• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادب و هنر > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادب و هنر (بازدید: 368)
پنج شنبه 22/10/1390 - 13:18 -0 تشکر 416024
ترانسکرییشن

ترانسکرپیشن یک اصطلاح عام است که به‏ معنای آوانگاری یا آوانویسی هر نوع موسیقی به‏صورت‏ نت است.ولی امروزه در اتنوموزیکولوژی تبدیل به یک‏ اصطلاح خاص شده که منظور از آن ثبت موسیقی‏های‏ غیرغربی است.

در غرب موسیقی‏شان-حتی موسیقی محلی‏شان- ثبت شده است.اساسا این موضوع در مورد موسیقی‏های‏ غربی منتفی است.البته نتاسیونی که برای ثبت‏ موسیقی‏های غیرغربی استفاده می‏شود کمی متفاوت از نتاسیونی است که برای موسیقی غربی به‏کار می‏رود؛و نتاسیونی که در موسیقی غربی به‏کار می‏رود جوابگو نیست.به‏همین دلیل ده‏ها علامت جدید پیشنهاد شده‏ و ثبت شده و جا افتاده‏اند که از این‏ها در ترانسکریپشن‏ موسیقی‏های غیرغربی استفاده می‏شود.

تأکید برای نگاه به این سمت است.در بیشتر هنرهای سنتی ایران دو بعد زمان و مکان در حالت‏ تعلیق هستند،مثلا در مینیاتور تصویری را می‏بینیم که‏ نمی‏دانیم شب است یا روز است و به فرض ماه در آسمان دیده می‏شود ولی در عین حال باغی که در زمینهء تصویر است کاملا روشن است.[این یعنی تعلیق‏ زمان‏].در همان مینیاتور مکان هم از طریق حذف‏ پرسپکتیو معلق شده است.نبود پرسپکتیو در مینیاتور آگاهانه است و ناشی از مبانی فلسفی و معرفتی است.

به‏همین ترتیب ما پرسپکتیو را در موسیقی هم نداریم و به این اعتبار در ادبیات منظوم مبتنی بر عروض هم آن‏ را نداریم.پس ما یک عناصر درونی و معنوی مشترک‏ در زیبائی‏شناسی هنرهای سنتی ایران داریم.در مورد معماری به‏عنوان نمونه در مجموعهء بنا وکاشی‏کاری‏ یک مسجد،می‏بینیم که درخشش دارد و فضا باز است، صدای موزیکال چنین معماری‏های طالب صدای‏ شفاف است نه صدای گرفته،مثل صدایی که از سنتور درمی‏آید.

موسیقی و فضای پیرامونی‏اش:

سونوریته یا صدادهنده هر نوع موسیقی در ارتباط با فضای پیرامونش قرار دارد.مثلا برای یک آلاچیق یا کپر محدود ترکمنی صدای دوتار متناسب است و در بیرون از کپر با فاصلهء چند متر صدای آن شنیده‏ نمی‏شود.یا مثلا کمانچه صدایش در مناطق مختلف‏ سونوریته‏های مختلفی دارد.کمانچه ترکمنی به‏گونه‏ای‏ تحول یافته که صدای کم‏حجمی دارد و متناسب با آن‏ دوتار و آلاچیق است،ولی کمانچه لرستان که لازم نبوده‏ حتما در آلاچیق آن را بنوازند و بیشتر نیاز بوده در فضای‏ بازتری از آن استفاده شود،صدایش بسیار وسیع است. یا همینطور سازهای بادی و کوبه‏ای که تقریبا هیچ‏گاه‏ در ایران در فضای بسته استفاده نمی‏شود.

موسیقی و هنرهای دیگر ایرانی:

بررسی ابعاد زیبائی‏شناسانهء هنرهای ایرانی‏ (موسیقی،نگارگری،ادبیّات،معماری،کاشیکاری، گچ‏بری و غیره.)بحث دامنه‏داری است؛ولی به اجمال‏ می‏توان گفت که تمام هنرهای سنّتی ایران از زاویهء معرفتی‏ دارای زیبائی‏شناسی مشترکی هستند.مثلا زیبائی‏شناسی‏ خط نستعلیق با آن حرکت انتهای حروف به سمت بالا،مشابه‏ زیبائی‏شناسی مینیاتور است که حرکت‏ها در آن یک حالت‏ صعودی دارند،و اساسا وجود عنصر"سرو"در مینیاتور ایران، یک نوع مستقل تشکیل شده که در کنار یکدیگر یک موتیو مرکب را می‏سازند و تعدادی از این موتیوهای مرکّب نقش‏ داخلی یا خارجی گنبد را می‏سازند.این طرح را غیر از تزئینات و کاشی‏کاری می‏توان در خرد بافت معماری هم‏ مشاهده کرد.

موسیقی ایران،تحوّل و پاسخ‏گویی به نسل‏ جدید:

بعضی‏ها موسیقی ایران و عدم توانایی آن در پاسخگوئی به نسل جدید را مطرح می‏کنند.در این‏ رابطه بهتر است که علم توانایی را به موسیقی‏دانان‏ ارجاع دهیم و نه به خود موسیقی.به‏نظر من تحوّل در فرهنگ‏های سنّتی منتفی است.طرح‏های سنتی در اعصار مختلف به‏خاطر اینکه با زندگی روزمرّه مردم‏ سروکار داشتند،یعنی به نوعی با زمان و مکان مربوط بودند،دستخوش تحول بوده‏اند و تمام جلوه‏های این‏ فرهنگهای سنّتی-از جمله موسیقی نیز اینگونه بوده‏ است.آهنگ این تحول در دوران‏های گذشته بسیار کند و بطئی بوده است.

و هرچه به حال نزدیک می‏شویم‏ این آهنگ سرعت بیشتری می‏گیرد.فرهنگ‏های‏ سنّتی ما تا حوالی مشروطه از نظر تحول یک ریتم‏ طبیعی و در حدود ظرفیت‏شان برخوردار بودند.امّا پس‏ از مشروطه این ریتم تحوّلات شدّت گرفت و ریتم آرام‏ تحوّلات جای خود را به تغییرات شتاب‏آلود داد و این‏ البته شامل موسیقی ما هم شد که به‏طور شتابزده متأثر از فرهنگ غرب شد.

تأثیرپذیری از غرب هیچ ایرادی‏ ندارد،به شرطی که از کلّ فرهنگ مثبت غرب تأثیر بگیریم نه فقط از ظواهر فرهنگ غرب،درنتیجه نه‏ خودمان را شناختیم و نه فرهنگ غرب را و مردّد در این‏ میانه ماندیم.اگر موسیقی‏دان‏های ما نمی‏توانند پاسخ‏ این نسل را بدهند به این دلیل است که این نسل یک‏ نسل حیران است و موسیقی‏دان‏هایی هم که باید جوابگوی آنها باشند خود حیران‏اند.پس موسیقی‏ دانهای ما در شکل غالب وضعیتی گیج و معلق از نظر فرهنگی دارند.البته این موضوع محدود به موسیقی‏ نیست و مربوط به کلّ فرهنگ ما می‏شود که بحثی‏ دامنه‏دار است و به بررسی‏های کارشناسی نیاز دارد.

مطالعه و ثبت موسیقی سنّتی و اهمیّت آن:

فرهنگ شفاهی آسیا به‏عنوان فرهنگ‏های زنده‏ تا چند دههء آینده-البته نه بطور همزمان از بین خواهند رفت.و این به‏خاطر جریان مشابه‏سازی‏[یا یک‏ شکل‏سازی‏]است که در حال پیشرفت است.اگر بیست‏ یا سی سال پیش بدوا اگر وارد یک شهرستان‏ می‏شدید،از علایم فرهنگی،از روی معماری، لباس،موسیقی،گویش و چیزهای دیگر خیلی زود آن‏ شهر را می‏شناختند،ولی امروزه ظواهر شهرها و روستاها فرق کرده و همه‏شان شکل هم شده‏اند. بنابراین دوام فرهنگهای سنّتی در ایران حد اقل در حوزهء موسیقی،مطمئنا تا یکی دو دههء دیگر بیشتر نیست.

حتّی وضع امروز با حدود 20 سال پیش که من‏ تحقیقاتم را شروع کردم بسیار متفاوت است،به‏گونه‏ای‏ که اگر می‏خواستم امروز این تحقیقات را شروع کنم، بخش زیادی از منابع من از دست رفته بود.

با از دست رفتن این نسل-نسل کهن-که الآن‏ زنده هستند و مورد استناد ما هستند-از نظر ما موسیقی‏ شفاهی ایران دیگر از بین رفته است.به نظر من عمر مفید موسیقی مناطق ما تا حدود 10 سال اینده است و بعد از آن یا باید به سراغ آرشیوها رفت و یا از افراد درجهء 2 و 3 و4 بهره گرفت که در یک تحقیق جدی قابل‏ استفاده نیستند.این یک جریان غیر قابل اجتناب است‏ و صرفا مربوط به ایران نیست.فقط ممکن است بعضی‏ فرهنگ‏ها-مثل فرهنگ هند جان‏سختی بیشتری‏ نشان دهند.

کاری که می‏شود کرد این است که این فرهنگ‏ سنّتی را به‏عنوان میراث فرهنگی ثبت کنیم.بدون‏ این‏ها نسل بعدی از نظر زیبایی‏شناسی و معرفت در هوا معلق خواهند بود.ممکن است خیلی از اینها-مثل آواز برداشت گندم و یا آواز مشک‏زنی-دیگر کارکرد نداشته باشند،ولی ما باید اینها را در موزه نگه داریم و لذا بعضی از سنتها می‏توانند به‏اصطلاح به مدهای‏ جدیدی بدل بشوند که هم در زمان حال و هم در آینده‏ به‏عنوان یک سابقهء غنی فرهنگی و یک پشتوانه از آنها استفاده شود. به نقل از تبیان زنجان

پنج شنبه 22/10/1390 - 19:38 - 0 تشکر 416268

به اطلاعات اندکمان افزوده شد. ممنون

 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.