• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 1014)
يکشنبه 27/1/1391 - 10:57 -0 تشکر 446383
ماجرای ازدواج آیت الله بروجردی

سلام
این ماجرای کوتاه را از دست ندهید

حجت‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان در کتاب ارزش‌ها و لغزش‌ها با بیان خاطره‌ای، ماجرای ازدواج مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) و پاداش اطاعت این مرجع تقلید از پدر خود را این‌گونه نقل کرده است.


مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) در احوالات خود گفته است: در اصفهان تحصیل می‌کردم، اساتید آن روز اصفهان کم‌نظیر بودند،‌مانند آیت‌الله العظمی کلباسی،‌مرحوم آقا سید باقر درچه‌ای، حکیم بزرگ قشقایی، و حکیم بزرگ ملا محمد کاشانی.


آیت الله العظمی بروجردی (ره) نقل می‌کنند: من گرم تحصیل در محضر ایشان و عاشق این اساتید بودم. همواره مایه‌های علمی من بالا می‌رفت که نامه‌ای از پدر دریافت کردم. "پدر ایشان (که از علما بود) در بروجرد، معاش زندگی را از راه کشاورزی تامین می‌کرد"،‌ در نامه آمده بود:‌حسین عزیزم ‌به بروجرد بیا،‌من وسائل عروسی تو را فراهم کرده‌ام.


نامه‌ای به پدر نوشتم که مرا از ازدواج معاف کنید و اجازه بدهید درس بخوانم، پدر در جواب نوشت: فکر نمی‌کنی اگر به سخن پدر گوش ندهی، این مانع تو باشد؟ خدا در قرآن فرموده‌است: "و بِالوالدین احساناً".
بلافاصله به بروجرد رفتم. عروسی که تمام شد، پدرم گفت:‌حالا می‌خواهی بروی برو.

 آیت‌الله العظمی بروجردی می‌گفتند؛ بروجردی شدن یعنی ( به جایگاه مرجعیت و رسیدن به قله‌های بلند علمی) در مرهون این خانم بود که پدر من برای من گرفت.

حوزه نیوز

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
يکشنبه 27/1/1391 - 22:47 - 0 تشکر 446524

به نام خدا
با تشکر از سرکار جی طیبه بزرگوار
اما چون توفیق و احترام به پدر بود
بگذارید در این مورد ذکر دو تن از بزرگان بپردازم:







توفیقات امام خامنه ای درخدمت..



توفیقات امام خامنه ای در خدمت به والدین است 


از مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله خامنه اى نقل شده است كه ایشان در مورد رمز موفقیت خود (با تواضع حكیمانه ) مى فرمایند:
بنده اگر در زندگى خود در هر زمینه اى توفیقاتى داشته ام ، وقتى محاسبه مى كنم به نظرم مى رسد كه این توفیقات باید از یك كارنیكى كه من نسبت به یكى از والدینم انجام داده ام باشد.
سپس در ادامه : خاطره اى را نقل مى فرمایند كه به نظر ایشان رمز موفقیت ایشان مى تواند حساب شود، و مایه اختصار آن را نقل مى كنیم مى فرمایند:
پدرم در سنین پیرى – بیست و چند سال قبل از فوت – به بیمارى آب چشم كه موجب نابینائى مى شود مبتلا شد بنده در آن موقع در قم مشغول تحصیل و تدریس بودم ، از قم مكررا به مشهد مى آمدم و ایشان را به دكتر مى بردم ، و دوباره باز مى گشتم تا اینك در سال 1343 هجرى شمسى به ناچار براى معالجه ، ایشان را به تهران آوردم ، اطباء در ابتداء ما را ماءیوس ‍ كردند گرچه بعد از دو سه سال یك چشم ایشان معالجه شد و تا آخر عمر هم میدید، اما آن زمان مطلقا نمى توانست با چشمهایش جائى را ببیند و باید دستشات را مى گرفتیم .
و این براى من یك غصه (بزرگ ) شده بودم ، زیرا اگر به قم مى آمدم ، ایشان مجبور بود در گوشه اى از خانه بنشیند و قادر به مطالعه و معاشرت و هیچ كارى نبود، و انس و الفتى هم كه با من داشت با دیگر برادران نداشت ، با من به دكتر مى رفت ولى همراه شدن با دیگران و رفتن به دكتر برایش آسان نبود، وقتى بنده نزد ایشان بودم برایشان كتاب مى خواندم و با هم بحث علمى مى كردیم و از این رو با من ماءنوس بود، به هر حال احساس كردم اگر ایشان را در مشهد مقدس تنها رها كنم و به قم برگردم ، ایشان به یك موجود معطل و از كار افتاد تبدیل مى شود كه براى خود ایشان بسیار سخت بود، براى من نیز خیلى ناگوار بود از طرفى دورى از قم نیز براى من غیر قابل تحمل بود، زیرا كه من با قم انس داشتم و تصمیم گرفته بودم كه تا آخر عمر در قم بمانم .
بر سر دو راهى گیر كرده بودم ، این مساءله در ایامى بود كه ما براى معالجه پدرم در تهران بودیم ، روزهاى سختى را در حال تردید گذارندم .
عصر تابستانى بود كه سراغ یكى بزرگان و دوستانم در چهار راه حسن آباد تهران رفتم او اهل معنا و آدم با معرفتى بود، جریان ایشان تعریف كردم ، در ضمن گفتم : من دنیا و آخرت خودم را در قم مى بینم ، اگر اهل دنیا باشم دنیاى من در قم است و اگر اهل آخرت هم باشم آخرت من در قم است ، خلاصه من باید از دنیا و آخرت خودم بگذرم كه با پدرم به مشهد بروم و در آنجا بمانم !
آن بزرگوار تاءمل مختصرى كرد و فرمود: شما براى خدا از قم دست بكش و به مشهد برو، خداوند متعال مى تواند دنیا و آخرت تو را از قم به مشهد منتقل كند.
من در سخنان ایشان تاءملى كردم عجب حرفى است ! انسان مى تواند با خداوند معامله كند، با خودم گفتم براى خاطر خدا، پدرم را به مشهد مى برم و تردا همانجا مى مانم ، خداوند هم اگر اراده فرمود، مى تواند دنیا و آخرت مرا از شهر قم به مشهد مقدس بیاورد، تصمیم خود را گرفتم ، دلم باز شد و ناگهان از این رو به آن رو شدم یعنى كاملا راحت شدم و با حالت بشاش و آسودگى خاطر به منزل آمدم .
والدین من كه چند روزى بود كه مرا ناراحت میدیدند، از بشاش بودن من تعجب كردند به آنها گفتم : من تصمیم گرفتم با شما به مشهد بیایم و آنجا بمانم ، آنها اول باورشان نمى شد كه من از قم دست بكشم ، با آنها به مشهد قدس رفتم و آنجا ماندم و خداوند متعال بعد از آن ، توفیقات زیادى به ماداد و به هر حال به دنبال كار و وظیفه خود رفتم ، اگر بنده در زندگى خود توفیقى داشتم اعتقادم این است كه ناشى از همان بر و نیكى است به پدر و مادرم انجام داده ام (1)


پی نوشت:


1- -منقول از مجله فیض – امور تربیتى منطقه 14.


اختصاصی رهبران شیعه


   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

يکشنبه 27/1/1391 - 22:49 - 0 تشکر 446526

مرحوم کافی و پدر

مرحوم کافی می گفتند: هرگاه پدرم که یک نفر کاسب ساده ای است، به تهران می آید یا من مشهد می روم، در جلو زن و بچه و برادر و خواهر خم می شوم و مکرر دست پدرم را می بوسم.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

يکشنبه 27/1/1391 - 22:51 - 0 تشکر 446530

سید افغانی هم در سالهای اولیه حوزه مدرسمان بود
فرزندش هم در همان مدرسه ما درس می خواند
چون پدر به خانه باز می گشت و طبق قانون مدرسه باید طلاب در مدرسه می ماندند
این طلبه سید جلوی ما طلاب خم می شد و دست پدر را می بوسید
کاری که خیلی از ماها شرم می کنیم
خدا عزت نفس و فهم دین بهمون عنایت کنه
آمین

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.