با سلام خدمت دوستان
ببخشید من خیلی دیر دارم به این بحث جواب می دم ولی خب شایدخالی از لطف نباشه
به نظر میاد که لفظ زن ذلیل بکار می ره ولی مردم گمان می کنند مصداقش خیلی کمه ولی به نظر من خیلی هم زیاده ولی معناش با اون چیزی که دوستان می شناسن به نظر من متفاوته .
به نظر من زن ذلیل مردی نیست که به زنش محبت می کنه احترامش رو نگه می داره تو کار خونه کمکش می کنه و بهش شخصیت می ده متاسفانه تو جامعه هر کسی اینجور باشه بهش می گن زن ذلیل اما این آدم از اولیای خداست یعنی کسی که حقوق زنش رو رعایت می کنه مقام بالایی پیش خدا داره و کار هر کسی هم نیست مثل حضرت امام و شهید مطهری باید باشند تا اینجور رفتاری داشته باشه .
اما زن ذلیل واقعی کیه ؟
اسلام همون طور که تو جامعه رهبر مشخص کرده و وظیفه رهبر جامعه و مردم رو مشخص کرده در خانواده هم رئیس معین کرده و برای هر کسی جایگاهی مشخص کرده .
در قرآن کریم می فرماید الرجال قوامون علی النساء مردان قیم امور زنانشان هستند .
این مساله در بسیاری از خانواده ها رعایت نمی شود در خیلی از خانواده ها جایگاه افراد معلوم نیست اینکه چه کسی در خانواده چه وظیفه و چه حقی دارد مشخص نیست بخاطر همین خیلی ازمشکلات ایجاد می شه .
بعضی از مردان با رفتار بد خودشون یا کم کاری و سهل انگاری خودشون نسبت به امور خانه به یک زن ذلیل واقعی تبدیل می شوند مردی که در جایگاه رهبری خانواده نباشد و بعنوان تصمیم گیرنده نهایی در شرائط حساس خانواده ایفای نقش نکند و دیگران برای او احترام قائل نباشند ذلیل است معمولا در این خانواده ها زن است که رهبری می کند و مرد معمولا فقط ادعا می کند که رئیس خانواده است گاهی مردانی هستند ظاهری دارند با جذبه و ابهت اما وقتی به خانه شان نگاه می کنیم می بینیم تصمیمات بزرگ را زن در خانه می گیرد و مرد خیلی احترامی ندارد و جایگاهی برای حرف او قائل نیستند .
ممکن است کسی فکر کند حرف من به معنی مرد سالاری و استبداد مردان است نه اینطور نیست بلکه به معنی این است که مرد باید نقش رهبری خانواده را که خدا به او عطا کرده حفظ کند تا خانواده به سمت پیشرفت حرکت کند و جالب است که مردی می تواند این کار را بکند که حق تمام افراد خانواده از جمله زن را به رسمیت بشناسد و برای همه احترام فراوان در خور شانشان قائل شود اما اگر اینطور نبود و احترامی نبود قدرت مدیریت خانواده هم از بین می رود و بخاطر همین در این خانواده ها زن خودش انچه فکر می کند درست است انجام می دهد و به حرف شوهر اعتماد ندارد .
شاید این نکته مساله مهمی به نظر نیاید اما یکی از مسائلی که در خیلی جاها به خانواده ضربه می زند همین مورد است در خانواده هایی که عملا مرد از رهبری خانواده دوراست و حرف او مطاع نیست مادر هم جایگاه درستی ندارد چون فرزند احساس می کند که مادر به پدر و پدر هم به مادر احترام نمی گذارد بخاطر همین او هم به والدین احترام نمی گذارد در این خانواده ها گاهی تصمیماتی گرفته می شود که کاملا احساسی است خودم خانواده هایی را دیده ام که بخاطر همین مساله فرندشان از همسرش طلاق گرفته چون با مساله احساسی برخورد شده
دراین خانواده ها حس اعتماد به نفس کم می شود محبت ضعیف می شود کنترل فرزندان مخصوصا در سنی که قدرت جسمانی فرزند زیاد تر می شود سخت و کم می شود و .....