تبیان، دستیار زندگی

ای وای نکا جون دستت درد نکنه خواهری سر صبحی مارو کشوندی اینجا که بهمون بگی یه کاره !!!!!!!!!!! :)))))))
ولی ایده ی جالبی واسه سرکار کذاشتن بود منم که کشته مرده ی ایده های اینجورییییییییییی :)))))))

سلام
مارو سر کار گذاشتید دیگه؟؟؟؟!!!!11
ممنون جالب بود.

راست میگه دیگه اون گربه هه همون از اون وسط باید رد میشد؟

ببخشید چرا سرکار رفتین.؟؟؟؟
وای خیلی گربه بی محلی بود....فکر کنم ایشون نامزد قبلیه آقاهه بود بعد که این صحنه رو می بینه تصمیم می گیره زهر چشمی ازاین آقاهه بگیره تا دیگه جلوی چشش نامزد جدیدشو به رخش نکشه:))

به این میگن گربه عقده ای!!!

سلام
چه جالب، پس گربه هام اورژانس اجتماعی دارن، لباس فرمم داره، اومده اعمال قانون کنه.
یا علی

آخه اولش یه چیز دیکه بود . بعد شد این تصاویر زیبا .

واقعا خیلی جالب بود .

به این میگن نهی ا ز منکر غیر مستقیم :)))))

بنام خدا

جاده دوستی گرامی هم بابت ویرایش مبحث تشكر می كنم....

azarkhanom گرامی نمی خواسته مزاحمشون بشه دیدین كه میسرش بوده فقط می خواسته رد شه كاربهشون نداره...

samare93 حس تخیلتون خیلی خوبه ها!!!!!!!!!!

سلام

بابا اینکه دیگه همه‌ی بچه های تبیانی می دونن؟از هر کی بپرسین بهتون میگن که قضیه چیه.

راحت تر هم اینه که از زهرا خانوم بپرسین.

بازم اشتباه شد.من peymanm001 هستم.

یاعلی