تبیان، دستیار زندگی

نظر منتقدان درباره ملانکولیا

در سایت متاکور که مرجع امتیازدهی منتقدان سینمایی و طرفداران حرفه‌ای سینما است دو نقد منفی و ۳۱ نقد مثبت درباره این فیلم نوشته شده است. گزیده‌هایی از یک نقد منفی و یک نقد مثبت را در اینجا قرار می‌دهیم.

نقدمنفی

منتقد: استیو پرسل (امتیاز ۲۵ از ۱۰۰)

عنوان نقد: لارس فون تریر با ملانکولیا می‌خواهد تماشاگران در انتظار پایان جهان باشند

استیو پرسل در ابتدای متن نقد خود با لحنی طنز آلود و طعنه آمیز گفته است: «کارگردان در این فیلم به گونه‌ای به موضوع پرداخته است که گویی با پایان جهان همه احساس خوبی خواهند داشت. البته پایان دنیا در فیلم ملانکولیا به نسبت حس خوبی به تماشاگر می‌دهد تا اینکه بخواهند دو شخصیت خواهر روانی فیلم را تحمل کنند.» او همچنین در ادامه نقد منفی خود نسبت به فیلم اشاره کرده است که «فیلم ملانکولیا را می‌توان با درخت زندگی ترنس مالیک مقایسه کرد. در هر دو فیلم با ایده‌های بی‌سر و ته روبرو هستیم.» او همچنین درباره قسمت انتهایی و سکانس نهایی فیلم که جهان با برخورد سیاره ملانکولیا به پایان می‌رسد گفته است: «در قسمت انتهایی فیلم که سیاره ملانکولیا به زمین نزدیک می‌شود، گوی آسمانی فون تریر آنچنان که در دنیای واقعی می‌تواند تاثیر گذار و ترسناک باشد روی پرده مستطیل شکل سینما تاثیر چندانی ندارد و حس نمی‌شود.»

نقدمثبت

منتقد: راجر ایبرت (امتیاز ۸۸ از ۱۰۰)

عنوان نقد: ملانکولیا

راجر ایبرت منتقد معروف امریکایی روزنامه سان تایمز شیکاگو نقد خود را با تعریف و تمجید از تصاویر ابتدایی فیلم و موزیک زیبای آن شروع کرده است. «ملانکولینا با موزیکی از واگنر با عنوان Tristan und Isolde شروع می‌شود. موزیکی غم انگیز درباره پایان دنیا و تصاویری از ویرانی جهان که به زیبایی کنار هم قرار گرفته‌اند و مقدمه‌ای برای شروع فیلم هستند.» راجر ایبرت که به نظر می‌رسد از تماشای فیلم لذت برده است درباره بی‌رمق بودن شخصیت‌های فیلم و اینکه حتی آن‌ها از خیانت کردن به هم و بر هم زدن مراسم عروسی نیز ابایی ندارند توضیح می‌دهد: «در فیلم آدمهای خسته‌ای را می‌بینیم که در پایان جهان مراسم عروسی برگزار می‌کنند. آن‌ها با علم به اینکه جهان به پایان می‌رسد دیگر برایشان رذایل اخلاقی و برهم زدن عروسی بی‌آبرویی به حساب نمی‌آید.» او همچنین گفته است که فیلم نگاه تازه‌ای به موضوع تکراری آخرالزمان دارد و در این باره توضیح داده است: «سیاره به سمت زمین نزدیک می‌شود و کارگردان به طرز هوشیارانه‌ای تمام فیلم را به سیاره نپرداخته است، بلکه با گذشت زمان وقتی سیاره به زمین نزدیک‌تر می‌شود توجه فیلم نیز از شخصیت‌های فیلم به سمت سیاره خارجی جلب می‌شود.» او همچنین در ادامه گفته است: «سیاره به سمت زمین نزدیک می‌شود و بینندگان با اطلاعات کمی که به آرامی به آن‌ها داده می‌شود با موضوع فیلم آشنا می‌شوند. در این فیلم کارکردهای کلیشه در فیلم‌های علمی تخیلی کنار گذاشته شده است. رادیو و تلویزیون حرفی از سیاره نمی‌زنند و کابینه دولت نیز جلسات مختلف برگزار نمی‌کند. در این فیلم خبری از رفت و آمد ماشین‌های ارتش در خیابان‌ها نیست و موشک‌های اتمی به سمت جسم نزدیک شونده پرتاپ نمی‌شوند. فقط جسم به زمین نزدیک می‌شود و با زمین برخورد می‌کند.»

چیزهایی که درباره فیلم باید بدانید!

از ابتدا قرار بوده «پنه لوپه کروز» نقش اصلی فیلم را بازی کند که به خاطر بازی در فیلم دزدان دریایی کارائیب ۴ نقش اصلی فیلم ملانکولیا به کریستین دانست رسیده است.

تصویر دراز کشیدن جاستین در آب رودخانه که زیر نور سیاره نزدیک شونده به زمین قرار گرفته است تداعی گر نقاشی افلیا ۱۸۵۲ جان اورت می‌لایس است.

نقاشی ابتدایی که در مقدمه فیلم نمایش داده می‌شود اثر پی‌تر بروقل شکارچیان در برف (۱۹۶۵) نام دارد. این نقاشی در فیلم سولاریس آندری تارکوفسکی نیز استفاده شده بود. لارس فون تریر یکی از طرفداران تارکوفسکی است و فیلم قبلی خود ضد مسیح را به این کارگردان روسی تقدیم کرده است.

مشکلات و سوتی‌های فیلم!

وقتی جان وسایل گبی را بیرون می‌ریزد، آن‌ها در میانه پله‌ها ریخته می‌شوند اما وقتی مسئول خانه می‌آید تا آن‌ها را جمع کند وسایل در سمت راست پله‌ها قرار دارند.

وقتی جاستین در حال دویدن به سمت زمین گلف و دریاچه است و به سیاره نگاه می‌کند یکی از اعضای پشت صحنه دیده می‌شود که در قسمتی از صحنه در حال قدم زدن است.

اشکالات علمی

معمولا فیلم‌هایی که تم علمی و علمی تخیلی دارند مشکل علمی هم زیاد دارند.

تصویری که از برخورد دو سیاره در مسیر حرکت سیاره زمین نشان داده شده است از یک فیلم اینترنتی دانلود شده که تنها وضعیت فلای بای (جهت گیری سیاره از مدار سیاره دیگر) را نشان می‌دهد که به طور علمی تاثیری در حالت و مسیر حرکت زمین نمی‌گذارد.

هیچ کسی نمی‌تواند یک صورت فلکی را در مکانی ثابت از انتهای شب تا صبح زود در یک جای ثابت ببیند و اگر این طور باشد پس زمین باید ثابت باشد!

سرعت دور شدن ملانکولیا از زمین خیلی آهسته است. در همچنین سرعتی نمی‌تواند ازمدار مریخ عبور کند و همیشه در آسمان به صورت یک نقطه روشن باقی می‌ماند.

برای اشعه‌های الکتریکی که از سر تیر برق‌ها بالا می‌روند هیچ دلیل علمی وجود ندارد.

رنگ ملانکولیا نیز برای همه سوال است. وقتی یک سیاره به سمت زمین نزدیک می‌شود باید تحت تاثیر خورشید کاملا نورانی و سفید رنگ باشد. اما در فیلم ملانکولیا آبی نمایش داده می‌شود. 

درباره سبک منحصر به فرد لارس فون تریر

دوگما ۹۵

دوگما ۹۵ یک سبک سینمایی است که توسط لارس فون تریر و تامس وینتربرگ دو کارگردان دانمارکی در سال ۱۹۹۵ ایجاد شد و بعد‌ها عدهٔ دیگری از کارگردان‌ها از نقاط مختلف جهان به آن‌ها پیوستند. دوگمایی‌ها یک مانیفیست سفت و سخت در باب فیلمسازی داشتند. هدف از این مانیفیست هرچه واقع‌گرا‌تر کردن سینما بود. آن‌ها به کار بردن انواع گوناگون تمهیدات مصنوعی را در سینما ممنوع کردند و فقط به کارگیری صحنه‌های طبیعی با نورهای طبیعی و دوربین روی دست را مجاز شمردند. از نظر آن‌ها فیلمبرداری حتماً باید در لوکیشن و بدون دستکاری محیط صورت گیرد. آن‌ها استفاده از موسیقی زمینه، نورهای مصنوعی، طراحی صحنه، استفاده از فیلتر‌ها و کلاً تمامی دستکاری‌های محیط را ممنوع اعلام کردند. دوگمایی‌ها فیلم‌های خود را به ترتیب دوگما یک، دوگما دو الی آخر نام نهادند.  ملانکولیا نیز با دوربین روی دست گرفته شده است و فیلم برداری آنچنانی ندارد. همچنین قسمتی از فیلم که تصویر برخورد دو سیاره نشان داده می شود جلوه ویژه خاصی ندارد و صرفا تصاویری هستند که از اینترنت دانلود شده است.

منابع: سایت مرجع آی‌ام دی بی، سایت متاکور، وبلاگ راجر ایبرت، سایت ویکی پدیا

انسانیت حکم می‌کند که این پرونده را با ذکر نام نویسنده در سایت‌های دیگر قرار دهید.

دوستان ممنون میشم نظر بدین. سعی میکنم حداکثر هر ماه یکبار یه پرونده کامل درباره فیلمهایی که ارزش دیدن دارند قرار بدم. بیشتر فیلم خارجی کار میکنم ولی اگر وقت کنم حتما برای فیلمهای ایرانی هم دنبال پرونده هستم. نظر یادتون نره...