در مسجد صف اوّل نماز نشسته بودیم، پشت سر حاج آقا مجتبی، همان عارف بزرگ، جای خود را در صف نماز حفظ کرده بودیم و هم مباحثه میکردیم، اینطوری با یک تیر دو نشان زده بودیم امّا مثل همیشه در ضمن مباحثه انواع بحثهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، جدیدترین لطیفهها و … مطرح بود.از جمله بحثهای آن روز توصیف شخصیت معنوی یکی از طلاب خیلی با کلاس مدرسه بود که پینههای پیشانی او نشان از مقامات بالای عرفانی او داشت. هر کدام در وصف او سخنها میگفتیم و به مقامات معنوی او غبطهها میخوردیم به به و چه چهی گفته میشد که آب دهان معنوی همه راه افتاده بود. گفتم چه حال خوشی دارد، هر شب چهارشنبه و شب جمعه به جمکران میرود از اذان مغرب تا اذان صبح مشغول عبادت و خدمتگذاری در کفشداری است.
دیگری گفت هر روز چندین ذکر دارد که هر کدام را 1000 بار تکرار میکند، سومی گفت: تعقیباتش را ندیدی هر روز در پنج وعده نماز میخواند و با هر نماز 2 ساعت تعقیبات میخواند یکی هم گفت: یک تسبیح 1000 دانه دارد که با آن دستهای شیطان را بسته وقتی تسبیح را بیرون میکشد انگار ذوالفقار علی را بیرون میکشد»
خلاصه هر کس به زبانی از عظمتهای معنوی این شیخ زاهد و عابد میگفت، بحث از تعریفهای عادی فراتر رفته و میرفت که او را به عرش برساند!!
یکی گفت اصلاً پیشانیاش نور میزند، شبها چراغ لازم ندارد؛ گفتم حتماً در جمکران امام زمان را ملاقات کرده که این طور عاشق است. دیگری گفت، اگر او ندیده باشد پس کی دیده، از یاران خاص است؛ بعضی وقتها غیب میشود، معلوم نیست کجا میرود گفتم؛ شاید با طی الارض به جزیره خضراء میرود.
در همین بحثها بودیم که حاج آقا مجتبی که بر سجاده نماز نشسته بود و انتظار اذان را میکشید فرمود: آشیخ غیبت نکن، اوّل اذان این مباحثه است یا مجلس غیبت و معصیت؟
همه تعجب زده دور آقا جمع شدیم؛ عرض کردم، حضرت آقا ما که غیبت نکردیم تعریف میکردیم.آقا فرمود؛ ببینم طلبهای که شب تا صبح در جمکران خدمت میکند، صبح چهارشنبه کلاس هم میرود یا میخوابد؟ به هم نگاه کردیم، گفتم: نه خیر آقا چهارشنبهها کلاس نمیآید. فرمود: طلبهای که روزی چند هزار ذکر میگوید و چندین ساعت تعقیبات میخواند پس کی درس میخواند؟باز هم نگاه کردیم؛ دیگر جوابی برای گفتن نداشتیم.
آقا پرسید؛ این طلبه زن و بچه هم دارد؟ گفتم، حضرت آقا، ایشان زن و بچه دارد ولی آن قدر غرق در عبادت و عرفان است که شاید از تعداد بچه هایش هم خبر ندارد.
پرسید پس خرج خانواده را از کجا میآورد؟ عرض کردم شهریه میگیرد فرمود: مگر شهریه امام زمان برای دعا خواندن و ذکر گفتن است؟
سینه را سپر کردم و گفتم؛ حضرت استاد مگر هر کس دعا بخواند شهریه اش حرام میشود؟ برای خوردن نان امام زمان چه کسی بهتر از این شیخ عابد و زاهد؟
استاد فرمودند: نه برای دعا خواندن شهریه حرام نمیشود ولی با درس نخواندن شهریه حرام میشود. رفتن به جمکران و تعقیبات طولانی مستحب است ولی درس واجب! ترک واجب برای کار مستحب حرام است حرام!!!
حاج آقا برخواست برای نماز و من در تمام نماز در این فکر بودم که آخر و عاقبت این شیخ عابد چه می شود!!
ملا محمود