هوالرحیم
سلام
اعتقاد به مهدى موعود(علیه السلام) در بین مردم به خاطر تأكیداتى كه پیشوایان دینى ما داشتند، از زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)
رواج داشته است.1
آن حضرت، بارها،2 در مناسبت هاى گوناگون، از حضرت مهدى و از ظهور و قیام و غیبت طولانى و دیگر ویژگى هاى آن حضرت خبر
داده اند و بسیارى از اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله)3 از این موضوع خبر
داشتند و شعراى مسلمان، مانند كمیت اسدى (متوفاى 126 هـ ق) و اسماعیل حمیرى (متوفاى 173 هـ ق) و دعبل خزاعى (متوفاى 246
هـ ق) در اشعار خود، از آن یاد كرده اند.
همین مسئله، سبب شده كه در طول این مدّت، افرادى پیدا شوند كه یا خود، ادّعاى مهدویّت كنند
و یا عدّه اى از مردم به مهدویّت آنان معتقد شوند.
به عنوان مثال، عدّه اى، محمّد حنیفه (پسر امیرالمؤمنین(علیه السلام)) را امام مهدى مى پنداشتند و مى گفتند او غیبت كرده است، در
حالى كه در سال (81 هـ ق) وفات یافته است,4 و یا مهدى عباسى خود را مهدى
موعود مى نامید.5
بنابراین، آغاز ادّعاى مهدویّت، به دوره ى بعد از شهادت امام
حسین(علیه السلام) باز مى گردد.
__________________
1.اعلام الورى، طبرسى، ص 443، نشردارالكتاب، طبع سوم، تهران; دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص 74ـ82، انتشارات دارالفكر، چاپ چهارم، قم.
2. همان مدرك، ص 310. روایت از یازده امام نقل شده است.
3. نوید امن و امان / 91، لطف الله صافى، دارالكتب الاسلامیه، تهران.
4. الملل و النحل، عبدالكریم شهرستانى، ج 1، ص 132، منشورات رضى، قم.
5. مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانى، ص 193، المكتبة الحیدریة، 1385 هـ ق،
نجف.