3. تفسیر نادرست از امامت و رهبرى و تصور این كه تشكیل حكومت در عصر غیبت ، دخالت در قلمرو كار امام معصوم علیه السلام است .
در این مقال ، با بهره گیرى از گفتار بزرگان و با استناد به منابع روایى ، سیره معصومین علیه السلام و... به نقد و بررسى دلائل فوق خواهیم پرداخت .
فراگیرى ستم و فساد از نشانه هاى ظهور
در روایات ماءثوره از معصومین علیه السلام آمده است كه پیش از ظهور مهدى علیه السلام ظلم و فساد، جهان را فرا مى گیرد، انحراف و كجروى به اوج مى رسد. بسیارى از گناهان بزرگ رواج مى یابد.
پیامبر اسلام مى فرماید:
(( المنتظر الذى یملاء الله به الارض قسلطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما.(4) ))
زمین را خداوند، به وسیله مهدى منتظر عج پر از عدل و داد مى كند، همان گونه كه پر از ستم و جور شده است .
مضمون جمله فوق از ائمه معصومین علیه السلام نیز نقل شده است . (5) در برخى از روایات همین باب بعضى از گناهانى كه پیش از ظهور رواج پیدا مى كند آمده است . (6)
برخى ، از این گونه روایات ، نتیجه گرفته اند كه وجود ستم و فساد و حكومتهاى خود كامه در جهان ، پیش از ظهور مهدى علیه السلام طبیعى است ، بلكه مقدمه ظهور و فرج آن حضرت است و ما نباید با مقدمه ظهور آن حضرت مبارزه كنیم .
اینان ، با این برداشت ، تشكیل حكومت اسلامى را در دوره غیبت ممنوع اعلام كرده اند؛ زیرا به پندار اینان ، هر اندازه دولت اسلامى موفقیت كست كند، از ظلم و فساد كاسته مى شود و ظهور امام علیه السلام كه مشروط به پر شدن زمین از فساد و ستم است ، به تاءخیر مى افتد!
نقد و بررسى
پیامدهاى زیانبار این برداشت از روایات ، تا حدودى روشن است . زیرا بر اساس این تفكر، امر به معروف و نهى از منكر و دخالت در امور سیاسى ، نه تنها جایز نیست كه باید به كسانى كه به این مسائل مى پردازند، مخالفت كرد:
((آنان اجازه هیچ گونه فعالیت سیاسى خلاف رژیم طاغوتى را به اعضاى خویش نمى دادند و تمام فعالیتهاى گروههاى مبارزاتى مسلمان را بدون پشتوانه فرهنگى ، مردمى و مردود مى دانستند و متقابلا رژیم طاغوت هم هیچ برخوردى جدى با تشكیلات آنان داشت . (7)
صاحبان این تفكر، راه و حركت امام خمینى را تخطئه مى كردند. و ارتباط با امام و یاران او را، گناهى نابخشودنى مى دانستند (8)
این برداشت از روایات ، به دلایل زیر باطل است :
به نتیجه این برداشت ، هیچ فقیهى نمى تواند ملتزم باشد، زیرا لازمه این تفكر، تنها عدم مشروعیت حكومت نیست ، بلكه هر عمل مصلحانه اى باید از دیدگاه آنان جایز نباشد. از امر به معروف و نهى از منكر در امور جزئى گرفته تا مبارزه با ستم و حكومتهاى ستمگر. حال آن كه امر به معروف و نهى از منكر، از ضروریات اسلام و بر هر فرد مسلمان ، انجام آن واجب است .
افزون بر این ، پیامبر گرامى اسلام مدینه فاضله در خصوص وظایف منتظران مهدى (ع ) مى فرماید:
(( طوبى لمن ادرك قائم اهل بیتى و هو مقتد به قبل قیامه ، یتولى ولیه ، و یتبرا من عدوه و یتولى الائمة الهادیة من قبله ، اولئك رفقایى و ذوو ودى و مودتى ، و اكرم امتى على ...)) (9)
خوشا به حال كسى كه به حضور ((قائم )) برسد و حال آنكه پیش از قیام او نیز، پیرو او باشد. آن كه با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و مخالف است و با رهبران و پیشوایان هدایتگر پیش از او نیز دوست است .
اینان ، همنشین و دوستان من ، و گرامى ترین امت در نزد من هستند.
بزرگترین مبارز، علیه ظلم و جور حكومتهاى باطل ، خود مهدى است ، پس چگونه ممكن است كه جامعه منتظر در این بعد به او اقتدا نكند و به او مانند نشود.
بنابراین ، انسان منتظر، نمى تواند در برابر فساد و ستم و حكومتهاى جور بى تفاوت باشد، تا چه رسد به این كه مؤ ید آنان باشد.
لازمه این تفكر این است كه قیام و اقدام پیامبرمدینه فاضله و ائمه معصومین (ع ) نیز براى تشكیل حكومت ، درست نبوده است ؛ زیرا این حدیث ، هم از پیامبرمدینه فاضله و هم از دیگر ائمه نقل شده است و مضمون آن نیز، مقید به زمان خاصى نیست . بنابراین ، باید تلاشهاى ائمه (ع ) و حتى پیامبررا در راه تشكیل حكومت اسلامى منكر شویم ، و یا ((نعوذ بالله )) آنها را نیز محكوم كنیم ؛ زیرا همه اینها حركتهاى اصلاحى قبل از ظهور بوده است . پس برداشت فوق ، با سیره قطعیه معصومین (ع ) ناسازگار است ، زیرا آنان ، با این كه در انتظار حكومت جهانى مهدى (ع ) بودند، لحظه اى از تلاش و كوشش در راه مبارزه با حكومتهاى جور باز نمى ایستادند. احادیثى كه از على (ع ) درباره ظهور مهدى (ع ) نقل شده ، بیانگر آن است كه آن حضرت ، با این كه در انتظار حكومت جهانى مهدى (ع ) بوده ، ولى این انتظار، او را از تلاش و مبارزه باز نمى داشته است . براى كسى كه اندك آشنایى با تاریخ اسلام داشته باشد، مى داند كه على (ع ) تا آخرین لحظات زندگى در تلاش و مبارزه براى تحقق حكومت حق بود و هنوز از جنگ با خوارج نیاسوده بود كه در نهروان ایستاد و مردم را به جنگ با معاویه دعوت كرد. (10)
در كوفه نیز، آماه مى شد، تا جنگ دیگرى را با معاویه ساز كند كه به شهادت رسید. (11)
پس از شهادت آن حضرت ، جریان تشكیل حكومت اسلامى و كوتاه كردن دست جباران از حاكمیت مردم ، به عهده امام حسن (ع ) قرار گرفت و امام (ع ) پس از به وجود آمدن تشكل نوین در لشگر، به معاویه مى نویسد:
((فالیوم فلیتعجب المتعجب من توثبك یا معاویه على امر لست من اهله ، لا بفضل فى الدین معروف ، و لا اثر فى الاسلام محمود... فدع التمادى فى الباطل و ادخل فیما دخل فیه الناس من بیعتى ، فانك تعلم انى احق بهذا الامر منك عند الله و عن كل اواب حفیظ.)) (12)
امروز، جاى آن است كه از دست اندازى تو بدین مسند، در شگفت فرو روند، چرا كه تو، به هیچ روى شایسه این منصب نیستى نه به داشتن فضیلتى اسلامى و نه به گذاشتن اثرى نیك و پسندیده ... پس پى گیرى باطل را فرو گذار و چونان مردم ، به بیعت من درآى ؛ چه ، تو خود مى دانى كه من به خلافت از تو شایسته ترم در نزد خداوند و در نزد هر مسلمان توبه كار و شایسته .
اما پس از آن كه عده اى از فرماندهان وى به معاویه پیوستند و خلل در صف لشكریان پدید آمد و یاران وفادار اندك شدند و جنگ را با آن وضعیت ، بى سرانجام دید، صلح و مراقبت بر اعمال معاویه را اصلح دانست و در برابر اعتراض برخى از یارانش فرمود:
((و الله ما سلمت الامرالیه الا انى لم احد انصارا و لو وجدت انصارا لقاتلته لیلى و نهارى .)) (13)
به خدا سوگند! كار را به معاویه وانگذاشتیم ، مگر به خاطر این كه یاورى نداشتم اگر یاورانى داشته باشم ، شب و روز با معاویه خواهم جنگید.
امام حسین (ع ) نیز، براى برچیدن بساط ننگین و فساد گستر یزید بن معاویه به پا مى خیزد و حماسه بزرگ كربلا ره به وجود مى آورد. آن حضرت در تبیین گوشه اى از هدفهاى خود، از امر به معروف و نهى از منكر و مبارزه با سلطنت ناحق یزید، سخن مى گوید و رهبرى را حق خود مى شمرد و با استناد به سخنان پیامبر گرامى اسلام مدینه فاضله ، از مبارزه با سلطان جائر به عنوان وظیفه همه مسلمانان یاد مى كند.
دیگر ائمه نیز، با توجه به شرایط زمانى و مكانى ، نه تنها با دستگاههاى ظالم مبارزه كردند كه مسلمانان را نیز به جهاد بر ضد آنان فرا خواندند. بیش از پنجاه روایت در ((وسائل الشیعه )) و ((مستدرك الوسائل )) و دیگر كتابهاى روایى است كه ائمه به شیعیان امر مى فرمایند: از پادشاهان و ستمگران كناره گیرى كنید، به دهان مداحان خاك بریزید، هر كس بامدادى براى آنان بتراشد و یا دواتشان را آماده كند چنین و چنان مى شود و...(14)
آرى ، ائمه (ع ) منتظر حكومت جهانى مهدى (ع ) بودند. ولى انتظار آنان مسؤ لیت ساز بود، نه مسؤ لیت بردار. انتظارى كه آنان را لحظه اى از تلاش ‍ و كوشش براى نابودى دشمن و استقرار حكومت اسلامى باز نمى داشت .
این برداشت ، معارض است با آن دسته از روایاتى كه از وجود قیامها و حكومتهاى حق ، كه پیش از ظهور مهدى (ع ) پدیدار مى گردند، خبر مى دهند:
پیامبر اكرم مدینه فاضله مى فرماید:
(( یخرج اناس من المشرق فیوطئون للمهدى سلطانه .(15) ))
مردمى از مشرق قیام مى كنند و زمینه حكومت مهدى علیه السلام را فراهم مى سازند.
حافظ ابوعبدالله گنجى شافعى ، محدث معروف اهل سنت در كتابى كه درباره مناقب على علیه السلام نوشته بابى را با عنوان : ((ذكر اهل المشرق للمهدى علیه السلام )) آورده است . وى در این باب حدیث فوق را نقل كرده و در ذیل آن نوشته است :
(( هذا حدیث حسن ، صحیح روته الثقات و الاثبات ، اخرجه الحافظ ابو عبدالله بن ماجة القزوینى ، فى سننه .(16) ))
این حدیث ، حدیثى است حسن و صحیح كه آن را راویان موثق و عالمان حجت روایت كرده اند، و حافظ ابن ماجه قزوینى ، این حدیث را در كتاب سنن خود آورده است .
در برخى دیگر از روایات فریقین ، به شكل گرفتن دولت حقى ، پیش از ظهور مهدى (ع )، كه تا قیام آن حضرت ادامه پیدا مى كند، تصریح شده است :
امام باقر(ع ) مى فرماید:
(( كانى بقوم قد خرجوا جوابالمشرق ، یطلبون الحق فلا یعطونه ، ثم یطلبونه فلا یعطونه فاذا راءوا ذلك وضعوا سیوفهم على عواتقهم فیعطون ما ساءلوا، فلا یقبلونه ، حتى یقوموا، و لا یدفعونها الا الى صاحبكم قتلا هم شهداء اما انى لو ادركت ذلك لا بقیت نفسى لهذا الامر.(17) ))
گویا مى بینم مردمى را از مشرق ، كه در طلب حق قیام كرده اند، ولى (حاكمان ) به آنان پاسخى نمى دهند. پس از مدتى ، دوباره قیام مى كنند. این بار نیز، به آنان پاسخى داده نمى شود. ولى این مرتبه كه وضع را چنین مى بینند، شمشیرهاى خود را بر شانه هایشان مى نهند. در این هنگام ، آنچه را مى خواهند به آنان مى دهند. اما نمى پذیرند و دست به قیام مى زنند (و رژیم حاكم را ساقط و حكومتى بر اساس مبانى اسلام تشكیل مى دهند) اینان ، این حكومت را جز به صاحب شما (حضرت مهدى (عج )) تسلیم نمى كنند. كشتگان این قیام ، همه شهید به شمار مى آیند. اگر من ، آن زمان را درك كنم ، خود را براى خدمت مهدى (ع ) نگه مى دارم .
در سنن ابن ماجه ، (18) كنزالعمال ،(19) الملاحم و الفتن ،(20) روایتى نزدیك به مضمون این روایت آمده است ، با این تفاوت كه این حدیث ، از پیامبر اكرم مدینه فاضله و از طریق اهل سنت و آن روایت از طریق شیعه از امام محمد باقر(ع ) نقل شده است . هر دو، به این معنى اتفاق دارند كه پیش از انقلاب جهانى مهدى ، متصل مى شود. سید بن طاووس ، این حدیث را به صورتى دقیق تر از كتاب ((الفتن )) تاءلیف نعیم بن حماد خزاعى (21) كه از محدثین بزرگ اهل سنت است و در قرن دوم و سوم هجرى مى زیسته ، نقل كرده است : نعیم بن عبدالله ، به سند خود از ابراهیم بن علقمه ، از عبدالله نقل مى كند كه ما روزى نزد پیامبر اسلام مدینه فاضله نشسته بودیم كه گروهى از بنى هاشم نزد ما آمدند. تا چشم پیامبرمدینه فاضله به آنان افتاد، رنگش دگرگون و آثار ناراحتى در چهره اش نمایان شد. اصحاب علت ناراحتى را پرسیدند، حضرت چنین توضیح داد:
(( انا اهل بیت اختار الله لنا الاخره على الدنیا و ان اهل بیتى هولاء یلقون بعدى بلاء و تطریدا حتى یاتى قوم من ههنا نحو المشرق اصحاب رایات سود یساءلون فلا یعطونه مرتین او ثلاثا فیقاتلون فینصرون فیعطون ما ساءلوا فلا یقبلونها حتى یدفعونها الى رجل من اهل بیتى فیملاء الارض ‍ عدلا كما ملوها ظلما، فمن ادرك ذلك منكم فلیاتهم و لو حبوا هلى الثلج فانه المهدى .(22) ))
ما خاندانى هستیم كه خداوند براى ما، آخرت را بر دنیا برگزیده و اینان كه خاندان من هستند، پس از من دچار بلا و آوارگى و دورى و تبعید از وطن مى گردند و این سختیها، ادامه مى یابد، تا زمانى كه مردمى از مشرق زمین قیام مى كنند. آنان كه اصحاب پرچمهاى سیاه هستند. در آغاز قیام ، خواسته مردم از حكومت ، حق است ، ولى سردمداران حكومت زیر بار نمى روند، دو یا سه بار قیام با این انگیزه صورت مى گیرد، تا این كه مردم به مبارزه خود ادامه داده و حكومت تسلیم خواسته هاى آنان مى گردد، ولى این بار، مردم نمى پذیرند.
و حكومت جدیدى بر اساس حق تشكیل مى دهند و این حكومت تداوم مى یابد. تا این كه مردم آن را به مردى از خاندان من تحویل مى دهند و او زمین را پر از عدل مى كند، همانگونه كه پر از ظلم كرده اند. پس اگر كسى از شما آن زمان را درك كند، باید به آن مردم بپیوندد، هر چند سینه خیز روى برف برود، چون او مهدى (ع ) است .
گروهى احادیث فوق را بر قیام و نهضت امام خمینى حمل كرده اند و جمهورى اسلامى را زمینه ساز حكومت مهدى (ع ) شمرده اند. (23)
در روایتى دیگر، قیام یمانى از نشانه هاى قیام قائم خوانده شده و پرچم او، پرچم هدایت و مردم نیز، به یارى او دعوت شده اند.
امام باقر(ع ) مى فرماید:
(( ...و لیس فى رایات رایة اهدى من الیمانى هى رایة هدى لانه یدعوا الى صاحبكم ، فاذا خرج الیمانى حرم بیع السلاح على الناس و كل مسلم ، و اذا خرج الیمانى فانهض الیه ، فانه رایته رایة هدى و لا یحل لمسلم ان یتلوى علیه ، فمن فعل ذلك فهو من اهل النار، لانه یدعوا الى الحق و الى الطریق مستقیم .(24) ))
هیچ یك از پرچمهاى برافراشته شده (پیش از ظهور امام زمان (ع )) هدایت یافته تر از پرچم یمانى نیست . پرچم او، پرچم هدایت است . زیرا او، مردم را به حكومت امام زمان (ع ) فرا مى خواند. به هنگام خروج یمانى ، فروش سلاح بر مردم و هر مسلمان حرام است . هنگامى كه یمانى خروج كرد، به سوى او بشتاب ، زیرا پرچم او پرچم هدایت است . براى هیچ مسلمان روا نیست كه با او مخالفت كند. مخالف او در آتش است ، زیرا یمانى مردم را به حق و صراط مستقیم دعوت مى كند.
از روایات فوق ، استفاده مى شود كه پیش از قیام قائم ، قیامهایى صورت مى گیرد و مردم باید در آن قیامها شركت كنند.
روایاتى كه دلالت بر فراگیر شدن ظلم در هنگام ظهور مهدى (ع ) مى كنند، به این معنى نیستند كه همه مردم در آن زمان فاسد و ستمگرند و هیچ فرد و یا گروه صالحى در آن هنگام یافت نمى شود كه از حق طرفدارى كند كه در نتیجه ، فراگیر شدن ظلم و فساد جبرى باشد و مبارزه با آن غلط و مبارزه با مقدمه ظهور فرج ! زیرا به تعبیر قرآن ، به هنگام ظهور مهدى (ع ) افراد صالح و مستضعف وجود دارند كه آنها وارث حكومت زمین ، به رهبرى آن حضرت مى شوند.(25) روایات زیادى نیز بر این معنى دلالت دارند. (26) بنابراین ، این برداشت با این دسته از آیات و روایات تعارض دارد.
در احادیث یاد شده ، تكیه بر فراگیر شدن ظلم است ، نه فراگیر شدن كفر و بى دینى . یعنى چنان نیست كه در هیچ جا اهل اعتقاد و دین یافت نشوند. پس همان گونه كه از ظاهر این روایات استفاده مى شود، مراد از جمله : (( ملئت ظلما و جورا.)) ظلم طبقه حاكمه است ، زیرا لازمه ظلم ، وجود مظلوم است ، بنابراین ، به هنگام ظهور مهدى (ع )، ظلم طبقه حاكم در ابعاد گوناگون شدت مى یابد و فراگیر مى شود و قیام مهدى (ع ) براى حمایت از مظلومان است :
((مسلمانان در آخرالزمان ، به وسیله مهدى علیه السلام ، از فتنه ها و آشوبها خلاصى مى یابند، همان گونه كه در آغاز اسلام از شرك و گمراهى رهایى یافتند.(27) ))
با توجه به این معنى ، این احادیث ، به هیچ روى مسؤ ولیت مبارزه با فساد و ستم و جانبدارى ازحق و عدالت و همچنین تشكیل حكومت اسلامى را نفى نمى كنند
1- اندیشه سیاسى در اسلام معاصر حمید عنایت ، ترجمه بهاء الدین خرمشاهى 290، خوارزمى .
یادآورى : مخالفت شیخ فضل الله نورى ،... را نباید به حساب اعتقاد آنان به مشروع نبودن حكومت در دوره غیبت گذاشت ، بلكه مخالفت آنان ، جهت گیرى داشته كه در جاى خود آمده است .
2- امام خمینى ، بارها و بارها تفكر این گروه را مطرح كرده و به نقد آن پرداخته است . از جمله ر. ك : صحیفه نور، مجموعه رهنمودهاى امام خمینى ، ج ، 2/196 - 196، وزارت ارشاد.
3- فقه سیاسى عمید زنجانى ، ج 2/189 - 196، امیركبیر؛ دادگستر جهان ، ابراهیم امینى / 271 - 300 شفق ، قم ؛ در اسات فى ولایة الفقیه ، حسینعلى منتظرى ، ج 1 / 205 - 254.
4- بحارالانوار علامه محمد باقر مجلسى ، ج 51/71 - 73، موسسة الوفاء، بیروت .
5- همان مدرك . ج 52/322 و 38؛ دلائل الامامه ، ابن جعفر محمد بن جریر رستم الطبرى / 258، منشورات الرضى ، قم .
6- همان مدرك ج 52/256.
7- در جستجوى قائم ، سید مجید پور طباطبایى / 390، انتشاران آستان مقدس صاحب الزمان ، جمكران ، قم .
8- در شناخت حزب قاعدین زمان ، ع باقى / 319 - 320.
9- ((بحار الانوار))، ج 52/130. درج 51/72. با تفاوتى اندكى همین حدیث آمده است .
10- ((شرح نهج البلاغه ))، ابن ابى الحدید، ج 2/194 - 197، داراحیاء التراث العربى ، بیروت .
11- ((همان مدرك ))، ج 10/100.
12- ((صلح الحسن ))، شیخ راضى آل یاسین /80 - 81، دارالكتب العراقیة فى الكاظمیة .
13- الاحتجاج ، طبرسى ، با تعلیقات سید محمد باقر خراسان ، ج 2/291، مؤ سسه اعلمى ، بیروت .
14- ((وسائل الشیعه ))، شیخ حر عاملى ، ج 12/127 - 135، داراحیاءالتراث العربى ، بیروت ؛ ((مستدرك الوسائل ))، حاج میرزا حسین نورى ، ج 13/130 - 122، مؤ سسه آل البیت قم .
15- ((بحار الانوار))، ج 51/87؛ ((سنن ))، ابن ماجه ، ج 2، حدیث 4088، احیاءالتراث العربى . در سنن ، این روایت ، چنین آمده است :
((یخرج ، ناس من المشرق فیوطئون للمهدى یعنى سلطانه .
16- ((بحارالانوار))، ج 51/87. علامه مجلسى ، خلاصه بخشى از كتاب وى را، به نام : ((مناقب على )) كه روایات مهدى را در آن جمع آورده ، آورده است .
17- ((همان مدرك )) ج 52/243؛ ((كتاب الغیبة ))، نعمانى ، تحقیق على اكبر غفارى / 273، مكتبة الصدوق ، تهران .
18- ((سنن )) ابن ماجه ج 2 حدیث 4082.
19- ((كنز العمال ))، حسام الدین هندى ، ج 14/267، حدیث 38677 مؤ سسة الرسالة ، بیروت .
20- ((الملاحم الفتن ))، سید بن طاووس /52.
21- نعیم بن حماد از محدیثین مورد وثوق اهل سنت است . وى در زمان خلافت ابى اسحاق بن هارون ، به خاطر این كه پاسخ دلخواه دستگاه خلافت را در رابطه با قرآن نداد، بازداشت شد و در سال 228 ه‍ ق در زندان درگذشت . ر. ك : ((الملاحم الفتن ))، سید بن طاووس / 18 - 19.
22- ((تداوم انقلاب اسلامى ایران تا انقلاب جهانى مهدى )) محمدى رى شهرى / 56 وى حدیث یاد شده را با نقلهاى مختلف و شرح و تفسیر آن آورده است .
23- ((همان مدرك )).
24- ((كتاب الغیبه ))، نعمانى ، 256.
25- سوره ((نور))، آیه /55؛ ((قصص ))، آیه 5؛ ((انبیا)) آیه 105.
26- تفسیر ((صافى ))، فیض كاشانى ، ج 3/444، 382 و 357، موسسه اعلمى ، بیروت ؛ ((نور الثقلین ))، حویزى ، ج 3/616 - 620، حكمت قم .

27- ((بحار الانوار))، ج 51 / 93.


نام كتاب : چشم به راه مهدى

مؤ لف : جمعى از نویسندگان مجله حوزه

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.