• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کتاب و کتابخوانی (بازدید: 6542)
شنبه 27/12/1390 - 16:0 -0 تشکر 441526
کمی دیرتر...

 

بارها در طول نوشتن این رمان دچار تردید و دودلی شدم. یک دلم می‌گفت: بیا و از خیر این کار بگذر و برای خودت دشمن تراشی نکن. عقل هم چیز خوبی است! مثل مگس بر روی زخم ها و عفونت ها ننشین! خوبی ها را ببین. دل دیگرم می‌گفت: نویسنده باید آینه باشد. آینه اگر زشتی ها را بپوشاند و فقط زیبایی ها را نشان دهد که دیگر آینه نیست … سرت را درد آوردم ولی دوست داشتم بدونی که در طول این کار با خودم چه دست و پنجه هایی نرم کردم … به خودم گفتم عموم کسانی که پیش از این تقدیر و تحسینت می‌کردند، بعد از انتشار این کار، ممکنه تقبیح و نکوهشت کنند.”

متن بالا بخشی از فصل سوم کتاب “کمی دیرتر” اثر سید مهدی شجاعی است که در قالب رمان و در ۲۶۷ صفحه به تحریر در آمده است. “کمی دیرتر” عنوان کتابی است که جامعه امروزی و تمامی مدعیان انتظار حضرت ولی عصر (عج) را توصیف می‌کند و آنها را در مرحله ی عمل مقابل تمام شعارهایشان قرار می‌دهد؛ افرادی از همه‌ی اقشار و اصناف جامعه.

به نظر می‌رسد شجاعی با آوردن آیه  ۲۰ سوره یس در ابتدای کتاب -که ترجمه آن در ادامه می‌آید- قصد داشته به خوانندگان اینگونه بفهماند که کتاب من مانند همان مردی است که شما را به پیروی از رسولان الهی دعوت می‌کند. ترجمه آیه ۲۰ سوره یس: “و از دور دست ترین نقطه شهر مردی شتابان آمد و گفت: آی ملت! از رسولان پیروی کنید.”

 

نویسنده کتاب “کمی دیرتر” در مقدمه ای با عنوان “بلا تشبیه مقدمه” رمانش را به فردی مانند می‌کند که قصد رفتن دارد و حتی لحظه ای برای اندازه زدن لباس خود و شنیدن پند و اندرز نمی‌ایستد و به قول شجاعی، “ناغافل خودش را به در خانه رسانده و یک پایش را هم از در بیرون گذاشته و یک دستش را به نشانه خداحافظی بلند کرده” و شجاعی مانند مادری نگران او است. برای همین است که می‌گوید: “حالا اگر شما روزی از سر اتفاق با او مواجه شدید، عریانی اش را به دیده اغماض بنگرید و اگر بر دلتان نشست، حتی الامکان یک چهار قل و اگر نشد، یک قل هو الله بخوانید و بعد به طرفش فوت کنید …”

 

این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز. رمان با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز می‌شود، جشن نیمه‌شعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سرداده‌اند…

 

در فصل اول یعنی زمستان، شجاعی از آن شب یعنی شب ولادت امام زمان علیه السلام می‌نویسد. شبی که در آن نه برای پیدا کردن سوژه که بر اساس اعتقادات خود در آن جلسه شرکت کرده است. داستان از آنجایی آغاز می‌شود که در آن مجلس زمانی که همه جمعیت یک صدا می‌گفتند: «آقا بیا، آقا بیا» جوانی به نام اسد، صدا می‌زد که «آقا نیا، آقا نیا» و داستان به گونه ای جذاب می‌شود که هر فردی که داخل مجلس است عکس العملی در قبال این حرکت از خود نشان می‌دهد. از مداح جلسه یعنی حاج اصغر که جوان را نفوذی هیئت حاج اکبر می‌داند و اینگونه وانمود می‌کند که او با فرستادن این جوان قصد داشته مجلسش را بر به هم بزند بگیرید تا فردی به نام آقای نورانی که دو دوره نماینده مجلس بوده و الان معاون وزیر است و این حرکت را برنامه ای طراحی شده از طرف جناح رقیبش می‌داند.

چندین نفر در این بین بر اساس شخصیت و سطح درک خود، با جوان در حال صحبت کردن هستند و در مقام نصیحت او را توبیخ می‌کنند و همه این اتفاقات در شرایطی رخ می‌دهد جوان سرش را پایین گرفته و فقط گوش می‌دهد. اینجا است که شجاعی کاغذی را برای قرار ملاقات گذاشتن با جوان در جیب او می‌گذارد تا علت این کار و همچنین علت اینکه چرا پاسخ افراد در جلسه را نداده جویا شود.

 

در فصل دوم که پاییز نام دارد اسد به راوی داستان کمک می‌کند تا به قصه افراد درون مجلس پی ببرد و از باطن آنهایی که ادعای پیروی از امام زمان را دارند، مطلع شود. اسد اینگونه هر کدام را امتحان می‌کند که وقتی با آنها مواجه می‌شود از آنها می‌خواهد که با او همراه شده و همان لحظه برای یاری حضرت ولی عصر اقدام کند اما هرکس به خاطر اینکه عدم آمادگی و آوردن یک بهانه از این عمل سرباز می‌زند و به نظر می‌رسد که نام این فصل به این دلیل پاییز نام گرفته که افراد ریزش می‌کنند و آنهایی که خالص هستند می‌مانند.

 

شجاعی این افراد را به گونه ای انتخاب کرده که در واقع ما می‌توانیم خود را با توجه به اینکه شخصیتمان نزدیک به کدام یک از این افراد است با آن مقایسه کنیم. از مداح و روحانی و نماینده مجلس و کاسب و بازاری بگیر تا یک دانشجو و یا استاد دانشگاه یا یک فرد نگهبان که افغانی است و یا فردی که در زمینه مهدویت کار کرده و یا حتی یک فلسطینی که بهانه او نیز مانند دیگر افراد خواندنی و متنبه کننده است و جالب اینجا است که هر کدام می‌گویند آماده ایم در رکاب حضرت باشیم ولی الان نه، کمی دیرتر.

 

تابستان عنوان فصل سوم کتاب “کمی دیرتر” است که در این فصل شجاعی از نگاه اسد به بررسی نامه عمل خود می‌پردازد و در آن دنبال کار خالصی می‌گردد که این بهانه او را برای هم رکابی حضرت انتخاب کند. یکی یکی اعمالی که به زعمش خالص بوده را می‌شمارد و از طرف دیگر توسط اسد رد می‌شود. تا اینکه به رمان “کمی دیرتر” می‌رسد. شجاعی در این باره خطاب به اسد می‌نویسد:

“بارها در طول نوشتن این رمان دچار تردید و دودلی شدم. یک دلم می‌گفت: بیا و از خیر این کار بگذر و برای خودت دشمن تراشی نکن. عقل هم چیز خوبی است! مثل مگس بر روی زخم ها و عفونت ها ننشین! خوبی ها را ببین. دل دیگرم می‌گفت: نویسنده باید آینه باشد. آینه اگر زشتی ها را بپوشاند و فقط زیبایی ها را نشان دهد که دیگر آینه نیست … سرت را درد آوردم ولی دوست داشتم بدونی که در طول این کار با خودم چه دست و پنجه هایی نرم کردم … به خودم گفتم عموم کسانی که پیش از این تقدیر و تحسینت می‌کردند، بعد از انتشار این کار، ممکنه تقبیح و نکوهشت کنند.”

و دست آخر اینگونه نتیجه می گیرد:

“…یک کلام از حضرت مولا به یاد یکی از دو جبهه دل آمد. فصل الخطاب شد و به داد دعوا رسید. همون کلام که فرموده بود: تلخی حق، تو را از بیانش باز ندارد. حقیقت را بگو اگر چه تلخ باشد. و من –درست یا غلط- چون نوشتن آن رمان را بیان واقعیت و حقیقت می‌دونستم دل دادم و از جون مایه گذاشتم.”

 

در فصل آخر یعنی بهار سید مهدی شجاعی نمونه هایی از منتظران واقعی را از زبان اسد معرفی می‌کند و در مورد آنها به نقل حکایاتی می‌پردازد. شاید جالب باشد که خواننده این حکایات را شنیده باشد ولی قلم روان شجاعی به تو اجازه بستن کتاب و ادامه ندادن مطلب را نمی‌دهد. حکایاتی از علامه مجلسی، علامه حلی و کربلایی محمد قفل ساز.

 

کتاب “کمی دیرتر” سید مهدی شجاعی با قیمت ۷۵۰۰ تومان توسط انتشارات نیستان وارد بازار نشر شده است.

 

منبـــــــع: حرف حساب

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

شنبه 27/12/1390 - 16:22 - 0 تشکر 441530

توی تاپیک زیر هم اطلاعاتی در مورد آقای شجاعی هست... میتونید مطالعه کنید:

اینـــــجا

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

شنبه 27/12/1390 - 22:32 - 0 تشکر 441606

سلام
بسلامتی و مبارکی :)
بریم که بخریمممم

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
پنج شنبه 3/1/1391 - 23:43 - 0 تشکر 442431

سلام دهکده عزیزم
چه قدر این کتاب اشناس مطمئنم که خودم نداشتم و نخوندم اما نمیدونم کجا دیدمش عجیبه!!
در هر حال مرسی معرفی کردی ما یه رمان میخواستیم واسه عید بخریم بخونیم کل زمین و زمان رو گشتیم شهرمون نداشت!!
آقای شجاعی هم که من کتاب کشتی پهلوگرفتش رو خوندم خیلی احساسی مینویسه من دوست دارم!

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
جمعه 4/1/1391 - 18:24 - 0 تشکر 442531

haniehz گفته است :
[quote=haniehz;454874;442431]سلام دهکده عزیزم
چه قدر این کتاب اشناس مطمئنم که خودم نداشتم و نخوندم اما نمیدونم کجا دیدمش عجیبه!!
در هر حال مرسی معرفی کردی ما یه رمان میخواستیم واسه عید بخریم بخونیم کل زمین و زمان رو گشتیم شهرمون نداشت!!
آقای شجاعی هم که من کتاب کشتی پهلوگرفتش رو خوندم خیلی احساسی مینویسه من دوست دارم!

سلام هانیه جان

آشناییش رو من نمیدونم:))....

منم قلم آقای شجاعی رو دوست دارم.. توی این کتاب که آدم رو کلا با خودش میبره.. و خیلی هم تاثیر گذاره

گمونم بتونی خرید اینترنتی کنی.. اصلا هرکتابی که مدنظرت هست، شماره انشتاراتش رو پیدا کن، تماس بگیر و برای خریدش تلفنی اقدام کن، کتاب خوبیه، به دردسرش می ارزه

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

يکشنبه 22/2/1392 - 10:30 - 0 تشکر 602909

دوستان حتما كتاب قبلی سید مهدی شجاعی به نام " دموكراسی یا دمو قراضه" را بخوانید.

اگر این كتاب ممنوع نشده بود، بی شك با توجه به وضعیت فعلی پرفروشترین كتاب دهه اخیر می شد. 

يکشنبه 22/2/1392 - 18:7 - 0 تشکر 603126

Azadwar گفته است :
[quote=Azadwar;865351;602909]دوستان حتما كتاب قبلی سید مهدی شجاعی به نام " دموكراسی یا دمو قراضه" را بخوانید.
اگر این كتاب ممنوع نشده بود، بی شك با توجه به وضعیت فعلی پرفروشترین كتاب دهه اخیر می شد. 

سلام
ممنون. کتابای سید مهدی شجاعی خیلی خوبن. 
اگه ممنوعه چطور باید بخریم که؟!

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 23/2/1392 - 19:2 - 0 تشکر 603432

چرا کتاباش ممنوعه؟

پنج شنبه 26/2/1392 - 13:57 - 0 تشکر 604082

سلام
پارسال یه دوستی بهم گفت حتمااااااا بخونش. منم گفتم داری بهم امانت بدی؟ گفت آره ولی خیلیا قبل تو درخواست کردن تو نوبت باش! فکر کنم هنوز هم دست بدست داره میگرده. خلاصه هنوز موفق نشدم ازش امانت بگیرم!
یه دنیا ممنون بخاطر این تاپیک:)

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


جمعه 27/2/1392 - 10:37 - 0 تشکر 604187

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;604082]سلام
پارسال یه دوستی بهم گفت حتمااااااا بخونش. منم گفتم داری بهم امانت بدی؟ گفت آره ولی خیلیا قبل تو درخواست کردن تو نوبت باش! فکر کنم هنوز هم دست بدست داره میگرده. خلاصه هنوز موفق نشدم ازش امانت بگیرم!
یه دنیا ممنون بخاطر این تاپیک:)

سلام بانو
کتابایی که ما معرفی میکنیم در یه همچی سطحیه D: بعله!

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 27/2/1392 - 21:52 - 0 تشکر 604329

سلام دهکده جون
آقا ببخشید پریدیم وسط بحثتون :دی
من این کتاب رو دارم
هرکی میخواد بگه بدم بهش برا خودش باشه :) ...
(حتی تو لیلای عزیز:)) )
کتاب های دیگه آقای شجاعی رو خیلی بیشتر می پسندم ...
البته این کتاب هم شیوه خاص و زیبای خودش رو داره
اما به هر حال به نظرم بقیه کتاب های ایشون قلم قوی تری داشتن.

 

غرق نعمتیم ؛ حالیمون نیست ...

الهی رضا برضائک!

 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.