سه شنبه 4/4/1387 - 23:55
-0 تشکر
44946
مباحث اخلاقی
«اخلاق» جمع «خُلق» و به معناى نیرو و سرشت باطنى انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیرظاهر قابل درک است. در مقابل، «خَلق» به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر، گفته مى شود.(اصفهانى، راغب: معجم مفردات الفاظ القرآن، ص 159)
«خُلق» را صفت نفسانى راسخ نیز مى گویند که انسان، افعال متناسب با آن صفت را بى درنگ، انجام مى دهد. مثلا فردى که داراى «خُلق شجاعت» است، در رویارویى با دشمن، تردید به خود راه نمى دهد.
این حالت استوار درونى، ممکن است در فردى به طور طبیعى، ذاتى و فطرى وجود داشته باشد; مانند کسى که به سرعت عصبانى مى شود و یا به اندک بهانه اى شاد مى گردد.
منشأهاى دیگر خُلق، وراثت و تمرین و تکرار است; مانند این که نخست با تردید و دودلى اعمال شجاعانه انجام مى دهد، تا به تدریج و بر اثر تمرین، در نفس او صفت راسخ شجاعت به وجود مى آید; به طورى که از این پس بدون تردید، شجاعت مى ورزد. صفت راسخ درونى، ممکن است «فضیلت» و منشأ رفتار خوب باشد و یا «رذیلت» و منشأ کردار زشت. به هر روى بدان «خُلق» گفته مى شود.