مروری کوتاه بر جریانهای انحرافی در نمایشگاه کتاب
با توجه به موارد یاد شده باید گفت که گروهی از ناشران، خواسته یا ناخواسته مبلغ و یا سردمدار جریانهایی شدهاند که فضا را برای تفکر و اندیشهی درست، آلوده میسازند و این آلودگی فرصتی است تا پلشتیها، تحریفات، دروغها و... را در این عرصه نمایان کنند. سرمایهگذاری وسیع برخی ناشران خصوصی در کنار انفعال دستگاههای نظارتی و فضای لیبرال فرهنگی حاکم بر برخی نهادهای مسؤول، باعث به وجود آمدن فضایی شده است که در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در ایام حاکمیت اصولگرایان، باید جریانهای خزندهی براندازی، انقلاب مخملی، ابتذال، ضد دین و... را در میان کتب منتشره جستوجو کرد تا مشخص شود که برنامهریزان فرهنگ غرب روی عناصر پیاده نظام ناتوی فرهنگی حساب باز کردهاند.
اینها عواملی هستند تا یادآوری شود با گذشت سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی که پایههای عدل و عدالت را در جهان مغبون کنونی مستحکم ساخت و پرچم مبارزه با استعمار را دوباره برافراشت، هنوز افرادی هستند که کودکانه در پی بازگشت اسطورههای ارتجاع و وابستگی هستند و با انتشار آثاری در تمجید و ستایش از پهلویهای وطن فروش، به تطهیر مهرههای شطرنج آمریکا در ایران میپردازند و با دروغپردازی و تحریف واقعیتهای آن دوران شوم و سیاه، اذهان جوانان را در آرزوی بازگشت آن ایام آلوده میکنند.
امری که به فضل الهی هیچگاه رخ نخواهد داد اما توجه نسل جوان و بعضاً ناآگاه در کنار کمکاری جبههی فرهنگی انقلاب در اطلاعرسانی درست و بدون کلیشهسازی رواج یافته از وقایع دوران انقلاب و بیتوجهی به دستآوردهای انقلاب و نظام اسلامی میتواند نگران کننده باشد.
متأسفانه امروز جریان ابتذال در عرصهی فرهنگ آشکارا و با اعلام قبلی وارد عرصهی کتاب میشود و کسی نیز جلودار آن نیست! شنیعترین عبارتها و الفاظ ضد اخلاق، توصیفهای نامشروع و تشریح صحنههای خلاف عفت و نیز ترویج الگوی غربی برای بانوان این سرزمین، چند نمونهی بسیار کوچک و جزیی است از آنچه که این جریان در پی خود دارد. بگذریم از این که تبعات چنین آثاری در ادامه، دین را نیز مانعی در برابر خود میبیند و با تضعیف و تخریب پلهپلهی عقاید مخاطب، زمینه را برای دیگر عناصر تخریب کننده فراهم میآورد.
جریانهای دین گریز با استفاده از سر پل ایجاد شده در عرصهی فرهنگ، اصلیترین و بیشترین شبههها و تخریبهای فرهنگی را وارد میآورند تا باور کنیم که نفوذ، تهاجم و ناتوی فرهنگی بسیار جدّیتر است از آنچه ما فکر میکردیم. در حوزهی تاریخ نگاری مشروطه نیز جریانهای لیبرال و دین ستیز با حضور فعال در عرصهی تحلیل و تبیین مشروطه ضمن برجستهسازی وجه لیبرالی و غربگرایی مشروطه و سران آن، به انزوای روحانیت مؤثر در این جریان پرداخته، آنان را از مخالفان مشروطه و استقرار حکومت قانون معرفی میکنند.
جریان لیبرال دموکرات که در عرصهی اندیشهی سیاسی وارد شده، طی سالیان اخیر و بعد از وقوع حادثهی 11 سپتامبر جریانی را پایهگذاری کرده است که عناصر و تئوری پردازان ایالات متحده با تألیف کتاب و مقاله درصدد توجیه عملکرد آمریکا در مبارزه با تروریسم ادعایی هستند. نکتهی جالب توجه و شگفت انگیز این که این کتابها بدون ذرهای تغییر و توضیح در ایران ترجمه و منتشر میشوند و در نمایشگاه کتاب عرضه میشوند تا جریانهای شیفتهی ایالات متحده از این امر خشنود و راضی شوند.
این کتب علاوه بر ترویج ایدئولوژی آمریکا، به نظام اسلامی و البته اسلام نیز تعرض کرده و آن را مخل نظم و امنیت جهانی میداند و لازم است آن را یک جریان ضد فرهنگی به حساب آورد. از آن جا که وجود ایرانی مقتدر و سربلند میتواند تهدیدی بر ضد استعمار نوین امپریالیسم غرب و شرق باشد پس با اخلال در امنیت ملی و تشویق قومیتهای مختلف ایرانی، زمینهی تجزیهی این عظمت و استقلال را فراهم میآورند.
دشمنان اسلامی که از راه نظامی نتوانستند اهداف تجزیه طلبانهی خود را به سرانجام برسانند این بار میکوشند با استفاده از عناصر درون قومیتی، زمینههای روانی را برای کسب استقلال از سرزمین مادری فراهم آورند. امری که به شدت امنیت ملی و منافع عالی کشور را تهدید میکند. پانایرانیسم (مکتب ایرانی)، پانترکسیم، پانکردیسم، پانعربیسم و... از مهمترین عناصر تجزیه طلبی در ایران میباشد. این گفتهی امام راحل(ره) همیشه باید مورد توجه باشد که فرمودند: «حفظ نظام از اوجبِ واجبات است» و بنا بر همین آموزه است که باید جریانهای تخریب کنندهی نظام اسلامی را شناسایی کرد و اجازهی حرکت و تحریک در این عرصه را به آنان نداد.