كارگردان
سریال «شیدایی» در ابتدای گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری
دانشجویان ایران(ایسنا)، خاطرنشان كرد: قرار بود همین گروهی كه مشغول به
كار «شیدایی» شدیم، سریال دیگری به نام «وقت برگشتن است» را آغاز كنیم. در
این طرح باید تغییراتی ایجاد میشد و به همین دلیل به نتیجه نرسیدیم و من
فكر كردم زمان بیشتری برای به نتیجه رسیدن آن و تبدیل شدنش به فیلمنامه
لازم است. این در حالی بود كه حدود یك ماه بعد از آن باید تصویربرداری را
شروع میكردیم به همین دلیل ترجیح دادم كه آن كار را از ابتدا شروع نكنم.
وی ادامه داد: در این فاصله با
طرح دیگری مواجه شدیم كه از جذابیت خوبی برخوردار بود. هرچند این تجربه
ممكن است پیش از این در تلویزیون یا سینما اتفاق افتاده باشد، اما برای خود
من میتوانست یك تجربه جدید تلقی شود. «شیدایی» یك قصه گرم خانوادگی با ته
مایههای اجتماعی است؛ ضمن اینكه محور اصلی آن هم عشق و لطافت است. ما با
همین محدوده كار خودمان را شروع كردیم و شبكه سوم سیما هم از این طرح
استقبال كرد.
عسگرپور توضیح داد: به تدریج كه
فیلمنامه نوشته شد ما هم خیلی زود وارد پیش تولید شدیم؛ اما اتفاقی كه در
اینجا رخ داد این بود كه احساس میكردیم میتوانیم در بخش فیلمنامه خیلی
زودتر به نتیجه برسیم اما اینطور نشد و نگارش فیلمنامه كمی زمان برد. به
علاوه من و سعید نعمتالله دچار وسواس شده بودیم كه ترتیب داستان ترتیب
درستی باشد تا بیننده با یك اثر متفاوت مواجه باشد. دربارهی ساخت سریال هم
طبیعتا این دقت باید اعمال میشد. به هرحال ما همزمان با پروسه فیلمنامه،
پیش تولید را پیش میبردیم. فیلمبرداری ما به سرعت شروع شد و در حال حاضر
حدود 190 روز از شروع تصویربرداری میگذرد كه با توجه به تعداد لوكیشنها و
تعداد جلسات فیلمبرداری نرم نسبتا متعارف و خوبی برای این كار تلقی
میشود.
عسگرپور دربارهی زمان پخش سریالش
به خبرنگار ایسنا، گفت: شبكه سه اصرار داشت كه پخش كار كمی زودتر شروع شود
اما تصور من از ابتدا این بود كه پخش «شیدایی» میتواند پایان دی ماه آغاز
شود كه تا پایان سال نیز ادامه پیدا كند. اما پخش زودهنگام آن هرچند كه
ساعت و روزهای خوبی بود برای ما این سختی را داشت كه همزمان با پخش درگیر
تولید شویم و فكر میكنم تقریبا تا چند روز مانده به آخرین روز پخش،
تصویربرداری همچنان داشته باشیم.
این كارگردان سینما و تلویزیون
افزود: از حدود سی و یك قسمتی كه ممكن است پخش شود چیزی نزدیك به 26 یا 27
قسمت آماده داریم. یعنی تصویربرداری و بخش قابل توجهی از آن مونتاژ شده
است. اما باید مونتاژ نهایی و صداگذاری شود كه این بخش سخت نیست؛ برای هر
قسمت از دو یا سه قسمت باقی مانده نیز حدود پنج یا شش روز زمان لازم داریم
كه این مساله تبدیل به مشكل بزرگی میشود و مساله را سخت میكند.
عسگرپور با اشاره به تجربهاش از
سریال «جراحت» كه ماه رمضان سال گذشته روی آنتن رفت، عنوان كرد: در
تجربهای كه در «جراحت» داشتیم به اندازهی كافی توانستم روی مونتاژ،
موسیقی و صداگذاری وقت بگذارم اما در اینجا متاسفانه این مجال كمتر برایم
فراهم میشود كه كار را سخت میكند.
كارگردان سریال «شیدایی» در بخش
دیگری از این گفتوگو دربارهی پخش و تولید همزمان این سریال خاطرنشان كرد:
بازخوردها به كاری كه در حال پخش است كمك میكند تا بخشهای باقی مانده
براساس بازخوردهای مردم تغییراتی داشته باشد. اما ما چون قسمتهای پایانی
را تصویربرداری میكنیم نمیتوانیم از این بازخوردها استفاده زیادی بكنیم.
هرچند كه گاهی پخش همزمان سریال كار تصویربرداری ما را از یك جهت سختتر
میكند چون وقتی در خیابان و كوچه كار میكنیم تا وقتی مردم ندانند درگیر
كدام كار هستیم به راحتی پیش میرویم. اما زمانی كه مردم میدانند چه
سریالی را كار میكنیم مشكل ما كمی بیشتر میشود. هرچند این مساله هم از
شیرینیهای كار است اما در عین حال كار ما را كمی سخت میكند.
محمد مهدی عسگرپور در پاسخ به
پرسشی درباره تعداد قسمتهای «شیدایی» كه در ابتدا 50 قسمت اعلام شده بود،
عنوان كرد: از ابتدا كه كلیت داستان را با سعید نعمتالله پیش میبردیم هم
خود ما و هم تلویزیون مایل بود این قصه حداقل 40 قسمت باشد حتی تلویزیون
دوست داشت حداكثر به 50 قسمت هم برسد. من هم مشكل خاصی با این مساله نداشتم
و كار را با فیلمنامهنویس به گونهای پیش بردیم كه تا مقداری كه لازم است
داستان جلو برود و تمام شود. اما زمانی كه پخش شروع شد و بحث تاریخ پخش
مطرح شد ما با محدودیت مواجه شدیم و اینكه «شیدایی» بیش از 30 قسمت داشته
باشد از نظر ما عملا منتفی شد. اگر زمان پخش پایان دی ماه بود شاید این
فرصت به وجود میآمد كه بتوان بخشی از قصهمان را بسط دهیم و حداقل به 40
قسمت نزدیك شویم.
عسگرپور در ادامه به یكی از
مشكلات رایج سریالهای تلویزیونی اشاره كرد و گفت: یك اشكال در سریالهای
تلویزیونی وجود دارد كه امیدوارم این اتفاق برای ما نیفتاده باشد. مشكل این
است كه بیننده نهایتا پایان خوشی را از یك سریال نمیبیند؛ یعنی احساس
میكند داستان در جایی كه باید، تمام نمیشود و تیم تولید به كش دادن و
پیش بردن آن كه لزومی ندارد ادامه میدهد. اما در مورد «شیدایی» مطمئن هستم
كه 40 قسمت آخر داستان به گونهای پیش میرود كه ممكن است عكس این قضیه
پیش برود یعنی بیننده بگوید كه ای كاش این سریال میتوانست چند قسمت دیگر
نیز ادامه پیدا كند. این ویژگی است كه در كار ما وجود دارد.
وی سپس دربارهی سریالسازی در
شبكه سه سیما نیز تاكید كرد: یك بلند نظری خاص در سریالسازیهای شبكه سه
وجود دارد و آن این است كه در وهلهی اول كیفیت برای این شبكه مهم است و در
برخی از شبكهها كار كردهام و در برخی از گروهها دیدهام كه در مورد
تعداد قسمتها خیلی پافشاری میكنند. چون دوست دارند به خصوص اگر كار
پربینندهای باشد ادامه پیدا كند. اما در مورد «شیدایی» و حتی «جراحت» در
ابتدا این بحثها را باهم داشتیم و وقتی مساله پخش پیش آمد، اولویت اول را
بر كیفیت گذاشتیم تا اگر تعداد قسمتها كمتر یا چیزی حذف شد، مشكلی نداشته
باشیم. چیزی كه مهم است این است كه كیفیت خوبی روی آنتن داشته باشیم.
عسگرپور همچنین با اشاره به گروه
تولید سریال «شیدایی» تاكید كرد: گروهی كه ما با آن كار میكنیم همه
تلاششان را میكنند اما احساس میكنم گروه ما به دلایل مختلفی كمی خسته است
یعنی از نظر من گروه شاداب و پرنشاطی نیست و ادامه دادن یك كار با گروهی
كه چندان شاداب نیست و بدشان نمیآید كه كار هرچه زودتر تمام شود به صلاح
نیست و حتما به كارمان لطمه میزند و ما با یك اثر منفی مواجه میشویم. من
در گروهی كه كار میكنم كمی خستگی و روزشماری برای پایان كار میبینم.
عسگرپور در بخش دیگری از این
گفتوگو در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا مبنی بر اینكه «شیدایی» برخلاف نام
این سریال، سریال تلخی است، گفت: اسم این را نمیتوانیم تلخی بگذاریم.
گاهی وقتها زیاد گفته میشود كه تلویزیون نیاز به كارهایی پرنشاط دارد. من
هم با این مساله مشكل ندارم. اما همه تلویزیون نباید این باشد. بعضی از
ساعات پخش نباید به موضوعات جدی و تفكر برانگیز بپردازیم این باعث میشود
كه مخاطب خودش را به جای شخصیتهای اصلی داستان بگذارد و با درسها و مسائل
آنها همراه شود. همه چیز را به شادی و خوشی گذراندن درست نیست و تلویزیون
حتما به این نوع تلخی احتیاج دارد.
وی ادامه داد: تعبیر خود
من از این نوع كارها مثل «شكلات تلخ» است؛ یعنی حتما با اثری كه ذاتش ذات
شكلات است مواجه باشیم اما تلخیاش را كه میتواند نفع داشته باشد را
بپذیریم. به نظر من این نوع قصهها كه «جراحت» هم از این نوع بود، درگیری
آدمها را نشان میدهد نه تلخی. اگر بخواهیم تلخی را در شرایط اجتماعی
امروزمان باز كنیم با مسائل دیگری مواجه میشویم كه شاید تلویزیون هم
نخواهد، مایل نباشد یا امكان نشان دادن آن را نداشته باشد. من این موضوع
را خیلی تلخ نمیدانم بلكه آن را از موضوعات روزمره اجتماعی میدانم كه
پیچیدگیهای سختی در زندگی آدمها به وجود میآورد.
كارگردان سریال «شیدایی» در پایان
تاكید كرد: یك نكته را هم نباید فراموش كنیم شخصیتهای داستانی باید اوج و
حضیض، سختی را طی كنند و این شرایط را تجربه كنند تا به پالایش برسند به
خصوص در مورد حرفهای این داستان كه شبهاتهای زیادی به «جراحت» دارد و به
نوعی حرفهای امروز اجتماع هست كه چگونه كسانی كه تا این حد به هم
نزدیكاند براساس یك موضوع نه چندان با اهمیت روز به روز با شكاف بیشتری
بین خودشان مواجه میشوند. این مساله باید درسآموز باشد كه اگر بیننده خود
را به جای این شخصیتها گذاشت، بداند كه مثل طاهای قصه ما عمل نكند و كمی
هم به آینده نگاه كند تا تصمیمات بهتری بگیرد و بداند كه میتواند به
موقعیتهای دیگری دست پیدا كند.
ایسنا