نگاهی به موسیقی ایرانی
موسیقی ملی ایرانی كه موسیقی علمی است و سهم عمدهای فارابی , ابن سینا , صفی الدین ارمُوِی و عبدالقادر مراغهای داشته اند[1]. بین موسیقی عملی ونظری درایران فاصله وشكافی نیست[2] و به دو نوع كلی تقسیم می شود: موسیقی سنتی و موسیقی تلفیق شده با موسیقی غربی؛ و موسیقی سنتی خود به سه بخش مجزا تقسیم می شود:
1) «موسیقی اصیل» كه گاه به آن «موسیقی ردیف» و «موسیقی هفت دستگاه» می گویند. این موسیقی شامل هفت دستگاه (شور، سه گاه، چهارگاه، همایون، پنجگاه، ماهور، نوا) است.
این موسیقی با سازهای تار، سه تار، كمانچه و... نواخته می شود و ممكن است به شكل تك نوازی، همنوازی، تكخوانی، خواندن غزل یا بدون آن صورت گیرد. موسیقی اصیل ایرانی پیوند بسیار نزدیكی با شعر و ادبیات فارسی دارد. این موسیقی از نظر ارزش هنری به سه نوع تقسیم می شود: نوع عالی، نوع متوسط، نوع كوچه بازاری یا مطربی.
مخاطبان نوع عالی، صاحبدلان و اهل فن بودهاند و گاه درباریان نیز تظاهر به آن می كردهاند. در سرودن این گونه موسیقی بیشتر از غزلیات عارفانه حافظ، سعدی، مولوی استفاده می شود. (مانند وزیری و صبا و شجریان و قوامی و ناظری)
مخاطبان نوع میانه یا متوسط، مخاطبان رادیو و تلویزیونی این آثار بودهاند كه در آن بیشتر از غزلیات معمولی ساده و روان استفاده می شود. (مانند ایرج ، سراج)
مخاطبان نوع سوم، مردم عامی و معمولیاند كه در جشنها و عروسیها آن را به كار می برند و بسیار ساده و گاه سطحی بوده است. (مانند روحبخش)
2) «موسیقی بومی یا تقریبا محلی ایرانی»؛موسیقی محلی محدودتر از بومی است، این موسیقی مربوط به روستاها و ایلات و عشایر و قبایل است، مانند موسیقی های كردی، آذری، تركمنی، لری، خراسانی و....این موسیقی براساس ذوق واستعداد افراد عامی وعادی است كه وسیله تسكین آلام وكاهش فشارهای اجتماعی به شمارمی رفته یا آرزوها وعشقها وناكامیها وجلوهای گوناگون زندگانی های ساده وطبیعی را در خود متبلور كرده آنچنان مورد پسند واقع شده كه سالها وقرنها استمرا یافته است.[3] كه خود به دونوع موسیقی محلی داخلی وموسیقی محلی مرزی تقسیم می شود موسیقی بومی و محلی در قلمرو شاخه ای از فرهنگ وهنر قرار می گیرد كه فولكور كه معنای فرهنگ عامه و مجموعه افكار آداب ورسوم وسنت های قومی است می باشد[4] ویژگی های موسیقی بومی،ساده وبی پیرایه و شفاهی بوده است.موسیقی بومی جویبار هایی بوده كه به موسیقی اصیل ریخته است.
3) «موسیقی مذهبی»؛ همه دینها و مذاهب د رجهان دارای موسیقی خاص خود هستند؛ به طوری كه بسیاری از محققان دین را زادگاه اصلی موسیقی دانستهاند و نمونه بارز موسیقی مذهبی در ایران، در موسیقی عاشورایی و نوحه خوانی، موسیقی خانقاهی یا موسیقی عرفانی است.[5]
از ابتدای شکلگیری هنر تعزیه در قالب نمایش موزیکال چهارچوب اصلی موسیقی آن، متکی به اصلیترین الحان شناختهشده موسیقی ردیفی ایران یا موسیقی به اصطلاح دستگاهی بوده است.
4) «موسیقی تلفیقی» كه خود بخشهای مختلفی دارد. در سده اخیر نوعی موسیقی تلفیقی پیدا شده است كه خود نیاز به شناخت موسیقی غربی دارد، مانند موسیقی اركستری، مارشهای نظامی، موزیك های متن فیلم. موسیقی مادون هم شكل گرفت كه موسیقی لاله زاری می نامیدهاند و در كابارهها استفاده می شد.
با وجود اینكه در ایران باستان نوعی موسیقی اركستری وجود داشته است، تلفیق مناسب و به جا می تواند عامل رشد باشد ولی افراط در آن و تقلیدی بودن آن می تواند خطری برای فرهنگ بومی و تقویت فرهنگ غربی در جامعه به شمار می آید.
5) «موسیقی وارداتی» مانند موسیقی پاپ , جاز و موسیقی روز غرب گرایش به موسیقی غربی به دلیل عدم توجه به موسیقی اصیل ایرانی است
[1] - بینش ،تقی ،شناخت موسیقی ایران ،دانشگاه هنر ،1376،ص3.
[2] - همان.
[3] - بینش، تقی، شناخت موسیقی ایران ،دانشگاه هنر ،1376،ص100.
[4] - همان.
[5] - خالقی روح ا... ، سرگذشت موسیقی ایران، ، صفی علیشاه، تهران، 1352، ج2 (صفحات مختلف كتاب).