احمد آقا همان معلم مدرسه ای است که ناظم آن «آقای شیپوری» بسیار سخت گیر بود. احمد آقا هم بسیار ساده، مهربان و عاشق زن، زندگی و فرزند تو راهی اش بود. شخصیت جذاب و دوست داشتنی مجموعه «چک برگشتی» که از لطیف - برادر زنش- حساب می برد. «هومن برق نورد» که خالق این شخصیت بود از بازیگران قدرتمند و توانای تئاتر است که سپس پایش به سینما و تلویزیون باز شد . وی که بسیار متین، خونگرم و بذله گو است، در گفت وگو با خراسان، از بازی اش در این مجموعه برایمان گفت.
* فیلم نامه مجموعه «چک برگشتی» چه ویژگی داشت که با توجه به فشردگی و سختی کار پذیرفتید درآن بازی کنید؟
متن سریال را «سروش صحت» نوشته بود و من در مجموعه «ساختمان پزشکان» با او کار کرده بودم. علاوه بر آن کار «سیروس مقدم» بود و آثارش را دوست داشتم. بازیگران مجموعه هم ملاک خوبی برای حضورم در «چک برگشتی» بودند.
ابتدا ۴-۳ قسمت از متن نوشته شده را در اختیارم قرار دادند که مطالعه کنم.وقتی برای بستن قرارداد به دفتر تهیه کننده مراجعه کردم قرار شد که «امیر جعفری» نقش لطیف و من نقش احمد را بازی کنم. تا آن موقع چیزی در ذهنم از شخصیت احمد نداشتم. فقط در متن، او انسانی ساده و خانواده دوست معرفی شده بود.
* وقتی در نهایت نقش «احمد» به شما سپرده شد او را چگونه دیدید؟
خیلی نگران بودم چون می خواستم احمد را به گونه ای بازی کنم که جایی دیده نشده باشد خیلی به این شخصیت فکر می کردم. حتی ۲سکانس گرفتیم. اولین سکانس آن سکانسی بود که به ملاقات لطیف در زندان رفتم. دومین سکانس هم در دفتر وکیل بود که مچ لطیف را گرفتم. وقتی این ۲ سکانس ابتدایی را بازی کردم هنوز شخصیت احمد پیدا نشده بود تا این که وارد منزل او شدیم. در برخورد او با زن و مادرزن شخصیت احمد پیدا شد بنابراین آن ۲ سکانس را دوبله کردیم تا تفاوتی حس نشود.
* وقتی نقش احمد به شما سپرده شد، به طور حتم روی صدای او و ویژگی های شخصیتی اش کار کردید
بله. روی صدای احمد کار کردم، البته روی بیانش کار نکردم. حتی چند نفر هم پرسیدند که لهجه کجاست. پاسخ دادم که لهجه نیست چون ما در قصه مکان را معرفی نکرده بودیم. بنابراین احساس کردم این نوع زندگی، خانه و فضا می طلبد که من از یک سری کشش ها و آهنگ های خاص استفاده کنم که روی نقش بنشیند.
* اشاره کردید که تهیه کننده در ابتدا پیشنهاد ۲نقش لطیف و احمد را داده است. دوست نداشتید نقش لطیف را بازی کنید؟
نقش لطیف انتخاب اولم بود. روی نقش او هم فکر کرده و ویژگی هایی برایش در نظر گرفته بودم که متفاوت از نقشم در «ساختمان پزشکان» باشد. البته شخصیت ها شبیه به یکدیگر بود، ولی برایم فرقی نمی کرد. فقط می دانستم اگر احمد را بازی کنم برایم سخت تر است، بنابراین انتخاب را برعهده تهیه کننده و کارگردان گذاشتم که در نهایت نقش احمد به من رسید.
* نترسیدید که ریسک کردید و با توجه به کامل نبودن فیلم نامه، بازی در این مجموعه را پذیرفتید؟
این کار اندکی ریسک دارد. به خاطر این که اگر شما نتوانید از عهده اش بربیایید- چون فیلم نامه در حال نگارش است- در نتیجه شخصیت خلق شده در فیلم نامه قسمت به قسمت کم رنگ وکم رنگ تر می شود، ولی می دانستم اگر تلاش کنم این اتفاق نمی افتد.
* این که احمد به دلیل ویژگی شخصیتی در موقعیت های مختلف لحظه های شادی را خلق می کرد خیلی جذاب بود، مانند برخوردش با افراد مختلفی هم چون آقای شیپوری (ناظم مدرسه)، همسرش، لطیف و ...
روی نقش احمد فکر کردم آن فیزیک را برایش در نظر گرفتم که گردن نداشت و اندکی پشتش قوز داشت. ولی می دانستم صدایی که «هومن برق نورد» دارد مال شخصیت احمد نیست. در منزل برای خودم دیالوگ خواندم و صدایش را پیدا کردم، ولی در اجرا جرات نمی کردم استفاده کنم. تا این که در سکانس های منزل به آقای مقدم گفتم که صدایی برای احمد در نظر گرفته ام. فقط ممکن است با آن ۲ سکانس ابتدایی که بازی کردیم متفاوت باشد. ایشان نیز گفتند اشکالی ندارد، اگر درست باشد دوبله می کنیم. وقتی برای نخستین بار با آن صدا حرف زدم بچه های پشت دوربین گفتند که آن صدا جواب داد و کارگردان هم خوشش آمد.
* به عنوان بازیگر نقش احمد سعی کردید روی چه ویژگی او تاکید کنید؟
احمد خیلی زن، خانواده و بچه دوست بود و در متن این ویژگی برجسته شده بود. من هم این ویژگی را تقویت کردم. وقتی او با همسرش است یک محبتی دارد به هر حال احمد هرکاری انجام می داد برای آرامش زن و فرزندش بود.
* همکاری با سیروس مقدم چگونه بود؟
وی مرد شریف و نازنینی است و برای نخستین بار بود که با ایشان همکاری کردم. فکر می کنم همکاری مان ادامه پیدا کند. ما بعضی اوقات ۱۸-۱۷ ساعت کار می کردیم. ولی هیچ کدام از عوامل خسته نمی شدند و متوجه زمان نمی شدیم چون فقط کار می کردیم و بازیگران سرگردان نبودند.
هنگامی که سوار خودروام می شدم و به سمت منزل حرکت می کردم به فکر این بودم که فردا چگونه از خواب بیدار شوم. بعضی اوقات اتفاق می افتاد وقتی به منزل می رسیدم، باید ۵ساعت بعدش سرکار می رفتم. یا روزهای آخر احساس نمی کردم با بچه ها خداحافظی کرده ام. اگرچه کار فشرده بود اما خسته نمی شدیم.
وقتی سیروس مقدم به این نتیجه برسد که شخصیت به درستی پیش می رود، کاری با بازیگر ندارد، چون می داند آن شخصیت خلق شده است و بازیگر می داند با نقش چه کند. البته «تنابنده» و «مهران فر» هم شبانه روز زحمت می کشیدند.
* گروه قدرتمند بازیگری شامل «هومن برق نورد»، «امیر جعفری»، «ریما رامین فر» و «هدایت هاشمی» که در گذشته نمایش «مرگ فروشنده» را کار کرده اند، حالا بعد از سال ها دور هم آمدند و داستان های «چک برگشتی» را رقم زدند. آیا به اندازه آن نمایش موفق بودید؟
تصور می کنم در حد یکدیگر بودند. البته چون «مرگ فروشنده» نمایش بود بیننده اش کمتر از تلویزیون است و اما هر دو امتیاز بالایی می آورند، البته من هیچ زمانی از خودم تعریف نمی کنم. ما سال ها با هم کار کرده ایم و روحیات همدیگر را می دانیم. چون جنس بازی یکدیگر دست مان است کارمان سریع پیش می رفت. خیلی مواقع اتفاق می افتاد ما یک سکانس راچند مرتبه تمرین می کردیم و به محض این که فیلم برداری آغاز می شد، باهم بداهه کار می کردیم و بده و بستان خوبی داشتیم.
